🔻ولادت سیدالکریم، حضرت عبدالعظیم حسنی، بر همه دوستان اهل بیت علیهم السلام مبارکباد.
💠 حمد وسوره ای قرائت و به محضر آن بزرگوار هدیه کنیم تا ان شاءلله از شفاعت و عنایت ایشان بهره مند گردیم.
✾📚 @Dastan 📚✾
🔻درب حرم حضرت عبدالعظیم خودبخود باز شد❗️
◽️آیت الله العظمی حاج آقا حسین قمی(مرجع تقلید) به سبب اعتراض به جسارت های ضد مذهبی رضا خان به شهر ری مهاجرت کرده بود
◽️محل اقامت ایشان که در جوار حرم حضرت عبدالعظیم علیه السلام بود محاصره شد
◽️وی در یکی از شب ها به قصد زیارت به ماموری که نگهبان درب بود ، فرمود:
در را باز کن تا به زیارت مشرّف شوم
◽️مامور از بازکردنِ در خودداری کرد و به درخواست های مکرر ایشان اعتنایی نمی کرد
◽️حاج آقا خطاب به نگهبان فرمود:
ما خود در را باز می کنیم و احتیاجی به تو نداریم
سپس دو رکعت نماز به جا آورد و پس از آن دعایی خواند
در این هنگام درب حرم مطهر خود به خود باز شد!
🌹میلاد سید الکریم حضرت عبدالعظیم حسنی مبارکباد
✾📚 @Dastan 📚✾
عبدالعظيم حسنی (سلام الله علیه) معروف ترين شخصيتی است كه دين خود را به امام هادی (سلام الله علیه) عرضه كرد و امام (سلام الله علیه) با جمله: "هذا واللَّهِ دین اللَّه الذی ارتضاه لعباده، فاثبت علیه ثبّتک اللَّه بالقول الثابت فی الحیاة الدنیا و فی الآخرة"
اعتقاداتش را تأييد و او را بر ثبات بر آن تشويق كرد.
ادب فنای مقربان جلد۶، صفحه ٢٧۵
✾📚 @Dastan 📚✾
📌 ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
🔹 حضرت عبدالعظیم حسنی، در ۴ ربیع الثانی سال ۱۷۳ ق متولد و در ۱۵ شوال سال ۲۵۲ قمری وفات یافت. او از راویان حدیث است که نسبت او به امام مجتبی ع می رسد. وی با ادب، خضوع و حیا به مجلس امام جواد ع و امام هادی ع وارد می شد و در کنار آنها می نشست.
▫️دوران زندگی وی مصادف با شرایط خفقان و سرکوب شیعیان توسط بنی عباس بود. او نیز همچون پدرانش سال ها تحت تعقیب و مورد غضب متوکل و مُعتز، خلفای عباسی بود. حضرت عبدالعظیم در زمان مُعتز ، به جهت اذیت و آزار آنها، به امر امام هادی ع از سامرا به شهر ری هجرت کرد.
🔺 امام هادی (ع) به یکی از شیعیان ری فرمودند: هرگاه مشکلی از امور دینی برایت پیش آمد، جواب مشکل خود را از عبدالعظیم حسنی بخواه و سلام مرا به او برسان.
🔸 همچنین امام هادی(ع) ، زیارت او را با زیارت امام حسین (ع) برابر دانسته اند. این روایت تجلیلی است از مقام او تا جایگاهش نزد شیعیان بالاتر رود. و همچنین این تشبیه به جهت شکل دهی پایگاه و محل تجمعی برای شیعیان در کنار قبر او بوده باشد.
🔻 او عالمی پرهیزکار و با ورع، معروف به امانت، صداقت در گفتار، عالم به امور دین و دارای احادیث بسیار بود. حضرت عبدالعظیم مانند جد بزرگوارش امام حسن مجتبی (ع)، سخیترین مردم در دیار خود بود.
#تقویم_تاریخ
#۴ربیع_الثانی
#عبدالعظیم_حسنی
✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#دعای_لحظه_اسارت_من....
🌷....حدود ساعت ۲ بعدازظهر آفتاب داغی بر شنزار فکه میتابید. صدای توپخانه هم قطع شده بود و گفتم حتماً باید به عقب برگردم. یک قطره آب نداشتم و به خاطر تیری که به پایم خورده بود مجبور شدم پوتینهایم را در بیاورم. بیابان پر از پوتین، کلاهآهنی و قمقمه خالی بود. بسیاری از دوستانم شهید شده بودند. مسافتی را به سختی طی کردم و پایم از شدت داغی ماسهها سیاه شده و همین تشنگیام را ۱۰ برابر کرده بود. در سکوت بیابان صدایی وهمآلود میشنیدم که میگفت برادر بیا آب! من هم فقط دنبال جرعهای آب بودم و دنبال صدا را گرفتم.
🌷حتی از شدت تشنگی از علفهای بیابانی در دهانم گذاشتم تا شاید کمی زبانم تَر شود. ناگهان دیدم از سمت تپههای بادی چند نفر به طرفم میآیند که آشنا نیستند. این نیروها در نزدیکی من به عربی گفتند اسلحهات را بینداز! در عرض چند ثانیه یک دنیای جدید پیشرویم باز شد و دیگر فهمیدم که اسیر شدم. اسلحهام را پایین پرت کردم و یکی از نیروهای دشمن گفت ما برادر و مسلمان هستیم. در دلم گفتم به اسارت دشمن درآمدهام. یک لحظه به آدم شوک وارد میشود که چه کار باید کند. خودم را آماده تیرباران کرده بودم.
🌷از شدت ضعف و بیحالی با دو زانو روی زمین افتادم. گفتند بلند شو و دستهایت را بلند کن. من امتناع میکردم و در نهایت مرا روی کولشان انداختند و به جای دیگری بردند. دیدم دو برادر اسیر کرده و اسلحه پشت سرشان گذاشتهاند تا آنها به کسانی که در بیابان گم شدهاند بگویند برادر اینجا آب هست. بلافاصله دعایی به ذهنم آمد و گفتم خدایا دوران اسارت مرا مثل زندانیان زمان شاه مایه پیشرفتم قرار بده و من در کنار انسانی بزرگ و اهل معنویت قرار بگیرم. این اتفاق هم افتاد و دوران اسارتم کنار حاجآقا ابوترابی گذشت....
#راوی: آزاده سرافراز و نویسنده دفاع مقدس عبدالمجید رحمانیان [سال ۱۳۶۱ در سن ۱۹ به اسارت دشمن درآمد و پس از گذشت هشت سال و چهار ماه از اسارتش به میهن بازگشت.]
📚منبع: سایت خبرگزاری میزان
✾📚 @Dastan 📚✾
✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
یکی از دوستانِ کاناداییم، یه قانونِ جالب واسه خودش داشت!
قانونش این بود کـه:
باوجودِ داشتن همسر، دو بچه و زندگی مستقل و کارِ پر مسئولیت ماهی «یک شب» باید خونه پدر و مادرش باشه!
میگفت کـه کارهای بچههارو انجام میدم و میرم خودم تنهایی، مثل دورانِ بچگی و نوجوانی … چندین ساله این قانون رو دارم، هم خودم و هم همسرم!
میگفت: خیلی وقتها هم کار خاصی
نمیکنیم! پدرم تلویزیون نگاه میکنه
و من کتاب میخونم، مادرم تعریف میکنه، من گوش میدم، من حرف می زنم و مـادرم یا پدرم چرت می زنند و شب می خوابیم… صبح صبحانهاي میخوریم، بعد برمیگـردم بـه زندگی!
دیروز روی فیسبوکش دیدم یه “عکس” گذاشته بودو یه نوشته کـه متوجه شدم مادرش چند ماه پیش فوت شده. براش پیام دادم کـه بابتِ درگذشت مادرت متاسفم و همیشـه ماهی یک شبی رو کـه گفتـه بودی بـه یاد دارم…
جوابی داده، تشکری کرده و نوشته کـه: «مادرم توی خاطراتِ محدودش از اون شبها بـه عنوانِ بهترین ساعتهای سال ها و ماههاي گذشته اش یاد کرده»
و اضافه کرد کـه:
اگه راستش رو بخوای “بیشتر” از مادرم برای خودم خوشحالم کـه از این «فرصت و شانس»
نهایتِ استفاده رو بردهام…!!
قوانینِ خوب رو دوست دارم… برای خودتون؛ دلتون؛ حالتون و خانوادتون قانون هاي قشنگ بذارید؛ بعداً حسرت قانون هاي گذاشته نشده رو نداشته باشید
✾📚 @Dastan 📚✾
10.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#آیتالله_خامنهای
#تفسیر
#سوره_حشر_۱۱
فهمیدن ظرافتهای قرآن در گرو تقوا داشتن
۱۳۶۱/۰۶/۲۶
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از طریق المهدی
📣 اطلاعیه| #طریق_المهدی🚩
﷽| پیاده روی عبادِالله الصَّالِحين در #طریق_المهدی
🚩 بر همهی مسلمانان فرض است که با #امکانات خود در کنار مردم لبنان و #حزبالله سرافراز بایستند و در رویارویی با #رژیم_غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند.
🗓 سه شنبه: ۱۷ مهرماه ۱۴۰۳
⏱ آغاز پیاده روی: ساعت ۱۶
🚏مکان: بلوار پیامبر اعظم شهر مقدس قم
( از عمود ۱۲ تا مسجد مقدس جمکران )
🤝مشارکت در هزینه های برنامه طریق المهدی شامل هزینه های آب،یخ، فضاسازی، سیستم صوت و... تمام مسیر:👈
💳|
5892 1070 4515 1308روی شماره بزنید کپی میشود. 🇱🇧🇵🇸🇮🇷تا جان در بدن داریم؛ هستیم بر آن عهد که بستیم✊ 🔳ضمناً جهت راه اندازی موکب به صورت خانوادگی و یا گروهی به @poshtibani پیام دهید. #راه_نصرالله #حزب_الله_پیروز_است #اللهم_عجّل_لولیّک_الفرج 👈 قرار عاشقان بقیة الله الاعظم، سهشنبه ها عصر، بلوار پیامبراعظم قم @tariq_almahdi
📣 لباسهای این مغازه وقف کودکان لبنان است
🔸روزی که دستور آقا برای یاری لبنان رسید، صف بلندبالای مشتریها را جواب کرد. لباسها دیگر فروشی نبودند. سرمایهای که این چندسال برایش زحمت کشیده بود، وامگرفته بود و سختیکشیده بود تا به آن مقدار برسد را یکشبه و یک جا بخشید. یاد خاطرات یک سال آوارگی خودش در زمان جنگ تحمیلی افتاد، یاد لباسهایی که دیربهدیر نو میشد و بچههای آوارهای در لبنان که شرایط بسیار بدتری را تجربه میکردند.
🔸۷۰ یا ۸۰ میلیون لباس بچگانه و زنانه را بستهبندی کرد تا برق شادی چشمهای بچههای جنگزده باشند. جواب توسلهایش را گرفته بود، آن مغازه لباسفروشی حالا پایان خوشی داشت پایانی که تا لبنان امتدادیافته بود.
✾📚 @Dastan 📚✾
📌 زادروز سید مجتبی میرلوحی (نواب صفوی)
🔸 سید مجتبی میرلوحی مشهور به نواب صفوی در سال ۱۳۰۳ش در خانیآباد تهران به دنیا آمد. در فاصله سالهای ۱۳۱۹-۱۳۲۱ش سید مجتبی به نجف مهاجرت کرد. تحصیل وی در حوزه نجف، سه سال و نیم به طول انجامید.
🔹وی با مطالعه کتاب شیعهگری کسروی در نجف و آگاهی از محتوای توهینآمیزش به تشیع، با تعطیل نمودن درس و بحث، بنابر تصمیم بعضی از علماء به نمایندگی از طرف حوزه علمیه به ایران آمده و به مناظره با کسروی پرداخت .
🔺بعد از اثبات عناد کسروی و با توجه به حکم ارتداد وی از سوی بزرگان حوزه، با کمک یکی از دوستان، او را به قتل میرساند. نواب در سال ۱۳۲۴ جمعیت فدائیان اسلام را تاسیس نمود . او با تالیف کتابی تحت عنوان «جامعه و حکومت اسلامی» در سال ۱۳۲۹ روش صحیح حاکمیت را بیان کرد.
🔻اعدام انقلابی حسین علا، نخست وزیر و طرف ایرانی در انعقاد پیمان سنتو، نیز مورد نظر رهبر فدائیان اسلام بود. این پیمان امنیت خاورمیانه به سود بلوک غرب تغییر میداد.
🖌نواب صفوی و همراهان او در نهایت به جرم ترور نافرجام نخست وزیر وقت، در ۲۷ دی سال ۱۳۳۴ به دست رژیم شاهنشاهی اعدام و در قبرستان وادیالسلام قم به خاک سپرده شدند.
▪️مقام معظم رهبری، سرمشق و الگوی آغازین مبارزات اسلامی خود را مرهون نواب و پیروزی انقلاب اسلامی را مدیون شهامتها و از جانگذشتگیها و سرانجام شهادت آنها میدانند.
#تقویم_تاریخ
#مهر_17
#نواب_صفوی
✾📚 @Dastan 📚✾
🔹دزدی که اهل عبادت و تقوا شد
مرحوم آیت الله فاطمی نیا (ره) :
مرحوم آقا سید مهدی قوام(ره) مرد بسیار بزرگ و با سعه ی صدری بود.
اعجوبه ای بود!
یک شب دزدی وارد منزلش می شود، فرشی را جمع کرده و در حال بردن آن بود.
آقا سید مهدی بیدار می شود، با کمال خونسردی به او می گوید:
می خواهی این فرش را چه کنی؟
دزد می گوید: می خواهم آن را بفروشم.
آقا سید مهدی می گوید: اگر خودت آن را بفروشی از تو ارزان میخرند، من اين فرش را به تو میبخشم، حلالت باشد.
فرش را ببر آخر بازار عباس آباد، بگو من را سید مهدی فرستاده؛ فرش را به قیمت بفروش و برو کاسب شو.
الله اکبر از این بزرگی!
بعدا دیدند همان شخص اهل عبادت و تقوا شده و از پول همان فرش کاسبی راه انداخته است.
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر چقدر قدمی که برای رسیدن
به هدفت کوچیک یا بزرگ باشه
تفاوتی نداره!
مهم اینه تو تسلیم نشی و ادامه
بدی😎💪
✾📚 @Dastan 📚✾