eitaa logo
داستان آموزنده 📝
16.4هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
11 فایل
تبلیغات و ارتباط👇👇 @ad_noor1 داستانهای مذهبی و اخلاقی درسی برای زندگی روزمره را اینجا بخوانید👆👆 ☆مشاوره اخلاقی=> @Alnafs_almotmaenah . .
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜ ذکر صالحین ⚜ ⏰نشکن من نمی گویم ✨یکی از علمای ربانی نقل می کرد: در ایام طلبگی دوستی داشتم که ساعتی داشت و بسیار آن را دوست میداشت، همواره به یاد آن بود که نشکند و گم نشود یاآسیبی به آن نرسد، روزی بیمار شد و در اثر آن بیماری آنچنان حالش بد شد که به حالت احتضار و جان دادن پیدا کرد،در این میان یکی از علمای قم در آنجا حاضر بود و او را تلقین میداد و میگفت بگو لااله الا الله، او در جواب میگفت "نشکن نمیگویم" ما تعجب کردیم که چرا او به جای ذکر خدا میگوید نشکن نمیگویم، همچنان این معما برای ما باقی ماند تا آن دوست بیمار اندکی بهبود یافت و من از او پرسیدم: این چه حالتی بود پیدا کرده بودی، ما میگفتیم بگو لااله الا الله و تو در جواب میگفتی نشکن نمیگویم. وی گفت اول آن ساعت را بیارید تا بشکنم، آن را آوردند و شکست، سپس گفت من دلبستگی خاصی به آن ساعت،هنگام احتضار شما میگفتید بگو لااله الا الله، شخصی(شیطان) را دیدم که آن ساعت را در یک دست گرفته بود و میگفت اگر بگویی لا اله الا الله آن را میشکنم، من بخاطر علاقه ام به آن ساعت میگفتم نشکن "لااله الا الله" نمیگویم. 📚هزار و یک داستان: نویسنده محمد محمدی اشتهاردی اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 دوباره بی تو دارد اين جهان جديد می‌شود زمين پر از گل و شکوفه‌ی سپيد می‌شود تو آيه آيه کوثر زلال آفرينشی جهان بدون روی تو، چگونه عيد می‌شود؟ علی کفشگر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✋ایستــــــــگاهِ تفکــــــــر... 👈رفتارهایي كه شيطان را ضعيف مي‌كند!! 🔥 روزى شيطان در گوشه مسجد الحرام ايستاده بود. 🍃حضرت رسول(ص) هم مشغول طواف خانه كعبه بودند. وقتى آن حضرت از طواف فارغ شد، ديد ابليس ضعيف و نزار و رنگ پريده، كنارى ايستاده است، 🍃🌺 فرمود: تو را چه مى شود كه چنين ضعيف و رنجورى ؟! 🔥گفت : از دست امت تو به جان آمده و گداخته شدم ... 🍃🌺پیامبرفرمود: مگر امت من با تو چه كرده اند؟ 🔑 گفت : يا رسول الله ! چند خصلت نيكو در ايشان است، من هر چه تلاش مى كنم اين خوى را از ايشان بگیرم نمى توانم. 🍃🌺فرمود: آن خصلت ها كه تو را ناراحت كرده كدام اند؟ 🔥 گفت: 💠اول اينكه هرگاه به يكديگر مى رسند سلام مى كنند و سلام يكى از نامهاى خداوند است. پس هر كه سلام كند حق تعالى او را از هر بلا و رنجى دور مى كند و هر كه جواب سلام دهد، خداوند متعال رحمت خود را شامل حال او مى گرداند. 💠دوم اين كه وقتى با هم ملاقات كنند به هم دست مى دهند و آن را چندان ثواب است كه هنوز دست از يكديگر برنداشته حق تعالى هر دو را رحمت مى كند. 💠سوم، وقت غذا خوردن و شروع كارها "بسم الله" مى گويند و مرا از خوردن آن طعام و شركت در آن دور مى كنند. 💠چهارم، هر وقت سخن مى گويند: "ان شاءالله" بر زبان مى آورند و به قضاى خداوند راضى مى شوند و من نمى توانم كار آنها را از هم بپاشم، آنان رنج و رحمت مرا ضايع مى كنند. 💠پنجم، از صبح تا شام تلاش مى كنم تا اينان را به معصيت بكشانم. باز چون شام مى شود، توبه مى كنند و زحمات مرا از بين مى برند و خداوند به اين وسيله گناهان آنان را مى آمرزد. 💠ششم، از همه اينها مهمتر اين است كه وقتى نام تو را مى شنوند با صداى بلند "صلوات"مى فرستند و من چون ثواب صلوات را مى دانم، از ناراحتى فرار مى كنم؛ زيرا طاقت ديدن ثواب آن را ندارم 💠هفتم ؛ ايشان وقتى اهل بيت تو را مى بينند، به ايشان مهر مى ورزند و اين بهترين اعمال است... 📚منبع: انوارالمجالس، ص 4 اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
🌿 🍃توقنادی‌ڪارمی‌کردم،یکباراومدپیشم‌ وگفت:مجید،جایی‌سراغ‌ندارۍ‌برم‌ کــارکنـم گفتم‌چرا،همین‌آقایی‌ڪه‌تو‌قنادیش‌ ڪارمی‌کنم‌دنبال‌شاگردمی‌گرده‌میایی نپرسیدچقدرحقوق‌میده،نپرسید روزی‌چقدر‌بایدڪارکنه،نپرسید بیمه‌عمرمیکنه‌یا‌نه فقط‌گفت:مـوقـع‌اذان‌میذاره‌بــرم‌ نمــازم‌رو‌ بخـــونم 🌱 اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
. 🌷همسرم، فضل الله رحمانی با کمپرسی‌اش به جبهه رفته بود. بعد از پذیرش قطعنامه خبر آوردند، مفقود شده است. خیلی نگران بودم. دو بچه کوچک و یک بچه در راه، نگرانی و سردرگمی‌ام را چند برابر کرده بود. یک شب او به خوابم آمد. بیابان بود و همه جا پر از برف و درختان بی‌برگ که سفیدی، شاخه‌های برهنه‌اش را پوشانده بود. من همان سرگردانی عالم بیداری را آنجا هم داشتم. دیدم کبوتر بزرگی به سویم می‌آید. کبوتری که نیمی از بیابان را فرا گرفته است و در آن شب تمام بیابان را روشن کرده است. 🌷وقتی کبوتر صورتش را به طرف من برگرداند، دیدم شوهرم، فضل‌الله است. او از من پرسید: «چرا نگرانی؟» گفتم: «خیلی جاها دنبالت گشته‌ام؛ جهاد، بنیاد و.... اما پیدات نکردم.» گفت: «من اینجا هستم.» پرسیدیم: «اینجا کجاست؟» یک‌باره دیدم هزاران کبوتر در آسمان پیدا شد. پرسیدم: «این کبوترها کی هستند؟» جواب داد: «اینها دوستان من هستند. اول اندازه من بودند ولی حالا کوچک شده‌اند.» پرسیدم: «اینها از کجا می‌آیند.» جواب داد: «همان جایی که به خاطرش جنگیده‌اند.» 🌷پرسیدم: «مثلاً کجا؟» جواب داد: آن را دیگر باید خودت بدانی.» پرسیدم: «یعنی تو دیگر به خانه برنمی‌گردی؟» گفت: «نه! فقط مواظب خودت و بچه‌هایم باش. در ضمن بچه‌‌ای که به همراه داری دختر است و اسمش هم فاطمه! تو و بچه‌هایت هیچ مشکلی ندارید، با خدا باشید و مطمئن باشید خداوند پشتیبان شماست.» وقتی از خواب بیدار شدم، مطمئن بودم که او شهید شده است. فردای همان ‌روز خبر آوردند که کمپرسی منهدم شده او را پیدا کرده‌اند، اما هیچ اثری از خود او نیست. آنان نام همسرم را به عنوان شهید مفقود‌الجسد ثبت کردند. 🌷با همه این احوال دلم رضا نمی‌داد که بی‌تفاوت بنشینم و زندگی‌ام را بکنم. باز به دنبال او می‌گشتم. تا اینکه شبی دیگر خواب دیدم چهار پاسدار سرِ تختی را گرفته‌اند و به منزل ما می‌آورند. کسی روی تخت خوابیده و ملحفه‌ای رویش کشیده شده است. پرسیدم: «او کیست؟» جواب دادند: «همانی که تو به دنبالش می‌گردی.» ملحفه را از یک طرف کنار زدم، دیدم یک پایش قطع شده است. از طرف صورتش هم کنار زدم دیدم همسرم است. چمشانش را باز کرد و گفت: «فقط آمده‌ام به تو بگویم این قدر دنبال من نگرد. همان طور که تو ناراحت من هستی،‌ من هم ناراحت تو هستم. زندگی‌ات را بکن. من دیگر برنمی‌گردم.» 🌷گفتم: «آخر جنازه‌ای، قبری…» گفت: «بعضی‌ها این‌طور پیش خدا می‌روند. وقتی از خواب بیدار شدی به خودت تلقین نکن که این خواب دروغ بوده است، مطمئن باش درست است. تو دیگر مرا پیدا نمی‌کنی، پس مواظب بچه‌ها باش.» وقتی از خواب بیدار شدم تصمیم گرفتم وصیت او را همان‌طور که در خواب به من توصیه کرده بود، عملی کنم.... 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز فضل الله رحمانی اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
✨﷽✨ 📛 سخن چینی و غیبت ✍فردی نزد حکیمی رفت و گفت: خبر داری که فلانی درباره ات چقدر غیبت و بدگویی کرده؟ حکیم با تبسم گفت او تیری را به سویم پرتاب کرد که به من نرسید، تو چرا آن را برداشتی و در قلبم فرو کردی؟ ♦️یادمان باشد هیچوقت سبب نقل کینه ها و دشمنی ها نباشیم 🌷امام علی علیه السلام: هر کس سخن چین را پیروی کند، دوستی را به نابودی کشاند. 📚 نهج البلاغه، حکمت٢٣٩ امام علی علیه السلام: در تصدیق سخن چین شتاب مکن، زیرا سخن چین گرچه در لباس اندرز دهنده ظاهر می شود، اما خیانتکار است. 📚 نهج البلاغه، نامه 53   ‌‌‌ اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
خدا به حضرت "موسی"علیه‌ السلام فرمود قحطی خواهد آمد ، به قومت اطلاع بده که آماده شوند حضرت به‌ قومش اطلاع داد. آنها از دیوار خانه‌ها سوراخی ایجاد کردند که‌ در هنگامی‌که سختی آغاز شد به‌داد یکدیگر برسند تا قحطی بگذرد مدتی‌گذشت‌ و قحطی نیامد؛ حضرت موسی علیه‌السلام به خداوند عرض‌کرد خدایا علت نیامدن قحطی چیست؟ خداوند به‌او فرمود من دیدم که قوم تو به هم رحم کردند. من چگونه به‌‌ آنها رحم نکنم؟ به همدیگه رحم کنیم که خدا هم بهمون رحم کنه ... اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃شخصی خدمت پیامبر ص رسید درحالی که آشفته ‌بود به او فرمود هرچقد کار میکنم پولم ‌برکت ندارد و زود تمام میشود و دیگر‌ بریده ام 🔸پیامبر‌ ص‌ به او نگاهی کرد و سپس فرمود به گمانم اخلاقت با زن و بچه هایت بد است فرمود آری اخلاقم تند است 🍃سپس پیامبر ص فرمود اگر میخواهی خداوند به تو برکت دهد بازن و بچه ات خوش اخلاق باش ... اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
📝داستان مردان بی غیرت و زنان بی‌حیا... ⏪ شیخ بهاءالدین عاملی در یکی از کتاب‌ های خود می نویسد: 🔸روزی زنی نزد قاضی شکایت کرد که پانصد مثقال طلا از شوهرم طلب دارم و او به من نمی‌دهد. قاضی شوهر را احضار کرد. 🔺سپس از زن پرسید: آیا شاهدی داری؟ زن گفت: آری، آن دو مرد شاهدند. 🔹قاضی از گواهان پرسید: گواهی دهید که این زن پانصد مثقال از شوهرش طلب دارد. 🔸گواهان گفتند: سزاست این زن نقاب صورت خود را عقب بزند تا ما وی را درست بشناسیم که او همان زن است. چون زن این سخن را شنید، بر خود لرزید! ♨️شوهرش فریاد برآورد شما چه گفتید؟ برای پانصد مثقال طلا، همسر من چهره ‌اش را به شما نشان دهد؟! هرگز! هرگز! ☝️🏻من پانصد مثقال را خواهم داد و رضایت نمی‌دهم که چهره‌ همسرم درحضور دو مرد بیگانه نمایان شود. چون زن آن جوانمردی و غیرت را از شوهر خود مشاهده کرد از شکایت خود چشم پوشید و آن مبلغ را به شوهرش بخشید. ✅ چه خوب بود که آن مرد با غیرت، جامعه‌ امروز ما را هم می دید که چگونه رخ و ساق به همگان نشان می دهند و شوهران و پدران و برادرانشان نیز هم عقیده‌ آنهایند و در کنارشان به رفتار آنان مباهات می کنند. یادمون باشه‼️ 🌸 دین سبد میوه نیست ڪه مثلا سیب رو بردارے ولے پرتقال  رو نه! 🌾 روزه بگیرے ولے نماز نه! 📿 نماز بخونی ولے حجاب نه! 📖قرآن بخونے، روزه بگیرے ولے آهنگ غیر مجازم گوش بدے!! 🏴برای امام حسین علیه السلام عزادارے ڪنے اما نمازت قضا بشہ! 🔹چادر بپوشے ولے حیا نداشته باشے 🔸چادرے باشے ولے با آرایش 📗قرآن بخونے اما به پدر و مادرت احترام نگذارے! 🔅حجاب و حیا داشته باشے اما امربه معروف و نهی از منکر رو ترڪ ڪنے! نه جـــــونم... نمیشه ‍ اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا