🌸🍂🍂🌸🍂🍂🌸🍂🍂🌸
شخصى به محضر مبارك پيامبر اسلام (صل الله علیه وآله ) رفت و عرض كرد اوصينى :مرا راهنمائى كن .
پيامبر(صل الله علیه و آله ) فرمود: احفظ لسانك : زبان خود را كنترل كن .
او بار ديگر عرض كرد: اوصينى ، پيامبر (صل الله علیه و آله ) نيز همان جواب را داد.
او بار سوم نيز تقاضاى راهنمائى كرد، پيامبر (صل الله علیه وآله ) باز به او فرمود، زبانت را كنترل كن .
(گوئى او عرض كرد: آيا اين مسأ له آنچنان مهم است كه در هر سه بار مرا تنها به آن توصيه و سفارش فرمودى ؟ ).
پيامبر (صل الله علیه و آله ) فرمود: واى بر تو، عزيزم ، آيا جز آثار زبان (بى كنترل ) انسان را به صورت ، در درون شعله هاى دوزخ مى افكند؟!.
بر همين اساس است كه اميرمؤمنان على (علیه السلام ) در يكى از سخنان خود مى فرمايد: المؤمن ملجم : انسان با ايمان ، دهنه بردهان دارد.
📚داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى
✾📚 @Dastan 📚✾
✨﷽✨
#پندانه 🌹❤️
✍️ خدا گر ز حکمت ببندد دری
ز رحمت گشاید در دیگری
🔸آدمی که رفته است، شغلی که آن را از دست دادی، رفاقتی که دیگر وجود ندارد، رابطهای که به هر دلیلی بههم خورده است، راهی که به بنبست رسیده است، همه را رها کن تا بتوانی درهای جدید زندگیات را ببینی!
🔹وقتی دَری بهسوی خوشبختی بسته میشود، دَر دیگری باز میشود. ولی اغلب آنقدر به دَر بسته خیره میشویم که دَری را که برای ما باز شده، نمیبینیم!
🔸در حالی که باید با بسته شدن یک در بهدنبال درهای باز دیگر برویم. چون قطعا همه درها بسته نشده است.
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆ده هزار نيرو در مقابل ميلياردها
حضرت عبدالعظيم حسنى رحمة اللّه عليه حكايت كند:
روزى خدمت حضرت جواد الا ئمّه عليهم السلام عرض كردم : ياابن رسول اللّه ! اميدوارم كه شما قائم از اهل بيت محمّد صلى الله عليه و آله باشيد.
امام جواد عليه السلام فرمود: اى ابوالقاسم ! هر يك از ما ائمّه ، در زمان و موقعيّت خود، قائم و مجرى احكام الهى و هدايت گر مردم به سوى دين خدا مى باشيم .
وليكن آن قائمى كه خداوند به وسيله او زمين را از شرك و فساد پاك مى گرداند و عدل و داد را مى گستراند، ولادتش مخفى و پنهان مى باشد و از ديد انسان ها غايب و نامعلوم خواهد بود، بردن نام او در زمان غيبتش حرام است .
او هم نام و هم كُنيه با حضرت رسول ، محمّد صلى الله عليه و آله مى باشد؛ طىّ الا رض مى نمايد و زمين برايش مى چرخد، تمام مشكلات برايش آسان مى گردد و سختى ها و ناملايمات در مقابل حضرتش ذليل و متواضع مى باشند.
به تعداد اصحاب رسول خدا صلى الله عليه و آله در جنگ بدر يعنى سيصد و سيزده نفر از دورترين سرزمين ها برايش احضار و اجتماع مى نمايند كه خداوند متعال در قرآن ، نيز به آن اشاره نموده : اءيْنَ ما تَكُونُوا يَاْتِ بِكُمُ اللّهُ جَميعا إنَّ اللّهَ عَلى كُلِّ شَىٍّْءٍ قَديرٌ .(۱)
يعنى ؛ هر كجا باشيد، خداوند شما را حاضر مى گرداند، زيرا كه او بر هر كارى قادر و توانا است .
و چون اين تعداد نفرات تكميل گردد، با حضرت قائم عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف عهد و پيمان ببندند، ده هزار نيروى كمكى ديگر برايش مى رسد و با اذن خداوند متعال قيام و خروج مى نمايد؛ و دشمنان و مخالفان خداوند را به قدرى به هلاكت مى رساند تا خدا از او راضى گردد.
حضرت عبدالعظيم حسنى گويد: اظهار داشتم : اى مولا و سرورم ! چگونه به رضايت و خوشنودى پروردگار، علم پيدا مى كند؟
فرمود: خداوندِ توانا، در قلب و درونش رحمت و راءفت ايجاد مى گرداند.
و چون امام زمان عليه السلام داخل مدينه منوّره شود، دو بُت لات و عُزّى را خارج نمايد و آن ها را در حضور افراد به آتش مى كشد.(۲)
📚۱- سوره بقرة : آيه 148.
۲- احتجاج طبرسى : ج 2، ص 481، ح 324، إعلام الورى : ج 2، ص 242، إ كمال الدّين : ص 377، ح 2، كفاية الا ثر: ص 281، با مختصر تفاوتى در الفاظ.
✾📚 @Dastan 📚✾
🔰نعمات خداوند برای جلوگیری از ارتکاب گناه
✍️امام علی(ع):
همانا خدای تعالی خطاب به فرزند آدم میفرماید: ای پسر آدم هرگاه چشمان تو با تو در دیدن حرام منازعه کند برای رفع آن دو پلک قرار دادم که آنها را در هنگام مشاهده حرام در هم کنی و حرام را مشاهده نکنی و اگر زبانت با تو در مورد صحبت از محرمات منازعه کرد دو لب برایت قرار دادم آنها را روی هم ببند و سخن حرام مگو.
📚وسائلالشيعه، ج15، ص90
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 #هر_روز_با_شهدا
#وقتی_دلم_لرزید....
🌷عمهها آمده بودند و خانهمان شلوغ بود، همه بودند ولی من دائم در اتاقها با نگاهم احمدرضا را دنبال میکردم، وسایلی را جمع میکرد و انگار او میهمان بود و مهیای رفتن، جلو رفتم و گفتم: «احمدرضا جان! مادر، میهمان داریم. کجا قصد کردی بروی که داری وسایل جمع میکنی؟» آرام و مطمئن نگاهم کرد: «امروز عصر اعزام داریم، من هم با بچهها میروم.» با ناراحتی گفتم: «امشب عمهها هستند نمیخواد بری.» لبخند زد! یعنی همه بروند من برای میهمانی بمانم، همه دوستانم بروند من بمانم و خوش بگذرانم. از کمان نگاهش قصدش را خواندم.
🌷رفت، آرام نداشتم. راه افتادم ببینم با کدام گردان و به کجا میرود، دوستان همرزمش چه کسانی هستند، وسیلهی ارتباطی نبود اما میشد از طریق رزمندگان دیگر خبر گرفت، دوربینهایی بود که از اعزام نیروها فیلم میگرفت و با آنها مصاحبه میکردند. احمدرضا را دیدم مثل آدمی که سرما آزارش میدهد، کت نظامیاش را روی صورت کشیده بود. میخواست تصویری از او نباشد. سوار ماشین که شدند دوستانش برای خداحافظی آمده بودند، نگاهش میکردند و تکرار میکردند: «شفاعت، احمدرضا شفاعت» دلم لرزید!
🌷....گفتم: «مادر مگر میخواهی شهید شوی که میگویند شفاعت شفاعت....» لبخند آرام و مهربانی زد: «نه مادرِ من، بین بچههای جبهه مرسوم است طلب شفاعت کردن.» همیشه برای رفتن عجله داشت، من احمدرضا را تکهای از وجود خودم میدانستم. رفتنش سخت بود اما او هدیه و امانت موقتی بود که زندگی ما را زیبا کرده بود و زیباتر از آمدنش، رفتن او پیش پروردگارش بود. با چهرهای تابان و شوقی وصفناپذیر و پروازی لبریز از عشق به سوی معشوق!
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز احمدرضا احدی رتبه اول کنکور پزشکی سال ۶۴
🔰 تنها وصیتنامه به جا مانده از شهید احمدرضا احدی👇
«بسم الله الرحمن الرحیم
فقط، نگذارید حرف امام به زمین بماند همین
والسلام
کوچکترین سرباز امام زمان (عج الله)
احمدرضا احدی»
✾📚 @Dastan 📚✾
10.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ماجرای مردی که یک هفته مهمان خانه رسول الله صلی الله علیه و آله شد
🔹داستانی زیبا از زبان حسن سلطانی
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆گريه پدر و دختر
حضرت زهرا (سلام الله علیها ) حضرت سيدالشهدا را بغل كرده بودند، حضرت رسول الله (صل الله علیه وآله ) حضرت را از بغل دختر گرامشان گرفتند گريه كردند و فرمودند: خدا قاتلين تو را لعنت كند.
خدا كسانى را كه لباسهايت را از تنت در آورند لعنت كند.
خدا بكشد آن كسانى را كه همديگر را بر عليه تو كمك مى كنند. حضرت زهرا (سلام الله علیها ) ناراحت و گريان شدند و فرمودند: اى پدر چه مى فرمائيد؟ حضرت فرمودند. دخترم مصيبت هائى كه بعد از من و تو به او مى رسد و اذّيتها و ظلم ها و مكرها و تعّدى هائى كه متوجهش مى گردد را به ياد آوردم ، او در آن روز در ميان جمعى مردان كه جملگى همچون ستارگان درخشانند بوده و همگى به طرف مرگ و كشتن حركت مى كنند، گويا اكنون لشكرآنهارا كاملا مى بينم و به جايگاه و محل دفن ايشان مى نگرم .
حضرت زهرا (سلام الله علیها ) گريان فرمودند: اى پدر جائى را كه مى فرمائيد كجاست ؟ حضرت فرمود: به آنجا كربلا مى گويند. و آن زمين براى ما و امت موجب اندوه و بلاست ، بدترين افراد امت من بر آنها خروج مى كنند.
اگر تمام اهل آسمانها و زمين شفيع يك نفر از اين گروه شرور باشند، شفاعتشان پذيرفته نميشود و بطور قطع تمام آنها در جهنم جاويد خواهند ماند.
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: پدر اين طفل كشته خواهد شد؟! حضرت فرمود: بله دخترم ، قبل از او كسى اينطور كشته نشده كه آسمانها و زمين و فرشتگان و حيوانات وحشى و ماهى هاى دريا كوهها برايش گريه كنند. اگر اين موجودات ماءذون بودند پس از شهادت اين طفل هيچ نفس كشى روى زمين باقى نمى ماند و گروهى از دوستان خواهند آمد كه در روى زمين كسى از آنها اعلم به خدا نبوده و... و حضرت رسول (صل الله علیه وآله ) و حضرت زهرا (سلام الله علیها ) صداى به گريه بلند نمودند... (1)
كاش بودم تا كنم جانرا فدايت يا حسين
چون نبودم اشك ريزم در عزايت يا حسين
كاش اندر كربلا بودم تو را يارى كنم
گويمت لبيك و در راهت فدا كارى كنم
در ره عبد سياهت خون خود جارى كنم
چون نبودم كربلا شاها عزادارى كنم
كاش بودم زائر كرببلايت يا حسين
كاش بودم تا بلاگردن اصغر مى شدم
يابقربان قد رعناى اكبر ميشدم
يا فداى دست عباس دلاور ميشدم
يا نثار قاسم و هم عون و جعفر ميشدم
ميشدم ملحق بخاك كشته هايت يا حسين
كاش بودم ميخريدم تير عشقت را بجان
دست از جان ميكشيدم بر حيات جاودان
مينهادم سر بكويت بر طفيل عاشقان
مشت خاكى ميشدم در سايه اين آستان
بر اميد عزّت روز لقايت يا حسين
كاش بودم از غلامان سياه و موكبت
كاش بودم جبهه ساى خاك سم مركبت
كاش بودم تا رسانم آب سردى بر لبت
كاش بودم تا رهانم آتش تاب و تبت
كاش بودم آشناى آشنايت يا حسين (2)
1- كامل الزيارات ، 212
2- منتخب المصائب ، ج 3، ص 181
📚منبع: داستانهایی از گریه بر امام حسین علیه السلام ، تالیف علی میر خلف زاده
✾📚 @Dastan 📚✾
#توحید
💠 هدایتگری قرآن به سوی نگرش توحیدی
🔻 ما ادراکاتی مادی داریم و خدای متعال، انسان را اینطور آفریده است که با تکیه بر حواسّ ظاهری، مثل ادراک آنچه را که میبیند، مقدّماتی را چینش کند و به نتیجهای برسد؛ ولی این حد، کم است و این، ما را زمینگیر کرده است.
🔸 این، مربوط به منِ موجود است. منِ موجود، تعاملاتش و معادلاتش مادی است. آن منی که باید به آن برسیم، بالاتر و خدایی است.
🔹 خدای متعال، چه آیاتی در قرآن قرار داده است که انسان را به سمت نوع نگرشی الهی سوق میدهد که همراه با سازه و نیّتی قوی باشد!
🔸 به عنوان مثال، کشاورزی ارکانی دارد از جمله خاک، آب، هوا و زمینهی مناسب که وقتی دانهای غرس و کاشته شد، طبیعتاً ثمر میدهد؛ ولی این نگاه، تمام قضیّه نیست و قرآن میفرماید: «أ أنتم تزرعونه أم نحن الزارعون» (آیا شما آن را میرویانید یا ما میرویانیم؟! / واقعه ۶۴). بالاخره من (کشاورز)، دانه را کاشتهام، کارهایش را انجام دادهام، آب بوده، خاک بوده، بذر بوده، هوا بوده است؛ ولی با وجود همهی اینها، آنچه که تو داری محاسبه میکنی، یک طرف قضیّه است.
🔹 مثال دیگر، اینکه همهی ما و افراد جامعه، گاهی گرفتار بیماری میشویم و باید به پزشک مراجعه کنیم. پزشک، چقدر میتواند برای من کار کند؟ یک تشخیص، یک تجویز، یک نسخه و یک دارو. مکرّر اتّفاق میافتد که پزشک، به بنبست میرسد؛ از اینجا معلوم میشود که از عالَم بالا، مدیریّت دیگری در حال انجام است؛ بدین معنا که شفا، به دست خدا است. پزشک به من نمیتواند شفا بدهد. پزشک، فقط میتواند دارو بدهد؛ ولی شفا به دست خدا است.
کد ۲۴۹۵۷
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
✾📚 @Dastan 📚✾