#بخونید خیلی جالبه
🔴 آیا فشار قبر واقعیت دارد؟
🔸استادالهی قمشه اي، فیلسوف بزرگ جهانی اینگونه می گوید:
جدا شدن روح از بدن هنگام مرگ قطعی ، در کسری از ثانیه انجام میشود . این لحظه چنان سریع اتفاق می افتد که حتی کسی که چشمانش لحظه مرگ باز است فرصت بستن آن را پیدا نمیکند . یکی از شیرین ترین تجربیات انسان دقیقا لحظه جدا شدن روح از جسم میباشد . یه حس سبک شدن و معلق بودن .
بعد از مرگ اولین اتفاقی که می افتد این است که روح ما که بخشی از آن هاله ذهن است و در واقع آرشیو اطلاعات زندگی دنیوی اوست شروع به مرور زندگی از بدو تولد تا لحظه مرگ میکند و تصاویر بصورت یک فیلم برای روح بازخوانی میشود . شاید گمان کنیم که این اتفاق بسیار زمان بر است . زمان در واقع قرارداد ما انسانهاست . این ما هستیم که هر دقیقه را 60 ثانیه قرارداد میکنیم . اما زمان در واقع فراتر این تعاریف است .
با مرور زندگی ، روح اولین چیزی که نظرش به آن جلب میشود، وابستگیهای انسان در طول زندگی میباشد . برخی از این وابستگی ها در زمان حیات حتی فراموش شده بود ولی در این مرحله دوباره خودنمایی میکند .میزان وابستگی دنیوی برای هرکس متغیر است .
روح از بین خاطراتش وابستگی های خود را جدا میکند . این وابستگی ها هم مثبت است هم منفی . مثلا وابستگی به مال دنیا یک وابستگی منفی و وابستگی مادر به فرزندش هم نوعی دلبستگی و وابستگی مثبت محسوب میشود . ولی به هرحال وابستگی ست .
این وابستگی ها کششی به سمت پایین برای روح ایجادکانالآرامشباخدامیکند که او را از رفتن به سمت هادی یا راهنما جهت خروج از مرحله دنیا باز میدارد . یعنی روح بعد از مرگ تحت تاثیر دو کشش قرار میگیرد . یکی نیروی وابستگی از پایین و دیگری نیروی بشارت دهنده به سمت مرحله بعد . اگر نیروی وابستگی ها غلبه داشته باشد باعث میشود روح تمایل پیدا کند که دوباره وارد جسم گردد . چون توان دل کندن از وابستگی را ندارد و دوست دارد دوباره آن را تجربه کند . به همین جهت روح به سمت جسم رفته و تلاش میکند جسم مرده را متقاعد کند که دوباره روح را بپذیرد . فشاری که به "روح" وارد میشود جهت متقاعد کردن جسم خود در واقع همان فشار قبر است.
این فشار به هیچ وجه به جسم وارد نمیشود . چون جسم دچار مرگ شده و دردی را احساس نمیکند . پس فشار قبر در واقع فشار وابستگی هاست و هیچ ربطی ندارد که شخص قبر دارد یا ندارد . این فشار هیچ ربطی به شب زمینی ندارد و میتواند از لحظه مرگ شروع گردد .
یکی از دلایل تلقین دادن به فرد فوت شده در واقع این است که به باور مرگ برسد و سعی در برگشت نداشته باشد .
بعد از مدتی روح متقاعد میشود که تلاش او بیهوده است و فشار قبر از بین میرود .
وابستگی ها باعث میشود که روح ، شاید سالها نتواند از این مرحله بگذرد . بحث روح های سرگردان و سنگین بودن قبرستانها بدلیل همین وابستگی هاست . گاهی تا سالها فرد فوت شده نمیتواند وابستگی به قبر خود و جسمی که دیگر اثری از آن نیست را رها کند .
به امید اینکه بتوانیم به درک این شعر برسیم:
دنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ ...
بگذار و بگذر
ببین و دل مبند
چشم بینداز و دل مباز
که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت ...
نگذارید گوشهایتان گواه چیزی باشد که چشمهایتان ندیده، نگذارید زبانتان چیزی را بگوید که قلبتان باور نکرده...
"صادقانه زندگی کنید"
ما موجودات خاکی نیستیم که به بهشت میرویم. ما موجودات بهشتی هستیم که از خاک سر برآورده ایم...
لطفاً این متن رو دقیق بخونید چون ارزش هر کلمه معادل دنیایی فهم و شعور هست.
✍مجتبی یامینی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📄| حتما #بخونید | #فضیلت_علی
من که نجف نرفتم؛ ولی شنیدم میگن توی نجف، داخلِ ضریحِ مولا علی، یه صندوقِ بزرگِ چوبیه. رویِ صندوق، تقریبا مقابلِ صورتِ حضرت، یک چیزی هست که به شکلِ دو تا سوراخه! نقل شده دو انگشتِ مبارکِ حضرت، توی زمان های خیلی وقت پیش، از توی این دو تا سوراخ اومده بیرون و یکی از کافرین رو به دو نیم کرده! اما ماجرا چیه؟!
یه شخصی بوده به اسم، مرّة بن قيس. یه مردِ فاجر و فاسق و مایه دار! یه روز پیش قوم خودش نشسته بوده که یهو یکی بهش میگه، میدونستی هزار نفر از اجدادِ تو رو، علی بن ابی طالب کشته؟! -اصلا حضرت رو نمیشناخت!- پرسید کجاست مدفنش؟ گفتن برو نجفه. با یک لشکر دو هزار نفره حمله کرد به نجف. اهالی نجف از شهر دفاع کردند. حتی شش روز مقابله کردند، ولی نهایت مره تونست وارد حرم بشه و اونجا با یک لحن بیادبانه خطاب به مولا گفت: آهای! تو پدر و اجداد منو کشتی؟! خواست نبش قبر کنه که همون موقع از ضریحِ مطهر، دو تا انگشت شبیه ذوالفقار اومد بیرون و مره رو تبدیل کرد به دو نیم که دو نیمِ بدنش تبدیل شد به دو تیکه سنگِ سیاه! مردم اومدن این دوتا تیکه سنگ رو جای دروازه نجف انداختند تا هر کس میاد به زیارت امیرالمومنین، با پاش به این دو تا سنگ یه لگدم بزنه! ممکنه بپرسید پس سنگ الان کجاست؟! باید بگیم که به مرور زمان از بین رفت..
حتی فردوسی این ماجرا رو توی یکی از شعر های خودش آورده و گفته:
شَهی که زد به دو انگشت مرة را به دو نیم
برایِ قتلِ عدو ساخت ذوالفقار انگشت ..
این ماجرا، از معجزاتِ مشهورِ و تنها یکی از صدها هزاران معجزاتِ امیرالمؤمنینه. بیخودی نیست واقعا که میگیم یا قاهر العـدوّ و یا والی الوَلی یا مُظهِر العجائِب و یا مرتضی علی ..
✅کانال استاد دانشمند
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•