eitaa logo
داستان راستان
11.4هزار دنبال‌کننده
429 عکس
121 ویدیو
3 فایل
مدیریت کانال: @salmanzadeh57 لینک کانال تبلیغات ارزان: https://eitaa.com/joinchat/3347906861C14c82f0d0b
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 وَإِذْ نَجَّيْنَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ ۚ وَفِي ذَٰلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيم (۴۹_بقره) و (به یاد آرید) هنگامی که شما را از ستم فرعونیان نجات دادیم که از آنها سخت در شکنجه بودید، (به حدّی که) پسران شما را کشته و زنانتان را زنده نگاه می‌داشتند، و آن بلا و امتحانی بزرگ بود که خدا شما را بدان می‌آزمود. از نبی مکرم اسلام (ص) در نهج الفصاحه آمده است: از علائم روز قیامت آن است که زنا رواج یابد و شراب نوشند و مردان بروند و زنان بمانند و از هر پنجاه زن، یک سرپرست مرد داشته باشد. با اندکی تدبر در آیه فوق می توان مدد الهی دریافت که شراب و زنا نوعی ذبح مردان و بی سرپرست رها کردن زنان و بلای عظیم است. چون مردی که دائم الخمر باشد به خانه و زن خود اهمیت نمی دهد، و وقتی مردی زنا کرد دیگر زندگی و زن بر او لذتی برای حفظ اش ندارد. در چنین جامعه ای زنان مطلقه بی شماری به حال خود رها می شوند که خود آنان در جامعه به خاطر نیاز مادی یا جنسی شان مولد زنا یا لذت های زودگذر در مردان خواهند شد و روز به روز بنیان خانواده ویران تر می شود. در چنین جامعه ای کار کردن به خوردن و خوابیدن تبدیل می شود. ازدواج دیگر به صرفه نیست چون لذت ها به وفور و متنوع و ارزان در آن جامعه عرضه می شوند پس نسل بشر احتمال انقراض اش متصور می شود، و همان بلای عظیم الهی در آیه فوق محقق می گردد. @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 إِذَا انْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَكَانَتْ وَرْدَةً كَالدِّهَانِ (۳۷_الرحمن) پس آن‌گاه که آسمان شکافته شود تا چون گل سرخ گون و چون روغن مذاب و روان گردد. إِذَا السَّمَاءُ انْشَقَّتْ (۱_انشقاق) هنگامی که آسمان بشكافد. حضرت علی علیه السَّلام در نهج البلاغه می فرماید: خداوند تمام شکاف و راه های گشاده آسمان را با فرشتگان پر کرد که صدای تسبیح آن‌ها آسمان ها را پر کرده است و اندازه پوستینی در آسمان خالی نیست مگر فرشته ای در آن در سجده الهی است. پس چنانچه طبق کلام وحی عرض شد، زمانی که فرشتگان به گوشه های آسمان می روند، در اصل نجوم و کواکب رها می شوند و چون روغن زرد می ریزند. دُهان به روغن مذاب گویند که زرد رنگ است و این آیه اشاره به انکدار نجوم در قیامت دارد که ستارگان با رنگ زرد بر زمین می ریزند. مراد از خروج اثقال در زلزله روز قیامت چیست؟ وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا (۲_زلزال) و زمين بارهای سنگينش را خارج سازد. در قرآن به آب زیاد اثقال اطلاق شده است. (السَّحَابَ الثِّقَالَ)، پس مراد از خروج اثقال، خروج همان آب های زیرزمینی است که اگر دقت کنیم بعد از زلزله در سطح گسل کانون زلزله بر اثر شکافت در عمق زمین، آب های درون زمین از آن به بیرون هدایت می شوند. @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 چه کسانی از عذاب روز قیامت به دور هستند؟ طبق آیات سوره انسان فقط کسانی که برای رضای خدا در دنیا اطعام مسکین و یتیم و اسیر کنند از عذاب الهی دور هستند و حق تعالی وعده شان فرموده است: فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِكَ الْيَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً (۱۱_انسان) از اين رو خداوند آنها را از شر آن روز نگه می‌دارد و از آنها استقبال می‌كند در حالی كه شادمان و مسرورند. آنان هر چند این عذاب ها را به چشم خواهند دید، ولی دور از تشبیه حضرت اش، حق تعالی به علت رضایت شان از این گروه در دنیا، با سیمای رضایت بخش آنان را ملاقات خواهد نمود که ترس و هول روز قیامت از آنان این چنین دور خواهد شد. چون خود را در جوار رحمت حق تعالی در رحمت و سکون خواهند دید. نکته بسیار مهم دیگری که باید از اسرار قرآن در این امر مدد الهی پرده برداشت بحث سیاه چاله های اطراف زمین و نجوم دیگر است. پیشتر گفتیم در آیه "مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُسَمًّى" مراد از بَيْنَهُمَا آنچه تاکنون می شود اثبات کرد یکی جاذبه بین ستاره و کواکب و دیگری سیاه چاله هاست. حق تعالی می فرماید: "وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ لِبَاسًا" یعنی تاریکی را چون لباس بر تن زمین می پوشانیم. تصور کنید در یک اتاق تاریک نور چراغ قوه ای را به یک سمت توپ بتابانید، قطعاً نور از اطراف توپ رها شده و پشت توپ را هم به حالت سایه روشن خواهد کرد و احتمال تاریک مطلق کردن پشت توپ محال است مگر توپ داخل یک محفظه ای باشد که نیمکره آن از آن بیرون باشد تا آن محفظه مانع پرتاب نور از اطراف کره شود. حق تعالی می فرماید: «تاریکی را چون لباس بر تن زمین می کنیم» امروزه علم نجوم اثبات کرده است در اطراف زمین و نجوم دیگر سیاه چاله هایی عظیم هستند که زمین و نجوم دیگر را احاطه کرده اند که نور را جذب خود می کنند و مانع از ادامه حرکت نور در اطراف زمین می شوند و تاریکی مطلق زمین در شب از آنان است. پس سجده زمین و نجوم بر خدا با سایه ای نیست که از آنان بر کهکشان ادامه یابد بلکه نیمه دوم نجوم که تاریک و بدون نور است در حال سجده الهی است و علت اهمیت و ارزش عبادت شبانه نسبت به عبادت روز به خاطر همزمانی سجده انسان در نماز شب با سجده زمینی مسکونی مان بر خالق یکتای مان است. برای همین نماز شب تا هوا تاریک است مورد اجابت است چون با روشنایی روز زمینی که در آن ساکن هستیم سر از سجده بر می دارد. @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 مراد از دو شرق و دو غرب چیست؟ رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ (۱۷_الرحمن) برای درک این امر کره زمین را در جلوی خود قرار دهید زمانی که روشنایی آفتاب از سمت مشرق به سمت غرب حرکت می کند دو مغرب در کره زمین وجود دارد(یک مغرب در شمال کره زمین و یک مغرب در جنوب کره زمین) به عنوان نمونه فاصله نروژ با آفریقای جنوبی بیش از ۱۲ هزار کیلومتر است ولی در یک زمان در هر دو نقطه مغرب است و مَغْرِبَيْنِ برای آن گفته می شود که زمین به تاریکی شب می رود در همین ساعت در سمت دیگر کره زمین در شمال اقیانوس آرام هم زمان با جنوب اقیانوس آرام مشرق و خورشید در حال طلوع است، یعنی زمین از تاریکی شب با طلوع خورشید خارج می شود پس هر مشرق در دو نقطه از زمین است شمال و جنوب؛ و هر مغرب در دو نقطه از زمین است شمال و جنوب گفتیم القاء به معنای حضور یک شئ در کنار شئ دیگر بدون رؤیت اوست. وَإِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ (۳_انشقاق) وَأَلْقَتْ مَا فِيهَا وَتَخَلَّتْ (۴_انشقاق) یعنی در روز قیامت بر زمین از نور خدا القاء می شود و زمین نور خدا را ملاقات می کند، و از این ملاقات متلاشی می شود. پس یکی از دلایل نابودی زمین در روز قیامت القای نور خدا بر زمین است (وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا) که وقتی در طور سینا بخشی از نور حق تعالی بر کوه طور خورد کوه متلاشی گشت. (فَلَمَّا تَجَلَّي رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا) فرق اشراق با تَنویر در تَنویر هم منبع نور مشخص است و هم نور، مانند تابش خورشید که در روز دیده می شود؛ ولی در اشراق نور دیده می شود ولی منبع نور مشخص نیست. مانند شرق زمین که قبل از طلوع نور دیده می شود ولی خورشید ناپیداست. یعنی در قیامت نور الهی بدون آن که خداوند دیده شود، دیده خواهد شد "اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ" پس نور آسمان و زمین منبع اش خداست ولی در قیامت اثری از این نور زمین را روشن خواهد کرد؛ برای همین خداوند نفرموده‌ است «نُوراللّه الأرض بِنُور رَبِّها» که اگر چنین می فرمود باید منبع نور هم مشخص می شد. حال سؤال اینجاست در زمان مغرب هم زمین روشن است بدون این که خورشید و منبع نور دیده شود ولی چرا حق تعالی أغربت نفرموده است؟ حق تعالی أَشْرَقَتِ و شرق را انتخاب کرده است که نشان تولد و شروع نور است، چون أغربت نشان زوال و خاموشی نور است و قیامت شروع و تولد است و زوال و نابودی نیست. اعجاز دیگر قرآن در مورد اثر (جاذبه) زمین بر پیری انسان در آیه ۴ سوره قاف است. قَدْ عَلِمْنَا مَا تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ ۖ وَعِنْدَنَا كِتَابٌ حَفِيظٌ (۴_ق) ولی ما می‌دانیم آنچه را زمین از بدن آن‌ها می‌کاهد؛ و نزد ما کتابی است که همه چیز در آن محفوظ است. در ترجمه ظاهر آیه، مراد از مِنْهُمْ را جسد در خاک معنی کرده اند در حالی که بطن آیه گویای حقیقت و سرّ دیگری است و آن این که، جاذبه زمین بر اثر فشاری که بر بدن انسان وارد می کند همان است که از جسم انسان کم می کند و طول عمر انسان برای همین باعث تحلیل رفتن و پیری بدن می شود اگر جاذبه زمین نبود جسم انسان دچار کم شدن نمی شد. چنانچه مطرح است در فضا و کرات دیگر به علت عدم وجود جاذبه، زمان به کندی طی می شود چون زمان مبنایی برای فرسودگی بدن در دنیاست، یعنی اگر انسانی که بر اثر جاذبه زمین دچار فرسودگی و تحلیل می شود اگر در فضا بدون جاذبه در کهکشان زندگی کند قطعاً سرعت تحلیل و فرسودگی سلول های او کمتر است، پس حرکت به پیری هم کندتر خواهد شد. مثال، کسی که ۵۰ سال سن دارد و فرزندش ۱۰ سال، اگر آن فرد از جاذبه زمین خارج شود زمان نیز برای او متفاوت عمل خواهد کرد. اگر این فرد بعد از ۴۰ سال به زمین بازگردد چون زمان بر او متوقف و کند شده بود، پس هم سن فرزند خودش نشان می دهد که در زمین و در جاذبه آن قرار داشته است در مثال دیگر برای درک جاذبه زمین بر پیری انسان این که وقتی کسی یک شئ را از زمین بلند می کند بر جاذبه زمین باید غلبه کند و این غلبه باعث فرسوده و پیر شدن بدن او می گردد و همان می شود که خداوند می فرماید: "تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ" جاذبه زمین از وجود و بدن آن ها کم می کند. مثال دیگر می زنیم، سرپا ایستادن باعث می شود (جاذبه) زمین بر سلول های بدن اثر بگذارد و از بدن کم کند که این کم کردن در دیسک کمر یا درد زانو خود را بروز می دهد وقتی موسی نبی می فرماید: "قَالَ هِيَ عَصَايَ أَتَوَكَّأُ عَلَيْهَا" یعنی با تکیه بر عصا بر (جاذبه) زمین می خواهم غلبه کنم تا از بدن من کم نکند و تا حدّ ممکن با تکیه بر عصا بر جاذبه زمین غلبه می کنم تا کم کردن از بدن ام (فرسودگی آن) را را به تأخیر اندازم. در پایان آیه می فرماید: "وَ عِنْدَنَا كِتَابٌ حَفِيظٌ" یعنی این علم نزد ماست ولی چون شما قدرت و نیازی به فهم این علم ندارید در قرآن آن را با این یک جمله بیان کرده ایم. @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 مراحل برانگیخته شدن انسان در قیامت: الف) وَأَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لَا رَيْبَ فِيهَا وَأَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ (۷_حج) و اين كه رستاخيز شكی در آن نيست و خداوند تمام كسانی را كه در قبرها آرميده‌اند زنده می‌كند. در مرحله نخست اجزای پوسیده بدن انسان در زیر خاک به هم می پیوندد. از آن جایی که انسان ابتداء به ساکن طبق قرآن از خاک خلق شده است، پس همان خاک قبور منبع احیاء جسم به قدرت الهی خواهد شد. به عبارت دیگر همان خاک که اعضای بدن انسان را در خود تجزیه کرده است، منبع تشکیل اجزای بدن انسان برای بار دیگر یا تارَةً أُخْری‌ می شود. ب) در مرحله دوم بُعْثِرَت صورت می گیرد. (أَفَلَا يَعْلَمُ إِذَا بُعْثِرَ مَا فِي الْقُبُورِ) که عرض شد. و كَذلِكَ أَعْثَرْنا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوا (۲۱_کهف) بُعْثِرَت یادآوری گذشته است. انسان بعد از این که جسم اش بعثت و تشکیل شد، گذشته خود را از الست تا برزخ به یادش آورده می شود. ج) مرحله سوم برخاستن از قبر و حرکت کردن به سوی صحرای محشر برای دیدن حوادث هولناک قیامت و حسابرسی است. يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعًا كَأَنَّهُمْ إِلَى نُصُبٍ يُوفِضُونَ (۴۳_معارج) همان روز كه از قبرها به سرعت خارج می‌شوند، گويی به سوی بت هايشان می‌دوند! که این مرحله بسیار سخت است و انسان بسی هولناک و ترسان است. (خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ كَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُنْتَشِرٌ) @DastaneRastan
داستان راستان
🌸🍃🌸🍃 ضرورت القاء برای چیست؟ پس هرگز گمان نکنیم آنچه را که می‌ خوانیم و یاد می گیریم در ذهن ما در ج
🌸🍃🌸🍃 فرق الهام با القاء چیست؟ فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا (۸_شمس) سپس فجور و تقوا (شرّ و خير) را به او الهام كرده است. الهام یکبار در قرآن آمده است و آن به معنای بلعیدن خوراکی و هضم آن در وجود است. فُجُور صفت مشبهه از فَجر است. روشنایی صبح را فجر گویند و فُجُور گناهی را گویند که از تاریکی و پنهان خارج و در روشنایی انجام می شود، یا در روشنایی دیده می شود. فُجُور معمولاً با فِسْق می آید، (یعنی کسی که فِسْق خود آشکار می کند. مانند شراب نوشیدن علنی ولید بن عقبه به عنوان خلیفه مسلمین) معاویه فِسْق داشت (در تدبری معنی فِسْق را مدد الهی عارض شدیم) یعنی شراب شاید در خلوت می نوشید، ولی یزید فِسْق و فُجُور داشت، یعنی فسق اش آشکار و روشنایی روز بود. یعنی ما در گوشت و خون همه انسان ها فُجُور و تقوی را وارد ساختیم که همگی آن را قبول دارند. مثال، حتی کسی که دزدی می کند می داند دزدی بد است و آن را در روز روشن و در چشم دیگران نمی کند چون توجیهی بر آن ندارد؛ یا هر انسانی می داند نباید بدون لباس و عریان در بیرون منزل و یا نزد کسی بنشیند که اگر چنین کند دچار فُجُور شده است. امر به معروف براساس همین الهامات است که در همه انسان ها مشترک در فطرت شان با خلقت شان نهاده شده است. اگر در آیه دقت کنیم الهام را مشروط بر تقوی نکرده است. مثال، اگر کسی بر والدین اش بی احترامی کند نیاز نیست با عقل بر او اثبات کنی این کار بد است چون در فطرت او با الهام این امر نهاده شده است. براساس همین الهامات است که امر به معروف و نهی از منکر امر شده است که پیامبرش را گاهی از روی ضرورت امر می کند تا مردم را به عرف امر کند و نه به دین..... (وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ) شما اگر به کسی که بچه ای را کتک می زند بگویید: «این کار را نکن بد است» از شما می پذیرد، هرچند حرف شما را گوش نکند و آن بچه را مستحق کتک بداند؛ ولی کلیات را قبول دارد که نباید بچه را کتک زد. پس الهام یک کلیات است که هدیه همگانی خدا برای نظم و دوری جامعه از ناامنی است، ولی القاء هدیه خدا برای هدایت و مخصوص مهتدین است. مثالی می زنیم، کارمندی در بانک کار می کند او قبول دارد که مشتری بانک اگر کیف پول اش در بانک جا ماند دزدی است و باید آن را برگرداند. ولی همین کارمند در استفاده از بیت المال، شاید قبول نکند که نباید از بانک برای منزل نوشت افزار و کاغذ ببرد و آن را حق و سهمی از تلاش خود بداند. پس در مورد دوم است که القاء از جانب خدا یا شیطان بر او پیش می آید؛ و یا همگان می دانند نباید به والدین بدی کرد، این الهام همگانی الهی است؛ ولی هرکس نمی داند و نمی پذیرد حتی زمانی که والدین با او بدی کردند، با آن ها باید نیکی کند و این امر محتاج القاء است. @DastaneRastan57
🌸🍃🌸🍃 حق تعالی می فرماید: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ لا يَأْلُونَكُمْ خَبالاً ودوا ما عنتم (۱۱۸_آل‌عمران) ای کسانی که ایمان آوردید از غیر مومنان همجنس خود همراز نگیرید که دشمنان شما از شر و بدی در حق شما کوتاهی نمی کنند و دوست دارند شما همیشه در سختی باشید. پس "بِطانَةً" به معنای همراز و کسی که بطن و درون تان را در اختیار او قرار می دهید. در آیه دیگری می فرماید: وَ لَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّـهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً (۱۶_توبه) در حالی‌ که هنوز خدا کسانی از شما را که جهاد کردند و دوست همرازی ‌جز خدا و پیامبرش و مؤمنان انتخاب نکردند، مشخص نکرده است. "وَلِيجَةً" در ظاهر لغت به معنای همراز است، ولی در اصل آن است که به دوست مؤمن (بِطانَة) هم اسرارتان يُولِج کنید و به تدریج اسرارتان را در اختیارشان قرار دهید، یعنی در یک لحظه سفره دل نزدشان باز نکنید و هرچه اسرار دارید بگویید، چنانچه زمین آب را یک جا فرو نمی برد، پس شما هم به تدریج اسرار خود به آنان بگویید و پس از آن که در مورد آنان اعتماد حاصل کردید اسرار دیگرتان را در اختیار آن قرار دهید‌. @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 و اتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً ۖ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ (25 - انفال) و بترسید از بلایی که چون آید تنها مخصوص ستمکاران شما نباشد (بلکه ظالمان و مظلومان همه را فرا گیرد) و بدانید که عقاب خدا بسیار سخت است. در اصول کافی آمده است: فردی از یاران امام رضا (ع) به منزل مرد مشرکی رفت‌وآمد می‌کرد. حضرت چون از داستان باخبر شدند از آن دوستِ مؤمنِ خود شاکی شدند که چرا به آن خانه رفت‌وآمد می‌کند؟ آن مرد در پاسخ امام گفتند: «آن مرد دایی من است و من در خانه‌ی او فقط می‌شنوم و سکوت می‌کنم.» حضرت فرمودند: «خداوند بر این کار تو گناهی نمی‌نویسد؛ چون از ارحام است ولی بدان، اگر در کنار او باشی، از بلاهایی که در حق او خدا نوشته است در امان نخواهی بود.» در لشکر فرعون جوانی بود که سمت حضرت موسی (ع) برگشت و یکتاپرست شد، آن جوان برای تبلیغ دین موسی (ع) دنبال دوستان خود در لشگر فرعون رفت ولی زمانی که آنها از نیل رد شدند در میان آنها غرق شد. از حضرت موسی (ع) سؤال کردند: «چرا خدا حساب او از دیگران جدا نکرد؟» حضرت فرمودند: «آن جوان قطعاً بعد از مرگ به لطف حق در جوار رحمت او قرار گرفته است ولی برای نجات جان خود از غرق‌شدن باید با آن گروه فرعون هم‌زمان و همراه وارد نیل نمی‌شد.» اگر دقت کنیم در تأثیر مصاحب چنان در اسلام تأکید شده است که سگ اصحاب کهف به علت مجالست با نیکان از برکات وجودی آنها در غار برخوردار شد. در جامعه‌ای هم که ما زندگی می‌کنیم مؤمنان در بلاهای اجتماعی که بر اثر گناهِ فاسقین جامعه را فرا می‌گیرد، قطعاً همراهِ هم مجازات خواهند شد هر چند بعد از مرگ‌شان وارد رحمت الهی ان‌شاءالله می‌شوند. پس برای دور ماندن از عذاب الهی مؤمنان در قبال دیگران تکلیف دارند. @DastaneRastan