داستان های عبرت آموز
#شهیدسپهبدقرنی
💠 روایت محسن شجاعی، راننده و محافظ سپهبد قرنی که تنها شاهد ماجرا بوده، از نحوه ترور ایشان توسط اعضای گروه فرقان این گونه آمده است: «یک روز متوجه شدم یک گروه نقاش به خانه ایشان آمده تا جاهایی از منزل را رنگ کند. به نقاش گفتم شما که دارید اینجا کار میکنید، مواظب باشید که یکوقت در حیاط را باز نکنید. کُلتم کنارم بود و لب حوض نشسته بودم. یکی از نقاشها روی نردبان بود و دیگری هم داشت نقاشی میکرد. یک پسربچه هم همراهشان بود که سطلها را تمیز میکرد.
سپهبد قرنی یک سینی چای آورد. گفتم اینها که بالا نشستهاند، مدام دارند ما را کنترل میکنند؛ منظورم کسانی بودند که از بالکن یکی از اتاقهای هتل واقع در روبهروی خانه مشرف بودند.
قرنی گفت: تو چقدر به اینها گیر میدهی. حدود ساعت ۹ صبح بود، همینطور که داشتیم چای میخوردیم در خانه را زدند، تا من بلند شوم که در را باز کنم، پسربچهای که کمک نقاشها بود، بیاختیار دوید و در را باز کرد. تا من بیرون برسم، یکی از فرقانیها، اسلحه کلاشینکف را زیر گلویم گذاشت. کُلتم که کالیبر ۴۵ داشت را از من گرفت و با ضربهای خشابش را بیرون پراند و خشاب را گوشه باغچه انداخت و کُلتم را پرتاب کرد طرف دیگر حیاط.
مهاجمین مرا هُل دادند و به رویم رگبار بستند، من هم اشهدم را خواندم و به دیوار چسبیدم. فقط مدام میگفتم تو را به خدا به تیمسار کاری نداشته باشید، آدم خوب و خیرخواهی است. گفتند ساکت شو حرف نزن و بعد داخل خانه دویدند. دو تیر شلیک کردند و سوار موتور شدند و به سرعت از محل رفتند.
دو گلوله به سینه و پای قرنی اصابت کرده بود. پیکر وی با وانتی به بخش جراحی بیمارستان مهر منتقل شد، اما سرلشکر قرنی چند لحظه بعد از انتقال به بخش جراحی درگذشت.»
براساس این گزارش، سپهبد قرنی با اینکه در دوران رژیم پهلوی به درجه سرلشکری رسیده بود، اما وقتی شاهد ظلمهایی بود که محمدرضا پهلوی علیه مردم داشت، مقابل آنها نیز درآمد؛ لذا مهمترین ویژگی شهید قرنی مقابله با ظلم و تلاش برای رفع مشکلات مردم و گسترش تفکر انقلابی در کشور بود، که متأسفانه توسط گروه فرقان و به دست منافقی به نام «حمید نیکنام» به شهادت رسید.
سرهنگ زمانی از امرای ارتش درباره شهید قرنی گفته است: «میدانید که حضرت امام خمینی (ره) از هیچ کس بیجهت تعریف نکردهاند، تنها کسی را که نزدیک ۱۰ بار از او تعریف کرده اند تیمسار قرنی بوده است. وقتی به شهادت رسید و پیکر او را به بهشت زهرا (س) میبردند که دفنش کنند، من همه کاره مراسم بودم. امام (ره) به یکی از مقامات روحانی میفرمایند او را یک راست به قم ببرید و در صحن حضرت معصومه (س) در کنار آیتالله حائری یزدی (ره) دفن کنید».
چندی پیش بود با رویکرد شناخت بیشتر شهید محمدولی قرنی، سوم اردیبهشت در تقویم با عنوان روز شهادت سرلشکر قرنی به ثبت رسید. سرلشکر قرنی نخستین شهید از شهدای ترور در نظام مقدس جمهوری اسلامی است.📚برگرفته ازکتاب مرزبان،زندگی نامه شهیدقرنی
~~~~~~~~
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۹۲۱
#نذر_کتاب
پنجمين نذر کتاب
🌱 اهدا ۶ جلد کتاب
یک جلد : زخمی لبخند
یک جلد: راننده رئیس جمهور و چند داستان دیگر
یک جلد : طاووس مستور
یک جلد: خوش به حال میرزا
یک جلد: سی و ده
یک جلد: جوان و انتخاب بزرگ
🌹جهت شرکت در این نذر کتاب لطف کنید :
- در کانال عضو بشید...☺️
- نام و نام خانوادگی خودتون رو به همراه نام یه کتاب ناب که مطالعه کردید به پل ارتباطی زیر پیامک کنید
۰۹۳۳۱۱۴۱۹۵۳
☝️☝️☝️
🌱به قید قرعه به ۶ نفر از کسانی که نام خودشون رو ارسال کردند ۶ جلد کتاب بالا اهداخواهد شد.
🕰 مهلت شرکت در این قرعه کشی :
تا ساعت ۲۴ (۱۲شب) یکشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
🌹لطف کنید به کانال ما در ایتا، روبیکا و بله بپیوندید و از تخفیفات خوب و نذر های فرهنگی ما بهرمند شوید.
🔰معرفی کتاب و فروش کتاب
🔰نذر کتاب
📦 لازم به ذکر است هزینه ارسال به
سراسر کشور ۱۵ هزار تومان و به عهده برنده می باشد
📦 این قرعه کشی از میان جمع شرکت کنندگان در ایتا، روبیکا و بله انجام خواهد شد...
⚫️ جهت سفارش کتاب:
🔴 حضوری: قاین، بین جانبازان ۱۸ و ۲۰، #کتابستان_معرفت_قاین
🔴 مجازی: در پلتفرم های ایتا، روبیکا، بله،سروش به آی دی @smh66313 پیام بدین...
📚به کانال کتابستان معرفت قاین بپیوندید 📚
📖 @ketabestanmarefat3
#شیخ_بهایی
💠 روزی شاه عباس، معروف به کبیر همراه با اردوی مخصوص خود به برخی نواحی اطراف شهر میرفت. دو عالم بزرگوار، میرداماد و شیخ بهایی نیز همراه اردو بودند. شاه به این دو دانشور آزاده توجّه خاص داشت و آنان را به عنوان مشاوران عالیرتبه سیاسی - مذهبی در سفرها به همراه میبرد. میرداماد قدری تنومند و قوی هیکل بود، ولی شیخ بهایی لاغر و سبک وزن. شاه عباس خواست روابط قلبی این دو را بیازماید.
در آغاز نزد میرداماد آمد. میرداماد عقب اردو قرار داشت. علائم خستگی و رنج و زحمت در چهرهاش پیدا بود. شاه رو به میرداماد کرده، گفت: سید بزرگوار! ملاحظه بفرمایید. این شیخ (شیخ بهایی) چگونه با اسب بازی میکند و با وقار و آرامش راه نمیرود. از حضرتعالی یاد نمیگیرد که چگونه با متانت و ادب و احترام حرکت میکنید. میرداماد، درنگی کرد و سپس در پاسخ گفت: خیر، مسأله این نیست. اسب شیخ بهاءالدین از شور و شوق اینکه شخصی مثل این عالم بزرگوار بر رویش سوار شده، چنین به تکاپو افتاده است.
شاه که انتظار این گونه جواب را نداشت، اندک اندک، حرکت را تند کرده تا در کنار شیخ بهایی قرار گرفت؛ سر صحبت را باز کرد و گفت: جناب شیخ توجه دارید، این هیکل بزرگ میرداماد، چه بلایی به سر حیوان بیچاره آورده، عالم باید همانند حضرتعالی اهل ریاضت و کم خرج و سبک وزن باشد. شیخ بهایی در پاسخ گفت: نه، موضوع چیز دیگری است که لازم است شاه بدان توجه داشته باشد. خستگی اسب سید بزرگوار (میرداماد) به خاطر این است که کسی بر آن سوار شده که کوههای استوار هم از حمل علم و ایمان و اندیشه گران وی ناتواناند.
شاه عباس وقتی این احترام متقابل و روابط صمیمانه را بین دو عالم معروف زمان خویش دید از اسب پیاده شد و سجده شکر به جا آورد و خدا را برای نعمت وحدت عالمان و اندیشمندان سپاسگزاری کرد.
📚روضات الجنات
~~~~~~~~~~~~
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۹۲۲
#اکرام_پدرومادر
💠دو بر خورد متفاوت، نسبت به یک خواهر وبرادر،
روزی پیامبر الهی در منزل خویش نشسته بود؛ که خواهر رضاعی آن حضرت وارد شد. چون حضرت رسول (ص)، نگاهش به وی افتاد از دیدار او شادمان گشت و رو انداز خود را برای او پهن کرد تا خواهرش بر روی آن بنشیند، پس از آن نیز با خوش روئی با خواهر خود مشغول سخن گفتن شد... روزی دیگر، برادر آن زن که برادر رضاعی رسول خدا (ص) نیز محسوب می شد برآن حضرت وارد شد، ولیکن حضرت، آن برخورد و خوش روئی را که با خواهرش انجام داده بود با برادرش اظهار ننمود.
اصحاب حضرت که شاهد بر این جریان بودند، به پیامبر خدا (ص)، عرضه داشتند: یا رسول ا...! چرا در برخورد بین خواهر و برادر تفاوت قائل شدی؟!
حضرت فرمودند: چون خواهرم نسبت به پدرش بیشتر اظهار علاقه و محبّت می کرد، من نیز این چنین او را تکریم و احترام کردم، ولی پسر نسبت به پدرش بی اعتنا بود.📚( بحار الا نوار: ج 16، ص281)
~~~~
📖 اسراء/سوره۱۷، آیه۲۳ - ۲۴. و پروردگارت «چنین»حکم کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر، نیکی کنید. اگر یکی از آن دو یا هر دوی آنها در نزد تو به «سن» پیری رسند «حتی» به آنان «اف» مگو و بر آنان بانگ مزن و به نیکی با آنان سخن گوی و از «روی» مهربانی بال فروتنی بر آنان بگستران .
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۹۲۳