eitaa logo
داستانهای آموزنده
15.4هزار دنبال‌کننده
435 عکس
140 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✍یک نفر از بنی اسرائیل به طور مرموزی کشته شد در حالی که قاتل او معلوم نبود و هر طائفه ای، طایفه ی دیگر را مسئول قتل آن شخص می دانست. این اوضاع و احوال ادامه داشت تا این که نزد حضرت موسی رفته و از او درخواست کردند که از خداوند در این زمینه یاری بگیرد. 🔸حضرت موسی با توجه به ارتباطی که با خدا داشت به قوم خود گفت : گاوی را گرفته و سر او را ببرید و قسمتی از آن را به بدن مقتول بزنید تا زنده شود و قاتل خود را معرفی کند؛ ولی قوم بنی اسرائیل به موسی گفتند: آیا ما را به تمسخر گرفته ای؟ 🔸حضرت موسی فرمود : به خدا پناه می برم اگر بخواهم کسی را مسخره کنم. قوم موسی به او گفتند : از خدا بپرس آن گاو چگونه باشد؟ حضرت موسی فرمود : گاو باید ماده، نه پیر و نه جوان باشد. دوباره آن قوم لجباز گفتند : 🔹از خدا بپرس آن گاو چه رنگی داشته باشد؟؟ حضرت موسی فرمود : زرد باشد به طوری که در چشم حالت درخشندگی داشته باشد؟ قوم موسی برای آخرین بار سوال کردند: این گاو از نظر کار کردن باید دارای چه خصوصیتی باشد؟ 🔸حضرت فرمود : این گاو باید برای شخم زدن و زراعت و همچنین برای آبکشی تربیت نشده باشد و از هر عیبی پاک باشد. در نهایت قوم بنی اسرائیل برخلاف میل خودشان گاوی را با خصوصیات گفته شده، پیدا کرده و سر بریدند. 🔹قسمتی از آن را به بدن مقتول زدند و وقتی زنده شد، قاتل خود را معرفی کرد. 📚آیات 67 تا 74 ،سوره بقره به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید 👇👇👇👇👇👇 @Dastanhaeamozande