هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
🎥کلیپ تولد یک نوزاد در شکم یک گوسفند!
👈 نشانه اخرالزمانه ادم شاخ درمیاره!🤯
✅باعث توبه چندهزارنفرشده😱
🛑اتفاقی که همه جهانیان حیرت کردن
دیدنش ضررندارد
🔴 کلیپ درلینک زیر👇
https://eitaa.com/joinchat/4183556176Cadc4dcc268
https://eitaa.com/joinchat/4183556176Cadc4dcc268
دیدنش برهرمردو زن واجب است👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️🎥باز شدن گره های زندگی ...!
امام حسن مجتبی(ع):
الفرصةُ سریعةُ الفَوتِ بَطئیةُ العَودِ!
فرصتها زود از دست میروند و دیر باز میگردند!
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
📙(بحار، ج ٧٨، ص ١١٣)
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📝اعلام اسامی ائمه توسط پیامبر(ص)
🌿🌸🌿رسول الله صلي الله عليه و آله:
🌱من پیشتر از شما وارد حوض کوثر مى شوم
🌱تو یا على ساقى کوثر هستى و
🌱حسن مدیر آنست ،
🌱حسین فرمانده آن مى باشد،
🌱على بن الحسین سابق بردیگران در رسیدن به آن ،
🌱امام باقر مقسم آن ،
🌱جعفر صادق سوق دهنده به آن ،
🌱موسى بن جعفر شمارنده دوستان و دشمنان و زایل کننده منافقان ،
🌱على بن موسى یار مؤمنان ،
🌱محمد بن على جواد نازل کننده اهل بهشت در درجاتشان و
🌱على بن محمد هادى ، خطیب شیعه و تزویج کننده حورالعین به آنهاست،
🌱حسن بن على عسکرى چراغ اهل بهشت است. مردم از روشنایى آن روشنایى مى گیرند و
🌱مهدى موعود شفاعت کننده آنهاست در مکانى که خدا اجازه شفاعت نمى دهد مگر به کسى که بخواهد و از او راضى باشد».
📚مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج1، ص: 293
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️🎥اگه به خدا پشت کردی ببین !
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
حضرت يوسف وقتی عزیز مصر بود و در وقت قحطي براي مردم گندم توزيع مي نمود يك نو جوان سه بار آمد و گندم همراي خود برد. آخر يوسف (ع) مجبور شد و به آن نوجوان گفت:
اَي برادر به مردم يك بار گندم نمي رسد و از تو چندم بار است كه گندم ميبري دگر بس كن! هنوز بسيار مردم محتاج باقي مانده اند !
حضرت جبرییل که کنار یوسف استاده بود گفت:
آیا او را مى شناسى؟
گفت: نه، نمى دانم كیست.
جبرییل گفت: اى یوسف! این مرد با این لباس كهنه و پاى برهنه همان شاهدى ست كه تو را از اتهام نجات داد. این همان طفلك هست كه موقع تهمت زدن زليخا شهادت پاك بودن ات را گفت!
حضرت به مأمور خود گفت: برو او را بیاور. او را آورد،
يوسف (ع) آن نوجوان را در آغوش گرفت و امر نمود به اين جوان دروازه هاي خزاين را باز كنيد هر قدر وهر چه ميتواند ببرد.
سپس به ماموران اش گفت: براى او لباس و كفش بیاورید، به او پول و شغل متناسب با عقل و فهمش بدهید و حقوقى نیز براى او قرار بدهید.
جبرئیل تعجب كرد، حضرت یوسف(ع) گفت: چه شد؟ گفت: كرم خدا مرا متحیر كرد،
آه از نهادم برآمد؛ چون كسى كه براى تو شهادت به حق داده، ببین براى او چه كار كردى؟ آن وقت بندگانش كه عمرى مى گویند: «أشهد أن لا اله الا الله» به وحدانیت او شهادت مىدهند، در قیامت براى آنها چه خواهد كند؟
الله جل جلاله برای یوسف وحي كرد؛ كه اَي يوسف ! تو يك بنده هستي
يك نَفَر پاكي ترا ياد كرد تمام خزانه ها را برايش باز كردي و اگر كسي پاكي مرا ياد كند ذكر مرا بكند آیا من چه برايش خواهم نمود...!
شما فكر كنيد خزانه هاي يوسف (ع) كجا و خزانه هاي الله جل جلاله کجا!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انسان با سه چیز مغرور میشود؛
1- نام بزرگ
2- لباس فاخر
3- خانه بزرگ
اما افسوس که بعد از مرگ؛
1- نامش مرحوم
2- لباس اش کفن
3- خانه اش قبر
بر چرخ فلک مناز که کمر شکن است
بررنگ لباس مناز که آخر کفن است.
مغرور مشو که زندگی چند روز است
در زیر زمین شاه و گدا یک رقم است.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍#نتیجه_ی_حسادت
شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا از اباصلت هروی نقل میکند: به حضرت رضا عرض کردم: آن درختی که آدم و حوا از آن خوردند چه درختی بود؟ بعضی گفته اند گندم و برخی دیگر انگور، عده ای هم میگویند شجره ی حسد بوده. حضرت فرمود: همه ی اینها درست است. عرض کردم: پس این اختلافها چگونه ممکن میشود؟ حضرت فرمود: ای اباصلت! درختان بهشت مانند درختان دنیا نیست، از یک درخت همه نوع میوه میتوان چید. هنگامی که خداوند آدم را گرامی داشت، ملائکه را به سجده ی او امر کرد و او را داخل بهشت کرد، آن گاه در خاطرش گذشت «آیا خداوند بهتر از من بشری آفریده است؟ » خداوند فرمود: ای آدم! سرت را بلند کن و ساق عرش را ببین، سرش را که بلند کرد، دید در ساق عرش نوشته شده: «لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علی بن أبی طالب أمیر المؤمنین و فاطمه سیدة نساء العالمین و الحسن و الحسین سید شباب أهل الجنة من الخلق أجمعین»؛ نیست خدایی جز پروردگار جهانیان، محمد پیامبر او است و علی (ع) پیشوای مؤمنان است، فاطمه (ع) بهترین زنان عالم است و حسن و حسین علیهما السلام مهتر و بزرگ جوانان مردم بهشت اند. آدم پرسید: خداوندا! اینها کیستند؟ خطاب رسید: از ذریه و فرزندان تو هستند؛ ولی از تو و جمیع مردم بهترند. اگر آنها نبودند تو را خلق نمی کردم بهشت و جهنم و آسمان و زمین را خلق نمی کردم، مبادا به چشم حسادت به آنها نظر کنی و مقام آنان را آرزو نمایی، علی بن موسی الرضا (ع) فرمود: آدم به دیده ای که نباید بنگرد نگریست و تمنای آن مقام را نمود؛ از این رو شیطان بر او مسلط شد و از درخت نهی شده خورد و بر حوا نیز مسلط گردید و خداوند آنها را از بهشت خارج کرد و در زمین مسکن داد. [2]
----------
[2]: پند تاریخ 145/2 - 146؛ به نقل از: بحار الانوار 11 / 164.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیدار آیت الله حسن زاده آملی
با امام رضا (ع) ...!
✍خاطره ای از زبان؛
🎙#آیت_الله_حسن_زاده_آملی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️رستگاری با یک آیه قرآن ...!
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
🌺پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:
روز قیامت منبرهایی از نور می گذارند که در کنار هر منبر، اسبی نجیب قرار دارد. سپس منادی از جانب پروردگار عزیز ندا می دهد: حاملان و حافظان قرآن کجایند؟ (عدّه ای جلو می آیند) به آنها گفته می شود: بدون هیچ ترس و خوفی بر این منبرهای نور بنشینید، تا خداوند از حساب مردم فارغ شود،
سپس بر این اسب های نجیب سوار شوید و به سوی بهشت بروید.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍#امام_حسن_و_مرد_شامی
روزی امام حسن (ع) سواره بودند و مردی از اهل شام امام را ملاقات کرد و پی در پی او را لعن و ناسزا گفت. امام هیچ نفرمود تا مرد شامی از دشنام دادن فارغ شد. آن گاه امام به مرد شامی سلام کرد و فرمود: برادر! گمان میکنم غریب باشی و گویا بر تو مشتبه شده است، اگر از ما طلب رضایت بجویی از تو راضی میشویم، اگر چیزی سؤال کنی عطا میکنیم، اگر طلب ارشاد کنی تو را ارشاد میکنیم، اگر گرسنه باشی تو را سیر میکنیم، اگر برهنه باشی تو را میپوشانیم، اگر محتاج باشی بی نیازت میکنی. اگر رانده شده ای تو را پناه میدهیم. اگر حاجت داری حاجتت را برآورده میسازیم، اگر بار خود را بر خانه ما فرود آوری و میهمان ما باشی تا وقت رفتن برای تو بهتر خواهد بود؛ زیرا خانه ما وسیع و از امکانات برخوردار است. چون مرد شامی این سخنان را از آن حضرت شنید، گریست و گفت: شهادت میدهم که تو خلیفة الله در روی زمین هستی و خدا بهتر میداند که خلافت و رسالت را در کجا قرار دهد. پیش از آن که تو را ملاقات کنم تو و پدرت دشمن ترین انسانها نزد من بودید و الآن محبوب ترین خلق نزد من هستید. پس بار خود را در خانه ی حضرت فرود آورد و تا زمانی که در مدینه بود مهمان امام بود و از محبان و معتقدان اهل بیت (ع) شد.
سنگ بد گوهر اگر کاسه ی زرین بشکست
قیمت سنگ نیفزاید و زر، کم نشود؟
📙یکصد موضوع، پانصد داستان 218/1 ؛ به نقل از منتهی الامال 222/1.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 ویژگی جالب لذتها در عالم برزخ!!!
┄┅═✾•••✾═┅┄┈
💠 استاد مسعود عالی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨حکایت مرد صابونی و ملاقات با امام زمان(عج)!✨
شخص عطاری از اهل بصره
می گوید:
روزی در مغازه عطاریم نشسته بودم که دو نفر برای خریدن سدر و کافور به دکان من وارد شدند. وقتی به طرز صحبت کردن و چهره هایشان دقت کردم، متوجه شدم که اهل بصره و بلکه از مردم معمولی نیستند به همین جهت از شهر و دیارشان پرسیدم؛ اما جوابی ندادند.
من اصرار می کردم؛ ولی جوابی نمی دادند. به هر حال من التماس نمودم، تا آن که آنها را به رسول مختار صلی الله علیه و آله و سلم و آل اطهار آن حضرت قسم دادم. مطلب که به این جا رسید، اظهار کردند:
ما از ملازمان درگاه حضرت حجت علیه السلام هستیم. یکی از جمع ما که در خدمت مولایمان بود، وفات کرده است؛ لذا حضرت ما را مأمور فرموده اند که سدر و کافورش را از تو بخریم.
همین که این مطلب را شنیدم، دامان ایشان را رها نکردم و تضرع و اصرار زیادی نمودم که مرا هم با خود ببرید.
گفتند: این کار بسته به اجازه آن بزرگوار است و چون اجازه نفرموده اند، جرأت این جسارت را نداریم.
گفتم: مرا به محضر حضرتش برسانید، بعد همان جا، طلب رخصت کنید اگر اجازه فرمودند، شرفیاب می شوم والا از همان جا بر می گردم و در این صورت، همین که در خواست مرا اجابت کرده اید خدای تعالی به شما اجر و پاداش خواهد داد؛ اما باز هم امتناع کردند.
بالاخره وقتی تضرع و اصرار را از حد گذراندم، به حال من ترحم نموده و منت گذاشتند و قبول کردند. من هم با عجله تمام سدر و کافور را تحویل دادم و دکان را بستم و با ایشان به راه افتادم، تا آن که به ساحل دریا رسیدیم. آنها بدون این که لازم باشد به کشتی سوار شوند، بر روی آب راه افتادند؛ اما من ایستادم.
متوجه من شدند و گفتند: نترس؛ خدا را به حق حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف قسم بده که تو را حفظ کند. بسم الله بگو و روانه شو.
این جمله را که شنیدم، خدای متعال را به حق حضرت حجت ارواحنا فداه قسم دادم و بر روی آب مانند زمین خشک به دنبالشان به راه افتادم تا آن که به وسط دریا رسیدیم. ناگاه ابرها به هم پیوستند و باران شروع به باریدن کرد.
اتفاقاً من در وقت خروج از بصره، صابونی پخته و آن را برای خشک شدن در آفتاب، بر پشت بام گذاشته بودم.
وقتی باران را دیدم، به یاد صابونها افتادم و خاطرم پریشان شد. به محض این خطور ذهنی، پاهایم در آب فرو رفت؛ لذا مجبور به شنا کردن شدم تا خود را از غرق شدن، حفظ کنم؛ اما با همه این احوال از همراهان دور می ماندم. آنها وقتی متوجه من شدند و مرا به آن حالت دیدند، برگشتند و دست مرا گرفتند و از آب بیرون کشیدند و گفتند: از آن خطور ذهنی که به فکرت رسید، توبه کن و مجدداً خدای تعالی را به حضرت حجت علیه السلام قسم بده. من هم توبه کردم و دوباره خدا را به حق حضرت حجت علیه السلام قسم دادم و بر روی آب راهی شدم.
بالاخره به ساحل دریا رسیدیم و از آن جا هم به طرف مقصد، مسیر را ادامه دادیم. مقداری که رفتیم در دامنه بیابان، چادری به چشم می خورد که نور آن، فضا را روشن نموده بود.
همراهان گفتند: تمام مقصود در این خیمه است و با آنها تا نزدیک چادر رفتم و همان جا توقف کردیم. یک نفر از ایشان برای اجازه گرفتن وارد شد و درباره آوردن من با حضرت صحبت کرد، به طوری که سخن مولایم را شنیدم؛ ولی ایشان را چون داخل چادر بودند، نمی دیدم حضرت فرمودند:
« ردّوه فانه رجل صابونیّ »
یعنی او را به جای خود برگردانید و دست رد به سینه اش بگذارید؛ تقاضای او را اجابت نکنید و در شمار ملازمان ما ندانید؛ زیرا او مردی است صابونی.
این جمله حضرت، اشاره به خطور ذهنی من در مورد صابون بود؛ یعنی هنوز دل را از وابستگیهای دنیوی خالی نکرده است تا محبت محبوب واقعی را در آن جای دهد و شایستگی همنشینی با دوستان خدا را ندارد.
این سخن را که شنیدم و آن را بر طبق برهان عقلی و شرعی دیدم، دندان این طمع را کنده و چشم از این آرزو پوشیدم و دانستم تا زمانی که آیینه دل، به تیرگیهای دنیوی آلوده است، چهره محبوب در آن منعکس نمی شود و صورت مطلوب، در آن دیده نخواهد شد چه رسد به این که در خدمت و ملازمت آن حضرت باشد.»
📚 این حکایت را علامه طهرانی(ره) در جلد اول کتاب «مطلع انوار» ص 119، نقل فرمودند.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
" خدایا کنارم نگذار "
" الهی آن ده که آن به "
(خواجه عبدالله انصاری)
آهنگری با وجود رنج های متعدد به
خدا عشق می ورزید.
روزی کسی از او پرسید:
چگونه می توانی خدایی را که این همه رنج نصیبت کرده دوست داشته باشی؟
آهنگر گفت:
"وقتی تکه آهنی را در کوره قرار میدهم و آن را روی سندان می گذارم و می کوبم تا وسیله ای بسازم؛
اگر به صورت دلخواهم درآمد می دانم که مفید خواهد بود ؛اگرنه آن را کنار می گذارم."
همین باعث شده که همیشه به درگاه خداوند دعا کنم که پروردگارا ! مرا در کوره های رنج قرار بده ؛ ولی کنار نگذار...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲چرا دعا های مستجاب نمیشه
چرا ما اثار قرآن رو نمیبینیم
چرا تربت امام حسین علیه السلام مارو شفا نمیده.
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هـزار سـلام
بـه نشانه ی
هـزار دعای سلامتی
و هـزار درود
بـه نشانه ی
هـزار آرزوی زیـبـا
تـقدیم شمـا بـاد
صبح زیبای چهارشنبه تـون بخیر🌸🍃
خدایا 🙏
خودت مراقب عزیزانم باش
که دیوار حادثهها بلند است
و دستان من کوتاه
که ابرهای بیماری بسیارند
و چتر امنیت من کوچک
که اگر تو نباشی
خیالم از بابت هیچ چیز راحت نیست.
مراقب باش نه روانشان زار شود
نه جسمشان بیمار
که من طاقت بغض و اندوه
و بیماریِ عزیز، ندارم
عزیزانم را، دوستانم را
خانوادهام را؛ به تو میسپارم
خودت آنها را میان آغوش
امن خداییات جا کن
خودت ضامن آرامش
و سلامتیشان باش
که آنان با ارزشترین
دارایی من روی زمیناند
و من فقط به تـو می سپارمشان
#ممنونم_که_غیبت_منو_کردی
✍آیتالله مجتهدی تهرانی(ره) : شخصی شنید که غیبتش را کرده اند ، کت و شلوار ، و شیرینی خرید و به عنوان چشم روشنی برای غیبت کننده فرستاد. شخـص غیبت کننده پرسید:چرا به من چـشم روشنی داده ای؟!
جـواب داد: شما 4٠ روز ، تمامی نـماز و روزه و عباداتت را به مـن دادی و من به جایش این هـدیه را برای شما فرستادم!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
🌼آيا اسپند دود کردن از نظر اسلامي خوب است و چه مزايايي ميتواند داشته باشد؟
✍در روايات به مصرف اسپند توصيه شده است و خواص جالبي براي آن ذکر شده است. البته به دود کردن آن تصريح نشده است ولي يکي از موارد مصرف اسپند همان دود کردن است
پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: از اسفند درخت يا برگ يا ميوه اى نمي رويد، مگر آنكه فرشته اى بر آن گماشته است تا آن را به آنكه بايد برساند، يا خشك شود، و در ريشه و ساقه اش شفاء است، و در دانه آن داروى 72 بيمارى است. پيغمبرى به خداوند از جبن و ترسوئى امتش شكايت كرد، خداوند به وى وحى فرمود كه: دستور ده تا اسفند بخورند كه شجاعت را زياد میکند.
🗞از حضرت صادق (علیه السلام): درباره اسفند و كندر سؤال شد؟ فرمود: اما اسفند ريشه اى از آن بزمين نشانيده نشود و شاخه اى از آن سر بر نيارد مگر آنكه خداوند ملكى بر آن بگمارد تا آن را به آن كس كه بايد برسد يا خشك گردد، و شيطان تا 70 خانه از خانه اى كه در آن اسفند است ميگريزد، و اسفند شفاء 70 بيمارى است كه كمترين آنها جذام است. پس (از خاصيت و مصرف آن) غافل و محروم نمانيد
📚مكارم الأخلاق ترجمه ميرباقرى، ج1، ص355
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✍گناه کردن یا نکردن به اختیار آدم هاست،این درست. اما پس محیط و خانواده و سایر شرایط چه؟
نقش آنها چیست؟ به مدرسه می گویی چرا در تربیت کم گذاشته ایی می گوید مربوط به خانواده است.
به خانواده ایراد می گیری میگوید تقصیر رسانه هاست.
به رسانه می گویی می گوید من بازتاب خانه و مدرسه ام...بچرخ تا بچرخی!
اما بالاخره چه؟ سرنخ این چرخه کجاست؟بله والدین.
یعنی اگر والدین کارشان را درست انجام دهند کمتر کسی است که گمراه شود،چون همه فطرت دارند.
رسول خدا میفرمایند:"هر نوزادی بر اساس فطرت متولد می شود،پس والدین او وی را یهودی و نصرانی یا مجوسی می کنند."
پس اولین توصیه به والدین یک چیز است: مواظب فرزندانتان باشید، نگذارید فطرت هایشان آلوده شود.
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•