eitaa logo
داستان راستان🇵🇸
27.8هزار دنبال‌کننده
36.2هزار عکس
31هزار ویدیو
340 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️این سه ذکر حسینی رو یادت باشه •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📔 هارون الرشید به بهلول گفت : چند تن از پیامبران را نام ببر ؟ گفت : فرعون ، شدّاد ، نمرود خلیفه چهره درهم کشید و گفت : اینها که پیامبر نبوده‌اند ؟!! بهلول جواب داد : هر یک از اینها مدتی در زمین ادعای خدایی داشته‌اند آنوقت تو به پیغمبری‌شان هم قبول نداری ؟! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
14.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لازم نیست تو به کسی بگی حالم بده😔😭 آقا میدونه ما صاحب❤️ داریم ♥️ ✍مجتبی یامینی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍امام باقر (عليه السّلام) فرمودند: هيچ كس نيست كه ما را ياد كند، يا نزد او از ما ياد شود و از چشمانش هر چند به اندازه بال پشه اى اشك آيد، مگر آنكه خداوند برايش در بهشت، خانه اى بنا كند و آن اشك را حجاب ميان او و آتش دوزخ قرار دهد. 📚الغدير، ج ۲ ؛ ص ۲۰۲ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
14.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆مشاهده کنید👆 حقیقتاً این چه معرفتی است؟! ... هر کاری می کنند تا از کاروان عشق و مودت عقب نمانند!. . این نوجوان عراقی دهه نودی است. چه زیبا او را در عمل به نوکری دعوت کردند و به برکت شیر پاک مادر و مال حلال از عرق جبین پدر، یکسال کار می کند تا بتواند موکب اربعین حسینی که سنت امامان و نیاکانش هست را زنده بدارد. . حقیقتاً عراقی ها چه کردند که توانستند فرزندان خود را بدون موسیقی، بدون نماهنگ های دون شأن اهل بیت، چنین عاشق و شیفته ی سیدالشهداء و مواکب اربعینیه کنند؟ . گاهی می بایست بجای اشک بر چنین تصاویری کمی تأمل کرد و گفت شاید برخی راه را اشتباه رفتند. . راز جذب حداکثری اخلاص در عمل است که چنین نوجوانی را به عشق حسین، پیرغلام می‌کند. . بیدار شویم... با کنسرت کردن هیئت نمی توان امام حسینی های مخلص تربیت کرد. بیشتر فکر کنیم. گاهی زود دیر می‌شود، خود و فرزندان خود را اسیر جهل مقدس نکنیم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
نگوییم وفات پیامبر بگوییم شهادت پیامبر •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا میگویی وفات رسول خدا؟؟!!!! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
چقدر آخراین ماه سخت وسنگین است تمام آسمان‌و زمین بیقرار و غمگین است بزرگتر زغم مجتبی وداغ رضا فراق فاطمه با خاتم النبیین است 🏴رحلت پیامبر اکرم و شهادت امام حسن مجتبی تسلیت باد •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍️جوانی با دوچرخه اش با پيرزنی برخورد کرد و به جاي اينکه از او عذرخواهی کند و کمکش کند تا از جايش بلند شود، شروع به خنديدن و مسخره کردن او نمود؛سپس راهش را کشيد و رفت! پيرزن صدايش زد و گفت: چيزی از تو افتاده است. جوان به سرعت برگشت و شروع به جستجو نمود؛ پيرزن به او گفت: زياد نگرد؛ مروت و مردانگی ات به زمين افتاد و هرگز آن را نخواهی يافت.. "زندگی اگر خالي از ادب و احساس و احترام و اخلاق باشد، هيچ ارزشی ندارد" "زندگی حکايت قديمي کوهستان است! صدا می کنی و مي شنوی؛پس به نيکی صدا کن، تا به نيکی به تو پاسخ دهند" ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍ آیت‌الله کوهستانی: من حرف‌های بیهوده را کم‌تر از غذای حرام نمی‌دانم؛ چون حرف‌های بیهوده و لغو، تأثیری زیاد در روح دارد و روح را می‌میراند. این جمله روی تابلویی چوبی بر سر در مدرسه علمیه آیت‌الله کوهستانی، واقع در روستای کوهستان از توابع بهشهر، نصب شده است. 📚 بر قله پارسایی/ص۴۲۳ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
8.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕯اِی اُمت رسول ▪️قیامت به پا کنید 🕯لبریز جام دیده زاشک عزا کنید ▪️در ماتم پیمبر و تنهایی علی 🕯باید برای حضرت زهرا دعا کنید 🕯رحلت حضرت ▪️محمد مصطفی (ص) 🕯شهادت امام حسن مجتبی(ع) 🕯تسلیـت بـاد 🏴 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ 🔴خدایا دیر آمدم اما... ✍ دستش را روی شانه‌ام گذاشت و گفت: «قاسم! تو مرا دوست داری؟» در حالی که با خود فکر می‌کردم چرا این سؤال را می‌پرسد، گفتم: «آقا بر منکرش لعنت.» به دیوار تکیه داد و گفت: «من اگر چیزی بگویم قول می‌دهی عمل کنی؟» با سرعت گفتم: «آقا شما جان بخواهید.» گفت: « از امشب بلند شو و بخوان.» نفسم در سینه حبس شد. پس از بهتی طولانی گفتم: «آقا شما می‌دانید که من اصلا نماز نمی‌خوانم! چه رسد به اینکه بخواهم نماز شب بخوانم... تا دیروقت در قهوه‌خانه هستم و صبح اصلا بیدار نمی‌شوم...» گفت: «هر ساعتی که نیت کنی، من بیدارت می‌کنم.» ... برخلاف هرروز که تا بعد از طلوع آفتاب می‌خوابیدم، در نیمه‌ی شب بیدار شدم. از جایم بلند شدم، دمپایی را پا کردم و به‌سوی حوض آب در وسط حیاط رفتم. خدایا این چه انقلابی بود که در من به‌پا شده بود؟ من که بودم؟ که بود؟ چشمانم را رو به آسمان گرفتم و از سویدای دلم جوشش چشمه‌ای را احساس کردم که با حقیقت لایزالی و آسمانیِ تکلم می‌کرد و می‌گفت: «خداوندا قاسم دیر آمده ولی مردانه چاکر درگاهت خواهد بود.» 📚 از کتاب کهکشان نیستی ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•