eitaa logo
داستان راستان🇵🇸
27.5هزار دنبال‌کننده
35.1هزار عکس
29.2هزار ویدیو
332 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تو این دنیا من تو رو دارم (حسین جان).... ◾️برای دوستان‌تان ارسال كنيد •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️چرا زیارت امام حسین (ع) با حج پیامبر ص سنجیده می شود؟ 👌 سخنرانی بسیار شنیدنی 🎙 حجت الاسلام عالی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
حکایت عبدالله دیوونه اسمش عبدالله بود . . تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه همه میشناختنش! مشکل ذهنی داشت خانمش هم مثل خودش بود ... وضع مالی درست و حسابی نداشت زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد تو شهر این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود نمیدونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد . . یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت نمیتونست درست صحبت کنه به زبون خودش میگفت . . . حسین حسین خونه ما مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن گفتن آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط . . !' عبدالله دیوونه ناراحت شد به پهنای صورت اشک میریخت میگفت آقا ؛ حسین حسین خونه ما. خونه ما بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن حسین حسین خونه عبدالله باشه . . اومد خونه به خانمش گفت ، خانمش عصبانی شد گفت عبدالله تو پول یه چایی نداری خونه هم که اجاره ست ... !! چجوری حسین حسین خونه ما باشه کتکش زد . . گفت عبدالله من نمیدونم تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری . . واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه عبدالله قبول کرد معروف بود تو شهر ، کسی کار بهش نمیداد هرجا میرفت قبول نمیکردن که هی میگفت آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه. . روز اول گذشت ، روز دوم گذشت ... تا روز آخر خانمش گفت عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم . . عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد میگفت حسین حسین خونه ما رفت ؛ از شهر خارج شد بیرون از شهر یه آقایی رو دید آقا سلام کرد گفت عبدالله کجا ؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه ؟! عبدالله دیوونه گریش گرفت تعریف کرد برا اون آقا که چی شد و . . . آقا بهش گفت برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده ، بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا به هرکی میرسید میخندید میگفت حسین حسین خونه ما . . خونه ما رسید به مغازه حاج اکبر گفت یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده ! حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت گریش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید عبدالله ... !!! امانتی یابن الحسن رو داد بهش رفت تو بازار فروخت با پولش میشد خرج 100 تا حسین حسین دیگه رو هم داد . . با خنده دوید سمت خونه نمیدونم گریه میکرد ، میخندید میگفت حسین حسین خونه ما رسید به خونه شب شده بود . . دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت چه هیئتی شد اون شب آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد عبدالله خودش که متوجه نشد ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود ، خیلی خوب صحبت میکرد آخه امام زمان ارواحنافداه رو دیده بود میخواهم بگویم یا امام حسین علیه السلام تو حواست به عبدالله بود حواست بود خرج هیئتت رو نداره اینجوری هواشو داشتی آقا حتما حواست هست نوکرات دلشون برات تنگه ... *میشه یه شب حسین حسین بین الحرمین باشه؟! یا امام حسین علیه السلام خیلی ها دلشون میخواد بیان کربلا اما......ندارند خودت مثل عبدالله دیوونه براشون درست کن...بحق مادرت . هر کس خوند ودلش شکست برای فرج امام زمان عج الله تعالی فرجه الشّریف دعا کند وثوابش رو هدیه کند نثار اموات همه مومنین 🌸اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🌸 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
☝️ هرگاه خُـღــداوند تو را به لبهء پرتگاه هدایت کرد به او اعتماد کن، چون یا تو را از پشت می گیرد، یا به تو، پرواز کردن را می آموزد. خدایا کمکم کنــــــــــ【♥️】°° •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
CQACAgQAAx0CVc35HwACvY1krvtB_CfwMM32BzsxlTQwDFMPEgACgCUDAAFeJ-ULTeQyqChZqGsvBA.mp3
953.2K
🌹ترجمه گویای کوتاهی از قرآن •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💥تلنگر💥 👈به درختان جنگل گفتم: چرا شما با این عظمت از تکه آهنی بنام تبر میترسید؟ گفتند: رنج ما از تبر نیست، از دسته ی آنست که از جنس خودمان است. 😔بیائیدنزاریم آدمهای دور برمون ،هم جنسهای خودمون اینقد غریب باشن،بیاید ودرهر مشکلی دست همدیگرو بگیریم نه اینکه تبری باشیم بر اندام هم.... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
👌اندکی تفکر 🌱از هركس بپرسى از چى ؟ سريع ميگه ! ❌همگى از دروغ متنفريم منتها از دروغ طرف مقابل❗️ دروغ خودمون كه هیچ😒❗️😑 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
〽️ نه ضرر کردن و نه ضرر رساندن ✿ سمرة پسر جندب درخت خرمایی در باغ مردی از انصار داشت. او گاهی به درخت خود سر می زد، بدون اجازه و اعلام این کار را انجام می داد. و ضمناً چشم چرانی هم می کرد! ✿ روزی مرد انصار گفت: سمره! تو مرتب، ناگهانی وارد منزل می شوی که خوشایند ما نیست هرگاه قصد ورود داشتید، اجازه بگیرید و بدون اعلام وارد نشوید. سمره حرف او را نپذیرفت و گفت: راه از آن من است و حق دارم بدون اجازه وارد شوم! ◇ ناچار مرد انصاری به رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم شکایت کرد و گفت: این مرد بدون اطلاع داخل می شود و خانواده ام از چشم چرانی محفوظ نیستند بفرمایید بدون اعلام وارد نشود. ◇ حضرت دستور داد سمره را آوردند و به او فرمود: فلانی از تو شکایت دارد و می گوید: تو بدون اطلاع از خانه او عبور می کنی و قهراً خانواده او نمی توانند به خوبی خود را از نامحرم حفظ کنند. بعد از این اجازه بگیر و بدون اطلاع وارد نشو! ◇ سمره فرمایش پیغمبر را نیز قبول نکرد. پیامبر فرمود: پس درخت را بفروش! سمره حاضر نشد. حضرت قیمت را به چند برابر بالا برد، باز هم راضی نشد. همین طور قیمت را بالا می برد سمره حاضر نمی شد تا این که فرمود: اگر از این درخت دست برداری درختی به تو داده می شود. ◇ سمره باز هم تسلیم نشد و اصرار داشت که نه از درخت خودم دست بر می دارم و نه حاضرم هنگام ورود به باغ اجازه بگیرم. ❗️ در این وقت پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: تو آدم زیان رسان و سختگیری هستی و در دین اسلام نه زیان دیدن مورد قبول است و نه زیان رساندن. ❗️ سپس رو کرد به مرد انصاری فرمود: برو درخت خرما را بکن و جلوی سمره بینداز! آنان رفتند و این کار را کردند در این موقع، حضرت به سمره فرمود: حالا برو درختت را، هر کجا خواستی بکار. 📚 بحار ، ج22 ، ص135 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 یک امتحان بی سر و صدا! ❗️ برای کم نگذاریم ... 🎙 استادپناهیان •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍امام صادق علیه السلام در توصیف یاران حضرت مهدی عجل الله فرجه فرمود: رِجَالٌ كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ ِ لَا يَشُوبُهَا شَكٌّ فِي ذَاتِ اللَّهِ أَشَدُّ مِنَ الْحَجَر ... كَأَنَّ قُلُوبَهُمُ الْقَنَادِيلُ. آنها کسانی هستند که دل هایشان مثل پاره های آهن، محکم است. ذره ای شک درباره خدا به دل هایشان راه ندارد. از سنگ، سرسختتر و استوارترند... انگار دلهایشان مشعلی از نور است. 📚بحارالانوار، ج52، ص307. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍آیت الله حاج آقامحمدجواد فاضل لنکرانی: تکبر را کنار بگذاریم، مردم وقتی می‌بینند یک روحانی در رفتارش تکبر دارد و منتظر است که دیگران به او سلام کنند، توقع دارد وقتی جایی وارد می‌شود، همه برایش صلوات بفرستند، مردم از او پذیرایی‌های خاص کنند! مردم اگر ببینند یک روحانی تکبر دارد از او بيزار می‌شوند. اگر دیدند یک روحانی هم اهل تملّق است، از او هم بيزار می‌شوند، توقع دارند که واقعاً آن صفایی که اسلام از یک روحانی خواسته، در وجودش متجلّی باشد. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
....❗️ 🖇 زنی در مورد همسایه اش شایعات زیادی ساخت و شروع به پراکندن آن کرد. بعد از مدت کمی همه اطرافیان آن همسایه از آن شایعات باخبر شدند. شخصی که برایش شایعه ساخته بود به شدت از این کار صدمه دید و دچار مشکلات زیادی شد. بعدها وقتی که آن زن متوجه شد که آن شایعاتی که ساخته همه دروغ بوده و وضعیت همسایه اش را دید از کار خود پشیمان شد و... ✿ سراغ مرد حکیمی رفت تا از او کمک بگیرد بلکه بتواند این کار خود را جبران کند.حکیم به او گفت: «به بازار برو و یک مرغ بخر آن را بکش و پرهایش را در مسیر جاده ای نزدیک محل زندگی خود دانه به دانه پخش کن.» آن زن از این راه حل متعجب شد ولی این کار را کرد. فردای آن روز حکیم به او گفت: حالا برو و آن پرها را برای من بیاور. آن زن رفت ولی 4 تا پر بیشتر پیدا نکرد. ❗️ مرد حکیم در جواب تعجب زن گفت انداختن آن پرها ساده بود ولی جمع کردن آنها به همین سادگی نیست همانند آن شایعه هایی که ساختی که به سادگی انجام شد ولی جبران کامل آن غیر ممکن است. پس بهتر است از شایعه سازی دست برداری. 📚مجموعه شهرحکایات •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باشکوهترین محرم تاریخ زیر خیمه امام حسین«ع» را ببینید و لذت ببرید •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🕊🌹🕊 💬 کسی که راهش را از امام زمان ارواحنافداه جدا کرده و کاری به حضرت ندارد، مانند همان هایی است که امام‌ حسین‌ علیه‌السّلام را تنها گذاشتند، راهشان را جدا کردند و دنبال زندگی‌شان رفتند. 🔹اصل زندگی، هدف و سعادت ما، 🔹با امام زمان بودن است. 🔹«سَعِدَ مَنْ وَالَاكُمْ» 💢ما شیعه هستیم، 💢این اعتقادات ماست، باید عمل کنیم. 🔅استاد حاج آقا زعفری زاده 🌤ألـلَّـهُـمَ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌤 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
»اگر نعمتی به شما رسید، بگویید: الْـحَـمْـدُلِـلَّـه »زیرا خداوند متعال میفرماید: «اگر شکر گزاری کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود» (ابراهیم/7) »اگر مشکل مالی داشتید، بگویید: أَسْـتَـغْـفِـرُالـلـهَ »زیرا پیامبر نوح(علیه السلام) به قوم خودش فرمود:«از پروردگارتان آمرزش بطلبید، زیرا او بسیار بخشنده است، (اگر چنین کنید) الله از آسمان بارانهای پُر خیر و برکت را پیاپی می باراند و با اعطاء اموال و فرزندان شما را کمک می کند و یاری می دهد...» (نوح:10/12) »اگر گرفتاری داشتید، بگویید: لاَ حَــوْلَ وَلاَ قُــوَّهَ إِلاَّ بِـالـلَّـهِ »زیرا این کلمه، کلمه‌ای عظیم است که به معنی کمک و یاری خواستن صادقانه از خداوند متعال است و فقط زمانی تحقق می‌یابد که همه کمک و یاری خواستن راستین از خداوندمتعال صورت پذیرد. س.ص32 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🕊🌹🕊 📌 ؛ درامرازدواج‌ازپدرومادرش‌کمک‌بگیره👌 واینجاست‌که‌میفرمایند؛ 🌱|هرکس‌فرزندش،به‌سن‌ازدواج‌برسد وبتواندبرایش‌همسربرگزنیدوچنین‌نکند، اگرفرزندش‌گناه‌کند،گناهش‌برعهده‌اوست.(کنزالعمال.ج۱۶/ص۴۴۲) 🚨قابل‌توجه‌پدرومادران 💫 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💢✨هیچ وقت مانع رفتنش نشدم، بودم اما ته دلم راضی بودم به شهادتش، واقعا بود. 💢✨خودشم همیشه بهم میگفت اگه شما و مامان نباشید من هیچ وقت نمیشم. 💢✨وقتی که میرفت بهش گفتم من محمدامین هستم؛ اون خیلی کوچیکه اگه شهید بشی چی به سرش میاد! گفت: خانم نگران نباش، اگه روزی من نباشم سرپرستش میشه، کلی هم قوم و خویش پیدا میکنه 🌷 🌷 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
گاهی نباید ... ‍ ⬅️ گاهے نباید بہ هر قیمت رنگ جماعت شد... حتے اگر من تنھا محجبہ خیابانے ڪہ رد مےشوم هم باشم؛ بازهم دلخوشم بہ همین ڪہ رنگ تیره عشقِ مادر نشانِ قامتم باشد... بہ همین ڪہ در این زمان ڪہ نگاھ رابہ هرقیمت خریدارند، معرف من یادگار او باشد... گاهے شکل جماعت شدن قیمت زیادی دارد... پریشانے بسیار و دنیایے پر تلاطم بہ همراه دارد... و با این همہ مےخواهم ڪہ.. در دنیای رنگارنگ، تنها رنگ عشق تو در من باشد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
جدید ترین کلیپ های کنسرت لو رفت😱😂🔞 کلیپای سم ریوندی رسید🙈👇 https://eitaa.com/joinchat/3468296603C60de4ea082 یکمی داره ولی پر از خنده‌اس🥵🤣👆
🔴 تعرفه تبلیغ در کانال ما😍 👇 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab طرح شگفت انگیزش عالیه👌
💰علت گرانی در بیان علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام: 💠ای مالک! مردم زمانی تنگدست میگردند که همت والیان ، گردآوردن مال اندوزی بُوَد. و همانا ویرانی زمین به جهت تنگدستی کشاورزان است؛ و تنگدستی کشاورزان به جهت غارت اموال از طرف زمامداران است؛ چرا که به آینده حکومت‌شان، اعتقاد ندارند؛ و از تاریخ گذشتگان عبرت نمی‌گیرند. 📚نهج البلاغه نامه ٥٣ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ خداست كه هيچ معبود بحقى جز او نيست و زنده پاينده است 📗سوره آل عمران آیه ۲ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
〽️ فاطمه(س) در صحرای محشر 📎 جابربن عبدالله انصاری (صحابه ارزشمند پیامبر) می گوید: به امام باقر علیه السلام گفتم: فدایت شوم! تقاضا می کنم حدیثی در مورد عظمت مادرت فاطمه برایم بفرمایید که هر وقت آن را برای پیروان شما خاندان رسالت باز گفتم، شاد و خرسند شوند. 📎 امام باقر فرمود: پدرم از رسول خدا نقل کرد که پیامبر فرمود: وقتی که روز قیامت فرا می رسد برای پیغمبران الهی منبرهایی از نور نصب می شود که در میان آنها منبر من بلندترین منبرها خواهد بود. 📎 آنگاه خداوند مهربان می فرماید: ای پیامبر برگزیده ام! سخنرانی کن! و من آن روز چنان سخنرانی می کنم که هیچ کس حتی پیامبران و سفیران الهی نیز همانند آن را نشنیده باشند. سپس منبرهایی برای جانشینان پیغمبران نصب می شود و در میان آنها منبر جانشین من علی از همه منبرها بلندتر است آنگاه خداوند به او دستور می دهد سخنرانی کند و او سخنرانی می کند که هیچ کدام از جانشینان پیغمبران خدا مانند آن را نشنیده باشند. 🌴 پس از آن برای فرزندان پیامبران، منبرهایی از نور نصب می شود و برای دو فرزندم و دو گل باغ زندگی من حسن و حسین منبری می گذارند و از آنان در خواست می شود سخنرانی کنند و آن دو نور دیده ام سخنرانی خواهند کرد که هیچ یک از فرزندان پیغمبران نشنیده اند. 🌴 سپس فرشته وحی، جبرئیل امین ندا می دهد که فاطمه دختر گرامی پیامبر کجاست؟ آنگاه فاطمه پا می شود. از جانب خداوند ندا می رسد که ای اهل محشر! اکنون شکوه و بزرگواری از آن کیست؟ 🌴 پیامبر و امیرالمؤمنین و دو فرزند گرامی شان جواب می دهند از آن خدای بی همتا. خداوند می فرماید: ای اهل محشر! من عظمت و بزرگواری را بر پیامبر برگزیده ام محمد، و بندگان عزیزم علی، فاطمه، حسن و حسین قرار دادم. هان ای اهل محشر! سرها را به زیر آورید و چشمانتان را بر هم نهید! این فاطمه دخت پیامبر است که به سوی بهشت گام بر می دارد. ◇ سپس جبرئیل امین شتری از شترهای بهشت را که دو سوی آن از انواع زینتهای بهشتی آراسته و مهارش از لؤلؤ تازه و زین آن از مرجان است، می آورد، بانوی دو جهان بر آن شتر سوار می شود، آنگاه خداوند مهربان دستور می دهد یکصد هزار فرشته از سمت راست و یکصد هزار فرشته از سمت راست و یکصد هزار فرشته از سمت چپ فاطمه را همراهی کنند و یکصدهزار فرشته را مأمور می کند که آن بانو را بر روی بالهای خویش گرفته و با این شکوه و جلال او را به در بهشت برسانند. ◇ هنگامی که به در بهشت می رسد، به پشت سر خویش نگاه می کند، از جانب خداوند ندا می رسد: ای دختر پیامبر محبوب من چرا وارد بهشت نمی شوی؟جواب می دهد: خداوندا! دوست دارم در چنین روزی مقام و منزلت من به همگان روشن گردد. ندا می رسد: ای دختر حبیب من برگرد به سوی محشر نظاره کن! هر کس در سویدای قلب او مهر تو یکی از فرزندان معصوم تو است برگیر و او را وارد بهشت ساز. ◇ سپس امام باقر فرمود: هان ای جابر! به خدا سوگند! که مادرم فاطمه آن روز شیعیان و دوستان خود را از میان مردم جدا می کند، همانند پرنده ای که دانه های سالم را از میان دانه های فاسد بر می چیند.آنگاه پیروانش به همراه آن بانو به سوی بهشت روان می شوند. ❗️ وقتی که بر در بهشت می رسند بر دلهایشان الهام می گردد بایستند و آنها می ایستند. در این وقت از سوی پروردگار ندا می رسد: ای دوستان من! چرا ایستاده اید شما که مورد شفاعت فاطمه قرار گرفته اید. پاسخ می دهند: بار پروردگارا! دوست داریم در این چنین روزی ارزش بندگی و محبت اهل بیت رسالت را ببینم و مقام ما شناخته شود. ❗️ ندا می رسد: دوستان من به سوی صحرای محشر بنگرید! هر کس شماها را به خاطر محبتتان به فاطمه دوست می داشت و هر کس در راه محبت شما به فاطمه اطعام و احسان می کرد و آن کس که به خاطر شما به آن بانو، لباس می پوشانید و آب گوارا می داد و هر کس غیبت غیبت کننده را به خاطر داشتن محبت شما به فاطمه رد می کرد و از شما دفاع می نمود... دست همه آنان را بگیرید و به همراه خود داخل بهشت جاوید بسازید. 📚 بحار ، ج8 ، ص 51 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•