eitaa logo
داستان راستان
11.6هزار دنبال‌کننده
405 عکس
106 ویدیو
3 فایل
مدیریت کانال: @salmanzadeh57 لینک کانال تبلیغات ارزان: https://eitaa.com/joinchat/3347906861C14c82f0d0b
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 روزی روزگاری در زمان‌های قدیم مرد خیاطی کوزه‌ای عسل در دکانش داشت. یک روز می‌خواست دنبال کاری از مغازه بیرون برود. به شاگردش گفت: «این کوزه پر از زهر است. مواظب باش به آن دست نزنی و من و خودت را در دردسر نیندازی.» شاگرد که می‌دانست استادش دروغ می‌گوید، حرفی نزد و استادش رفت. شاگرد هم پیراهن یک مشتری را برداشت و به دکان نانوایی رفت و آن را به مرد نانوا داد و دو نان داغ و تازه گرفت و بعد به دکان برگشت و تمام عسل را با نان خورد و کف دکان دراز کشید. خیاط ساعتی نگذشته بود که بازگشت و با حیرت از شاگردش پرسید: «چرا خوابیده‌ای؟» شاگرد ناله کنان پاسخ داد: «تو که رفتی من سرگرم کار بودم. دزدی آمد و یکی از پیراهن‌ها را دزدید و رفت. وقتی من متوجه شدم از ترس شما زهر توی کوزه را خوردم و دراز کشیدم تا بمیرم و از کتک خوردن و تنبیه آسوده شوم.» ‎@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 یکی از شرایطِ قبولیِ توبه اینه که باید سریع انجام بشه. نباید در توبه تاخیر کرد یَتُوبُونَ مِن قَرِیبٍ... إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَی اللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِن قَرِیبٍ فَأُولَٰئِکَ یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیْهِمْ ۗ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا (نساء/۱۷) پذیرش توبه از سویِ خدا، تنها برای کسانی است که کار بد را از روی جهالت انجام می‌دهند، سپس خیلی زود توبه می‌کنند. خداوند، توبه چنین کسانی را می‌پذیرد. و خدا دانا و حکیم است. @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 روزی بهلول در قبرستان بغداد کله های مرده ها را تکان می داد ، گاهی پر از خاک می کرد و سپس خالی می نمود شخصی از او پرسید : بهلول! با این ' سر های مردگان ' چه می کنی ؟ گفت : می خواهم ثروتمندان را از فقیران و حاکمین را از زیر دستان جدا کنم ، لکن می بینم همه یکسان هستند. به گورستان گذر کردم صباحی شنیدم ناله و افغان و آهی شنیدم کله ای با خاک می گفت که این دنیا ، نمی ارزد به کاهی به قبرستان گذر کردم کم و بیش بدیدم قبر دولتمند و درویش نه درویش بی کفن در خاک خفته نه دولتمند، برد از یک کفن بیش @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 شیخی وارد روستایی شد و ادعا کرد طی الارض میکند و از آینده خبر دارد. مردمان زیادی دور وی جمع شدند و وی را بسی عزیز و گرامی داشتند و به وی منزلی دادند تا در آن سکنی گزیند. زن باهوشی از اهالی روستا شیخ را به همراه کد خدا و برخی اهالی روستا برای ناهار به منزلش دعوت کرد. زن خانه برای میهمانان سینی برنج کشید و روی برنج تکه ای مرغ گذاشت. برای سینی شیخ نیز برنجی کشیده بود که رویش مرغی دیده نمیشد. شیخ بعد مکثی با تعجب پرسید : چرا برای سینی غذای من مرغی نگذاشته ای؟ زن پاسخ داد : چگونه است که حضرت شیخ طی الارض میکند و از آینده و..خبر دارد ولی از مرغی که زیر برنج در سینی وی گذاشته ام خبر ندارد؟ @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 امام صادق علیه السلام: هرگاه کسی گناه کند، نقطه سیاهی در دلش پدید می آید. اگر توبه کرد آن سیاهی برطرف می شود و اگر بیشتر گناه کرد، آن سیاهی بیشتر میشود تا آنکه همه ی دلش را میگیرد دیگر پس از آن هرگز رستگار نمیشود ٢ص٢٧١ @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 رکن اصلی، برای اصلاحِ جامعه، تَعاوُن و همکاری جمعی است تَعَاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَ التَّقْوَی، وَ لَا تَعَاوَنُوا عَلَی الْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ (مائده/۲) همواره در راه نیکی و تقوا به یکدیگر کمک کنید. و هرگز در راه گناه و تعدّی همکاری نکنید. اگر جامعه بخواد اصلاح بشه، این دو تا شرط لازمه: 1⃣ همه دست به دست هم بِدَن تا نیکی و خوبی‌ منتشر بشه.. 2⃣ همه با هم، متّحد باشند، که در پخشِ گناه و خلاف همکاری نکنند.. خیلی وقتها دیدیم، وقتی خلافی تو جامعه شکل می‌گیره، وقتی همه‌ی مردم با هم دست به یکی می‌کنند، می‌تونند جلوش رو بگیرند. نمونه‌اش همین پویش‌هایی که تو جامعه شکل می‌گیره. مثلاً وقتی جنسی به ناحق گرون میشه، وقتی همه‌ی مردم اعتصاب می‌کنند، و پویش راه میندازند، که اون جنس رو نخرند، به راحتی اصلاح ایجاد میشه، و جنس ارزون میشه. اگر مبنای روابطِ اجتماعی این همکاریِ جمعی نباشه، فساد تو جامعه ایجاد میشه. @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 یک انسان، معادلِ همه‌ی انسانها: مَن قَتَلَ نَفساً بِغَیرِ نَفسٍ أَو فَسَادٍ فِی الأَرضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمیعًا وَ مَن أَحیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحیَا النَّاسَ جَمیعًا (مائده/۳۲) هر کس انسانی را بدونِ ارتکابِ قتل یا فساد در روی زمین، به قتل برساند، چنان است که گویی همه انسانها را کشته. و هر کس انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی به همه‌ی مردم حیات بخشیده است. امام صادق(ع) درباره این آیه فرمودند: هرکس نفسِ منحرفی را هدایت کند، او را زنده کرده است. و هر کس، فردی را منحرف کند، او را کشته است. کافی، ج۲، ص۲۱۰. حواسمون باشه! اگر بلندگو به دست هستیم قلم به دست هستیم نشریه و روزنامه داریم تریبون داریم مسئولِ یک اداره یا شرکت هستیم پدر و مادر هستیم و خلاصه اگر آدمی هستیم که یک عدّه گوششون به دهنِ ماست، خیلی مراقب باشیم که کسی رو گمراه نکنیم. گاهی با گمراه کردنِ یک نفر، یک نسلی گمراه میشه. و گاهی با هدایت و تربیتِ یک نفر، یک جامعه‌ای هدایت میشه. @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 خدایا ! یاریمان کن بتوانیم افکار پریشان خود را رهایی بخشیم .... و دلمان را مالامال از نور تو گردانیم راه رسیدن به تو دشوار است ما را توان تحمل این دشواری عنایت کن و در تاریکخانه این دنیا تنها رهایمان نکن همچنان که تنهایمان نگذاشته‌ای مرحم دل غمگینمان باش تا بتوانیم پیام شادی را به دل هستی برسانیم. مهربانا ! به ما بیاموز آنگاه خوشبخت خواهیم بود که در خوشبخت کردن دیگران سهیم باشیم و تلاشمان را در یاری رساندن به دیگر انسانها فزونی بخش . @DastaneRastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت یازدهمین اختر تابناک امامت و ولایت، امام حسن عسکری علیه السلام تسلیت باد @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 آموخته ام زندگی همیشه عالی و کامل نیست، اما همیشه همانی ست که تو میسازی... پس آن را به یادماندنی بساز و هرگز اجازه نده کسی خوشبختی تو را از تو بگیرد @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 به بهانه هشتم ربیع الاول سالروز شهادت امام عسکری علیه السلام ➖➖➖ حسین بن حمدان خُصَیْبی (متوفی ۳۴۶ قمری در کتاب الهِدایَةُ الکُبْریٰ  نقل کرده است : جوانی ، پدرش خادم امام عسکری علیه السلام بود که از دنیا رفت، مادرش گفت: پسرم ای کاش امام علیه السلام تو را هم به خادمی می پذیرفت ، من آرزو دارم مثل پدرت خادم حضرت باشی. شب نیمه شعبانی بود، مادر به پسرش گفت: امشب شب بسیار با عظمتی است ، به زیارت سید الشهدا علیه السلام برو ، و زیر قبّه و بارگاه حضرت دعا کن که این توفیق شامل حالت شود و امام عسکری علیه السلام تو را به خادمی خود بپذیرد. این جوان به کربلا آمد و شب نیمه شعبان در حرم مطهر سیددالشهداء تا سحر دعا کرد.... همینکه از حرم بیرون آمد شخصی او را با اسم صدا زد که تو پسر فلانی هستی که خادم امام بود؟ گفت: بله ، شما از کجا مرا می شناسی؟ گفت: خوشحال باش که دعایت مستجاب شد و امام عسکری علیه السلام تو را به خادمی پذیرفت! مرا فرستاد تا تو را ببرم! این جوان گفت: اجازه بده من به کوفه بروم  با مادرم خدا حافظی کنم و لوازمم را بردارم و به سامرا بیایم..... به کوفه رفت و با مادر خداحافظی کرد و به طرف سامراحرکت کرد.... وقتی به بغداد رسید، هوا تاریک شده بود ، پس به منزل یکی از آشنایان و دوستانش رفت ، گفت فردا می خواهم به سامرا بروم، امشب را نزد تو می مانم دوستش گفت: عجب شبی آمدی، امشب شب جشن بزرگ مسیحیان است . گفت مسیحیان جشن دارند به ما چه؟ گفت: بیا تا در این جشن شرکت کنیم و خلاصه با هم حرکت کردند و وارد مجلس جشن نصاری شدند. در این مجلس سفره شراب پهن کردند و به او تعارف کردند.... گفت: ما مسلمانیم و شراب حرام است. دوستش گفت: یه شب و یک بار که هزار شب نمیشه و به جایی ضرر نمی زنه ... خلاصه شراب خورد و معصیت کرد.... فردا به طرف سامرا حرکت کرد و در حالی که به شدت ناراحت بود و از کرده خود پشیمان وقتی وارد شهر شد، نزدیک منزل حضرت نهر آبی بود غسلی کرد و دو رکعت نماز خواند و  توبه کرد .... ناگهان دوباره همان آقایی را که سحر در کنار حرم سید الشهداء علیه السلام دیده بود را دید، سلام کرد و گفت آمده ای مرا خدمت حضرت ببری؟؟ گفت : نه آمده ام بگویم: اِرجِع مِن حَیثُ جِئتِ از همین مسیری که آمده ای باز گرد، امام علیه السلام تو را نمی پذیرد... حتی مبلغی که خرج کرده ای را داده که به تو بدهم . و خلاصه این جوان به خاطر معصیت و فریب دوست و رفیق ، از فیض عظیم  حضور در محضر حضرت محروم ماند... الهِدایَةُ الکُبْریٰ ، نوشته حسین بن حمدان ، بخش کرامات امام عسکری علیه السلام. @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 صحیح است یا 1. عسگری به معنای عقیم و بی‌دانه است؛ همانطور که انگور عسگری به جهت بی دانه بودنش به این نام مشهور شده است. لذا دشمنان از این شهرت برای اثبات عقیم بودن امام و عدم وجود امام زمان استفاده میکرده و میکنند! 2. در حالیکه عسکر محله‌ای بوده در شهر سامرا که لشکرگاه و محل توقف سپاه خلفای عباسی در آنجا قرار داشت. 3. خلفای عباسی برای زیر نظر داشتن فعالیت‌های فرهنگی، علمی و سیاسی امام هادی(علیه السلام)، آن حضرت را در سال 236 ه.ق از مدینه به سامرا انتقال و در محله عسکر سکونت دادند. چون امام حسن عسکری (علیه السلام) و پدر بزرگوارش امام هادی(علیه السلام) در محله عسکر قرارگاه سپاه در شهر سامرا زندگی می‌کردند، به « » لقب یافتند و این لقب مشترک بین آن حضرت و پدرشان امام هادی(علیه السلام) است و آنها را عسکریین گفته‌اند. 4. اگر بنا بود این لفظ به (گاف) نوشته یا تلفظ شود، باید امام هادی نیز عقیم می‌بود و از نعمت فرزند محروم تلقی میشد. 5. از سوی دیگر عسکر لفظی عربی است و اصولا در زبان عربی حرف گاف وجود ندارد. پس آنچه صحیح است، عسکری (با کاف) است، نه عسگری (با گاف). 6. در به وجود آمدن شایعه عقیم بودن حضرت، عوامل مختلفی چون خلفای عباسی، جعفر کذاب و فردی به نام زبیری تاثیری به‌سزا داشتند. 7. شایسته است با بازنشر این مطلب در ترویج کلمه صحیح عسکری به جای عسگری کوشش نماییم. ‌@DastaneRastan