هدایت شده از تبلیغات گندم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚔️از جنگیدن با لک های مقاوم صورتت خسته شدی؟🥷🏻🗣️
بیا اینجا تا بهت بگم که بلاخره میتونی برنده میدون تو باشی و با مشاوره رایگان صورتی صاف و یکدست داشته باشی✨🏆😎
🥼🩺دارای تاییدیه از وزارت بهداشت و پزشکان عالی رتبه
روی لینک زیر کلیک کنید 😄👇🏼
https://www.20landing.com/64/357
https://www.20landing.com/64/357
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 درمان اعتیاد
باهر میزان و وضعیت مصرفی که دارید
❗️بدون درد و خماری و بستری شدن
❗️بدون استفاده از هرگونه مشتقات مورفین و ....
با ما تماس بگیريد🌱
👇👇
09122300697
جهت مشاوره رايگان😍👇
🆔 @tarjomehzendegi
👇لینک کانال👇
https://eitaa.com/tarjomeh_zendegi33
📌تشرف علامه حلي و كتاب عالم سني
شهيد ثالث، قاضي نوراللّه شوشتري مي فرمايد:
بين اهل ايمان معروف است كه يكي از علماي اهل سنت، كه در بعضي از فنون علمي، استاد علامه حلي بود كتابي در رد مذهب شيعه اماميه نوشت و در مجالس ومحافل آن را براي مردم مي خواند و آنان را گمراه مي نمود، و از ترس آن كه مبادا كسي از علماي شيعه كتاب او را رد نمايد، آن را به كسي نمي داد كه نسخه اي بردارد.
علامه حلي هميشه به دنبال راهي بود كه كتاب را به دست آورد و رد كند.
ناگزير رابطه استاد و شاگردي را وسيله قرار داد و از عالم سني درخواست نمود كه كتاب را به او امانت دهد.
آن شخص چون نمي خواست كه دست رد به سينه علامه حلي بزند، گفت: سوگند يادكرده ام كه اين كتاب را بيشتر از يك شب پيش كسي نگذارم.
مرحوم علامه همان مدت را نيز غنيمت شمرد.
كتاب را از او گرفت و به خانه برد كه در آن شب تا جايي كه مي تواند از آن نسخه بردارد.
وقتي به نوشتن مشغول شد و شب به نيمه آن رسيد، خواب بر ايشان غلبه نمود.
همان لحظه حضرت صاحب الامر روحي وارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء حاضر شدند و به او فرمودند: كتاب را به من واگذار و توبخواب.
علامه حلي خوابيد.
وقتي از خواب بيدار شد، نسخه كتاب از كرامت و لطف حضرت صاحب الامر صلوات الله و سلامه علیه تمام شده بود.
البته اين قضيه را به صورتهاي ديگري هم بيان كرده اند، از جمله در كتاب قصص العلماء اين طور آمده است كه:
علامه حلي كتاب را توسط يكي از شاگردان خود كه نزد آن عالم مخالف درس مي خواند براي يك شب به عنوان عاريه به دست آورد و مشغول نسخه برداري از آن شد.
همين كه نصف شب گذشت، علامه بي اختيار به خواب رفت و قلم از دستش افتاد.
وقتي صبح شد و وضع را چنين ديد اندوهناك گرديد، ولي وقتي كتاب راملاحظه كرد، ديد تمامش نوشته و نسخه برداري شده است و در آخر آن نسخه اين جمله نوشته شده: كتبه م ح م د بن الحسن العسكري صاحب الزمان (اين نسخه را حجة بن الحسن العسكري صاحب الزمان نوشته است).
علامه فهميد كه آن حضرت تشريف آورده و نسخه را به خط مبارك خود تمام نموده اند.
📚 بركات حضرت ولي عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف(خلاصه العبقري الحسان)
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
هدایت شده از اطلاع رسانی رهپویان🌼
انگار آخرالزمونه بخدا کف دست لباس بچه رو تا میپرسی چند میگن دویست تومن 😐😭🤦♀
نخریااااا 😒 مگه خودت اینجوری👐 خودت بدوز 😍😌
بلدنیسی؟؟؟ گروه ما چون آموزشاش بدون الگوعه انقدر خانمارو خیاط کرده هااا بلد نبودن سوزن دس بگیرن😉😅 بیا ببین👇
https://eitaa.com/joinchat/992018610C9e89cb3e2f
این هفته آموزش لباس کودک وَجَبی 😳😍
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
به یه وجب لباس چند صد هزار تومن پول دادن حرص داره یانه؟؟؟؟
تا دیر نشده بیا تو کانال الگوی آماده همه مدل لباسهای ترند #بچه_گانه رو آوردم 😍
سیرتا پیاز از #الگوکشی #دوخت و #تزئینات ، #خرجکاری رو یادت میدم با چرخ ساده توخونه مثل آب خوردن میدوزیشون 👌
👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽😍
https://eitaa.com/joinchat/992018610C9e89cb3e2f
👆👆👆👆
گروه رفع اشکال هم داریما ،جا نمونی 💃
شیعه ها می خواهند خودشان مثل معاویه زندگی کنند اما علمایشان مثل حضرت علی(ع)❗️
▫️علامه سید محمود دهسرخی:
سنی ها در کرکوک صد و بیست مسجد داشتند و شیعه چیزی نداشت
یکی از تجار بغداد به زحمتی یک حسینیه و مسجد در آنجا بنا کرد و از آقای حکیم ملائی خواستند که هم باسواد باشد و هم در ترکی و عربی وارد باشد و در ضمن منبری هم باشد
قرعه به اسم حاج سید محمدباقر بادکوبه ای درآمد و هر چه امتناع کرد آقای حکیم فرمودند باید بروید چون این تاجر بغدادی از ما عالم خواسته اگر بگویم نداریم و احیانا در فوت یکی از علماء این تاجر وارد نجف شود و سیل اهل علم را ببیند من به او چه بگویم؟
بالاخره ایشان تشریف بردند بعد از مدتی برگشتند و پیغام دادند می خواهم پیاده کربلا برویم حقیر هم رفتم در بین راه صحبت هایی شد حقیر عرض کردم: چند تا شیعه درست کردید؟
فرمود: آنجا شیعه ندارد روز جمعه که ارتشی ها تعطیل هستند بعضی ها که از دهات کرکوک هستند به حسینیه می آیند و ما سعی می کنیم که بفهمانیم فرقه شیعه هم از فرق مسلمانها هستند
این جریان گذشت ، بعد از چند سال باز پیغام دادند می خواهیم پیاده برویم ، حقیر هم رفتم عرض کردم: در این چند سال چه کرده اید؟ فرمود: فعلا یکی از ملاهای سنی را با کتاب های خودشان محکوم کردم و اقرار گرفتم که گفت : حق با علی(ع) است و اینها غاصب بودند
گفتم: پس بیا و اظهار کن شیعه بودن خود را
گفت: حیف نباشد که من شیعه بشوم ، گفتم: چرا؟ گفت: آخوندهای شما هفتاد سال گرسنگی می خورند بعد از اینکه مرجع می شوند یک کویتی ماشینی را که باید در آهن شکسته ها بریزد بجای سهم امام به آن مرجع می دهد
شما آخوندها روی دُهُل می گذارید و می زنید که: آقا ماشین دارد ، آقا ماشین دارد
من اینجا چند عدد مغازه دارم در بغداد دارم حقوقی مکفی می گیرم چقدر تحف و هدایا برای من می آورند و از صبح تا ظهر با این اشباه الخنازير قمار می کنم ظهر هم می روم نماز
کسی از من نمی پرسد چه خوردی چه پوشیدی؟ چه داری و چه می کنی؟ حیف نباشد آدم بیاید و بگوید من شيعه هستم ؟!
حقیر (علامه دهسرخی) گوید: همین بلا به سر مرحوم آیت الله حکیم آمد زمانیکه ما بودیم و دیدیم چه کردند با مرحوم حکیم، که چرا یک کویتی یک ماشین بدرد نخور به ایشان داده بود؟
شیعه ها دلشان می خواهد خودشان مثل معاویه زندگی کنند ولی علمای ایشان مثل حضرت علی (ع) باشند ، ای بی انصاف ، ای بی مروت اینهم انسان است ، زن و بچه دارد ، این هم بشر است.
📚
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
❤️ زندگی زاهدانه مولی الموحدین
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرحيم
یکی از بزرگان عرب برای مهمانی نزد امام حسن مجتبی علیه السلام رفت و موقعی که سفره پهن کردند تا شام بخورند،یک دفعه مرد اظهار غصه و ناراحتی کرد و گفت: من چیزی نمیخورم.
امام حسن-علیه السلام- به او فرمود: چرا چیزی نمیخوری؟
آن مرد عرض کرد: ساعتی قبل فقیری را دیدم اکنون که چشمم به غذا میافتد به یاد آن فقیر افتادم و دلم سوخت.
من نمیتوانم چیزی بخورم مگر اینکه شما دستور بدهید مقداری از این غذا را برای آن فقیر ببرند.
امام حسن-علیه السلام- فرمود: آن فقیر کیست؟
مرد عرض کرد: ساعتی قبل که برای نماز به مسجد رفته بودم، مرد فقیری را دیدم که نماز میخواند. بعد از این که وی از نماز فارغ شد،
دستمالش را باز کرد تا افطار کند.
شام او نان جو و آب بود. وقتی آن فقیر مرا دید از من دعوت کرد که با او هم غذا شوم ولی من که عادت به خوردن چنان غذای فقیرانهای نداشتم،دعوت وی را رد کردم، حالا، اگر میشود مقداری از این شام خود را برای وی بفرستید.
امام حسن مجتبی-علیه السلام- باشنیدن این سخنان گریه کرد و فرمود: او پدرم، امیرمؤمنان و خلیفه مسلمان علی-علیه السلام- است،
او با اینکه بر سرزمینی بزرگ حکومت میکند، مانند فقیرترین مردم زندگی میکند و همیشه غذای ساده میخورد.
آیت الله شهید دستغیب/آدابی از قرآن/ص۲۸۲
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀
#داستان_آموزنده
🔆همه در تسبیح
⚡️سعدی گوید: یاد دارم که شبی در کاروانی، همهی شب رفته بودم و سحرگاه در نزدیک بیشهای خفته. شوریدهای در آن سفر همراه ما بود، نعرهای بزد و راه بیابان گرفت و یکنفس آرام نیافت.
⚡️چون روز شد، گفتمش: «آنچه حالت بود؟»
⚡️گفت: «بلبلان را دیدم که به نالش در آمده بودند از درخت، کبکان از کوه، غوکان از آب، بهایم از بیشه؛ اندیشه کردم که مروّت نباشد همه در تسبیح رفته، من به غفلت خفته.»
📚(کلیات سعدی، ص 57 -نمونه معارف، ج 2، ص 752. پ)
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
📚 #حکایتیبسیارزیباوخواندنی
بهلول سکه طلائی در دست داشت و با آن بازی می نمود.
شیادی جلو آمد و گفت:
اگر این سکه را به من بدهی در عوض ده سکه را که به همین رنگ است به تو
می دهم!!
بهلول چون سکه های او را دید دانست که سکه های او از مس است
و ارزشی ندارد به آن مرد گفت به یک شرط قبول می نمایم!سپس گفت:
اگر سه مرتبه مانند الاغ عرعر کنی.
شیاد قبول نمود و مانند خر عرعر نمود!
بهلول به او گفت:
تو با این خریت فهمیدی سکه ای که در دست من است از طلاست چگونه من نفهمم که سکه های تو از مس است؟!!!
#امام_زمان
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
🔸امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) در روایتی فرموده اند:
به شیعیان و دوستان ما بگوئید
که خدا را به حق عمه ام حضرت زینب (سلام الله علیها)قسم دهند🤲که فرج را نزدیک گرداند
✨بسم الله الرّحمن الرّحیم💖
إِلَهِی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ
وَ انْکشَفَ الْغِطَاءُ
وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ🌎
وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ🪐
وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَیک الْمُشْتَکی
وَ عَلَیک الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ
اَللَّــهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَینَا طَاعَتَهُمْ
وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِک مَنْزِلَتَهُمْ
فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِیبا
کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ
یا مُحَمَّدُ یا عَلِی
یا عَلِی یا مُحَمَّدُ
اِکفِیانِی فَإِنَّکمَا کافِیانِ
وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکمَا نَاصِرَانِ
یا مَوْلانَا یا صَاحِبَ الزَّمَانِ
اَلْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ
أَدْرِکنِی أَدْرِکنِی أَدْرِکنِی
السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ
الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ
یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ
بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ