#پندانـــــــهـــ
💠 از علامۀ طباطبائی(ره) پرسیدند نصیحتی بفرمایید. علاّمه طباطبائی (ره) فرمود:
▪️فرشِ هر مجلس نشوید. هرکه هر صحبتی کرد ، گوشهاش را نگیرید ادامه بدهید. با رفیقی که مثل خودتان است ، رفیق بشوید.
▪️ غذاتان متوسط باشد. صحبتتان متوسط ، نه آنقدر که لال بشوید. رفاقتتان متوسّط.
▪️ ذکر خدا بکنید تا توجّه مخصوصی به شما بکند.
📚 اقیانوس علم و معرفت، ص259
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
❤️توصیه به خواندن زیارت عاشورا
🔸در زمان مرحوم میرزا محمد تقی شیرازی
در سامرا بیماری خطرناکی به اسم وبا آمد که خیلی ها را کشت
شیعیان آن زمان وقتی پناه بردند به علماء وقت شیعه
دستور داده شده که همه شیعیان 10 روز "زیارت عاشورا" بخوانند و هدیه کنند به حضرت نرجس خاتون تا خداوند خطر وبا را ازشون برطرف بفرماید شیعیان عمل کردند و نجات پیدا کردند
سنی ها هم وقتی علت نجات شیعیان را فهمیدند
عمل کردند و نجات پیدا کردند
الان هم توصیه میگردد که به این دستور عمل نمائید و تا حد امکان نشر دهید تا همه عزیزان هم وطن در کنار توصیه های دکتران و اطباء به قرائت زیارت عاشورا و هدیه دادن به حضرت نرجس خاتون عمل نمائید تا رفع خطر گردد
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬داستان تکان دهنده دختری که زشت بود
وشب عروسی به امام حسین(ع) متوسل شد
بسیار شنیدیی👌
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#حتمابخون
🌷11 نفري كه به بهشت نميروند🔥🔥🔥
1.كساني هستندكه درحالي از قبر بلند ميشوند كه فاقددست و پا هستند
اين افرادكساني هستندكه همسايگان خود را اذيت ميكنند.
2.كساني هستند كه در نماز غفلت وسستي ميكردند و در حالي از قبرخارج ميشوند كه صورتي همانندخوك دارند.
3.كساني كه زكات اموال خويش را نمي پردازند درحالي از قبر خارج ميشوند كه شكم آنهامانند كوهان شتر و پر از مار و كژدم مي باشد.
4.كساني هستند كه مال را بر عهد و پيمان الهي ترجيح دادند درحالي ازقبرخارج ميشوندكه از دهانشان خون جاري است.
(پناه بر خدا)
5.كساني هستند كه در خفا و پنهاني گناه مي كردند و از خداوند كه در هر حال، ناظر، بينا و شنوا است نمي ترسيدند.
ودرحالي از قبر خارج ميشوند كه جسم وتن آنها بادكرده و پوسيده است سبحان الله
6.كساني هستندكه شهادت دروغ مي دادند درحالي از قبر خارج خواهند شد كه گردنشان قطع شده است
7.كساني هستند كه كتمان شهادت مي كنند و عمدا" گواهي نمي دهند در حالي از قبر خارج ميشوند كه ازدهانشان خون وچرك جاري است
8.گروه زناكاراني هستندكه بدون توبه وفات كردند در حالي ازقبرخارج خواهند شد كه كور هستند.
9.كساني هستندكه مال يتيمان را به ناحق خورده اند درحالي از قبرخارج ميشوند كه چهره هايشان سياه وچشمها و شكمشان پراز آتش است.
10.كساني هستندكه نافرمانی پدر و مادر را ميكنند درحالي از قبر خارج خواهند شد كه جسمشان گرفتاربيمارى برص وجذام شده است.
11.كساني هستند كه شراب مينوشند در حالي از قبر خارج ميشوند كه نابينا هستند و دندانهاي آنها مثل شاخ فيل و لبهاي آنها بر سينه هايشان آويزان و زبان آنها بر قسمت رانها آويزان است وازشكم آنهاكثافت بيرون مي آيد
الله اكبر سبحان الله
12.حضرت رسول اكرم مي فرمايد:
گروه دوازدهم هم در حالي خارج ميشوند كه چهره آنها مانند شب چهارده نوراني و از پل صراط مانند برق مى گذرند
اينهاهمان گروهي هستند كه به نماز اهتمام مي ورزيدند و عمل نيك انجام ميدادند
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نه #پلاڪ شناسایـے دارم..
نه #رمـز شب را مےدانم..
نه #راه برگشت رامےشناسم
آواره میان #گناهـان ماندهام
#شهـدا اگر به دادم نرسید
ازدست رفتہام...
#ومنـمگناهکارۍکہجـزشماڪسےراندارد
#شهدا_شرمنده_ایم😔✋
#شهدا_دلم_گرفته
#شهادت
#ایثار
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
مرحوم عباس مرندی ( داستان جالبی هست از دستش ندین ) ...
آيت الله احدی از اساتيد حوزه علميه قم و صاحب تفسیر فروغ می گوید:
حدود بیست سال است که در شهر بابل به مدّت ده روز، بعد از نماز صبح، جلسه داریم. يک بار وقتی از منبر پايين آمدم، دیدم آقایی که همیشه جلوی منبر می نشست و اهل اشک و ناله بود، آمد و گفت: حاج آقا يک وقتی به من می دهی!؟
گفتم: اتفاقاً خیلی دلم می خواهد با هم حرف بزنيم. شما چند سال است پای منبر من می آيي، امّا خیلی آرام و ساکت هستيد.
آن روز ايشان به منزل ما که در روستایی در بابل است آمد. بعد از کمی صحبتهای اوليّه، شروع کرد به گفتن:
حاج آقا! من جوانی لات بودم توی این شهر، همه گونه اشتباه از من سر می زد. تا اینکه انقلاب پيروز شد. یک بار اهالی محل داشتند با مینی بوس به جماران خدمت امام می رفتند. به من گفتند تو هم بيا.
با خودم گفتم: بابا، ما و اين همه معصيت!…امّا باشد، من اين سيّد را دوست دارم.
به هر حال ما هم آمدیم جماران. امّا امام آن روز ملاقات نداشت. مردم پشت در آنقدر شعار دادند که حاج احمد آقا آمد وگفت: شما صبر کنید، ساعت ده و سی دقیقه به بعد، بیایید دست امام را ببوسید و بروید.
ما هم به صف برای دستبوسی امام ایستادیم. همه دست امام را بوسیدند و رفتند. نوبت به من رسید. تا آمدم دست امام را ببوسم، ایشان دستشان را کشيدند!!!
خیلی حالم گرفته شد، امام هم این موضوع را فهمید.
توو همان حال و هوای لوطی گری و لاتی با خودم گفتم: بابا مرد حسابی، برای همه داشتی، امّا برای من دست کشیدی!؟ خب اگر می دانستم نمی آمدم.
آمدم از در بروم بیرون که محافظ امام دوید و آمد و گفت: آقای فلانی! شما بیرون نرو!
با خودم گفتم: نکند می خواهند من را بازداشت کنند!؟
گفتم: من کاری نکردم!
مجدداً محافظ امام گفت: به شما می گویم نرو! امام با شما کار دارند!
منتظر ماندیم تا همه رفتند. من رفتم داخل اتاق، دیدم امام و حاج احمد آقا نشسته اند. امام با اشاره به حاج احمد آقا فرمود: برو بیرون!
بعد امام دستم را گرفت و فرمود: ناراحت شدی!؟
گفتم: بله. آقا این ها همشهری های من بودند. همه دست شما را بوسیدند، امّا من…!!!
امام با حالتی خیر خواهانه فرمود: پسرم چرا نماز نمی خوانی!؟ چرا گناه می کنی!؟ خدا چه بدی به تو کرده!؟
تعجّب کردم. گفتم: حاج آقا! شما از کجا می دانید!؟
امام فرمودند: شما هم به دین خودت عمل کن، به این مقام می رسی.
بعد انگشترشان را در آوردند و گفتند: این انگشتر مال شما.
حضرت امام ادامه داد: تو خوب می شوی! خوب می شوی! با دختر یک آیت الله ازدواج می کنی، امّا بچّه دار نمی شوی، بعدها راه کربلا باز می شود.
در سفر اوّل کربلا نه، در سفر دوّم، پايين پای حضرت عبّاس(سلام الله عليه) ایست قلبی می کنی و از دنیا می روی و تو را کنار قبر حضرت عبّاس(سلام الله عليه) دفن می کنند. ولی این مطلب را به کسی نگو!
حاج آقای احدی! همه مطالب امام تا اینجا درست بود. من داماد یکی از آیات عظام شدم. بچّه دار هم نشدم. سفر اوّل کربلا رفتم. حالا عازم دومين سفر کربلا هستم.
آيت الله احدی ادامه داد: ایشان رفت کربلا و ما منتظر بودیم. کاروان برگشت. امّا دوست ما همراه کاروان نبود!
اهل کاروان گفتند: درست کنار قبر حضرت عبّاس(سلام الله عليه)، در حال خواندن زیارتنامه، ایست قلبی کرد و از دنیا رفت.
آمدند او را برای دفن از حرم بیرون ببرند، خدّام حرم حضرت عبّاس(سلام الله عليه) آمدند و گفتند: کجا!؟ حضرت عبّاس(سلام الله عليه) در عالم خواب به ما پيغام داده که این مرد با این مشخّصات را پایین پای من دفن کنید!
الان جلوی کفشداری حضرت عبّاس(سلام الله عليه)، قسمت پایین پای حضرت، سنگی است که روی آن نوشته: مرحوم عبّاس مرندی.
آیت الله احدی ادامه داد: من کل مطلب را روی نوار ضبط کردم، و بعدها این نوار، به نشر آثار امام فرستاده شد.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠 سختترین ساعت برای انسان
🔻امام سجاد علیهالسلام
🔹 أشدّ ساعات ابن آدم ثلاث ساعات: الساعة الّتي يعاين فيها ملك الموت و الساعة الّتي يقوم فيها من قبره، و الساعة الّتي يقف فيها بين يدى اللّه تبارك و تعالى فامّا الى الجنّة و إمّا على النار.
🔸سختترین ساعت برای هر انسانی سه ساعت است:
◽️زمانیکه فرشته مرگ را میبیند
◽️زمانیکه از قبرش برانگیخته میشود
◽️زمانیکه در برابر خدای متعال میایستد که یا به بهشت میرود یا جهنم.
📚خصال شیخ صدوق، ص۱۱۹
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌤🌴🌤🌴🌤🌴🌤
🌻گـران قیمت ترین چیـز در دنـیا
#عـمر است
🌻از کـسانیکه روزهـای #ارزشـمند
و زیـبای عـمرت را از #بیـن میبرنـد دوری کـن🚫
👈و به #شـهدا نـزدیک شـو...😍
#شهید_عارف_کایدخورده🕊
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
مرحوم عباس مرندی ( داستان جالبی هست از دستش ندین ) ...
آيت الله احدی از اساتيد حوزه علميه قم و صاحب تفسیر فروغ می گوید:
حدود بیست سال است که در شهر بابل به مدّت ده روز، بعد از نماز صبح، جلسه داریم. يک بار وقتی از منبر پايين آمدم، دیدم آقایی که همیشه جلوی منبر می نشست و اهل اشک و ناله بود، آمد و گفت: حاج آقا يک وقتی به من می دهی!؟
گفتم: اتفاقاً خیلی دلم می خواهد با هم حرف بزنيم. شما چند سال است پای منبر من می آيي، امّا خیلی آرام و ساکت هستيد.
آن روز ايشان به منزل ما که در روستایی در بابل است آمد. بعد از کمی صحبتهای اوليّه، شروع کرد به گفتن:
حاج آقا! من جوانی لات بودم توی این شهر، همه گونه اشتباه از من سر می زد. تا اینکه انقلاب پيروز شد. یک بار اهالی محل داشتند با مینی بوس به جماران خدمت امام می رفتند. به من گفتند تو هم بيا.
با خودم گفتم: بابا، ما و اين همه معصيت!…امّا باشد، من اين سيّد را دوست دارم.
به هر حال ما هم آمدیم جماران. امّا امام آن روز ملاقات نداشت. مردم پشت در آنقدر شعار دادند که حاج احمد آقا آمد وگفت: شما صبر کنید، ساعت ده و سی دقیقه به بعد، بیایید دست امام را ببوسید و بروید.
ما هم به صف برای دستبوسی امام ایستادیم. همه دست امام را بوسیدند و رفتند. نوبت به من رسید. تا آمدم دست امام را ببوسم، ایشان دستشان را کشيدند!!!
خیلی حالم گرفته شد، امام هم این موضوع را فهمید.
توو همان حال و هوای لوطی گری و لاتی با خودم گفتم: بابا مرد حسابی، برای همه داشتی، امّا برای من دست کشیدی!؟ خب اگر می دانستم نمی آمدم.
آمدم از در بروم بیرون که محافظ امام دوید و آمد و گفت: آقای فلانی! شما بیرون نرو!
با خودم گفتم: نکند می خواهند من را بازداشت کنند!؟
گفتم: من کاری نکردم!
مجدداً محافظ امام گفت: به شما می گویم نرو! امام با شما کار دارند!
منتظر ماندیم تا همه رفتند. من رفتم داخل اتاق، دیدم امام و حاج احمد آقا نشسته اند. امام با اشاره به حاج احمد آقا فرمود: برو بیرون!
بعد امام دستم را گرفت و فرمود: ناراحت شدی!؟
گفتم: بله. آقا این ها همشهری های من بودند. همه دست شما را بوسیدند، امّا من…!!!
امام با حالتی خیر خواهانه فرمود: پسرم چرا نماز نمی خوانی!؟ چرا گناه می کنی!؟ خدا چه بدی به تو کرده!؟
تعجّب کردم. گفتم: حاج آقا! شما از کجا می دانید!؟
امام فرمودند: شما هم به دین خودت عمل کن، به این مقام می رسی.
بعد انگشترشان را در آوردند و گفتند: این انگشتر مال شما.
حضرت امام ادامه داد: تو خوب می شوی! خوب می شوی! با دختر یک آیت الله ازدواج می کنی، امّا بچّه دار نمی شوی، بعدها راه کربلا باز می شود.
در سفر اوّل کربلا نه، در سفر دوّم، پايين پای حضرت عبّاس(سلام الله عليه) ایست قلبی می کنی و از دنیا می روی و تو را کنار قبر حضرت عبّاس(سلام الله عليه) دفن می کنند. ولی این مطلب را به کسی نگو!
حاج آقای احدی! همه مطالب امام تا اینجا درست بود. من داماد یکی از آیات عظام شدم. بچّه دار هم نشدم. سفر اوّل کربلا رفتم. حالا عازم دومين سفر کربلا هستم.
آيت الله احدی ادامه داد: ایشان رفت کربلا و ما منتظر بودیم. کاروان برگشت. امّا دوست ما همراه کاروان نبود!
اهل کاروان گفتند: درست کنار قبر حضرت عبّاس(سلام الله عليه)، در حال خواندن زیارتنامه، ایست قلبی کرد و از دنیا رفت.
آمدند او را برای دفن از حرم بیرون ببرند، خدّام حرم حضرت عبّاس(سلام الله عليه) آمدند و گفتند: کجا!؟ حضرت عبّاس(سلام الله عليه) در عالم خواب به ما پيغام داده که این مرد با این مشخّصات را پایین پای من دفن کنید!
الان جلوی کفشداری حضرت عبّاس(سلام الله عليه)، قسمت پایین پای حضرت، سنگی است که روی آن نوشته: مرحوم عبّاس مرندی.
آیت الله احدی ادامه داد: من کل مطلب را روی نوار ضبط کردم، و بعدها این نوار، به نشر آثار امام فرستاده شد.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🧿چشم زخم
✍امام رضا علیه السلام: چشم زخم حقیقت دارد و اگر چشم زخمی به تو رسید، دستت را مقابل صورتت بالا ببر و سوره حمد، توحید و معوذتین ( سوره های ناس و فلق ) را بخوان و روی پیشانی خود مسح کن؛ همانا نافع است به اذن خدای متعال.
📚 مکارم الاخلاق، ص ۴۱۳
مواظب باشیم خودمان یا دیگران را چشم نزنیم. اگر از چیزی تعجب کردیم، چه در خودمان، چه در دیگران، سه مرتبه این ذکر را بگوییم:
💠 ماشاءالله لا قوة إلا بالله العلي العظيم.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨✨✨✨✨✨✨
خدایا!
از بد کردن آدمهایت؛
شکایت داشتم به درگاهت؛
اما شکایتم را پس میگیرم …
من نفهمیدم!
فراموش کرده بودم که بدی
را خلق کردی تا هر زمان که دلم گرفت از آدمهایت، نگاهم به تو باشد …
گاهی فراموش میکنم؛
که وقتی کسی کنار من نیست،
معنایش این نیست که تنهایم …..
معنایش این است که همه را کنار زدی
تا خودم باشم و خودت..
با تو تنهایی معنا ندارد!
مانده ام تو را نداشتم چه میکردم
دوستت دارم، خدای خوب من …
+شهیدچمران
#خداےمن
#شرح_دل
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻توسل به علمدار کربلا
🍃چون خواستى از ((حضرت ابوالفضل (ع ))) حاجت بخواهى ، این چنین بگو: ((یا اباالغوث ادرکنى )) اى آقا پناهم بده .
.
🍃💕((عباس )) در حروف ابجد مطابق با عدد 133 است . به تجربه رسیده که اگر کسى براى برآورده شدن حاجت و رفع گرفتارى ، بعد از نماز روز جمعه ، 133 مرتبه رجاءً بگوید:
🤲یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِکْشِفْ لى کَرْبى بِحَقِ اَخْیکَ الْحُسَیْنِ (ع) حاجت او برآورده و گرفتارى برطرف مى شود.
📗( لاله هاى رنگارنگ ، ص114 )
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨✨✨✨✨✨✨
🔥شیطان و جهنمیان درقیامت🔥
🌿انسان معمولا دوست دارد هر کار خلافی را که کرد به گردن دیگری بیندازد، در جهنم هم اهل جهنم تقصیر را به گردن شیطان می اندازند و می گویند:
💥 این شیطان بود که ما را اغوا کرد و الا ما به دستورات خداوند عمل می کردیم و رستگار می شدیم.
اما شیطان زیر بار نمی رود و تقصیر را به گردن خود آنان می اندازد، قرآن چنین نقل می کند:
🌸« و قال الشیطان لما قضی الامر ان الله وعدکم وعد الحق و وعدتکم فاخلقتکم و ما کان لی علیکم من سلطان الا ان دعوتکم فاستجبتم لی فلا تلومونی و لوموا انفسکم و ما انا بمصرخکم و ما انتم بمصرخی انی کفرت بما اشرکتمون من قبل ان الظالمین لهم عذاب الیم» 🌸
🌷وقتی اهل بهشت وارد بهشت شدند و اهل جهنم وارد جهنم گردیدند اهل آتش، شیطان را ملامت می کنند،
🍃(( شیطان🔥 در جوابشان می گوید: خداوند به شما وعده حق داد از بهشت و جهنم و ثواب و عقاب، و با فرستادن کتاب و پیامبران و امامان، حجت را بر شما تمام کرد؛ اما من به شما وعده های دورغین دادم و با وسوسه هایم شما را از عذاب ایمن کردم بدون اینکه حجت و دلیلی بیاورم و بدون اینکه شما را مجبور به عمل خلاف کنم، بلکه تنها شما را بر خلاف دستورات الهی فراخواندم و شما دستورات و انذارها و حجت و برهان خدا و رسولان او را رها کردید و به خواسته من لبیک گفتید؛ پس مرا ملامت نکنید و خودتان را ملامت کنید. نه من الآن فریاد رس شما هستم نه شما فریاد رس من، و من به آنچه که شما شرک ورزیدید و مرا شریک خدا قرار دادید و به حرف من گوش کردید بیزارم.🍃
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸كُلُّ نَفْسٍ ذَآئِقَةُ الْمَوْتِ ۖ ثُمَّ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ🌸
🌿هر جانداری چشنده مرگ خواهد بود، سپس به سوی ما بازگردانده میشوید، 🌿
🍃(سوره مبارکه عنكبوت - آیه57)🍃
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸عظمت آفرینش🌸
💥صحنه ای شگفت انگیز توسط یک عکاس در مناطق جنگلی جاکارتا پایتخت اندونزی گرفته شده است که ابتدا شکار و شکارچی را دشمن و سپس دوست صمیمی نشان می دهد. قورباغه سبز که قصد شکار یک موش سفید را داشت و زبان دراز خود را برای گرفتن آن آماده کرده بود ناگهان از این کار دست کشید.
👈 اما این پایان ماجرا نبود. پس از اینکه قورباغه از خوردنش دست کشید موش سفید که بسیار ترسیده بود و چشمان خود را بسته و می لرزید با کشیدن دست روی سر قورباغه از اینکه او را نخورده تشکر کرد!
🐸 قورباغه ها معمولاموش ها را می خورند اما مشخص نیست که چرا این شکارچی گرسنه تصمیم خود را عوض کرده است. عکاس این صحنه می گوید این لحظه بی نظیر است. نشان می دهد که چگونه هرکسی می تواند دوست باشد حتی افرادی که ممکن است از آنها متنفر بود.
👌نکته:خداوند حتی به وسیله حیواناتش به بنده هاش نشون میده که در اوج دشمنی وبد بودن هم میشه خوب بود و به زیبایی زندگی کرد.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥تلنگر💥
❌نه الان
نه هیچ وقت
در اولین نگاه قضاوت نکن....
این چشم آدمیزاده که به این سادگی کلاه سرش میره
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💥چه کسانی برخداوندحقی دارند!?💥
🌹وقتی خداوند متعال در قیامت اعلام می کند:
هر کسی که بر گردن من حق دارد، بلند شود.
❗️همه تعجب می کنند.
❤️از سوی خدا خطاب می آید:
👈 هر کسی هنگام نزاع از خود بخشش نشان داده، تا مسأله اصلاح شود، بر گردن من حقی دارد.
🌸قرآن می فرماید: «فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمينَ(شوری 40)» خدا می فرماید: "اجرت بر من است"
🌿 انسان باید خیلی کوچک باشد، که این مدال و این جایگاه را رها کرده و بگوید: نه ،من نمی بخشم ،من می خواهم دلم را خنک کنم!!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸 داستانی قابل تامل 🌸
☀️روزی پادشاهی همراه با درباريانش برای شكار به جنگل رفتند.هوا خيلی گرم بود و تشنگی داشت پادشاه و يارانش را از پا در می آورد.
☄ بعد از ساعتها جستجو جويبار كوچكی ديدند. پادشاه شاهين شكاريش را به زمين گذاشت، و جام طلایی را در جويبار زد و خواست آب بنوشد، اما شاهين به جام زد و آب بر روی زمين ريخت.
🌱برای بار دوم هم همين اتفاق افتاد، پادشاه خيلی عصبانی شد و فكر كرد ، اگر جلوی شاهين را نگيرم ، درباريان خواهند گفت: پادشاه جهانگشا نمی تواند از پس یک شاهين برآيد ؛ پس اين بار با شمشير به شاهين ضربه ای زد.
⚡️پس از مرگ شاهين پادشاه مسير آب را دنبال كرد و ديد كه ماری بسيار سمی در آب مرده و آب مسموم است.
💥او از كشتن شاهين بسيار متاثر گشت.
مجسمه ای طلایی از شاهين ساخت.
👈بر یکی از بالهايش نوشتند :
🌿«یک دوست هميشه دوست شماست حتی اگر كارهايش شما را برنجاند.»
🌿روی بال ديگرش نوشتند :
«هر عملی كه از روی خشم باشد محكوم به شكست است.»
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•