🌷یکی از اسمهای خدا "سلام" هست🌷
سلام اسم عجیب و غریب و لطیفیه، حلال مشکلاته.
هم معنای تسلیم میده.
هم به آدم آرامش میده.
سعی کنیم همیشه تو سلام پیش قدم بشیم
اونی که اول سلام می کنه یعنی:
"در مقابل دوستی نرمه"
سلام، ارتباط اجتماعی رو تقویت می کنه
برای همین خدا براش یه ارزش بسیار ویژه ای قایل شده.
خدا می خوادآدم ها با هم همکلام بشند.
کسی از ته دل به کسی سلام داد، دشمنی نمی کنه.
کینه ها رفته رفته تو دل آب میشه، ذوب میشه.
خدا از ماها محبت و صفا می خواد.
در سلام دادن خسیس نباشید
با ذکر"یا سلام" هم درون خودمون از تشویش و اضطراب خلاص میشه و هم به دیگران آرامش تقدیم می کنیم♥️
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
CQACAgQAAx0CVc35HwAC48Ble0EFNG_o_QABpE86dX0cyoFpd44AArAcAAJaGdlTg1ANZGIv5yYzBA.mp3
3.09M
🎤•|کربلایۍمجیدرضانژاد|•
🔊زمینه_زَهرالَببهغَذانمیزَنیروزبهروزداریمیشکَنی...💔😔•~
↓
#نفسمنرو
#صوت_الشهدا
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
6.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚡️صدای رعد،
جلوهی پروردگاریست که یادمان داده:
گاهی اتفاقات به ظاهر ناخوشایند، لازمهی رسیدن به آنچهاند که دوستش میداری!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔴سه بلا در سه هنگام
✅پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) میفرمایند:
1️⃣ هنگامی که مردم دسته جمعی گناه کنند خداوند بلایی فراگیر و همگانی بر ایشان نازل فرماید تا متنبه شوند و توبه کنند
2️⃣ هنگامی که امربه معروف و همچنین نهی از منکر فراموش و ترک شود خداوند آن قوم را خانه نشین میکند
3️⃣ و هنگامی که یاد خدا از دلهای بندگان بیرون رود، خداوند ترس از مرگ را بین آنها زیاد کند تا دیگر روی خوشی دنیا را نبینند
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍#فقیر_در_کنار_ثروتمند
یکی از مسلمانان ثروتمند با لباس تمیز، به محضر رسول خدا (ص) آمد و در کنار حضرت نشست، سپس فقیری ژنده پوش با لباس کهنه وارد شد و در کنار آن مرد ثروتمند قرار گرفت
مرد ثروتمند به یکباره لباس خود را جمع کرد
و خویش را به کناری کشید تا از فقیر فاصله بگیرد
پیامبر(ص) از این رفتار متکبرانه سخت ناراحت شدند و به او رو کرده و فرمودند:
آیا ترسیدی چیزی از فقر او به تو سرایت کند؟!
مرد ثروتمند گفت: خیر یا رسول الله
پیامبر(ص): آیا ترسیدی از ثروت تو چیزی به او برسد؟
ثروتمند: خیر یا رسول الله
پیامبر(ص): پس چرا از او فاصله گرفتی و خودت را کنار کشیدی؟!
ثروتمند: من همدمی (شیطان یا نفس اماره) دارم که فریبم میدهد و نمیگذارد واقعیت ها را ببینم و هر کار زشتی را زیبا جلوه می دهد و هر زیبایی را زشت نشان میدهد
این عمل زشت که از من سر زد یکی از فریب های اوست
من اعتراف می کنم که اشتباه کردم.
اکنون حاضرم برای جبران این رفتار ناپسندم نصف سرمایه خود را به رایگان به این فقیر مسلمان بدهم
پیامبر(ص) به مرد فقیر فرمودند: آیا چنین بخشش را می پذیری؟
فقیر: نه یا رسول الله !
ثروتمند: چرا؟
فقیر: زیرا می ترسم من نیز مانند تو متکبر و خودپسند شده و رفتارم مانند تو نادرست و دور از عقل و منطق گردد...
#بوستان_سعدی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌺
شک نکنیم ...
●❥
#ناگشودنی_ترین گره ها
به دست پروردگار مهربان
باز میشود...
◉
تنها توکل کنیم و #صبـــــــــــــــــر داشته باشیم...↑
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️آیا شانس و اقبال حقیقت داره ؟!!
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
🔸این مُلک خدایی دارد . . .
⁉️مگه میشه این عالم با این عظمت و بزرگی و هماهنگی و نظم ، ناظم و نظمدهنده نداشته باشه؟!؟
جایی هم که ناظم و مدیر داره ، اتفاقات بی علت و بی سبب نیست.
مسبب همه چیز خداست نه شانس و تصادف!
🔻خدا ربّ العالمینه ، یعنی داره عالمین رو ربوبیت میکنه ، داره لحظه به لحظه افاضه میکنه و هیچ چیز از ارادهاش خارج نیست
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌺🍂
در بنی اسرائیل زاهدی زندگی میکرد.
خداوند (توسط پیامبر آن عصر) به او ابلاغ کرد که سه دعای تو به اجابت خواهد رسید، آن زاهد بیهمت و نادان در این فکر فرو رفت که این دعاها را در کجا به کار برد، به همین سبب با همسرش مشورت کرد و او گفت: «سالهاست که در خدمت تو هستم و در سختی و آسایش با تو همراهی کردم، یکی از آن دعاها را در مورد من مصرف کن و از خدا بخواه مرا از زیباترین زنان بنیاسرائیل قرار دهد، تا تو از زیبایی من بهرهمند شوی»
زاهد پیشنهاد او را پذیرفت و دعا کرد او از زیباترین زنان شود، آوازه زیبایی همسرش به همه جا رسید و مردم از هر سو برای زیباترین زن آن زمان نامههای عاشقانه مینوشتند و آرزوی ازدواج با او در سر میپروراندند. کمکم زن زیبا مغرور شد و بنای ناسازگاری با شوهرش نهاد و سرانجام کار شوهرش خشمگین شد و از دعای دوم استفاده کرد و گفت: «خدایا از دست زنم، جانم به لب رسیده، او را مسخ گردان.» دعایش مستجاب شد و زن به صورت خرس درآمد وقتی که فرزندانش مادر خود را اینگونه دیدند به زاهد اعتراض کردند و هنگامی که این اعتراض ها شدت گرفت زاهد ناگزیر در دعای سوم از خدا خواست تا همسرش به صورت روزهای نخستین باز گرداند.
زن به صورت اول بازگشت به این ترتیب سه دعای مورد اجابت زاهد به هدر رفت و آن زاهد نادان بر اثر مشورت با زن نادانتر از خود سه گنجینه را که میتوانست به وسیله آن سعادت دنیا و آخرتش را تحصیل کند، باطل و نابود نمود.
«وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانْسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ (175)»، و خبر آن كس را كه آيات خود را به او داده بوديم براى آنان بخوان كه از آن عارى گشت آنگاه شيطان او را دنبال كرد و از گمراهان شد (175)
📙قصه های قرآن به قلم روان، محمد محمدی اشتهاردی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#اصحاب رَسّ
✨داستان این قوم در 2 سوره قرآن ذکر شده است.
🌳آنها درختی به نام شاه درخت را میپرستیدند این قوم در مشرق زمین زندگی میکردند ودارای 12 شهردر امتداد رودخانه ای بودند که رَسّ نامیده میشد.بزرگترین شهرشان اسفندار نام داشت که پادشاهی به نام ترکوذ بن غابور از نوادگان نمرود بر آن حکومت میکرد ودر خت اصلی صنوبر وچشمه اصلی در این شهر قرار داشت.آنها این درخت را که در تمامی شهرها بود به عنوان معبود عبادت میکردند،نوشیدن آب از آن چشمه را بر خود وحیوانات حرام کرده بودند وهر کس از آب آن میخورد به قتل میرساندند.
👈آنها در هر ماه از سال یک روز را بعنوان عید میدانستند ودر آنروز کنار یکی از درختان مذکور رفته وقربانی میکردند وآتش به پا میکردند.وقتی که دود غلیظ آتش به آسمان میرفت در برابر درخت به خاک می افتادند وگریه وزاری میکردند.شیطان😈 نیز در آن موقع به کمک آنها میرفت ودر شاخ وبرگ درخت حرکت ایجاد میکرد ودر این هنگام صدای کودکی به گوش میرسید که میگفت:بندگانم من از شما راضی هستم.!!
💥در این هنگام مردم خوشحال شده وشروع به شادی میکردند.ضمنا همجنس بازی وخلافهای دیگری نیز در میان زنان ومردانشان رایج بود.هنگامی که سرکشی اصحاب رس از حد گذشت خداوند ❤️پیامبری از نوادگان یهودابن یعقوب که نامش حنظله بود برای هدایت آنها مبعوث گرداند وبه راهنمائی آنها پرداخت اما زحمتش هیچ تاثیری نداشت.سرانجام با نفرین این مرد درختان صنوبرشان خشک شد.آنها قضیه را متوجه همین پیامبر دانستند وتصمیم به قتل او گرفتند.
آنها چاهی را کنده که انتهای آن تنگ بود وحنظله را درون چاه انداخته ودربش را بستند.حنظله در ته چاه ناله میکرد وآنها دربالای چاه با شنیدن صدای مناجات او میگفتند:امیدواریم خدایان ما ودر ختان صنوبر از ما راضی گردند وسبز شده وخشنودی خود را به ما نشان دهند.سرانجام حنظله در چاه به شهادت رسید.در این هنگام خداوند به جبرئیل وحی نمود که این قوم را ببین که حلم وبردباری من مغرورشان کرده وگمان کرده اند که با کشتن نماینده من از عذابم در امان خواهند بود.به عزتم سوگند از آنها انتقامی سخت خواهم گرفت تا باعث عبرت جهانیان گردد.
💫روز عید آنها فرا رسید همه آنها در کنار درخت صنوبر جمع شده بودند که ناگهان طوفان شدید وسرخ رنگی وزیدن گرفت وزمین تکانی خورد وزیر پایشان تبدیل به سنگی گداخته شد.از آسمان نیز صاعقه هایی از آتش بر آنها باردیدن گرفت وبدنهای آنها را به مس ذوب شده تبدیل نمود.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
خداوند (دو ملک) را مامور کرد تا شهری را سرنگون کنند.
چون به آنجا رسیدند مردی را دیدند که خدا را می خواند و تضرع می کند.
یکی از آن دو فرشته به دیگری گفت:
این دعا کننده را نمی بینی؟
گفت: چرا، ولکن امر خداست باید اجرا شود.
اولی گفت: نه، از خدا سوال کنم. و از حق مساءلت کرد که: در این شهر بنده ای ترا می خواند و تضرع می کند آیا عذاب را نازل کنیم؟
فرمود: امری که دادم انجام دهید، آن مرد هیچگاه برای امر من رنگش تغییر نکرده و از کارهای ناشایست مردم خشمگین نشده است.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•