eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
70.6هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
📔 زنبوری موری را دید که به هزار حیله دانه به خانه میکشید و در آن رنج بسیار می دید و حرصی تمام میزد. او را گفت: ای مور این چه رنج است که بر خود نهاده ای و این چه بار است که اختیار کرده ای؟! بیا تا مطعم و مشرب (آب و غذا) من ببین، که هر طعام که لذیذتر است، تا من از آن نخورم، به پادشاهان نرسد، آنجا که خواهم نشینم و آنجا که خواهم خورم... این بگفت و به سوی دکان قصابی پر زد و بر روی پاره ای گوشت نشست... قصاب کارد در دست داشت و فی الحال بزد و زنبور را به دو پاره کرد و بر زمین افتاد... مور بیامد و پای او بگرفت و بکشید. زنبور گفت: مرا به کجا میبری؟ مور گفت: هر که به حرص به جائی نشیند که خود خواهد، به جاییش کشند که نخواهد... و اگر عاقل یک نظر در این سخن تامل کند، از موعظه واعظان بی نیاز گردد •✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرین پنجشنبہ فصل تابستان است ... مسافران بهشتی آن سو چشم به راه هدیہ چیز زیادی نمی خواهند فاتحه و صلواتی برایشان کافیست... روحشان شاد و یادشان گرامی باید🕯 •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
✅ ببخشیم و دعا کنیم! شخصى خدمت امام جعفر صادق علیه السلام شرفیاب شد و به حضور حضرتش عرضه داشت:یاابن‌رسول اللّه ! پسرعمویت به شما ناسزا می‌گفت و نسبت به شما بدگوئى مى‌کرد. 🔹 پس از آن که آن شخص سخن چین حرفش تمام شد، حضرت به کنیز خود فرمود تا اندکى آب ، براى وضو بیاورد؛ و چون وضو گرفت، شروع به خواندن نماز نمود، آن مرد گمان کرد که حتماً حضرت صادق علیه السلام براى پسرعمویش نفرین خواهد کرد؛ ولى برخلاف تصوّر او، هنگامى که امام علیه السلام دو رکعت نماز خواند، دست به دعا برداشت و براى پسرعموى خود چنین دعا نمود: 🔹اى پروردگار من! این حقّ من است و من او را بخشیدم؛ و تو جود و کرمت از من بیشتر است، او را ببخش و به واسطه این عملش مجازاتش مگردان، با شنیدن این دعا تعجّب آن مرد سخن چین برانگیخته شد؛ و با شرمندگى از جاى خود برخاست و رفت. (جامع الاحادیث الشّیعة : ج 7، ص 457) •✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | تهمت یک حاجی به امام صادق(علیه السلام) و برخورد امام با ایشان⁉️ حضرت استاد حجت الاسلام انصاریان 👇👇👇 •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
شاید کمتر شنیده باشید: اموال غارت شده کاروان کربلا را به مجلس یزید لعنت الله علیه بردند در میان اموال مختلفی که از آن واقعه غارت شده بود، یزید نظرش به پرچمی خاص افتاد و عمیقاً آن را نگاه كرد تا حدی که در فكر فرو رفت و سه بار از روى تعجب برخاست و نشست اطرافیانش از او سؤال كردند: "اى امیر چه شده كه این گونه شگفت زده و مبهوت شده اى؟" یزید لعنت الله علیه در پاسخ گفت: این پرچم در #كربلا دست چه كسى بوده است؟ گفتند: دست برادر حسین(ع) كه نامش #عباس بود و پرچمدار سپاه حسین(ع) بود... یزید گفت: تعجبم از شجاعت عجیب این پرچمدار است اطرافيانش پرسیدند: چطور؟ یزید گفت: خوب به پرچم بنگرید، ببینید كه تمام این پرچم از پارچه و چوب آن بر اثر تیرها و سلاحهاى دیگر كه به آن رسیده، آسیب دیده است، جز قسمتی که آن را با دست نگهداشته است و این موضوع حاكى از این است كه تیرها به دست پرچمدار اصابت مى كرده ولى او پرچم را رها نمى كرده و تا آخرین توان خود پرچم را نگهداشته و وقتى كه پرچم از دستش افتاده، دستگیره پرچم همچنان سالم مانده است... #مقاومت_بی‌مثال •✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 ۳۰ روز مانده تا اربعین حسینی ‌‌ ▪️زود‌‌تر می‌رود آن کس که مهیّا باشد ▪️مرد آن است که با سّن کم آقا باشد ‌‌‌‌ •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
خدایا دوستان و عزیزانی دارم رسمشان معرفت یادشان صفای دل و دلشان پر از محبت است خدایا در این شب زیبا آنگاه که دست نیاز بسوی تو می‌آورند پرکن از آنچه در رحمت‌ و برکت خدایی توست ... شبتون بخیر 🌙 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❖ •✾📚 @Dastan 📚✾•
📔#حكايت_باد_و_آفتاب باد به آفتاب گفت: من از تو قوی ترم، آن پیرمرد را می بینی؟ شرط می بندم زودتر از تو کُتش را از تنش در می آورم. آفتاب در پشت ابر پنهان شد و باد شروع به وزیدن گرفت. هرچه باد شدیدتر می شد پیرمرد کت را محکمتر به خود می پیچید. سرانجام باد تسلیم شد. آفتاب از پس ابر بیرون آمد و با ملایمت بر پیرمرد تبسم کرد و طولی نکشید که پیرمرد از گرما عرق کرد و کتش را از تن درآورد. آفتاب گفت: محبت قوی تر از خشم است. در مسیر زندگی گرمای مهربانی و تبسم از طوفان خشم و جنگ، راهگشاتر است... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❖ •✾📚 @Dastan 📚✾•
💎 هر کس هر جای جهان خوبی کند، نبض زمین بهتر می زند ،خون در رگهای خاک بیشتر می دود و چیزی به زندگی اضافه می شود. و هر کس هر جای جهان بدی کند، تکه ای از جان جهان کنده می شود،گوشه ای از تن زمین زخمی می شود و چیزی از زندگی کم می شود. هر روز از خودت بپرس امروز بر زندگی افزودم یا از آن کاستم؟ نپرس امروز خوب بود یا بد؟ بپرس امروز خوب بودم یا بد؟ زیرا زندگی، پاسخ هر روزه همین پرسش است... •✾📚 @Dastan 📚✾•
رسول الله صلی‌الله علیه وآله: و أما علامة البار، فعشرة : یحب فی الله و یبغض فی الله و یصاحب فی الله و یفارق فی الله، و یغضب فی الله و یرضى فی الله و یعمل لله و یطلب إلیه و یخشع لله خائفا مخوفا طاهرا مخلصا مستحییا مراقبا و یحسن فی الله و اما نشانه نیکوکار ده چیز است : به خاطر خدا دوست می دارد. به خاطر خدا دشمن می دارد. ملاک #مصاحبت و همدم بودنش خداست. معیار مفارقت و جدایی اش خداست . به خاطر خدا خشم کند. به خاطر خدا خشنود شود. برای خدا کار کند. خدا جویی نماید. برای خدا خشوع می کند. در حالی که از او بیمناک و هراسناک است و حال پاکیزگی و پاکدلی و شرمساری و #هشیاری دارد. محض رضای خدا احسان می کند . 🔹میزان الحکمه، ج۱ •✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨ ✅آثار تسبیحات حضرت زهرا (س) 🌟جلوگیری از تیره بختی امام‌صادق علیه السلام به من فرمود: ای ابو‌هارون،‌ ما کودکان خود را همان‌گونه که به نماز فرمان می‌دهیم،‌به تسبیح حضرت زهرا(س) نیز امر می‌کنیم. پس بر این ذکر مداومت کن؛ زیرا هر بنده‌ای بر آن مداومت کند، تیره بخت نمی‌شود. 🌟خشنودی خداوند، دوری کردن شیطان امام باقرعلیه السلام فرمود: ‌هرکس تسبیح حضرت زهرا را بگوید،‌سپس طلب آمرزش کند، آمرزیده خواهد شد. این تسبیح به زبان یک‌صد مرتبه است، ولی در میزان عمل یک هزار تسبیح به حساب می‌آید و شیطان را دور و خداوند رحمان را خوشنود می‌سازد.» 🌟آمرزش گناهان امام صادق علیه السلام نیز به فضیلت تسبیح بعداز نمازهای واجب چنین اشاره کرد:‌ « مَن سَبَحَ تَسبِیحَ فَاطِمَةَ ع قَبلَ أَن یَثنِیَ رِجلَیهِ مِن صَلَاتِهِ الفَرِیضَةِ غَفَرَ اللَهُ لَهُ ، هرکس بعداز نماز واجب تسبیحات حضرت زهرا(س) را بجا آورد قبل از اینکه پای راست را از بالای پای چپ بردارد، جمیع گناهانش آمرزیده می‌شود» و در حدیثی دیگر فرمود: « مَن سَبَحَ تَسبِیحَ فَاطِمَةَ ع فَقَد ذَکَرَ اللَهَ الذِکرَ الکَثِیر ، کسی که تسبیح فاطمه زهرا(س) را بگوید خدا را به ذکر کثیر یاد کرده است.» ❤️ بعد از هر نماز ❤️ « اَللهُ اَکْبَر » ۳۴ بار « اَلْحَمْدُلِلّٰه » ۳۳ بار « سُبْحٰانَ الله » ۳۳ بار 📚‍ منبع: کافی ج ۳ ص ۳۴۳ معانی الاخبار ص ۱۹۳ •✾📚 @Dastan 📚✾•
‍ 🔵بانویی که امام حسین علیه السلام، سه بار در قبر به دیدنش آمد!🔵 ✳️ائمه اطهار به ویژه امام زمان(علیه السلام) تاکید فراوانی بر مداومت به خواندن زیارت عاشورا داشته اند. 🌟 این زیارت از ناحیه خود خداوند متعال نازل شده و از احادیث قدسی به شمار می رود. 📜از حاج محمدعلی روایت شده که: در یزد مرد صالح و فاضلى بود که به فکر آخرت خویش بود و شبها در مقبره اى خارج شهر یزد که به آن مزار گویند، مى خوابید. 💠این مرد همسایه اى داشت که از کودکى در مکتب و غیره با هم بودند، تا اینکه بعدها باج خواهى و پول زورگرفتن را انتخاب کرد و تا آخر عمر هم چنین مى بود، تا اینکه مرد و در همان مقبره مذکور دفن کردند. 🔴هنوز یک ماه نگذشته بود که حاج محمد على او را در خواب دید، با حالت زیبا و سر حال از نعمت!! 💬او گوید: نزدش رفتم و به او گفتم: تو از کسانى نبودى که در باطن نیکو باشی و کار تو جز عذاب نتیجه اى نداشت، چگونه به این مقام رسیدى؟! ♨️آن مرد گفت: آرى مسئله همانطور است که تو گفتى، من تا دیروز در سخت ترین عذاب بودم، 🌺تا اینکه همسر استاد اشرف آهنگر از دنیا رفت و او را در اینجا دفن کردند و اشاره کرد به مکانى که صد ذراع فاصله داشت و در همان شبى که او را به خاک سپردند، حضرت امام حسین(علیه السلام) سه بار به دیدن او آمدند. 🌺و در مرتبه سوم دستور فرمود: تا عذاب را از اهل این قبرستان بردارند، به این جهت حال من نیکو شد و در نعمت و وسعت قرار گرفتم... 💬حاج محمدعلى گوید: با تعجب از خواب بیدار شدم، استاد اشرف آهنگر را نمى شناختم و جاى او را نمى دانستم، در میان بازار آهنگرها جستجو نمودم تا استاد اشرف را پیدا کردم... از او پرسیدم،آیا شما همسر دارى؟ گفت: داشتم، ولى دیشب فوت نمود و او را در فلان جا دفن کردیم... 💥از او پرسیدم: آیا همسر شما به زیارت امام حسین (علیه السلام) رفته بود؟ گفت: خیر... ❓پرسیدم: آیا مصیبت حضرت را مى نمود؟ گفت: خیر. 🔰پرسیدم: آیا او براى امام حسین مجلس مصیبت برپا مى کرد؟ جواب داد: خیر، منظورت از این سوالها چیست ؟ ♻️ آن مرد داستان خواب خود را بیان کرد و گفت مى خواهم رمز آن ارتباط میان او و امام حسین را دریابم. 🔆استاد اشرف گفت: آن زن همواره به خواندن مداومت داشت... 📚شیخ عباس قمی، کتاب شریف مفاتیح الجنان •✾📚 @Dastan 📚✾•
🔴ریاکاری و از بین رفتن تمام اعمال! 🌻مرحوم قطب راوندی (رضوان اللّه تعالی ) روایت کرده است که : 🍂در بنی اسرائیل عابدی بود که سالها حق تعالی را عبادت می کرد . روزی دعا کرد که : 💚خدایا می خواهم حال خودم را نزد تو بدانم ، کدامین عمل هایم را پسندیدی، تا همیشه آن عمل را انجام دهم،واِلاّ پیش از مرگم توبه کنم ؟! 🌸حضرت حق تعالی ، ملکی را نزد آن عابد فرستاد و فرمود : تو پیش خدا هیچ عمل خیری نداری! 🌻گفت : خدایا، پس عبادتهای من چه شد؟! 🌹ملک فرمود : هر وقت عمل خیری انجام میدادی به مردم خبر میدادی ، و می خواستی مردم به تو بگویند چه آدم خوبی هستی و به نیکی از تو یاد کنند... 🌿خُب،پاداشت را گرفتی!آیا برای عملت راضی شدی؟ 🍂این حرف برای عابد خیلی گران آمد و محزون و ناراحت شد ، و صدایش به ناله بلند گردید . 🌻ملک بار دیگر آمد و فرمود : 💚حق تعالی می فرماید : 🌹الحال خود را از من بخر ، و هر روز به تعداد رگهای بدنت صدقه بده . 🌿عابد گفت:خدایا چطوری؟!من که چیزی ندارم.. 🌹فرمود : هر روز سیصد و شصت مرتبه، به تعداد رگهای بدنت بگو : 🍂سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لااِلهَ اِلا اللّهُ وَ اللّهُ اَکْبَر وَ لاحَوْلَ وَ لاقُوَهَ اِلاّ بِااللّهِ🍂 🌿عابد گفت : خدایا اگر این طور است ، زیادتر بفرما ؟ ! 🌹فرمود : اگر زیادتر بگویی ثوابت بیشتر است... 📚 داستانهايي از اذکار و ختوم و ادعيه مجرب, ج1/ علي مير خلف زاده °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•° •✾📚 @Dastan 📚✾•
5d8337437e8c6b15da3d61a4_-3145466172648384275.mp3
7.38M
از زیر قرآن رد شدم دارم میرم به مدرسه 🔊مداحی برای فرزندان شهدای مدافع حرم به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
#خاطرات_شهید تقریبا همیشه حسین یا در حال ڪار بود و یا در حالت ڪار . اصلا خستگی برایش معنا و مفهوم نداشت . بدن ورزیده و آماده‌ای داشت . درست زمانی ڪه همه خسته بودند شوخی‌های حسین گل می‌ڪرد . شهید مدافع وطن ... #شهید_حسین_ولایتی_فر🌷 #شهید_حادثه_تروریستی_اهواز #سالروز_شهادت_شهدای_حادثه‌تروریستی •✾📚 @Dastan 📚✾•
﷽ فردی خودنما و متکبر که، خود را فیلسوف دهر می‌پنداشت، بهلول را گفت: آدم احمق کسی است که، به چیزی اطمینان کامل داشته باشد. بهلول پرسید: تو مطمئنی؟! گفت: آری کاملا .... •✾📚 @Dastan 📚✾•
📔 مردی بار گندم خویش به آسیاب برد، آسیابان که بیوەزنی بود گفت: 2 روز دیگر آردها آماده است. مرد با لحنی آمرانه گفت: گندم مرا زودتر آرد کن وگرنه دعا میکنم خرت (که سنگ آسیاب را می‌چرخاند) تبدیل به سنگ شود. زن (آسیابان) در جواب گفت: اگر نفسی به این گیرایی داری، دعا کن گندمت آرد شود، خر را ول کن! 👌ای کاش کسانی که برای همه آرزوی مرگ می‌کنند برای خوشبختی خویش نیز دعائی بکنند..! ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌❖ •✾📚 @Dastan 📚✾•
💕لقمان حكيم فرزندش را گفت دوست حسود را سه نشانه است پشت سرت غیبت میکند رو به رو تملق میکند و از گرفتاری تو شاد میشود ‌‌‌‌❖ •✾📚 @Dastan 📚✾•
تا کی برای دیدن رویت دعا کنم⁉️ تا کی دو دست خویش به سوی خدا کنم⁉️ در پیشگاه قدس تو از خاک کمترم بگذار خاک پای تو را توتیا کنم اللهم عجل لولیک الفرج •✾📚 @Dastan 📚✾•
🔴امیدبخش‌ترین آیه قرآن کدامست؟ بشْر بن‌ شریح‌ بَصری‌ گوید: به‌ حضرت‌ امام‌ محمّد باقر علیه‌السّلام‌ گفتم‌: کدامیک‌ از آیات‌ در کتاب‌ خدا نزد شما امید بخش‌تر است‌؟! حضرت‌ فرمودند: قوم‌ شما در این‌ مسأله‌ چه‌ میگویند؟! من‌ گفتم‌: میگویند این‌ آیه‌ که‌: یا عِبَادِی الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَی‌ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن‌ رَحْمَةِ اللَهِ ای‌ بندگان‌ من‌ که‌ بر جانهای‌ خود اسراف‌ ورزیده‌اید، از رحمت‌ خدا ناامید نباشید که‌ خداوند جمیع‌ گناهان‌ را می‌آمرزد. 🍀 حضرت‌ فرمودند: امّا ما اهل‌ بیت‌ این‌ را نمی‌گوئیم‌. من‌ گفتم‌: پس‌ شما در این‌ امر چه‌ میگوئید؟! حضرت‌ فرمودند: این‌ آیه‌: وَ لَسَوْفَ یعْطِیک رَبُّک فَتَرْضَی‌ و هر آینه‌ بزودی‌ خداوند به‌ تو ای‌پیامبر آنقدر می‌بخشد که تو راضی‌ خواهی‌ شد. و آن بخشش عظیم است‌، والله‌ شفاعت‌ است‌. والله‌ شفاعت‌ است‌. 📚 بحار الأنوار، ج‏8، ص57 •✾📚 @Dastan 📚✾•
📔 #داستان_کوتاه شاید ضرب المثل “ارزن عثمانی، خروس ایرانی” رو شنیده باشید. در جریان نبرد نادر شاه با عثمانی ها روزی فرستاده دولت عثمانی با دو گونی ارزن نزد نادرشاه شرفیاب میشود و آنها را در مقابل نادرشاه بر روی زمین میگذارد و میگوید : لشکر ما این تعداد است و از جنگ با ما صرفنظر بکنید. نادرشاه دستور میدهد دو خروس بیاورند و دو خروس را در برابر دو گونی ارزن قرار دهند و خروس ها شروع به خوردن ارزنها میکنند. در این هنگام نادرشاه رو به فرستاده عثمانی میکند و میگوید: برو به سلطانت بگو که دو خروس همه لشگریان ما را خوردند ! این ضرب‌المثل زمانی به کار می رود که کسی از کری خوانی رقیب باک نداشته باشد و آن را با کری قوی تری پاسخ بدهد و این گونه دو طرف با به رخ کشیدن قدرت خود بخواهند باج بگیرند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❖ •✾📚 @Dastan 📚✾•
📔 بهلول را گفتند که فلانی هنگام تلاوت قرآن چنان از خود بیخود میشود که نقش بر زمین شده و غش میکند. بهلول گفت: او را بر سر دیوار بگذارید تا تلاوت کند، اگر غش کرد در عمل خود صالح است... •✾📚 @Dastan 📚✾•
💎 امام سجاد عليه‌السلام فرمود: أَيُّما مُؤمِنٍ دَمِعَت عَيناهُ لِقَتلِ الحُسَينِ عَلَيهِ السَّلامُ وَ مَن مَعَه حَتّى يَسيلَ عَلى خَدَّيهِ بَوَّائَهُ اللّهُ في الجَنَّةِ غُرَفاً. هرمؤمنى که چشمانش براى كشته شدن سیدالشهداء (علیه‌السلام) و همراهانش اشک‌بار شود و اشک بر صورتش جارى گردد، خداوند او را در غرفه هاى بهشتى جاى می‌دهد. 📖ينابيع المودة، ص ۴۲۹ •✾📚 @Dastan 📚✾•
جوان بود! پیش امام جواد ع آمد! درد دل کرد: حال دلم خوب نیست... از مردم خسته شده ام... از تهمت ها و... غیبت ها و... عاصی شده ام... بریده ام...به ته خط رسیده ام! امام فرمودند: به سمت حسین علیه السلام فرار کن!💚 شعشعة الحسینیه،جلد۱،صفحه ۵۰ •✾📚 @Dastan 📚✾•
🌷🌷🌷 ریشه مثل "جمع کن کاسه کوزه‌تو" در قدیم برای قمار بازی علاوه بر خانه هائی که در آن قمار راه می انداختند مکانهای مثل خرابه ها و پشت دروازه های شهر و روی پشت بام حمامها و جاهای کم رفت و آمد سفره هائی برای این کار گشوده میشد و گرداننده قمار را کاسه کوزه دار می گفتند ، کاسه کوزه سمبل این حرفه بشمار میرفت غرض از کاسه ظرفی بود که از هر یک تومان بُرد، یک قِران سهم گرداننده یا قمار خانه دار در آن انداخته میشد یعنی یک دهم مبلغ بُرد و کوزه نیز گلدان دهن باریک یا کوزه کوچکی بود که تاس را در آن ریخته و تکان داده و روی بساط می انداختند تا از یک تا شش چه رقمی بنشیند ، در کنار کاسه کوزه دار و قمار بازها اشخاصی نیز بودند که به آنها جیزگر می گفتند یعنی پول قرض بده ، به کسانی که باخته و همچنان اصرار به بازی داشتند! این جیزگرها نزولی برابر تومان به تومان قرض می دادند ، که البته اصطلاح جیز شد یا جیز میشی از همین جا آمده در واقع به معنی سوزاندن طرف که وقتی از جوش و خروش و هیجان بازی بیرون می آمدند میفهمیدند که چه بلائی سرشان آمده است! و البته هنگامی که کار به دعوا و چاقو کشی و چوب و چماق میرسید، آژان و پاسبان پست سر رسیده و به بساط قماربازها حمله ور میشدند و اول کار آنها این بود که با لگدی کاسه و کوزه و بساط داخل سفره را به کناری پرت کرده و با گفتن جمع کن کاسه کوزه تو، همه لات و لوتها و اراذل را ریسه کرده و به کلانتری محل می بردند •جعفر شهری؛ طهران قدیم •✾📚 @Dastan 📚✾•