eitaa logo
داستان راستان🇵🇸
28.1هزار دنبال‌کننده
35.9هزار عکس
30.4هزار ویدیو
332 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ 🍃🌹در دومین عصر از سومین  ماه تابستان براتون  آرزو میڪنم🙏 هیچڪدام از آرزوهاتون آرزو  نماند عصرتون پر از آرزوهاے قشنگ ❤️ 🍃🌹عصر اولین پنجشنبه شهریور شما شیرین و دلچسب 🍰🌹🍃 ﹝@Jomlax
❣پروفایل منتخب روز❣ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💥زمین پر است از قبرهای جوانانی که میخواستند توبه کنند ولی اجل مهلتشان نداد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⚡️تلنگر⚡️ 🚕نشست توی تاکسی دید راننده نوار قرآن❤️ گذاشته... 👈گفت : آقا کسی مرده ☘راننده با لبخندگفت بله.. 🖤دل من و شما ....به کجا میرویم😔 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✿ حکیمی جعبه‌اى بزرگ پر از مواد غذایى و سکه و طلا را به خانه زنى با چندین بچه قد و نیم قد برد. ◇ زن خانه وقتى بسته‌هاى غذا و پول را دید شروع کرد به بدگویى از همسرش و گفت:شوهر من آهنگرى بود که از روى بى‌عقلى دست راست و نصف صورتش را در یک حادثه در کارگاه آهنگرى از دست داد و مدتى بعد از سوختگى علیل و از کار افتاده گوشه خانه افتاد تا درمان شود. ◇ وقتى هنوز مریض و بى‌حال بود چندین بار در مورد برگشت سر کارش با او صحبت کردم ولى به جاى اینکه دوباره سر کار آهنگرى برود مى‌گفت که دیگر با این بدنش چنین کارى از او ساخته نیست و تصمیم دارد سراغ کار دیگر برود. ◇ من هم که دیدم او دیگر به درد ما نمى‌خورد برادرانم را صدا زدم و با کمک آن‌ها او از خانه و دهکده بیرون انداختیم تا لااقل خرج اضافى او را تحمل نکنیم. 〽️ با رفتن او ، بقیه هم وقتى فهمیدن وضع ما خراب شده از ما فاصله گرفتند و امروز که شما این بسته‌هاى غذا و پول را برایمان آوردید ما به شدت به آنها نیاز داشتیم. اى کاش همه انسان‌ها مثل شما جوانمرد و اهل معرفت بودند! حکیم تبسمى کرد و گفت: حقیقتش من این بسته‌ها را نفرستادم. ◇ یک فروشنده دوره‌گرد امروز صبح به مدرسه ما آمد و از من خواست تا اینها را به شما بدهم و ببینم حالتان خوب هست یا نه!؟ همین! ❗️ حکیم این را گفت و از زن خداحافظى کرد تا برود. در آخرین لحظات ناگهان برگشت و ادامه داد: راستى یادم رفت بگویم که دست راست و نصف صورت این فروشنده دوره گردهم سوخته بود. 📚مجموعه شهرحکایات •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
CQACAgQAAx0CVc35HwACyCtk5oRimhs6xTfSvY8AAXpE9dhg_q4AAtMGAALzo8FQVw-e9BQDxJUwBA.mp3
17.35M
منو ببر كربلا.•° 🎙 حاج سيدمجيد بنى فاطمه •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ز تو ای زهر ممنونم که خود را کارگر کردی تو آخر بار من بستی و راهیی سفر کردی اگر آبی بر آن ریزند بنشانند آتش را چه آبی تو؟ که در جان من ایجاد شرر کردی نه امیدی به ماندن دارم و نی زندگی خواهم اثر از این دو دیگر نیست تا در من اثر کردی زمین را چاک دادی بس که مهلک بودی و کاری تو که این با زمین کردی چه کار با جگر کردی سراپای وجودم درد بود و کس به درمانم نمیکوشید ز تو شرمنده ام ای دل ز بس با صبر سر کردی جگر پاشیده شد از هم ولی غم از دلم بردی که عمری راحتم از خوردن خون جگر کردی به رخ گرد یتیمی و به سر خاک عزا طفلم چرا این جوجه را در کودکی بی‏بال و پر کردی دگر چشمم نمی‏افتد به روی قاتل زهرا پسر را کُشتی و دنبال مادر رهسپر کردی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
8.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اربعین یک مراسم ساده مذهبی نیست! 👤 استاد پناهیان ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
7.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهادت امام حسن مجتبی علیه‌السلام مگه یادم میره من موندم و کوچه غم‌ها مگه یادم میره دستی سیاه که میره بالا •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•