eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
68.9هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
📊 چگونه از نظر روحی قدرتمند باشیم؟ 1️⃣ از تنهایی نترسیم و به بهانه تنهایی وارد هر رابطه‌ای نشیم. 2️⃣ غرق درگذشته نشیم، درس‌های گذشته رو یاد بگیریم، رشد و عبور کنیم. 3️⃣ فکر نکنیم که دنیا به ما بدهکار هست، تلاش کنیم و مهارت کسب کنیم. 4️⃣ تلاش نکنیم همه رو راضی نگه داریم اما علت حال بد دیگران هم نباشیم. 5️⃣ دست از تاسف خوردن برای خودمون برداریم، حرکت کردن رو آغاز کنیم. 6️⃣ انرژیمون رو برای چیزهایی که نمی‌تونیم کنترل کنیم هدر ندیم. 7️⃣ اگر کسی مدام به ما احساس منفی منتقل می‌کنه ارتباطمون رو باهاش محدود کنیم. 8️⃣ بعد از اولین شکست جا نزنیم و عوامل شکست رو بررسی کنیم و به نقاط ضعفمون پی ببریم. 🗂 صفحه خانم علی اکبری از نویسندگان و مشاوران حوزوی ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
موسی به ابلیس گفت از گناهانی بگو که اگر فردی در دام آن افتاد بر او چیره شوی ابلیس پاسخ داد: چون انسان از خود راضی گردد کردار خوب خود را بسیار شمارد و کردار بدش را ناچیز ببیند. 📚 بحارالانوار جلد ۶۰ صفحه ۲۵۱ ✾📚 @Dastan 📚✾
🧔مردی بود که همیشه با خدای خودش راز و نیاز می‌کرد و داد «الله، الله» داشت... 👇💯 ✍👌داستانی را مولوی ذکر می‌کند که البته تمثیل است. می‌گوید مردی بود که همیشه با خدای خودش راز و نیاز می‌کرد و داد «الله، الله» داشت. 👋یک وقت شیطان بر او ظاهر شد و او را وسوسه کرد و کاری کرد که این مرد برای همیشه خاموش شد. به او گفت: 🤷‍♂ای مرد! این همه که تو «الله، الله» می‌گویی و سحرها با این سوز و درد خدا را می‌خوانی، آخر یک دفعه هم شد که تو لبیک بشنوی؟ 👀تو اگر به در هر خانه‌ای رفته بودی و این همه فریاد کرده بودی، لااقل یک دفعه در جواب تو لبیک می‌گفتند. این مرد به نظرش آمد که این حرف، منطقی است. 🤐دهانش بسته شد و دیگر «الله، الله» نگفت. در عالم رؤیا هاتفی به او گفت: چرا مناجات خدا را ترک کردی؟ 😔گفت: من می‌بینم این همه که دارم مناجات می‌کنم و با این همه درد و سوزی که دارم یک بار هم نشد در جواب، به من لبیک گفته شود. هاتف به او گفت: ولی من مأمورم از طرف خدا جواب را به تو بگویم: آن الله تو لبیک ماست‌ 🔻نی که آن الله تو لبیک ماست‌ 🔻آن نیاز و سوز و دردت پیک ماست‌ ✨💝تو نمی‌دانی که همین درد و سوز و همین عشق و شوقی که ما در دل تو قرار دادیم، خودش لبیک ماست. ☝️🤲چرا علی علیه السلام در دعای کمیل می‌فرماید : اللهُمَّ اغْفِرْ لِی الذُّنوبَ الَّتی تَحْبِسُ الدُّعاءَ خدایا آن گناهانی را که سبب می‌شود دعا کردن من حبس شود و درد دعا کردن و مناجات کردن از من گرفته شود بیامرز. 👏🙃این است که می‌گویند دعا برای انسان، هم مطلوب است و هم وسیله، یعنی دعا همیشه برای استجابت نیست؛ اگر استجابت هم نشود، استجابت شده است. دعا خودش مطلوب است‌ 📚 ، انسان کامل، ص68 ✨ ✾📚 @Dastan 📚✾
📚داستان کوتاه روزی پدر و پسری بالای تپه‌ای خارج از شهرشان ایستاده بودند و آن بالا همان طور که شهر را تماشا می‌کردند با هم صحبت می‌کردند. پدر می‌گفت: اون خونه را می‌بینی؟ اون دومین خونه‌ایه که من تو این شهر ساختم. زمانی که اومدم تو این کار فکر می‌کردم کاری که می‌کنم تا آخر باقی می‌مونه... دل به ساختن هر خانه می‌بستم و چنان محکم درست می‌کردم که انگار دیگه قرار نیست خراب شه... خیالم این بود که خونه مستحکم‌ترین چیز تو زندگی ما آدماست و خونه‌های من بعد از من هم همین‌طور می‌مونن.!! اما حالا می‌دونی چی شده؟ صاحب همین خونه از من خواسته که این خونه را خراب کنم و یکی بهترش را براش بسازم... این خونه زمانه خودش بهترین بود ولی حالا...! این حرف صاحب‌خونه دل منو شکست ولی خوب شد... خوب شد چون باعث شد درس بزرگی را بگیرم.... درسی که به تو هم می‌گم تا تو زندگیت مثل من دل شکسته نشی و موفق‌تر باشی... پسرم تو این زندگی دو روزه هیچ چیز ابدی نیست، تو زندگی ما هیچ چیزی نیست که تو بخوای دل بهش ببندی جز خالقت. چرا که هیچ‌چیز ارزش این را نداره و هیچ‌کس هم چنین ارزشی به تو نمی‌تونه بده... "فقط خدایی که تو را خلق کرده ارزش مخلوقش را می‌دونه و اگر دل می‌خوای ببندی همیشه به کسی ببند که ارزشش را بدونه و ارزشش را داشته باشه 👌" ✾📚 @Dastan 📚✾
❗️ به علامه سلام کرد. پاسخ شنید: «علیکم‌السلام. آقازادۀ آقایی؟» _ آقازادگی نداریم! فرزند، آری. دستش را گرفت و با خودش برد بیرون. _ به چه کاری مشغولی؟ _ درس می‌خوانم. _ چه می‌خوانی؟ _ فلسفه، منطق، چند سالی خارج خواندم، مدتی ریاضیات و نجوم خواندم، مدتی هم عرفان نظری. _ عجب! کم‌تر کسی این‌ها را می‌خواند. چیزی به‌تو می‌گویم، خوب گوش کن. _ بفرمایید. _ نه! باید عمل کنی. _ آقا! به چیزی که ندانم چیست که نمی‌توانم عمل کنم. با لطافتی خندید و ادامه داد: _ گوش کن! می‌گویم، تمام کارهایت را بگذار کنار؛ و در خدمت این پیر باش. تو نمی‌شناسی‌اش. نمی‌گذارد که بشناسی‌اش. من از نجف می‌شناسمش، به فکر دنیای خودش نیست. همه کارهایت را رها کن و بیا خدمت او. هر چه می‌گوید یادداشت کن، ضبط کن و نوار بگیر، حتی کوچک‌ترین حرف‌هایش را، حتی آن‌ها را که به‌نظرت ارزشی ندارد. سال‌ها از آن روز می‌گذرد؛ اما هنوز صدای علامه جعفری رحمه‌الله در گوش اوست. (بر اساس خاطرۀ حجت‌الاسلام و المسلمین علی بهجت آیت الله بهجت) 📚 این بهشت، آن بهشت، ص١۵ ✾📚 @Dastan 📚✾
10.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬صلوات و سلام ⭕️ داستان عجیب ملا آقاجان زنجانی 🎤حجت الاسلام والمسلمین عالی ‎‎‌‌‎‎ ✾📚 @Dastan 📚✾
💫💫تو از خاکی ... 🌟بر تل خاکی نشسته بودم ؛ ✨که خدا آمد و کنارم نشست ! 🌟گفت : مگر کودک شده ای !؟ ✨که با خاک بازی میکنی ! 🌟گفتم : نه ! ولی . . . ✨از بازی آدمهایت خسته شده ام ! . . . 🌟همان هایی که حس می کنند هنوز خاکم ! . . . ✨و روح تو در من دَمیده نشده ! . . . 🌟من با این خاک بازی میکنم ، ✨تا آدمهایت را بازی ندهم ! 🌟خدا خندید ! . . . ✨پرسیدم خدایا ؛ 🌟چرا از آتش نیستم !؟ ✨تا هرکه قصد بازی داشت را بسوزانم ! 🌟خدا امّـا ساکت بود ! ✨گویا از من دلخور شده بود ! گفت : 🌟تو را از خاک آفریدم ✨تا بسازی ! . . . نه بسوزانی ! . . . 🌟تو را از خاک ازعنصری برتر ساختم . . . ✨از خاک ساختم 🌟که با آب گـِل شوی و زندگی ببخشی . . . ✨از خاک که اگر آتشت بزنن ! . . . 🌟بازهم زندگی میکنی و پخته تر میشوی . . . ✨باخاک ساختمت تا همراه باد برقصی . . . 🌟تو را ازخاک ساختم ✨تا اگر هزار بار آتش و آب و باد تو را بازی داد ! . . . 🌟تو برخیزی ! . . . ✨سر برآوری ! . . . 🌟در قلبت دانهٔ عشق بکاری ! . . . ✨و رشد دهی و از میوهٔ شیرینش لذت ببری ! . . . ✨✨تو از خاکی ! . . . ✾📚 @Dastan 📚✾
♦️عجب باران به موقعی 🔆طلبه ای از دنیا رفت چون او را در خواب دیدند: پرسیدند: 🤔حالت چطور است؟ 👈و گفت : 💥مواظب اعمال و گفته های خود باشید ، زیرا؛ 👌حساب و کتاب خدابسیار دقیق است 🍂روزی که باران می بارید من گفتم: 😞به به عجب باران به موقعی ! 😢هنوز سر آن یک جمله گرفتارم و به من می گویند : 🤔مگر ما باران بی موقع هم داشته ایم ؟ 📗منبع:آداب الطلاب آیة الله مجتهدی تهرانی ص١٢٩ . ✾📚 @Dastan 📚✾
✍تاجری را شاگردش از انبار او دزدی کرد. تاجر شاگرد را صدا کرد و از او توضیح خواست. شاگرد از ترس و شرم در پاسخ از این شاخه به آن شاخه پرید. تاجر برای شرمگین نشدن بیشترش به او گفت: گم شو! تاجر را دوست مؤمنی بود که این صحنه را می‌دید. تاجر گفت: به او گفتم گم شو، چون نخواستم دست و پای خود را بیشتر گم کرده و شرمنده شود. دوست مؤمن گفت: بدان به کسی که از ترس تو دست و پای خویش گم کند و خود را به خاطر خطایی که کرده در خود گم کرده باشد، گفتن «گم شو» احسان و نیکی نیست. قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَا أَذًى (263 - بقره) (فقیر سائل را به) زبان خوش و طلب آمرزش (رد کردن) بهتر است از صدقه‌ای که پی آن آزار کنند. اگر به کسی نیکی نکنیم بهتر از آن است که کار نیکی برایش انجام دهیم و بر سرش منت گذاریم. به عنوان مثال، قرضی به کسی بدهیم و منت بر سرش بگذاریم. اگر نمی‌توانیم قرض بدهیم و تاب تحمل از دست رفتن پول‌مان را نداریم از همان ابتدا بهتر است با زبان نیک عذرخواهی کنیم. ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ ✾📚 @Dastan 📚✾
در سن 18سالگی "خدایا کمکم کن ، تنها امیدم تویی خدا خوشا به حال هروقت خاطره یا بعضی وقتها که تلویزیون تصاویر و خاطره یا وصیت نامه آنها را پخش می کند حالم یک مقدار تغییر می کند ، به حال آنها ، به عمل آنها ، به وقت شناسی آنها ، به عبادت و.... آنها غبطه می خورم. دوست دارم مثل باشم ، با اخلاق، ایمان، محبت ، کیس، شجاعت، مردانگی ... ؟ کجاست همت من و که واقعا نامش برازنده اوست . براستی که لباس تک سایزی است که اندازه هرکسی نمی شود کار یک روز و دو روز هم نیست ... برای شدن باید زندگی کرد. ✅پیامبر گرامی اسلام (ص) میفرمایند : " شرافتمندانه ترین مرگ ها است " آقا رسول واقعا آماده بود و بند بند وجودش برای آماده بود.. حتی کفن خودش را هم خریده بود روی زندگی داشت و حتی که در قطعه 53 است، از قبل مشخص کرده بود و می رفت بالای مزار ابدی اش فاتحه می خواند !!! حتی یک عکس برای خودش طراحی کرده بود که روی آن نوشته بود ....... ❤️ اللهم عجل لولیک الفرج ✾📚 @Dastan 📚✾