eitaa logo
داستان راستان🇵🇸
28.7هزار دنبال‌کننده
35.4هزار عکس
29.7هزار ویدیو
332 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 روزی حضرت سلیمان (علیه‌ السلام) یکی از یاران جنی خود را به سوی کاری فرستاد. یک نفر را در پی او روانه کرد تا از کرده ‌ها و گفته ‌های او برایش خبر بیاورد. آن مأمور وقتی که باز آمد گفت آن یار جنی وارد بازار شد، سرش را به‌ سوی آسمان بلند کرد، سپس نگاهی به مردم نمود و بعد سرش را به زیر انداخت. وقتی ‌که آن یار آمد، حضرت سلیمان (علیه‌ السلام) از او پرسید به چه علت در بازار سرت را به ‌طرف آسمان بلند کردی؟ او گفت تعجب کردم از این ‌که ملائکه بر بالای سر این مردم هستند و آنها با سرعت بسیار حرف می ‌زدند و بی ‌حساب می ‌گفتند و عمل می ‌کردند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 روزی حضرت سلیمان (علیه‌ السلام) یکی از یاران جنی خود را به سوی کاری فرستاد. یک نفر را در پی او روانه کرد تا از کرده ‌ها و گفته ‌های او برایش خبر بیاورد. آن مأمور وقتی که باز آمد گفت آن یار جنی وارد بازار شد، سرش را به‌ سوی آسمان بلند کرد، سپس نگاهی به مردم نمود و بعد سرش را به زیر انداخت. وقتی ‌که آن یار آمد، حضرت سلیمان (علیه‌ السلام) از او پرسید به چه علت در بازار سرت را به ‌طرف آسمان بلند کردی؟ او گفت تعجب کردم از این ‌که ملائکه بر بالای سر این مردم هستند و آنها با سرعت بسیار حرف می ‌زدند و بی ‌حساب می ‌گفتند و عمل می ‌کردند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•