eitaa logo
داستان راستان🇵🇸
28.2هزار دنبال‌کننده
34.5هزار عکس
28.5هزار ویدیو
325 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 امروز تنها منجی جهان فقط امام مهدی است 🌕 امام صادق علیه السلام فرمودند: تنها او (مهدی موعود عجل ﷲ فرجه) است كه گرفتارى شيعيان را بعد از سختى و بلاى طولانى و ناله و ترس فرج بخشد؛ خوشا به حال کسی که آن زمان را درک کند. عَنْ إِبْرَاهِيمَ اَلْكَرْخِيِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ... قَالَ يَا إِبْرَاهِيمُ هُوَ اَلْمُفَرِّجُ لِلْكَرْبِ عَنْ شِيعَتِهِ بَعْدَ ضَنْكٍ شَدِيدٍ وَ بَلاَءٍ طَوِيلٍ وَ جَزَعٍ وَ خَوْفٍ فَطُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ ذَلِكَ اَلزَّمَانَ. 📗کمال الدين، ج ۲، ص ۳۳۴ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠 قبرستان بقیع پیش از تخریب ۱.بیت‌الاحزان ۲.آرامگاه امامان (ع) ۳.دختران پیامبر ۴.همسران پیامبر ۵.عقیل و عبدالله بن جعفر ۶.مالک و نافع ۷. ابراهیم فرزند پیامبر ۸. حلیمه سعدیه. وهابیان، بار نخست در سال 1221هجری قمری بخشی از بناهای قبرستان بقیع را ویران نمودند و سپس با تکمیل سلطه خود بر حجاز در شوال سال 1344هجری قمری کلیه این بناها و گنبدها و آثار را ویران و اموال و اشیای گرانقیمت موجود در این اماکن را به تاراج بردند و نه تنها در مدینه، بلکه در هرجا گنبد و بارگاه و زیارتگاهی بود، به ویرانی آن اقدام کردند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
در جهان،هم شأن و همتائی کجا دارد بقیع؟ چون که یک جا،چار محبوب خدا دارد بقیع نور چشمان رسول و پور دلبند بتول صادق و سجاد و باقر،مجتبی دارد بقیع 🥀 💔 🏴 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✅روایتی تکان دهنده و زیبا 🔴شب اول قبر آیت‌‌الله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام بعد از مرگ آیت الله حائری شبی اورا در خواب دیدم. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟! پرسیدم: آقای حائری، اوضاع‌تان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می‌آمد، شروع کرد به تعریف کردن: وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل می‌دیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشه‌ای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم. ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی می‌آید. صداهایی رعب‌آور وحشتناک! به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود! بیابانی بود برهوت با افقی بی‌انتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک می‌شدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشی که زبانه می‌کشید و مانع از آن می‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف می‌زدند و مرا به یکدیگر نشان می‌دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمی‌آمد. تنها دهانم باز و بسته می‌شد و داشت نفسم بند می‌آمد. بدجوری احساس بی‌کسی غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم. صدایی دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من می‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزدیکتر می‌شد آن دو نفر آتشین عقب‌تر و عقب‌تر می‌رفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم. آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمی‌توانستم حرفی بزنم و تشکری کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید: آقای حائری! ترسیدی؟ من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ‌ترک می‌شدم و خدا می‌داند چه بلایی بر سر من می‌آوردند. راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید. وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می‌نگریستند فرمودند: من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم. آقای حائری! شما 38 مرتبه به زیارت من آمدید من هم 38 مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبه‌اش بود 37 بار دیگر هم خواهم آمد.. 📘ناقل آیت‌الله العظمی سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی(ره) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬مستند تخریب بقیع بدست گمراهان ... 🏴از چگونگی ساخت بنا تا ویران شدن •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎼 معجزه حضرت عباس【ع】 کرب و بلا دخیلک یا ابوفاضل غلامی تو تمام افتخار من است به ولله •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هر وقت که دستت از همه جا کوتاه شد بگو: و أُفَوِّضُ أَمْرِ‌ی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّـهَ بَصِیرٌ‌ بِالْعِبَـــادِ کارم را به خدا می‌سپارم خداوند بینای به بندگان است خدایا این روزا گره کورِ مردم مظلوم و بی گناه کشورم فقط به دستای پر معجزه ی خودت باز میشه ... تو رو به بزرگیت قسم آرامش، و نعمت سلامتی را به مردم کشورم هدیه کن و آنها را در آغوش اَمن و گرمت بگیر 🙏🏻 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🗞 این حسین کيست که درقلب همه جا دارد 🗞 این همه عاشق دیوانه و شیدا دارد 🗞 این حسین کيست که نام کرمش در دو سرا 🗞 این چنین پیش خدا رتبهٔ اعلا دارد 🗞 این حسین کيست که از کشتن او چشم خدا 🗞 اشک خون از حرم عالم بالا دارد 🗞 این حسین کيست که در قتلگه کربُبَلا 🗞 رقص او در بر شمشیر تماشا دارد 🗞 این حسین کيست همان زینت دامان نبی 🗞 ازلب پاک نبی بوسهٔ زیبا دارد 🗞 این حسین کيست که در سلسلهٔ عرش خدا 🗞 این همه از غم این داغ مُعَزّا دارد •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ✨✨✨✨✨✨✨
CQACAgQAAx0CVc35HwAC_71mHrjXX8ZJ5ofuCMCZHXOV6Ad22gACgAYAAm5YkFLV4lXYo-Ek9zQE.mp3
3.59M
▪️به مناسبت هشتم شوال، سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام؛ ❗️ حکایت جانسوزی از تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••|📱|•• 💚 +یه‌روزی‌ میزَنیم‌تو‌صَحن‌تُو‌قَدَم...؛💔• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
▪️مولای من! با آمدنت آبادِ آباد می‌شود نه فقط بقیع، که دل‌های خراب ما هم...💔 🏴هشتم شوال، سالروز تخریب قبور ائمّه بقیع بر حضرت صاحب الزمان و تمام شیعیان تسلیت باد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✅حکایتی زیبا و خواندنی شکر نعمت ✍روزی مهندس ساختمانی، از طبقه ششم می خواهد که با یکی از کارگرانش حرف بزند. خیلی او را صدا می زند. اما به خاطر شلوغی و سر و صدا، کارگر متوجه نمی شود. به ناچار مهندس، یک اسکناس 10دلاری به پایین می اندازد تا بلکه کارگر بالا را نگاه کند! کارگر 10دلار را برمیدارد و توی جیبش می گذارد و بدون اینکه بالا را نگاه کند مشغول کارش می شود! بار دوم مهندس 50دلار می فرستد پایین و دوباره کارگر بدون اینکه بالا را نگاه کند پول را در جیبش می گذارد!! بار سوم مهندس سنگ کوچکی را می اندازد پایین و سنگ به سر کارگر برخورد می کند. در این لحظه کارگر سرش را بلند میکند و بالا را نگاه میکند و مهندس کارش را به او میگوید!! این داستان همان داستان زندگی انسان است. خدای مهربان همیشه نعمتها را برای ما می فرستد اما ما سپاسگزار نیستیم و لحظه ای با خود فکر نمیکنیم این نعمتها از کجا رسید!! اما وقتی که سنگ کوچکی بر سرمان می افتد که در واقع همان مشکلات کوچک زندگی اند. به خداوند روی می آوریم!! 💥بنابراین هر زمان از پروردگارمان نعمتی به ما رسید لازم است که سپاسگزار باشیم قبل از اینکه سنگی بر سرمان بیفتد!! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
می گفت : هر چقدر به بالای قله ی ظهور نزدیک می شیم، هوا کم می شه...!!! دیگه به شش هر کسی نمیسازه...! بی هوا میخرن، بی هوا می برن، بی هوا میاد!!! خیلی حواستونو جمع کنید؛ میزان هوای نفــس... :) ... :)💔 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عبای میلیاردی، سکانسی جذاب از زندگی مولاعلی علیه‌السلام! 👤استاد 🌹 🍃🍂 ‌‌‌‌✅کانال استاد دانشمند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
خدا کنــد که ببیند دوچشـم جاریِ من کنارصحنِ بقیع،صحنِ قاسم‌ بن حسن... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
☘داستان واقعی☘ 🌸کرامت حضرت معصومه(س)ونجات گمشده🌸 🌿خادم، مكبر و كليددار حرم حضرت معصومه سلام الله علیها، مرحوم آقاي روحاني (كه از علماي قم و امام جماعت مسجد امام حسن عسكري عليه السلام بوده اند) مي گويد: ❄️شبي از شب هاي سرد زمستان در خواب حضرت معصومه سلام الله علیها را ديدم كه فرمود: بلند شو و بر سر مناره ها چراغ روشن كن. من از خواب بيدار شدم ولي توجهي نكردم. مرتبه دوم همان خواب تكرار شد و من بي توجهي كردم در مرتبه سوم حضرت سلام الله علیها فرمودند: مگر نمي گويم بلند شو و بر سر مناره چراغ روشن كن! من هم از خواب بلند شده بدون آنكه علت آن را بدانم در نيمه ی شب بالاي مناره رفته و چراغ را روشن كردم و بر گشته خوابيدم. ☀️صبح بلند شدم و درهاي حرم را باز كردم و بعد از طلوع آفتـاب از حرم بيـرون آمـدم با دوستانم كنـار ديوار و زير آفتاب زمستاني نشسته، صحبت مي كرديم كه متوجـه صحبت چند نفـر زائر شـدم كه به يكديگر مي گويند: ❤️معجزه و كرامت اين خانم را ديديد! اگر ديشب در اين هواي سرد و با اين برف زياد، چراغ مناره حرم اين خانم روشن نمي شد ما هرگز راه را نمي يافتيم و در بيابان هلاك مي شديم. خادم مي گويد: من نزد خود متوجه كرامت و معجزه حضرت و نهايت محبت و لطف ایشان به زائرينشان شدم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
' ﷽ امیرالمومنین (ع) خطاب به محمد بن ابی بکر: (جلد ۸۳ بحار الانوار) اِرتَقِبْ وقتَ الصَّلاةِ فَصَلِّها لِوَقتِها ، ولا تَعَجَّلْ بها قَبلَهُ لِفَرَاغٍ ، ولا تُؤخِّرْها عَنهُ لِشُغلٍ. مراقب وقت نماز باش و آن را در وقتش (اول وقت) بخوان و همچنین نه به سبب فراغت آن را پيش از موقعش بخوان و نه به دلیل كارى آن را از وقتش به تأخير بینداز. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
CQACAgQAAx0CVc35HwAC_-xmHsCQo3fg-0-kNYt8H8Velvc9ygACJkQAAnE1YFKfcoe7fXdr6jQE.mp3
3.76M
🎤•|سید‌مهدۍحسینۍ|• 🔊 زمینه‌_حَسَن‌آقا‌تو‌قَلب‌هَمه‌نُوکَر‌ها‌ حَرَم‌داری..؛💔✋🏿•~ ↓ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💥تلنگری تکان دهنده ✨ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتید؛ ( قاف ۱۸) "از شما حرکتی سر نمیزند مگر اینکه دو مأمور در حال نوشتن آن هستند!" •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
‏🌱حکمت 341 🔸قَالَ عليه‌السلام يَوْمُ اَلْعَدْلِ عَلَى اَلظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ يَوْمِ اَلْجَوْرِ عَلَى اَلْمَظْلُومِ. 💚درود خدا بر او، فرمود: روز انتقام گرفتن از ظالم از روز ستمكارى بر مظلوم سخت تر است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر دلتان سخت به تنگ آمد با ذکر حسین❤️ نفس بکشید... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸عکس نوشته زیبایی از قرآن🌸 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✅مردی نزد پیامبر(ص) آمده و گفت: در پنهان به گناهانی چهارگانه مبتلا هستم؛ زنا، شرابخواری، سرقت و دروغ. هر کدام را تو بگویی به خاطرت ترک می‌کنم. ✍پیامبر (ص) فرمود: دروغ را ترک کن. مرد رفت و هنگامی که قصد زنا کرد با خود گفت: اگر پیامبر (ص) از گناه من پرسید، باید انکار کنم و این نقض عهد من است (یعنی دروغ گفته‌ام) و اگر اقرار به گناه کنم، حدّ بر من جاری می شود. دوباره نیّت دزدی کرد و همین اندیشه را نمود و درباره کارهای دیگر نیز به همین نتیجه رسید. به نزد پیامبر(ص) آمد و گفت: یا رسول‌الله! تو همه راه‌ها را بر من بستی، من همه را ترک نمودم. 📚میزان الحکمه، جلد 8، صفحه344 💥در چنین موقعیتی حساس است که بینش دینی ما دستور می‌دهد دروغ شوخی و جدی، هر دو باید ترک شود. و دروغ‌های کوچک نیز همچنین. 📚مضمون روایت، جلد 8، صفحه345 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌹کلامی از بزرگان🌹 🌸خدا همه عالم را برای شما وشمارا برای خودش آفریده است. 👌ببینیدکه چه مقام ومنزلتی برای شما آفریده است. 🌹مرحوم شیخ رجبعلی خیاط🌹 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💥حکايتي شگرف از مقدس اردبيلي💥 ☘مير فيض الله تفرشي ، که از شاگردان مرحوم مقدس اردبيلي بود، براي انجام کاري شبانه از خانه بيرون مي رود. هنوز به در خانه مقدس اردبيلي نرسيده بود که مقدس از خانه بيرون آمد و متوجه روضه ي مقدسه علويه (ع)شد. حس کنجکاوي مير فضل الله او را به دنبال مقدس کشاند. نيمه شب بود و آسمان روشن از مهتاب، لطف ديگري داشت. کوچه هاي نجف خلوت و خالي بودند، سکوت سنگيني بر گرده شهر سايه انداخته بود. گاه سکوت نشسته را صداي گريه ي کودکي يا ناله ي مرغي مي شکست. 🌸مقدس آهسته قدم بر مي داشت. سايه قامت رشيدش به روي ديوارهاي گلي مي افتاد و همراه او حرکت مي کرد. مير فيض الله دنبال مقدس راه افتاده بود و در تعقيب او سر از پا نمي شناخت. در پشت نخل ها و ديوارها پنهان مي شد تا اگر مقدس نگاهي به عقب انداخت او را نبيند. هميشه آرزو کرده بود که شبي شاهد خلوت او با خدايش باشد و آن شب که به پندار خود، چنين فرصتي دست داده بود چقدر خوشحال بود. دلش در انتظار مشاهده ي وصال عارفانه استادش لحظه اي از تپش نمي ايستاد. 🌸مقدس تا به صحن حرم رسيد، درها گشوده شد. درکنار ضريح ايستاد و سلام کرد، صداي جواب زمزمه وار به گوش مير فيض الله رسيد و او گوش تيز کرد که ديگر چه خواهد گذشت و مقدس چه خواهد گفت و چه جوابي خواهد شنيد. اما مقدس تنها دست به ضريح مقدس برد و صورت بدانجا گذاشت و آرام چيزهايي زمزمه کرد و لحظاتي بيرون آمد وبه سوي مسجد کوفه رهسپار شد. ☘مير فيض الله باز از پي او راه افتاد و او را مشاهده کرد که داخل مسجد شد و به طرف محراب رفت . مير فيض الله از لاي در مسجد، چشم به طرف محراب دوخت. توي محراب کسي رو به قبله نشسته بود. مقدس نزديک شد و در کنار آن شخص زانوي ادب زد و خاضعانه شروع به سخن گفتن با او کرد. مير فيض الله از ديدن اين صحنه به تعجب و حيرت افتاد و با خود مي گفت: ⁉️اين کيست خدايا؟مگر داناتر از مولاي ما مقدس نيز کسي در اين شهر وجود دارد که مولاي ما خاضعانه در مقابل او زانو مي زند و از او سوال مي کند؟ 💔قلبش تپيد و بدنش لرزيد . هنوز از تماشاي صحنه نگاه بر نگرفته بود که مقدس بلند شد و بيرون آمد . مير فيض الله به کناري رفت و پنهان شد و مخفيانه باز به تعقيب مقدس پرداخت . مقدس خوشحال و قبراق راه مي رفت . نزديک حرم مطهر رسيده بودند که مير فيض الله تنحنحي (سرفه اي )کرد و مقدس فورا سر به عقب گرداند: 🌱مير فيض اللهً ! اينجا چه کار مي کني؟ عرق شرم بر پيشاني مير فيض الله نشست و از خجالت سر به زير انداخت و خاموش شد. مقدس خودش را به او رساند و ملاطفت کرد ودوباره سوال فرمود: - تو با من بودي اولاد پيغمبر؟! - بلي !براي پرسيدن سوالي به طرف خانه شما راه افتاده بودم . وقتي به نزديکي هاي در رسيدم شما از خانه بيرون آمده بوديد نخواستم مزاحم بشوم . اما حس کنجکاوي مجبورم کرد که دنبال تو بيايم و ببينم کجا مي روي ؟ ☘ملايمت و ملاطفت آخوند شرم و خجلت را از وجود فيض الله برگرفت و ميرفيض الله جرات کرد او را سوگند دهد که وي را خبر دهد از آنچه مشاهده کرده بود . مقدس قبول کرد و فرمود: 🌱مسئله اي از مسائل دين بر من مشکل شده بود، آمدم به خدمت حضرت اميرالمومنين(ع) و از آن حضرت پرسيدم. آن حضرت فرمود :« امروز امام زمان تو حضرت صاحب الامر (عج)در اين شهر است ، برو به مسجد کوفه از آن حضرت سوال کن.» پس رفتم به نزد محراب مسجد و آن مساله را از آن حضرت سوال نمودم و جواب شنيدم. 🌹السلام علیک یا علی بن ابی طالب(ع) 🌹السلام علیک یاحجت ابن الحسن العسکری(عج) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•