eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
68.9هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴🔵عذاب شمر ملعون در عالم برزخ: علامه امینی رحمت الله ارادت خالصانه اے به اهل بیت عصمت و طهارت داشت؛ آقازاده محترم ایشان آقاے حاج شیخ رضا امینی نقل میکند: پدرم در آخرین بیمارے؛ روے تخت در تهران خوابیده بود؛ به من فرمود: رضا؛ من این داغ و عقده ے دلم را از کربلا نگشوده ام؛ من برای سیدالشهدا علیه السلام در عمرم گریه سیری نکرده ام با خداوند عهد کرده ام که اگر خوب شدم؛ پنج سال در کربلا ساکن شوم؛ شاید گریه سیرے بکنم. و این عقده دلم را به پایان برم. و اینک یکی از رؤیاهای عجیب علامه امینی را که از زبان خودشان نقل شده و حاکی از رابطه مخصوص او با خاندان نبوت است را نقل میکنیم: ایشان فرمودند: مدت ها فکر میکردم که خداوند چگونه شمر را عذاب میکند؟ و جزای تشنه لبی و جگر سوختگی حضرت سیدالشهدا امام حسین علیه السلام را چگونه به او میدهد؟! شب هنگام در عالم خواب دیدم آقا امیرالمؤمین علیه السلام در مکانی خوش آب و هوا؛ روی صندلی نشسته و من هم به خدمت آن جناب ایستاده ام. دو کوزه نزد ایشان بود؛ فرمودند: این کوزه ها را بردار و برو از آنجا آب بیاور. اشاره به محلی فرمود که بسیار شاداب در اطراف آن بود؛ که صفا و شادابی محیط و گیاهان؛ قابل بیان و وصف نیست. کوزه ها را برداشته و رو به آن محل نهادم.آن ها را پر آب نمودم.حرکت کردم تا به خدمت آقا امیرالمؤمنین علیه السلام بازگردم. ناگهان دیدم هوا رو به گرمی نهاد ، و هر لحظه هوا گرم تر و سوزندگی صحرا بیشتر میشد.دیدم کسی از دور به طرف من می آید. هرچه به من نزدیک تر میشود، هوا گرم تر میگردد،گویی این حرارت از آتش اوست. در خواب به من الهام شده بود که او شمر، قاتل حضرت سیدالشهدا علیه السلام است، وقتی به من رسید ، دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست، آن ملعون هم از شدت تشنگی به هلاکت نزدیک شده بود، رو به من نمود که از من آب گیرد، من مانع شدم و گفتم‌: اگر هلاک هم شود نمیگذارم از این آب قطره ای بنوشی. حمله شدید به من کرد و من ممانعت می نمودم دیدم اکنون کوزه ها را از دست من میگیرد ،آن هارا چنان به هم کوبیدم که کوزه ها شکسته و آب آن ها به زمین ریخت. چنان آب کوزه ها بخار شد که گویی آبی در آن ها نبوده است، او که از من ناامید شد رو به استخر نهاد، من بی اندازه غمیگن و مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آب استخر آشامیده و سیراب گردد، به مجرد رسیدن او به استخر چنان آب استخر ناپدید گردید که گویی سال هاست یک قطره آب در آن نبوده. درختان هم خشک شده بودند. او از استخر مأیوس شد و از همان راهی ڪه آمده بود بازگشت، هرچه دور تر میشد ، هوا رو به صافی و شادابی میگذاشت و درختان و آب استخر به طراوت اول باز گشتند. به حضور حضرت علی علیه السلام شرفیاب شدم ، حضرت فرمودند: خداوند متعال این چنین شمر ملعون را جزا و عقاب میدهد اگر یک قطره آب استخر را می نوشید از هر زهری تلخ تر و از هر عذابی برای او دردناک تر بود، بعد از این فرمایش از خواب بیدار شدم. ---------------------------------------------- 📚 منبع: یادنامه علامه امینی، ص ۱۳ و ۱۴ ، از کتاب های عذاب قبر برزخ،پس از مرگ بر ما چه میگذرد؟ ، ص ۱۲۵و ۱۲۶و ۱۲۷ ، نویسنده کتاب: مهدی فربودی 📚 @Dastan 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴🔵 مکاشفۀ آقانجفی قوچانی در حرم سیّدالشهداء علیه السلام: ▪️آمدم به صحن سیّدالشهداء علیه السلام همانطور به گوشه ای سرپا ایستاده بودم که بعضی از رفقا را ملاقات نمایم؛و ساعت دو به غروب بود.و در آن بین صدای ساعتی که در سر صحن سیّدالشهداء بود، بلند شد. ▪️وقتی که خوب گوش به صدای زیر او نمودم تا ده مرتبه اش تمام شد، دیدم به طور فصیح می گوید: «هل من ناصر... هل من ناصر... هل من ناصر...» تا ده مرتبه تمام شد. ▪️قشعریره (لرزه) در بدن ما حادث شده، گوش را تیز نموده که از کجا جوابی می رسد یا نه؟ و چشمها پر اشک شد که جواب دهی پیدا نشد... ▪️که یک مرتبه از صحن ابوالفضل صدای ساعت بزرگ او به صورت بم و کلفت بلند گردید: «لبّیک... لبّیک... لبّیک...» تا ده مرتبۀ او هم تمام شد؛ ▪️اشکهای خود را پاک کرده گفتم: های بگردم وفاداریت را؛ باز تویی که جواب دادی. خوشحال شدم که هنوز ناصر هست و از خوشحالی باز اشکها بیرون شد. 📚 «سیاحت شرق» ص ۲۴۷ 📚 @Dastan 📚
💎 مولا #امیرالمومنین امام على عليه السلام: 💠 زبانت را به نرم گويى و سلام كردن[به ديگران] عادت ده، تا دوستدارانت زياد شوند و بد خواهانت اندك 📚غررالحكم، حدیث ۶۲۳۱ •✾📚 @Dastan 📚✾•
👌مُــــدام تکرار کنید. 🌸 أَسْتَغْفِرُ اللهَ الْعَظِيْمَ الَّذِيْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَي ُّالْقَيُّوْمُ وَأَتُوْبُ إِلَيْهِ 🔹️تعجب خواهید کــــرد از برطرف شدن غــــم‌ها و آسان‌شدن کارهــــا 👌امتحان‌ کنید ضرر ندارد. •✾📚 @Dastan 📚✾•
📚 داستان های آموزنده 📚
#زیارت_عاشورا #میثم_مطیعی •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
توصیه علامه #امینی به پسرش ▪️در مجالس و محافلی که جهت عزاداری امام حسین علیه السلام برپا می شود شرکت کن. ثواب زیارت امام حسین علیه السلام را به تو می دهند. ▪️پسر جان! در گذشته بارها تو را یادآور شدم و اکنون به تو توصیه می کنم که زیارت عاشورا را هیچ وقت و به هیچ عنوان ترک و فراموش نکن. ▪️مرتبا زیارت عاشورا را بخوان و بر خودت وظیفه بدان. این زیارت دارای آثار و برکات و فوائد بسیاری است که موجب نجات و سعادتمندی در دنیا و آخرت تو می باشد ... •✾📚 @Dastan 📚✾•
#ما_ترکناک_یابن_الحسین ما تو را تنها نمی‌گذاریم ای فرزند حسین... •✾📚 @Dastan 📚✾•
❤️بسیار زیباست👇 شيخ صدوق قدس سره از ابوذر رحمه الله نقل كرده است كه گفت؛ از رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم شنيدم كه مى‏ فرمود؛ اسرافيل بر جبرائيل مباهات كرد و گفت؛ من از تو بهتر هستم!! جبرائيل گفت؛ چگونه و به چه دليل تو از من بهترى؟ گفت؛ به خاطر اينكه من يكى از هشت فرشته اى هستم كه عرش الهى را بدوش دارند، و من مأمور دميدن در صور هستم، و من نزديك‏ترين فرشته به درگاه ربوبى ‏ام. جبرئيل گفت؛ من از تو بهترم!! اسرافيل گفت؛ چگونه و به چه علّت تو از من بهترى؟ جبرائیل گفت؛ به خاطر اينكه من امين پروردگار بر وحى، و فرستاده او بسوى انبياء و رسولانم، امر خسوف (ماه‏ گرفتگى) و غرق كردن اشياء به دست من است، و خداوند امّت‏هائى را كه بخواهد هلاك كند به دست من هلاك ونابود مى ‏كند. بعد فرمود؛ اين دو نزاع خود را به پيشگاه الهى عرضه داشتند، خداوند به آنها خطاب كرد و فرمود؛ ساكت باشيد و مباهات نكنيد، به عزّت و جلالم قسم كسانی را آفريده ام كه از شما بهتر هستند... عرض كردند؛ آيا مخلوقى بهتر از ما آفريده ‏اى در حاليكه ما از نور آفريده شده ايم؟ فرمود؛ بلى، آنگاه به حجاب قدرت فرمان داد كه ظاهر شود، وقتى آشكار شد ديدند كه بر ساق عرش نوشته شده است؛ لا إله إلّا اللَّه،" محمّد رسول‏ اللَّه،" وعليّ وفاطمة،" والحسن والحسين،"خير خلق ‏اللَّه. «خدائى جز خداى يگانه نيست،جل جلاله محمّد ص فرستاده خداست، على، ع فاطمه،س حسن ع و حسين‏،ع بهترين مخلوقات پروردگار هستند». جبرئيل عرض كرد؛ يا ربّ؛ أسألك بحقّهم عليك أن تجعلني خادمهم! خداوندا ! ازتو درخواست مى ‏كنم بحقّ اين بزرگواران كه مرا خدمتگزار ايشان قرار دهى»، و خداوند آن را پذيرفت، پس جبرئيل از اهل بيت قرار گرفت و او خادم و خدمتگزار ما مى‏ باشد. 📚ارشادالقلوب ج2ص295 مدینه المعاجز ج2ص394 هُمْ فاطِمَةُ وَ اَبوها وَبَعلُها وَبَنوها.... •✾📚 @Dastan 📚✾•
فرزندم ، نوازشگر خوبی نبودی پوسیده شد تار مویی که قسم خوردی با دنیا عوضش نمیکنی.... •✾📚 @Dastan 📚✾•
بعضی ها عجیبند…! می آیند با حرفی یا کنایه ای، روحت را زخمی می کنند و می روند … اما بعد از مدتی دوباره برمیگردند و طوری با تو گرم میگیرند انگار هیچ اتفاقی نیفتاده …!! نه قلبی شکسته و نه غروری… بعضی ها انگار به ویران کردن عادت کرده اند و اصلا برایشان مهم نیست خانه ای که خراب میشود یا روانی که در هم میریزد مدت ها طول می کشد تا دوباره ساخته شود … تازه هر کسی هم قدرت از نو ساختنش را ندارد!! •✾📚 @Dastan 📚✾•
📚 داستان های آموزنده 📚
شور و مداحی بانوان در چهارپایه خوانی #محمود_کریمی •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• http://eitaa.com/joinchat/124518
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥🌹 تقدیر رهبرمعظم انقلاب از برنامه چهارپایه‌خوانی حاج محمود کریمی در هیئت رایة‌العباس 🔺 #امام_خامنه‌ای، امسال در حاشیه‌ی مراسم عزاداری شام غریبان حسینی در حسینیه امام خمینی(ره)، از برنامه‌ی مداحی و مرثیه‌خوانی حاج محمود کریمی تقدیر کرده و خطاب به وی فرمودند:آقای كريمی مجلس شما را امسال از تلویزیون ميديدم؛ برنامه چهار پايه خوانی‌تان در بیرون از جلسه خيلی خوب بود. 🔺رهبرمعظم انقلاب پیش از این در دیدارهای مختلف با مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام بر احیای #عزاداری_سنتی تأکید کرده بودند. •✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨ ✍آیت الله بهجت (ره) : علمای بزرگی را دیدیم که کیفیت نماز خواندنشان قابل توصیف نیست ، و مناسبتی با نماز ما ندارد با این که متوغل در فقه و اصول بودند به طوری که انسان می گفت: کی اینها وقت می کنند نماز بخوانند. آن آقا در مدرسهء اصفهان، دید هنگام نماز خواندن آقا شیخ حسن کاشی در و دیوار مدرسه تسبیح می گویند، لذا نزد ایشان رفت و گفت: آقا قرار و آرام را از ما بردی! فرمود: هر کس «سبوح قدوس» را خوب بگوید، همهء اشیا با او می گویند. عجب آدم هایی بودند که از جنس ما نبوده اند، تا آخر در مدرسه بود غذا برایش می آوردند و گاهی اتفاق می افتاد که غذا نمی آوردند و ایشان چند روزی گرسنه می ماند ! عجیب است که ایشان طوری متوغل در فقه و اصول بودند که اگر کسی می دید. می گفت: نماز واجب را چگونه می خواند ؟! 📚نکته های ناب ، صفحه۸۷ •✾📚 @Dastan 📚✾•