✍#حیای_امیر_مؤمنان
عقد امام علی و حضرت زهرا در سال دوم هجری واقع شد و میان عقد و زفاف یک ماه یا یک سال فاصله افتاد. در این مدت، علی (ع) از شرم خود نام فاطمه را بر زبان نمی آورد و فاطمه (س) نیز نام علی را نمی برد تا یک ماه گذشت. یک روز زنان پیامبر نزد علی رفتند و گفتند: چرا در زفاف فاطمه تأخیر میکنی؟ اگر شرم داری اجازه بده ما با پیامبر صحبت کنیم و اجازه ی عروسی بگیریم، آن گاه ایشان اجازه داد. وقتی همه ی زنان نزد پیامبر جمع شدند،ام سلمه عرض کرد: یا رسول الله! اگر خدیجه زنده بود خاطرش به زفاف فاطمه مسرور میشد و چشم فاطمه (س) به دیدار شوهر روشن میگشت. علی (ع) خواستار زن خویش است و ما همه در انتظار این شادمانی هستیم. پیامبر نام خدیجه را که شنیدند اشک در چشم شان حلقه زد و آهی کشیدند و فرمودند: مانند خدیجه کجا است؟! بعد فرمودند: چرا علی (ع) از خود من نخواسته است؟ گفتند: حیا مانع از گفتن او شده است. بعد پیامبر دستور داد مراسم عروسی و زفاف علی و فاطمه را مهیا کنند.
📙یکصد موضوع، پانصد داستان 1/ 223 - 224؛ به نقل از: فاطمة الزهراء / 283.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍#حیای_امیر_مؤمنان
عقد امام علی و حضرت زهرا در سال دوم هجری واقع شد و میان عقد و زفاف یک ماه یا یک سال فاصله افتاد. در این مدت، علی (ع) از شرم خود نام فاطمه را بر زبان نمی آورد و فاطمه (س) نیز نام علی را نمی برد تا یک ماه گذشت. یک روز زنان پیامبر نزد علی رفتند و گفتند: چرا در زفاف فاطمه تأخیر میکنی؟ اگر شرم داری اجازه بده ما با پیامبر صحبت کنیم و اجازه ی عروسی بگیریم، آن گاه ایشان اجازه داد. وقتی همه ی زنان نزد پیامبر جمع شدند،ام سلمه عرض کرد: یا رسول الله! اگر خدیجه زنده بود خاطرش به زفاف فاطمه مسرور میشد و چشم فاطمه (س) به دیدار شوهر روشن میگشت. علی (ع) خواستار زن خویش است و ما همه در انتظار این شادمانی هستیم. پیامبر نام خدیجه را که شنیدند اشک در چشم شان حلقه زد و آهی کشیدند و فرمودند: مانند خدیجه کجا است؟! بعد فرمودند: چرا علی (ع) از خود من نخواسته است؟ گفتند: حیا مانع از گفتن او شده است. بعد پیامبر دستور داد مراسم عروسی و زفاف علی و فاطمه را مهیا کنند.
📙یکصد موضوع، پانصد داستان 1/ 223 - 224؛ به نقل از: فاطمة الزهراء / 283.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍#حیای_امیر_مؤمنان
عقد امام علی و حضرت زهرا در سال دوم هجری واقع شد و میان عقد و زفاف یک ماه یا یک سال فاصله افتاد. در این مدت، علی (ع) از شرم خود نام فاطمه را بر زبان نمی آورد و فاطمه (س) نیز نام علی را نمی برد تا یک ماه گذشت. یک روز زنان پیامبر نزد علی رفتند و گفتند: چرا در زفاف فاطمه تأخیر میکنی؟ اگر شرم داری اجازه بده ما با پیامبر صحبت کنیم و اجازه ی عروسی بگیریم، آن گاه ایشان اجازه داد. وقتی همه ی زنان نزد پیامبر جمع شدند،ام سلمه عرض کرد: یا رسول الله! اگر خدیجه زنده بود خاطرش به زفاف فاطمه مسرور میشد و چشم فاطمه (س) به دیدار شوهر روشن میگشت. علی (ع) خواستار زن خویش است و ما همه در انتظار این شادمانی هستیم. پیامبر نام خدیجه را که شنیدند اشک در چشم شان حلقه زد و آهی کشیدند و فرمودند: مانند خدیجه کجا است؟! بعد فرمودند: چرا علی (ع) از خود من نخواسته است؟ گفتند: حیا مانع از گفتن او شده است. بعد پیامبر دستور داد مراسم عروسی و زفاف علی و فاطمه را مهیا کنند.
📙یکصد موضوع، پانصد داستان 1/ 223 - 224؛ به نقل از: فاطمة الزهراء / 283.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍#حیای_امیر_مؤمنان
عقد امام علی و حضرت زهرا در سال دوم هجری واقع شد و میان عقد و زفاف یک ماه یا یک سال فاصله افتاد. در این مدت، علی (ع) از شرم خود نام فاطمه را بر زبان نمی آورد و فاطمه (س) نیز نام علی را نمی برد تا یک ماه گذشت. یک روز زنان پیامبر نزد علی رفتند و گفتند: چرا در زفاف فاطمه تأخیر میکنی؟ اگر شرم داری اجازه بده ما با پیامبر صحبت کنیم و اجازه ی عروسی بگیریم، آن گاه ایشان اجازه داد. وقتی همه ی زنان نزد پیامبر جمع شدند،ام سلمه عرض کرد: یا رسول الله! اگر خدیجه زنده بود خاطرش به زفاف فاطمه مسرور میشد و چشم فاطمه (س) به دیدار شوهر روشن میگشت. علی (ع) خواستار زن خویش است و ما همه در انتظار این شادمانی هستیم. پیامبر نام خدیجه را که شنیدند اشک در چشم شان حلقه زد و آهی کشیدند و فرمودند: مانند خدیجه کجا است؟! بعد فرمودند: چرا علی (ع) از خود من نخواسته است؟ گفتند: حیا مانع از گفتن او شده است. بعد پیامبر دستور داد مراسم عروسی و زفاف علی و فاطمه را مهیا کنند.
📙یکصد موضوع، پانصد داستان 1/ 223 - 224؛ به نقل از: فاطمة الزهراء / 283.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•