فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺الهی! این بنده چه داند که چه می باید جُست؟
داننده تویی هر آنچه دانی، آن ده
🎙خواجه_عبدالله_انصاری
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
چه خوب گفته است سعدی:
« دو چیز، تیرۀ عقل است:
گفتن به وقت خاموشی
و خاموشی به وقت گفتن »
از حکیمی پرسیدند که چرا:
استماع تو از نطق تو زیادت است؟
گفت: زیرا که مرا دو گوش داده اند
و یک زبان،
یعنی دو چندان که می گویی،
می شنوی ...
کمگوی و بجز مصلحتخویشمگوی
چیزی که نپرسند، تو از پیش مگوی
از پیش دو گوش و یک زبانت دادند
یعنیکه دو بشنو و یکی بیشمگوی
« خواجه نصیر الدین طوسی»
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👤 استاد دانشمند
🔵 از خدا بترسیم
🌹 🍃🍂
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بدقت ببینیدبزرگی عظمت جهان ☝️
ازآسمانها به پایین👌
❤️سبحان الله❤️
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫اگر تمام درهای دنیا هم به رویت بسته شدند
،به طرف درهای بسته بدو
چون
خدای تو و یوسف یکیست...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌝گفتم : خداسوالی دارم ؟؟
✏فرمودند:بپرس
پرسیدم:چراوقتی شادم همه بامن
می خندند
ولی وقتی ناراحتم کسی بامن گریه نمیکند
جواب داد:
شادی هارابرای جمع کردن
دوست افریده ام
😔ولی غم رابرای انتخاب بهترین دوست
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
نگهبان درب فرودگاه اهواز از ورود او به داخل ممانعت کرد، او بدون اهانت به نگهبان.
برگشت و در آن گرمای سوزان حدود نیم ساعت روی جدول نشست.
به بنده حقیر - مسؤل وقت فرودگاه- اطلاع دادند دم درب مهمان داری.
رفتم و با کمال تعجب شهید عباس بابایی را دیدم که راحت روی زمین نشسته. پس از سلام عرض کردم جناب بابایی چرا تو این گرما اینجا نشستی.؟
خیلی آرام و متواضع پاسخ داد.
این نگهبان بنده خدا گفت هواپیما روی باند است. و شما نمی توانی وارد شوی. منهم منتظر ماندم. مانع پرواز نشوم.
در صورتیکه شهید بابایی فرمانده معاون عملیات وقت نهاجا بودند.
نه به نگهبان اهانت کرد.
و نه خواستار تنبیه او. بلکه از من خواست که نگهبان را مورد تشویق قرار دهم.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#خاطراتشهدا♥️
شهید پور جعفری میگفت:
روزی در منطقه ای در سوریه، حاجی خواست با دوربین دید بزنه، خیلی محل خطرناکی بود، من بلوکی را که سوراخی داشت بلند کردم که بذارم بالای دیوار که دوربین استتار بشه
همین که گذاشتمش بالا تک تیرانداز بلوک رو طوری زد که تکه تکه شد ریخت روی سر و صورت ما!🥀
حاجی کمی فاصله گرفت، خواست دوباره با دوربین دیدبزنه که این بار گلوله ای نشست🥀
کنار گوشش روی دیوار، خلاصه شناسایی به خیر گذشت.🌺
بعد از شناسایی داخل خانه ای شدیم برای تجدید وضو احساس کردم اوضاع اصلا مناسب نیست، به اصرار زیاد حاجی رو سوار ماشین کردیم و راه افتادیم.
هنوز زیاد دور نشده بودیم که همون خونه در جا منفجر شد و حدود هفده تن شهید شدند!🥀
بعداز این اتفاق حاجی به من گفت: حسین امروز چند بار نزدیک بود شهید بشیم اما حیف...🥀
#شهید #قاسم_سلیمانی 🕊
#شهید #حسین_پورجعفری 🕊
#خدایا_عاشقم_کن
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•