eitaa logo
داستان راستان🇵🇸🇮🇷
32.9هزار دنبال‌کننده
39.3هزار عکس
36هزار ویدیو
383 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
398.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سوره صافات روضه‌خوانی خداست! آه‌ حسین...💔 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ماییم و خیال یار این گوشه‌ دل ای علت ویرانگی‌ام خانه‌ات آباد حسین.. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
عشاق الرقیهCQACAgQAAx0CVc35HwABAVQLaHDGjkFFYAqTwgABtoXSgvVAjzPMAALjEAACyR9JUukbRXz7phexNgQ.mp3
زمان: حجم: 17.67M
🔉 مجموعه صوتی ▪️" صـــباحاً و مســاءً " 🎧 روایت ســـوم : دفن شـهـدا بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
خیلی از کارها را انسان خیال می‌کند برای خدا انجام داده. بعد یک خرده که خودش با انصاف دقّت می‌کند، می‌بیند داخلش قاطی دارد «وَ اَستَغفِرُکَ مِمّا اَرَدتُ بِه‌ وَجهَکَ فَخالَطَنی ما لَیسَ لَک.» این دعا یکی از دعاهای بین نافله‌ی صبح و فریضه‌ی صبح است که می‌گوید: خدایا من استغفار میکنم از آن عملی که خواستم برای تو آن را انجام بدهم؛ امّا در بین آن «فَخالَطَنی ما لَیسَ لَک»، یک انگیزه و نیّت غیرخدایی وارد شد؛ خیلی از کارهای ما این‌جوری است!🌱 | -حضرت‌آقا | •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
2.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌یه دعای خاص برای نزدیک شدن ظهور 🔹حضرت مهدی علیه‌السلام فرمود: «به شیعیان و دوستان ما بگویید که خدا را قسم دهند به حقّ عمّه‌‏ام حضرت زینب، تا فرج مرا نزدیک گرداند.» 📚شیفتگان حضرت مهدی، ج۱، ص۲۵۱ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌷 آیت اللّه مجتهدی تهرانی(ره) : 🖌 هزار صلوات یا یک ختم قرآن نذر مادر امام زمان (ارواحنافداه) کن تا گرفتاریت برطرف شود. 🖌 آقای الهی واعظ از قول بنده این مطلب را بر روی منبر نقل کرده بودند ، شخصی پیش من آمد و گفت : «آقا من این کار را کردم و فورا حاجتم را گرفتم.» •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
1.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حسین جان❤️ تو تنها غمی هستی که آدمیزاد برای به سینه کشیدنش مشتاق است... ✨ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•چرا اسب‌ها که حیوانات نجیب و فهمیده‌ای هستند روز عاشورا بر بدن امام حسین علیه السلام تاختند⁉️ حدود هشتاد سال پیش یکی از علمای اصفهان که از سادات خیلی اصیل هم هستند…آن زمان ايشان جوان بوده و روضه خوان دهه اول محرم بوده، به يكى از روستاهای اطراف منبر می رود. آن روز برف سنگينى مى ‏آمده است. وقتى روضه اش تمام مى ‏شود بايد به يك روستای ديگر با فاصله مثلاً يك فرسخ برود. ?نقل می کند: عباى زمستانيم را به سر كشيدم و سوار بر الاغ شدم و رفتم. برف سنگينى مى‏ آمد. مقدارى كه آمدم احساس کردم، گويا يك سوارِ ديگر از پشت سر من، دارد مى‏ آيد. حدس زدم یه نفر از روستا آخرش آمده مراقب من باشد. ▫️بعد آن آقا كه پشت سر من مى ‏آمد گفت:« آ سيد مصطفى سلامٌ عليكم». ▪️گفتم:« سلام عليكم» . ▫️گفت: «مسئلةٌ»(یعنی سوالی داشتم؟) ▪️گفتم:« بفرماييد». ▫️گفت:« آيا در روز عاشورا دشمن بر جسد حضرت سيدالشهداء اسب تاخت؟ ▪️گفتم:« بله من در تاريخ خوانده‏ ام كه چنین کاری کرده اند. ▫️آن آقا گفتند:« و اسب ها هم بر بدن رفتند؟» ▪️گفتم: «بله در تاريخ هست كه اسب ها هم بر بدن رفتند.» ?مدتى گذشت و يك خورده جلوتر آمديم. ▫️ باز آن آقا گفتند:« آسيد مصطفى! آيا متوكل عباسی خواست قبر حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) را، منهدم كند؟» ▪️گفتم: بله سعى كرد كه از بين ببرد». ▫️گفت:« گاوها را فرستاد كه قبر را شخم بزنند و مساوى كنند؟» ▪️گفتم:من در تاريخ خوانده‏ ام كه فرستادند اما گاوها نرفتند. ▫️گفت« چطور؟ اسب كه حيوان نجيب و خوش فهمى است و در عالم خودش بيش از گاو متوجه می شود، اما بر جسد و بدن مبارك حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) رفت ولى آن گاوها حتى بر قبر مطهر هم نرفتند و قبر را از بين نبرند؟!» ?آقا سید می گوید: من به فکر رفتم که عجب سوالى شد! اين از محدوده توانائى فکری اين آبادى و اين منطقه بيرون است! داشتم به جوابش هم فكر مى‏ كردم. گويا حس كردم از همان پشت سر نورى به دلم افتاد و جوابی برای این سوال به نظرم آمد. ▪️گفتم:« البته اين قضيه يك جوابى دارد». ▫️گفتند:« چى هست؟» ?گفتم:« روز عاشورا حضرت سيد الشهداء (عليه ‏السلام) خواسته بودند كه هر چه دارند را براى خدا بدهند حتى اين يك مشت استخوان را گذاشتند وسط و خودشان اجازه دادند و خودشان خواسته بودند كه اسب بر بدن مبارکشان برود. خود حضرت خواستند هر چه داشتند را در راه خدا داده باشند. اما در جريان متوكل، اينها مى‏ خواستند آثار حضرت را از بين ببرند. ?آن آقا كه پشت سر بود، فرمود:« درست است.» آقا سید مصطفی می گوید: بعد پشت سرم را نگاه كردم ديدم هيچ كسى نيست حتى جاى پائى غير از همين مسيرى كه من آمده‏ ام، نيست دفتر نشر بیانات حجت الاسلام شیخ جعفر ناصری •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
12.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽| دوستی تو با اهل بیت در کجا پدیدار میشه ...⁉️ در رفتارتو در عقیده ی تو در اندیشه تو در عمل تو ... 🎙شهید بهشتی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
4.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷دوام دولت اندر حق شناسیست زوال نعمت اندر ناسپاسی است اگر فضل خدا بر خود بدانی بماند بر تو نعمت جاودانی چه ماند از لطف و احسان و نکویی؟ حرامت باد اگر شکرش نگویی ✍🏼 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
〽️ امام سجّاد(ع): ✿ روزى چون روز حسين(ع) نیست. سی هزار مرد که گمان می‌کردند از این امت‌اند دور او را گرفتند و هرکدام به کشتن او به خدا تقرب می ‌جست و او خدا را به آنها یادآور می‌شد و پند نمی‌گرفتند تا او را به ستم و ظلم و عدوان کشتند ◇ لاَ يَوْمَ كَيَوْمِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ اِزْدَلَفَ عَلَيْهِ ثَلاَثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ مِنْ هَذِهِ اَلْأُمَّةِ كُلٌّ يَتَقَرَّبُ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِدَمِهِ وَ هُوَ بِاللَّهِ يُذَكِّرُهُمْ فَلاَ يَتَّعِظُونَ حَتَّى قَتَلُوهُ بَغْياً وَ ظُلْماً وَ عُدْوَاناً ◇ 📚 الأمالی (للصدوق) ، جلد۱ ، صفحه۴۶۲ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🕊دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت پیرمرد خوشحال شد و گوشه های دامن را گره زد و رفت! در راه با پرودرگار سخن می گفت: ( ای گشاینده گره های ناگشوده، عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای ) در همین حال ناگهان گره ای از گره هایش باز شد و گندمها به زمین ریخت! او با ناراحتی گفت: من تو را کی گفتم ای یار عزیز کاین گره بگشای و گندم را بریز! آن گره را چون نیارستی گشود این گره بگشودنت دیگر چه بود؟ نشست تا گندمها را از زمین جمع کند، در کمال ناباوری دید دانه ها روی ظرفی از طلا ریخته اند! ندا آمد که: تو مبین اندر درختی یا به چاه تو مرا بین که منم مفتاح راه •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•