⭕️ ورود کاروان اسرا به دمشق (قسمت دوم)
💠از سهل بن سعد ساعدی روایت شده که میگفت: «در راه بیت المقدس به شام رسیدم. همه مردم شهر در حال جشن و شادی بودند. مردی را دیدم که سری که سیمایش بسیار شبیه سیمای رسول خدا (ص) بود بر نیزه داشت. از پی آن دختری را دیدم که بر شتری برهنه و بی محمل سوار بود.»
🔺خود را شتابان به او رساندم و گفتم: «دخترم شما کیستی؟» گفت: «سکینه دختر حسین (ع)» گفتم: «آیا از من کاری ساخته است؟» گفت: «ای سهل اگر برای تو ممکن است بگو تا این سرها را از اطراف ما کنار ببرند تا مردم به تماشای این سرها مشغول شده کمتر به حرم رسول خدا (ص) نگاه کنند.»
🔹سهل میگوید: «من خود را به حامل آن سر شریف رساندم و گفتم: «آیا برای تو ممکن است که برای حاجتی که من به تو دارم چهار صد دینار بگیری و حاجت مرا بپذیری؟» گفت: «حاجتت چیست؟» گفتم: «این سرها را جلوتر و دور از این زنان ببر.» آن مرد پذیرفت و پولها را گرفت و آن سر را از زنان اهل حرم دور کرد.»
#تقویم_صفر
#اول_صفر
#کاروان_اسرا
✾📚 @Dastan 📚✾
📙 مسئول اعمال
گفتهاند که مدتي بود بهلول هیچ
نمیخندید. انگار دردي عظیم از درون او را ميگزيد و این باعث اندوه سلطان بود. به مردم گفته بوده هرکه بهلول را بخنداند چندین سکّة زر، جایزه دارد. روزی بهلول به درِ قصابیای ميایستد و به لاشههای بز و گوسفند که از سقف قصابی آویزان بوده، خیره خیره مینگرد. به این طرف و آن طرف قصابی میرود و باز بر میگردد. ناگهان قهقة بلند سرمیدهد و شاد و خندان راه خود را در پیش میگیرد. خبر به سلطان میبرند که بهلول خندید. سلطان او را طلب میکند و از سِرّ خندهاش میپرسد. بهلول جواب میدهد که من همیشه گمان میكردم چون برادر تو هستم، روز بازخواست حتماً به سبب کارهای بد تو عقاب خواهم شد. و این باعث ناراحتی من بود. اما امروز در قصابی دیدم که «بز به پاچه خونه و گوسفند به پاچه خو» یعنی دیدم که بُز با پای خود آویزان است و گوسفند با پای خود. در یافتم که هرکسی مسؤل اعمال خود خواهد بود. و این باعث راحتی و خنده من شد.
✾📚 @Dastan 📚✾
⭕️ ورود کاروان اسرا به دمشق (قسمت سوم)
🔻شیخ عباس قمی مینویسد: «اسرای کربلا را پس از ورود به دمشق در پلهکان مسجد نگه داشتند، پیرمردی از اهل شام نزد اسرا آمد و گفت: حمد، خدا را که شما را کشت و نابود کرد و آشوب را خاموش کرد...
🔹چون سخنش تمام شد، امام سجاد (علیهالسّلام) به او فرمود: قرآن خدا را خواندهای. گفت: آری. فرمود: این آیه را خواندهای: «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی؛ (بگو من بر اجر رسالتم چیزی از شما جز مودت و دوستی با اهل بیتم و خویشانم نمیخواهم)»؟ گفت: آری. فرمود: ما خویشان پیامبریم...
♦️سپس حضرت فرمود: این آیه را خواندهای: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا؛ (خداوند میخواهد رجس و پلیدی را از شما اهل بیت دور سازد و شما را پاکیزه گرداند)»؟ گفت: بله خواندهام. حضرت فرمود: اهل بیت ما هستیم... مرد شامی دستانش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: خدایا من از دشمنان آل محمد و کشندگان آنان بیزاری میجویم».
#تقویم_صفر
#اول_صفر
#کاروان_اسرا
✾📚 @Dastan 📚✾
⭕️انتخاب "جمشید آموزگار" به نخست وزیری رژیم پهلوی
🔻با روی کار آمدن رئیس جمهور جدید آمریکا، جیمی کارتر، محمدرضا پهلوی برای جلب اعتماد و رضایت او دست به هرکاری میزد. او هویدا، نخست وزیر مطیعش را بعد از ۱۲ سال نخست وزیری برکنار نمود.
🔸جمشید آموزگار که تفکراتی همسو با کارتر داشت 16 مرداد 1356 به عنوان نخست وزیر ایران انتخاب شد. فاجعه آتش سوزی سینما رکس آبادان، شهادت فرزند امام خمینی، چاپ مقاله اهانت آمیز علیه امام، وقایع خونبار 19 دی قم و 29 بهمن 56 در تبریز از جمله وقایع دوران نخست وزیری آموزگار بود.
#تقویم_تاریخ
#۱۶مرداد
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆سازش يا نجات خود و اسلام
همچنين مرحوم شيخ صدوق ، طبرسى و ديگر بزرگان آورده اند:
پس از آن كه امام علىّ بن موسى الرّضا عليهما السلام وارد شهر خراسان گرديد، تحت مراقبت شَديد و مستقيم مامون عبّاسى و مامورانش قرار گرفت و مرتّب شكنجه هاى گوناگون روحى و فكرى بر حضرتش وارد مى گشت .
پس از گذشت چند روزى ، مامون به حضرت رضا عليه السلام پيشنهاد داد كه مى خواهم از خلافت و رياست كناره گيرى كنم ؛ و آن را تحويل شما دهم .
امام عليه السلام پيشنهاد مامون را نپذيرفت و فرمود: از انجام اين كار، به خداوند متعال پناه مى برم .
مامون اظهار داشت : حال كه از پذيرفتن خلافت امتناع مى ورزى و قبول نمى كنى ، بايد ولايتعهدى مرا قبول نمائى تا پس از من خلافت براى شما باشد.
وليكن امام عليه السلام همچنان امتناع مى ورزيد؛ چون به خوبى آگاه بود و مى دانست كه اين يك دسيسه و توطئه اى براى متّهم كردن حضرت و جلب افكار عمومى مى باشد؛ و اين كه مامون در اين جريان اهداف شومى را دنبال مى كند. سرانجام ، روزى مامون ، فضل بن سهل - كه معروف به ذوالرّياستين بود - و همچنين امام رضا عليه السلام را به كاخ خود دعوت كرد و سپس امام عليه السلام را مخاطب قرار داد و گفت : من به اين نتيجه رسيده ام كه بايد خلافت و امور مسلمين را به شما واگذار كنم .
حضرت فرمود: به خدا پناه مى برم ، من طاقت آن را ندارم .
مامون گفت : پس به ناچار، بايد ولايتعهدى مرا قبول كنى .
امام عليه السلام به مامون فرمود: از من چشم پوشى نما؛ و مرا از چنين امرى معاف كن .
در اين لحظه ، مامون با حالت غضب و تهديد به حضرت گفت : عمر بن خطّاب ، شش نفر را شوراى خلافت قرار داد كه يك نفر از آن ها جدّت ، علىّ بن ابى طالب ، اميرمؤ منان بود؛ و عُمَر وصيّت كرد و گفت : هركس مخالفت كند، بايد گردنش زده شود.
و تو نيز اينك مجبور هستى و بايد آن را بپذيرى و چاره اى جز پذيرفتن آن ندارى .
و در اين هنگام ، حضرت به ناچار اظهار داشت : حال كه چنين است ، ولايتعهدى را مى پذيرم ، مشروط بر آن كه در هيچ كارى از امر حكومت دخالت ننمايم .
و مامون نيز آن را پذيرفت .(1)
همچنين آورده اند:
پس از آن كه امام رضا عليه السلام وارد شهر خراسان گرديد و بر مامون عبّاسى وارد شد؛ و به ناچار ولايتعهدى را پذيرفت ، مورد اعتراض و انتقاد بعضى افراد قرار گرفت .
لذا حضرت در جواب فرمود: آيا پيامبر خدا صلوات اللّه عليه افضل است ، يا وصىّ و جانشين او؟
گفته شد: پيامبر خدا، افضل است .
فرمود: آيا مسلمان افضل است ، يا مشرك به خداوند متعال ؟
گفته شد: مسلمان بر مشرك برترى دارد و افضل مى باشد.
آن گاه ، افزود: بنابر اين عزيز و پادشاه مصر مشرك بود و حضرت يوسف عليه السلام پيامبر خدا بود؛ وليكن مامون مسلمان است و من وصىّ و جانشين پيامبر خدا هستم ، يوسف از پادشاه مصر تقاضا نمود تا وزير و امانتدار او باشد؛ ولى من در ولايتعهدى مامون مجبور و ناگزير گشتم .(2)
1- اءعيان الشّيعة : ج 2، ص 18، إ علام الورى طبرسى : ج 2، ص 72، كشف الغمّة : ج 2، ص 275.
2- عيون اءخبارالرّضا عليه السلام : ج 2، ص 138، ح 1.
📚منبع: چهل داستان وچهل حدیث از امام رضا علیهالسلام ، حجت الاسللام والمسلمین عبدالله صالحی
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
😍مگه نمیخواستی خادم موکب بشی؟؟؟
🥰مگه نمیخواستی به زائرای کربلا خدمت کنی؟؟؟
😊کاری نداره!!!
میخوایم کنار هم، هر روز
یه کار کوچیک انتخاب کنیم
و به عشق امام حسین
برای عاشقان امام حسین
انجامش بدیم
❤️هوادارحسین
📅هر روز
🖌یه کار
💚به عشق حسین
✅بیاید توی کانال بقیشو توضیح میدیم
به پویش هوادار حسین بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/2147943007C03e1a192cf
🔴۱۳ مرداد ۱۳۳۶ شمسی درگذشت عامل و حافظ قرآن کربلایی محمد کاظم ساروقی
🔹رهبرانقلاب: بنده مرحوم کربلایی کاظم را دوبار زیارت کردم، یکبار در مسجد گوهرشاد ایشان نشسته بودند روی زمین پای آن منارهای که بغل ایوان مقصوره است، دُورش هم یک عدّهای جمع شده بودند؛ یکی از دوستان ما که از رفقای قم بود، ایشان را میشناخت و گفت: «کربلایی کاظم است، برویم ببینیمش و صحبت کنیم»؛ رفتیم نزدیک و یک قرآنی هم دستش بود، یک آیهای را یک نفر میخواند، ایشان همین طور باز میکرد قرآن را مثلاً یک ورق این ور آن ور میزد، آیه را نشان میداد، در حالیکه نمیتوانست بخواند، یعنی سواد نداشت که آیه را بخواند امّا میدانست، آیه را با انگشت نشان میداد؛ این را خود من آنجا دیدم؛ قرآن هم دست خودش بود، قرآن خودش بود؛ همین طور هر آیهای را که میگفتند، باز میکرد و نشان میداد آیه را. آن دوستمان میگفت که گاهی در بعضی از این کتابهای علمی ماها، مثلاً در کتاب فقهی یا اصولی، یک آیهی قرآنی هست و باز میکنند میگویند در این متن قرآن هست؟ او که سواد ندارد، دست میگذارد روی آن آیهای که اینجا هست و میگوید بقیّهی این قرآن نیست، فقط این تکّه قرآن است؛ میگویند از کجا میفهمی؟ میگوید این روشنی دارد، وقتی که آیه در این صفحه هست، من روشن میبینم این را، میدرخشد، من میفهمم که این آیهی قرآن است. مرحوم کربلاییکاظم جزو معجزات قرآن بود!
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
اگه بچه ی زیر ۱۱ ساله دارید و نمیدونین باهاش چی بازی کنید، و چطوری سرگرمش کنید، حتما عضو این کانال بشین.
🎈 بزرگترین کانال ایده های بازی و کاردستی در ایتا با بیش از ۱۰۹ هزار عضو😍
🦋 انواع بازی و سرگرمی خلاق
🦋 کاردستی های جذاب و نقاشی
🦋 شعر و قصه
🦋 کاربرگ هوش و خلاقیت
و کلی ایده ی جذاب برای سرگرم کردن بچه ها اینجاست🥰👇
http://eitaa.com/joinchat/993853440C44cdd49eab
لطفا جهت عضویت، بعد از ورود به کانال روی گزینه پیوستن بزنید.👆
❌کپی بنر حرام ❌
📩 #مجله_دینی | در دنیا هم ده برابر
⚠️ به آن خانواده فقیر ...
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صمیمےترین سلام🌸🍃
تقدیم شما مهربانان🌸🍃
امید که طلوع امروز🌸🍃
آغازخوشےهاتون باشد🌸🍃
چهار شنبه تون بخیر و شادی🌸🍃
و پر از انرژی🌸🍃
سلام صبحتون زیبا🥰👌
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆علت بخشى از گرفتاريهاى مؤمن
به نقل امام صادق (علیه السلام )، رسول خدا (صل الله علیه وآله و سلم ) فرمود: خداوند متعال مى فرمايد: سوگند به عزت و جلالم ، هرگاه بخواهم بنده اى را رحمت كنم ، او را از دنيا بيرون نبرم ، تا اينكه هر گناهى كرده ، (كيفرش را) در همين دنيا يا بوسيله بيمارى در تنش ، يا به كمبود در روزيش ، يا با اضطراب و نگرانى در دنيايش به او برسانم ، و اگر باز هم چيزى (از گناهش بى كيفر) بماند، مرگ را بر او سخت كنم ، و به عزت و جلالم سوگند، بنده اى را كه بخواهم عذاب كنم ، او را از دنيا بيرون نبرم تا هر كار نيكى انجام داده (پاداشش را) يا به سلامتى تنش و يا به وسعت در روزيش و يا به رفاه و آسودگى خاطر در دنيا به او بدهم ، و اگر باز هم چيزى (از پاداش كارهاى نيكش ) باقى ماند، مرگ را بر او آسان كنم .
به اين ترتيب بخشى از پاسخ به اين سؤال داده مى شود كه چرا مؤمنين در دنيا گرفتارتر از غير مؤمنين هستند؟
📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆مسجد هامبورك و بلندنظرى آيه الله بروجردى قدس سره شريف
در عصر مرجعيت آيت الله العضمى بروجردى قدس سره شريف قرار شد تا رد شهر هامبورك آلمان ، مسجد و مركزى براى نشر تعاليم اسلام ساخته شود. آيت الله بروجردى ، شخصى را به هامبوك براى تهيه زمين براى چنان مركزى فرستاد.آن شخص رفت و زمينى تهيه و خريدارى كرد و به محضر آقاى بروجردى بازگشت ، بعضى به آقاى بروجردى خبر داده بودند كه زمين خريدارى شده در جاى مطلوب و مرغوب نيست آقاى بروجردى به آن شخص ماءمور خريد زمين ، فرمودند: شنيده ام ، زمين خريدارى شده در موقعيت مناسبى قرار ندارد، و اين براى جامعه كه ارزش را در زيبائى ظاهرى مى بيند، صلاح نيست كه ما مذهبيشان از ساختمانهاى مجلل و زيبا برخوردار است ، از اين رو براى ما صلاح نيست پايين تر از آنها جلوه كنيم .
آن شخص گفت : آقا!يعنى مى فرماييد در بالاى شهر هامبورك و در كنار دريا، زمين تهيه كنيم ؟ آن جا خيلى گران است .
ايشان فرمودند: بله در جاى مناسب تهيه كنيد، من هزينه اش را تاءمين مى كنم ، شما تصور مى كنيد براى من زمين مى خريد؟ خير اين مكان به نام امام زمان (عجل الله تعالى له الفرج )است ، بايد در جاى آبرومندى باشد كه باعث تحقير مسلمين نشود.
سرانجام مسجد اعظم بندر هامبوك در زمين بسيار خوبى به مساحت تقريبا چهار هزار متر مربع در كنار درياچه آلاستر ساخته شد.
📚اقتباس از مجله حوزه شماره 43 44 ص 242.
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤حجه الاسلام سید حسین روحبخش
☠️نحوست ماه صفر
✾📚 @Dastan 📚✾
✍گویند که ...
بعد از طوفان و بالا آمدن آب و غرق شدن خلايق ، جبرييل ملك مقرب نزدش آمد و گفت : چندي پيش شغل تو نجاري بوده است حالا كوزه بساز . !
او كوزه زيادي ساخت ، جبرييل گفت : خدا مي فرمايد : كوزه ها را بشكن ، او هم چند عدد از كوزه ها را بر زمين زد و شكست . بعضيها را آهسته و بعضي را با اكراه شكست ، جبرييل ديد او ديگر نمي شكند .
گفت : چرا نمي شكني ؟ فرمود : دلم راضي نمي شود ، من زحمت كشيده ام اينها را ساخته ام .
جبرييل گفت : اي نوح مگر اين كوزه ها هيچ كدام جان دارند ، پدر و مادر دارند و . . . ؟ !
آب و گلش از خداست ، همين قدر تو زحمتش را كشيده اي و ساختي ، چطور راضي به شكستن آنها نمي شوي ، چگونه راضي شدي خلقي كه خالق آنها خدا بود ، و جان و پدر و مادر و . . . داشتند را نفرين كردي و همه را به هلاكت رساندي ؛ از اينجا او گريه بسيار كرد و لقبش نوح شد
📙جامع النورين ص 122
✾📚 @Dastan 📚✾
اهدافتو فراموش خواهی کرد اگه
توی تاریکی سختی ها و شکست
هات غرق بشی 🤚⚡
پس فقط به نور نگاه کن و دوباره کنترل رو دستت بگیر❤️🔥👊
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تمام هنر زندگی
در این است که
در من چه میگذرد،
آن زمان که جهان
در گذر است⚡
✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#امانتی_در_فردای_قیامت!
🌷میخواستیم توی عملیات کربلای ۱۰ شرکت کنیم. علی اکبر رو دیدم که داشت به بچه ها میگفت: با وضو باشید! هر لحظه مرگ در کمینه.... قبل از عملیات اومد تدارکات و گفت: یه پیراهن میخواهم. امانت میبرم و بعد از عملیات پس میدم.
🌷چند ساعت بعد دیدم پیراهن رو برگردوند! گفت: من توی این عملیات شهید میشم، اگه این امانت رو پس ندم و از دنیا برم، فردای قیامت چیکار کنم؟ پیراهن رو تحویل داد و رفت. همونطور که میگفت توی همون عملیاتم شهید شد...
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز علی اکبر پرک
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨✨ماجرای شنیدنی هندویی که اعدامش حتمی بود و به دست امام زمان نجات یافت!
🎙 #حجتالاسلام_بندانی
✾📚 @Dastan 📚✾
🔺 آلـوده هـا، لـبِ حـوض مـینـشـیـنـنـد❗️
◽️مرحوم استاد علی صفایی حائری، پايان ماه و اول ماه بعد خود را به مشهد مىرساندند و مىفرمودند:
◽️اگر جسمِ آدمی با دو روز حمام نرفتن بو مىگيرد، روح با يك نيتِ بد، سياه و كِدر مىشود.
◽️به همين خاطر به امام رضا-سلام الله علیه- پناه مىبردند. ایشان میفرمودند:
در زيارت يكشنبه حضرت زهرا- سلام الله علیها- آمده است: «اِنّا قد طًهُرنا بولايتهم»؛ ما با ولايت آنان تطهير مىشويم
◽️و زيارت امام رضا-ع- مثل حمام است. و با اين نياز، به درگاه امام مىشتافتند.
◽️روزى يكى از مريدانِ مشهدىشان به ایشان گفته بود: بياييد منزل ما، خدمتتان باشیم! ايشان از آدرس خانه آن جوان پرسيده، دیده بودند از حرم دور است،
◽️فرموده بودند: نه! دور است. من جايى دور و بَرِ حرم مىخواهم! گفته بود:چرا اين قدر نزديك؟ فرموده بودند:
آخر آلودهها، لبِ حوض مىنشينند!
◽️ایشان آن قدر يقين به رأفت و دستِ گشايشگرِ آقا داشتند كه وقتى گدايى در نزديكىِ حرم امام رضا(ع) از او چيزى خواست- با آن همه دست و دلبازیش که معروف بود- محل نگذاشتند و اعتنايى نکردند.
◽️وقتى اصرار فقير را ديدند فرمودند:
خیلی بىسليقهاى! آدم در كنار دريا، از يك پيتِ حلبى، آب نمىخواهد!
____
#حکایت
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆 انكار ثواب گريه
مرحوم علامه بزرگوار و عالم جليل القدر شيعه محدث اهلبيت عصمت و طهارت عليهم السلام زنده كننده اسلام مرحوم علامه مجلسى رضوان اللّه تعالى عليه از بعضى از اهل وثوق از سيد على حسينى رحمة اللّه عليه نقل فرمود: من مجاور برقبرمولايم آقا على بن موسى الرضا علیه السلام بودم ، چون روز عاشورا شد مردى از دوستان ما، كتاب مقتل آقا امام حسين علیه السلام را شروع كرد به خواندن تا به اين روايت رسيد كه حضرت باقر ع فرمود: هركس در مصائب آقا سيد الشهداء اباعبداللّه الحسين علیه السلام از چشمهايش باندازه پرپشه اى اشك ريزد حق تعالى گناهان او را مى آمرزد، اگر چه بقدر كف درياباشد. در آن مجلس مرد جاهلى كه مدعى علم بود حاضر بود و بعقل ناقص خود اعتقاد تمام داشت گفت گمان نكنم اين حديث صحيح باشد، زيرا چطورى مى شود كه گريه كردن بر آن حضرت اينقدر ثواب داشته باشد؟ ما با او به بحث و مجادله زيادى پرداختيم ولى او دست از ضلالت خود برنداشت و برخواست رفت چون صبح شد يك وقت ديدم او با يك اضطراب و حالتى آمد و نزد ما نشست و از ما معذرت خواست و از گفته هاى ديروز خود نادم وپشيمان بود علت را سؤ ال كرديم گفت وقتى از شما جدا شدم و شب شد به بستر رفته و خوابيدم درعالم خواب ديدم قيامت برپاشده ، و همه مردم را در يك صحرا جمع كرده اند و ترازوهاى اعمال را آويخته اند و صراط را بروى جهنم كشيده اند و ديوانهاى عمل را گشوده اند و آتش جهنم را افروخته اند و قصرهاى بهشت را بجلوه در آورده اند در آن وقت تشنگى شديدى بر من غالب شد چون نظر كردم بطرف راست خود ديدم حوض كوثر است و برلب حوض دومرد و يك زن مجلله ايستاده اند كه نور جمال ايشان صحراى محشر را روشن كرده و لباس هاى سياه پوشيده اند و ميگريند، از مردى كه نزديكم بود، پرسيدم اينها كيستند كه كنار حوض كوثر ايستاده اند؟ گفت : آقا رسول اكرم ص و آقا اميرالمؤ منين على علیه السلام و آن زن مجلله فاطمه زهرا سلام اللّه عليها است گفتم چرا لباسهاى مشكى و سياه پوشيده اند و ميگريند؟
گفت مگر نمى دانى كه امروز روز عاشورا است و روز شهادت آقا سيد الشهداء ابا عبداللّه الحسين علیه السلام است ؟
من جلو رفتم وقتى نزديك حضرت بى بى عالم فاطمه زهرا سلام اللّه عليها شدم ، گفتم اى بى بى جان اى دختر رسول اللّه تشنه ام ، آن حضرت از روى غضب بمن نظر كرد و فرمود: تو آنكس نيستى كه فضيلت گريه كردن بر مصيبت فرزند دلبندم نورعين و ديده و چشم من شهيد مظلوم حضرت اباعبداللّه الحسين علیه السلام را انكار كردى ؟ از وحشت از خواب بيدار شدم واز گفته خود پشيمان شدم و حالا از شما معذرت ميخواهم و از تقصير من بگذريد.
📚زندگانى عشق ، 199.
✾📚 @Dastan 📚✾
📨 اگر اراده کنی که خودت را حفظ بکنی پروردگار هم در هنگام ارتکاب به معاصی برای تو ايجاد مانع میکند
✍️مرحوم آیت الله عبدالکریم حق شناس(ره)
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
😍مگه نمیخواستی خادم موکب بشی؟؟؟
🥰مگه نمیخواستی به زائرای کربلا خدمت کنی؟؟؟
😊کاری نداره!!!
میخوایم کنار هم، هر روز
یه کار کوچیک انتخاب کنیم
و به عشق امام حسین
برای عاشقان امام حسین
انجامش بدیم
❤️هوادارحسین
📅هر روز
🖌یه کار
💚به عشق حسین
✅بیاید توی کانال بقیشو توضیح میدیم
به پویش هوادار حسین بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/2147943007C03e1a192cf
#داستان_آموزنده
🔆نيات عمار ياسر در ساختن مسجد
هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه وآله از مكه به مدينه ، هجرت نمود، دستور داد، مسجدى بسازد، و فرمود:
هر كس يك خشت بياورد، فلان و فلان مقدارت پاداش دارد، مسلمانان با عشق و اشتياق ، خشت مى ساختند و مى آوردند و ديوار مسجد را مى ساختند.
در اين ميان ، رسول خدا صلى الله عليه وآله ديد عمار ياسر دو خشت ، به دست گرفته مى آورد، به او فرمودند: چرا دو خشت در دست گرفته اى گرفته اى ، سنگين است و رنجور خواهى شد؟ (با توجه به اينكه خشتها بزرگ و سنگين بودند).
عمار عرض كرد: يا رسول الله ؛واحده منك ، واحده منى .: اى رسول خدا صلى الله عليه وآله يكى را براى خودم ، و يكى را به نيابت از شما مى آورم مقام شما، ارجمندتر از آن است كه ما بگذاريم ، شما خشت برداريد، از طرفى ، نمى خواهم كه آن پاداش را تنها ما ببريم ، و تو نبرى ، اين است كه به نيابت از شما، خشت مى آورم .
پيامبر صلى الله عليه وآله فرمودند: جزاك الله خيرا: خداوند پاداش نيك به تو عنايت فرمايد.
📚داستان دوستان جلد سوم ص 42 .
✾📚 @Dastan 📚✾
فرد وارد بازار قیامت میشود. تعجب میکند. خدایا! پس چه شد؟ نمازها، عمرهها؟ میگویند: تو دل شکستی. زهر زبان ریختی. جوان عزیز! اگر میخواهی به جایی برسی از خانه خودتان شروع کن! دل خواهرت را شکستی؟ برو درستش کن!
📚آیت الله فاطمی نیا
✾📚 @Dastan 📚✾