eitaa logo
داستان راستان🇵🇸
28.2هزار دنبال‌کننده
34.5هزار عکس
28.5هزار ویدیو
325 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 در مكه هنگامي كه پيامبر ( ص ) ديده به جهان گشود ، يكي از يهوديان آگاه ، در مكه نزد ، بزرگان قريش ( كه از سران مكه بودند ) آمد ، و با تعجب گفت : آيا امشب ، در ميان شما كودكي به دنيا آمده است ؟ پاسخ دادند : نه . يهودي گفت : پس او در فلسطين به دنيا آمده كه نامش احمد است و از نشانه هاي او اينكه خالي به رنگ ابريشم خاكستري ، در بين شانه هايش قرار دارد . قريشيان متفرق شدند و به جستجو پرداختند . دريافتند كودكي در خانه عبدالله بن عبدالمطلب به دنيا آمده است ، جريان را به دانشمند يهودي گفتند ، يهودي خود را به آن كودك رسانيد ، كودك را از مادرش آمنه گرفت ، سپس بين شانه اش را ديد ، ناگاه بي هوش شد . هنگامي كه به هوش آمد ، حاضران از يهودي پرسيدند : چرا حالت دگرگون شد ؟ او در پاسخ گفت : ( مقام نبوت تا روز قيامت از بني اسرائيل بيرون رفت ، سوگند به خدا ، اين كودك همان پيامبر ( ص ) است كه بني اسرائيل را به هلاكت مي رساند ) . قريشيان از اين مژده شادمان شدند . يهودي به آنها گفت : ( سوگند به خدا ، اين نوزاد ، آنچنان به شما عظمت و آبرو مي بخشد ، كه عظمت شما در همه جاي دنيا ، به زبان مردم مي افتد ) . @DastaneRastan_ir