eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
69.3هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
2.6هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
📌آغاز خلافت معاویه دوم 📚معاویه دوم، با این که در دستگاه جنایت‌کارانه اموى رشد یافته بود،اهل فتنه و فساد نبود. او ولى‌عهد پدرش یزید بن معاویه بود، بدین جهت پس از هلاکت یزید، در ۱۵ ربیع الاول سال ۶۴ قمرى به خلافت برگزیده شد و اهالى شام با وى بیعت نمودند. اما خلافت وى، چندان دوام نیافت و او تنها ۲۰ یا ۴۰ روز و در بعضی نقل‌ها چهار ماه در این مقام بیشتر باقى نماند. 🔹علت کناره‌گیری او از حکومت مسئله اختلافی تاریخی است، ولی آن چه از تاریخ برمی آید به دلیل تمایل او به اهل بیت (ع) می‌باشد. اینکه چرا معاویة بن یزید دوست‌دار اهل بیت (ع) شده ظاهرا بخاطر معلمش بوده که او را با اهل بیت (ع) آشنا می‌کند. 🔻معاویه بعد از آنکه از حکومت خودش را خلع کرد در مسجد جامع به منبر رفت و مدت زیادی به حالت سکوت نشست سپس حمد و ثنای خداوند را به طور بلیغ به جا آورد. بعد پیامبر و اهل بیتش را به نیکی یاد کرد و گفت :«همانا جدم معاویه کسی که به حکومت سزاوارتر بود را کنار زد. کسی که به پیامبر نزدیک بود، فضلش عظیم بود، سابقه‌اش در اسلام از همه زیادتر بود... 🔺پدرم هم تابع هوای نفس بود. خطاهایش را نیک می‌پنداشت و اقدامی کرد که آن اقدام جرات بر خداوند متعال بود. او حرمت اولاد رسول خدا را شکست... او رهین خطاهای خود است.» 🔸در چگونگی مرگ او اختلاف است، اینکه شربتی زهرآگین به او خوراندند یا بر او ضربتی زدند یا بر اثر بیماری درگذشته است، روشن نیست. پس از مرگ او بین خاندان اموی بر سر جانشینی او اختلاف افتاد و بسیارى از مناطق اسلامى آشوب شد ولی سرانجام، "مروان بن حکم" به خلافت رسید.
🔻مرگ جاهلیت رسول خدا صلی الله علیه و آله:کسى که بدون وصیت از دنیا برود مرگ او مرگ جاهلیت است. 📚وسائل الشیعه/ج13/ص352 ❓چگونه وصیت بنویسیم؟وصیّ کیست؟موصی له کیست؟موصی کیست؟ پاسخ همه این سوالات در کانال نامه آخر👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ✉️@name_akhar
آرام باش آنجا که دیگر راهی نیست خدا راه می‌گشاید ✾📚 @Dastan 📚✾
مورخین تاریخ ایران می نویسند که «ناصرالدین شاه» در بازدید از «اصفهان» با کالسکه سلطنتی از «میدان کهنه» عبور می‌کرد که چشمش به ذغال‌ فروشی اُفتاد! مرد ذغال‌ فروش تنها یک شلوار پاره پاره به پا داشت و مشغول جدا کردن ذغال از خاکه ذغال ‌ها بود و به همین علت گرد ذغال آغشته شده با عرق بدن عریان او منظره وحشتناکی را بوجود آورده بود! ناصرالدین شاه با نگاهی به سر تا پای او گفت: «جهنم بوده‌ای؟» ذغال فروش گفت: «بله قربان!» شاه پرسید : «چه کسی را در جهنم دیدی؟» ذغال‌ فروش حاضر جواب پاسخ داد: «تمام افرادی که اینک در رکاب اعلاحضرت هستند همه را در جهنم دیدم!» شاه بعد از مکث کوتاهی گفت: «مرا چه! مرا آنجا ندیدی؟» ذغال‌ فروش پیش خود فکر کرد اگر بگوید شاه را در جهنم دیده ممکن است دستور قتلش صادر شود، اگر هم بگوید که ندیده ام حق مطلب را ادا نکرده است، پس در اقدامی زیرکانه پاسخ داد: «قبله عالم، حقیقش این است که من تا ته جهنم نرفتم! ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆آغاز حكومت ، يا مبداء تاريخ هر امتى براى خود مبداء تاريخ دارد، مانند ميلادى كه مبداء تاريخ آن ، روز تولد حضرت عيسى (ع ) است و... اعراب قبل از اسلام عام الفيل سالى كه پرندگان در گروههاى متعدد، فيل سوارانى را كه براى خراب كردن كعبه آمده بودند، سنگباران نموده و كشتند، يعنى چهل سال قبل از بعثت پيامبر اسلام را آغاز تاريخ خود قرار داده بودند. پس از بروز اسلام تا سوّمين سال خلافت عمر، مسلمين داراى مبداء تاريخ نبودند، و در مكاتبات و اسناد و نامه ها، روز و ماه را تعيين مى كردند ولى چون فاقد تاريخ سال بودند، سال را ذكر نمى كردند و بعدها موجب اشتباه مى شد، كه مثلا فلان نامه در چه سالى نگاشته شده است . عمر بن خطّاب ، صحابه را به دور خود جمع كرد و در اين باره با آنها مشورت نمود و نظر خواهى كرد. بعضى گفتند: ميلاد پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) مبداء تاريخ باشد. و بعضى پيشنهاد كردند كه : مبعث پيامبر (ص ) مبداء تاريخ شود. امام على (ع ) كه در آنجا حضور داشت فرمود: من يوم هاجر رسول اللّه و ترك ارض الشرك . :مبداء تاريخ خوبست كه آن روزى قرار داده شود كه پيامبر (ص ) از مكّه هجرت نمود و سرزمين شرك را ترك كرد. توضيح آنكه : گر چه ميلاد يا مبعث پيامبر (ص ) روز بسيار بزرگ و فراموش ‍ نشدنى است ، ولى درخشش چشم گير اسلام ، آن هنگام بود كه پيامبر (ص ) به مدينه هجرت كرد و پايه هاى حكومت اسلامى را پى ريزى نمود، كه همين پى ريزى مبداء و منشاء درخشندگى و پيروزى همه روزه اسلام گرديد، و مسلمين را زير پوشش حكومتى نيرومند و مستقل قرار داد. از اين رهگذر نيز به اهميّت حكومت در اسلام پى مى بريم كه امام على (ع ) نظر به اهميت آن ، سرآغاز آن را، مبداء تاريخ اسلام قرار داد، يعنى تاريخ هجرى (قمرى و شمسى ). 📚داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى ✾📚 @Dastan 📚✾
نام على براى فرزندان حسين (علیه السلام) مروان بن حكم در عصر خلافت معاويه ، فرماندار مدينه بود، و با قدرت و گستاخى تمام ، بر ضدّ على (ع ) و آل على (ع ) تبليغ مى كرد و با آنها دشمنى مى نمود. روزى امام سجاد (ع ) را ديد و گفت : نام تو چيست ؟ امام سجاد: نام من على است . مروان : نام برادرت چيست ؟ امام سجاد: نام او نيز على است . مروان : اوه ! على ، على چه خبر است ؟ مثل اينكه پدرت تصميم گرفته نام همه پسرانش را على بگذارد. امام سجّاد (ع ) مى فرمايد: به حضور پدرم امام حسين (ع ) آمدم و گفتار مروان را به آنحضرت عرض كردم . امام حسين (ع ) فرمود: واى بر مروان پسر زن كبود چشم و پاك كننده پوست حيوانات . لو ولد لى ماة لا حببت ان اسمى احدا منهم الا عليّا. :هرگاه داراى صد پسر گردم ، دوست دارم نام همه آنها را بدون استثناء على بگذارم . 📚داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى ✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
9.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ایـــن صـــف بــرای خـــریــدِ 🖤 عـــــــبـــــــا و چــــــــادره😱🎉 🔴🟡🟢خـانــه حـجــاب، جـایــــی کــه و بــه هــم مـی‌رسـنــد.🔥🍃 🔙🥇 و بیش از 😍 خـیالـت رو از خـریـد راحـت مـی‌کـنـه😌 https://eitaa.com/joinchat/2241724616Cd8a0bf1345 ⛔فقط اگر دنبال دنبال عبا و پیراهن و چادر «باکیفیت» میگردی عضو شو👆🏻⬆️ ...
گاهی برای خدا هدیه‌ای بفرست یک نفر را برای خدا ببخش آسمان دلت صاف می‌شود ✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
از دکتر رفتن و قرص خوردن و هر روز مریض شدن خسته شدی❗❓ همیشه بی حوصله و خسته ای❗❓ همیشه استرس و اضطراب داری و افسرده ای❗❓ نمیدونی چیکار کنی تا حالت خوب بشه❗❓ من میدونم 😊 ❌❌ ریشه ی همه ی بیماریها در غلبه ی مزاج بدن هست🤔 اگه میخای مزاج شناسی و زبان شناسی بشی و مشکلاتت رو ریشه ای حل کنی درخدمتم 😊 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2544959632C431da444a7 ✅ ضرر که نداره یه سری بزن 💪💪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚💫تا کی دل من چشم بہ در داشتہ باشد 💛💫اے کاش کسی از تو خبر داشتہ باشد 💚💫آن باد کہ آغشتہ بہ بوے نفس توست 💛💫از کوچہ ے ما کاش گذر داشتہ باشد 💚💫تعجیل در ظهورش گناه نکنیم 💛💫اللهـم عجـل لولیـک الفـرج ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆وحيه عالى عمّه پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) پس از آنكه حضرت حمزه عموى پيامبر اسلام (صل الله علیه وآله و سلم ) در جنگ احد به شهادت رسيد، دشمن بدن او را مثله كرد، يعنى مقدارى از گوش و بينى و سر انگشتان او را بريد و شكمش را دريد و جگرش را بيرون آورد... پيامبر (ص ) كنار جنازه پاره پاره حمزه بود، ناگاه از دور ديد كه صفيّه خواهر حمزه (ع ) مى آيد، پيامبر (ص ) به پسر او زبيربن عوام فرمود: برو و صفيه را نگذار به اينجا بيايد، او را برگردان تا پيكر برادرش را با اين وضع ننگرد كه بسيار طاقت فرسا است . زبير نزد مادرش صفيه رفت و با او ملاقات كرد و پيام رسول خدا (ص ) را به او رسانيد و از او خواست باز گردد. صفيه گفت : چرا مرا بر مى گردانيد، درست است كه به من خبر رسيده برادرم را مثله كرده اند و به اين خاطر مى خواهيد من پيكر برادرم را نبينم ولى : وذلك فى اللّه قليل ...: اين حادثه در راه خدا، ناچيز و اندك است ، آنچه رخ داده خشنود هستيم و به حساب خدا مى گذاريم و صبر مى كنيم . وقتى كه پيامبر (ص ) روحيه او را چنين ديد، به زبير فرمود: خلّ سبيلها: او را آزاد بگذار بيايد. 📚داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى ✾📚 @Dastan 📚✾