eitaa logo
داستان های عبرت آموز
1.4هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
978 ویدیو
20 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم امام علی علیه‌السلام: پسرم! درست است كه من به اندازه پيشينيان عمر نكرده‏ ام، امّا در كردار آنها نظر افكندم، و در اخبارشان انديشيدم، و در آثار شان سير كردم تا آنجا كه گويا يكى از آنان شده‏ ام ... @yamolaiamalii313
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 هنگامیکه امام رضا علیه السلام به سمت مرو میآمدند بعد از نیشابور کاروانسرایی رسیدند و کاروان متوقف شد.  بر اساس دستور مأمون، ماموران اجازه ارتباط گیری مردم با امام را نمی‌دادند تا اینکه پیرمردی عاشق امام رضا ـ علیه‌السلام ـ شغل و هنر خود را بهانه کرد تا امام زمان خویش را ببیند. او به بهانه اصلاح و آرایش سر و صورت امام رضا ـ علیه‌السلام ـ خود را به حضرت رساند و توفیق دیدار امام زمانش را به دست آورد و امام رخصت دادند و مشغول کار شد. پیرمرد هنگام آرایش موهای امام، از اشتیاق دیدن آن حضرت صحبت میکرد که یک لحظه فکر کرد:< ای کاش از امام تقاضای اجرت کند‌‌‌>تا این فکر به ذهنش رسید، در همان لحظه امام رضا ـ علیه‌السلام ـ با اشاره به سنگی که به‌وسیله آن قیچی خود را تیز میکرد آن را تبدیل به طلا کردند.  این پیرمرد بامعرفت به امام عرض کرد: ای امام رئوف، من اجرت دنیوی نمی‌خواهم من صباحی بیش زنده نیستم؛ چرا که عمر خود را گذرانده‌ام ؛ من پیراهنی از شما میخواهم که با آن نماز خوانده‌اید و عبادت خدا را کرده‌اید تا کفنم باشد و خداوند به‌واسطه آن عذاب و فشار قبر را از من بردارد. امام رضا ـ علیهالسالم ـ دستور دادند که یکی از لباس‌هایشان را به پیرمرد بدهند، در این لحظه پیرمرد به ذهنش رسید تا درخواست دیگری داشته باشد پس گفت: ای مولی! من از سکرات موت می‌ترسم و بزرگواری کنید و لحظه مرگ در کنار من باشید که امام پذیرفتند.   پیرمرد با خوشحالی لباس و وسایل سلمانی خود را بدون نگاه به سنگ طلا برداشت و خداحافظی کرد. آن حضرت فرمودند: سنگ طلایت را بردار ما آنچه را که دادیم  پس نمیگیریم. روزی اطرافیان امام دیدند حضرت رضا ـ علیه‌السلام ـ فرمودند: »لبیک لبیک لبیک« و بعد از آن هرچه به دنبال آن حضرت گشتند ایشان را نیافتند تا اینکه آن حضرت آمد و ماجرای این پیرمرد سلمانی را تعریف کردند و فرمودند اکنون لحظه جان دادن او بود. من هم بر بالینش حاضر شدم تا به آسانی جان داد. 📚همای سعادت، همائی واعظ، ص ۱۱ ~~~~~~~~ @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به قدری برای امام رضا احترام قائل بودند که اگر عذری داشتند وارد حرم نمی‌شدند. حتی کسانی که خود را گنهکار می‌دانستند به روضه منور ورود نمی‌‌کردند. اینجا حریم امام رئوف است، باید چاره ای پیدا می‌شد!! فیض‌کاشانی درخواستی برای ایجاد دریچه‌ای رو به بهشت مطرح می‌کند؛ ساخت پنجره‌فولاد، برای حضور این افراد جهت تهیت و ابراز حوائج بود. زاویه بی‌نظیر این پنجره نسبت به ضریح مطهر باعث استقبال مردم گردید و تا به امروز محل تجمع زائران است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ 🦋تمام نرگس های دنیا... هم که یکجا جمع شوند، هیچ نرگسی بوی یوسف زهرا را نمی دهد🥀 🤲اللهم عجل لولیک الفرج❤ 💚اگر یک نفر را به او وصل کردی برای سپاهش تو سردار یاری💚 🔰اگر دنبال مطالب امام زمانی هستی و به دنبال کمک به ظهور آقا جانمان هستی این کانال رو بهت پیشنهاد میکنم. 🏃‍♂ ✅مطالبش نابِ رفیق👌 https://eitaa.com/joinchat/3321496353Ce2cb7b4b46
💠 چرا اسم شاهچراغ؟ تا زمان حکومت دیلیمان کسی از محل دفن این حضرت خبر نداشت، تا اینکه یک شب، یک پیرزن چراغ پرنوری رو دید که تا آخر شب بالای سر تپه‌ای از خاک می‌درخشه. پیرزن این خبر رو به گوش حاکم اون دوره، امیر عضدالدوله رسوند. حاکم هم تصمیم گرفت که یک شب جمعه به منزل پیرزن بره تا این ماجرا رو با چشم‌های خودش تماشا کنه. در شبی که حاکم اونجا بود، روشنایی قوی‌تر از هر شب دیگه‌ای به چشم می‌خورد. پیرزن در مواجه با این صحنه کلمه شاهچراغ رو فریاد زد، حاکم هم دستور داد تا اون توده خاک رو بررسی کنن. بعد از بررسی و پیدا شدن جسد فرزند ارشد موسی بن جعفر، دستور ساخت آرامگاهی مجلل در اون مکان صادر شد. ~~~~ 📖 شاهچراغ یا شاه چراغ آرامگاهی معروف و متبرک است که امروزه به صورت یکی از مهمترین نقاط دیدنی شیراز تبدیل شده است. آرامگاه شاهچراغ محل خاکسپاری میر سید احمد، پسر امام موسی کاظم، امام هفتم شیعیان است و از اینرو شاهچراغ زیارتگاه بسیاری از شیعیان گشته است. احمدبن موسی شاهچراغ؛ پسر ارشد امام موسی کاظم (ع) و برادر امام رضا (ع) در راه پیوستن به برادر خود به سوی خراسان سفر نمود ولی در راه توسط افراد مأمون، خلیفه عباسی، در شهر شیراز به شهادت رسید. 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میخوام برم به شهری که کبوتراش ...🕊 سایه سر میشن برای زائراش
13.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 👆 حیفم اومد شما نبینید 🌷 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
💠 حضرت یحیی پسر زکریا از پیامبران عصر حضرت عیسی (ع) بود، با عیسی (ع) دوستی و انس داشت، یحیی از دنیا رفت، پس از مدتی عیسی (ع) بالای قبر او آمد، از خدا خواست او را زنده کند، دعایش به استجابت رسید، و یحیی زنده شد و از میان قبر بیرون آمد، و به عیسی (ع) گفت: از من چه می خواهی؟ عیسی (ع) فرمود: می خواهم با من همانگونه که در دنیا مأنوس بودی اکنون نیز مأنوس باشی و با من انس بگیری. یحیی گفت: «هنوز داغی و تلخی مرگ، در وجودم از بین نرفته است، و تو می خواهی مرا دوباره به دنیا برگردانی و در نتیجه بار دیگر مرا گرفتار تلخی و داغی مرگ کنی؟» آنگاه او عیسی (ع) را رها کرد و به قبر خود بازگشت  📚داستان دوستان جلد 5 نویسنده : محمد محمدی اشتهاردی ~~~~~~~~ @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
     ┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ 🗓 ۲۷ اردیبهشت؛ سالروز وفات آیت الله العظمی بهجت (ره) شادی روحشان صلوات
💠 اطاعت مطلق از پدر  محمد تقی بهجت از همان روزهای نوجوانی برای تحصیل علوم دینی بار سفر می بندند و در جوار شریف مولا علی علیه السلام به تحصیل در حوزه علمیه نجف می پردازند. ایشان در کنار تحصیل دروس مرسوم، برای کسب فضایل اخلاقی به جلسات مرحوم سید علی قاضی طباطبایی می‌روند و از این طریق وارد سلوک و عرفان می شوند. مرحوم قاضی از خواص زمان خود بودند ولی عده‌ای پشت سر ایشان بدگویی می کردند. این بدگویی ها به گوش پدر مرحوم بهجت می رسد ،پدر نامه‌ای به پسر می نویسد: «من راضی نیستم جز واجبات عمل دیگری انجام دهید، حتی راضی نیستم مستحبات را انجام دهید.» آیت الله بهجت نامه را خدمت آیت‌الله قاضی می‌برند و ایشان را در جریان دستور پدر قرار می دهند. آیت الله قاضی هم می فرمایند: «اطاعت از پدر واجب است»؛ به همین دلیل ایشان را به سکوت دعوت می کند. آیت الله بهجت هم از فرمان پدر اطاعت می کنند و سکوت اختیار کرده و هیچ نگفتند تا زمانی که پدرشان از دنیا رفت. یعنی در زمان حیات پدر شما فقط واجبات را انجام می دادند، مثلاً نماز می خواندند بدون اینکه مستحبی را به جا بیاورد. البته مدتی بعد پدرشان نامه نوشتند که مستحبات معمولی را انجام بدهند. آیت الله قوچانی که در تمام این مدت با آیت الله بهجت در ارتباط بودند و از حالات ایشان مطلع بودند، می فرمودند: در زمان سکوت ایشان در هایی از ملک و معنویت به رویشان باز شد که وقتی از آن به من خبر دادند، ملزم شدم تا به کسی نگویم.» ~~~~~~~~ @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
داستان های عبرت آموز
     ┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ 🗓 ۲۷ اردیبهشت؛ سالروز وفات آیت الله العظمی بهجت (ره) شادی روحشان صلوات
محمدتقی بَهجت فومنی (۲ شهریور ۱۲۹۵–۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۸) از عرفا و مراجع تقلید شیعه اهل ایران بود. او از شاگردان محمدحسین غروی اصفهانی و سید علی قاضی طباطبایی بود و از جانب سید علی قاضی، لقب «فاضل گیلانی» گرفته بود. وی در سن ۹۳ سالگی در قم درگذشت و در حرم فاطمه معصومه دفن شد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گنهکار نوشت: دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت جایی ننوشته است گنهکار نیاید . گلدسـته نوشت: در آفـتاب حشــر که از آن گریز نیست ما را بس است سـایه گلدسته های تو . جوان نوشت: یک جوان حاجتش این بود:که زن میخواهم رفت...تا اینکه شبی پیش تو بابا برگشت . شاه نوشت: صبح محشر هر کسی دنبال یاری می دود یار ما باشد اگر شاه خراسان بهتر است . ضامن نوشت: ضامن آهوی صحرا شدنت جای خودش اینکه در روز جزا ضامن مایی عشق است . دلتنگ نوشت: خوب یا بد، هرچه باشد، عیبِ دلتنگی ست این من به هرکس میرود مشهد، حسادت میکنم . بی پناه نوشت: زائری بارانی ام آقا به دادم میرسی؟ بی پناهم، خسته ام، تنها؛ به دادم میرسی؟ . امـید نوشت: نیاز بر کـه بیارم تو حاجــتی تو نـیازی امــید بر کـه ببنـدم تو آرزو تو امــیدی . مرگ نوشت: تو خودت خواسته ای داروندارم باشی لحظه مــرگ بیایی و کــنارم باشی بدهکار نوشت: ﻣﻦ ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺗﻮﺍﻡ ، ﺑﺎﺯ ﻣﺮﺍ ﻣﯿﻄﻠﺒﯽ؟ ﺷﺮﻁ ﺁﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺗﺮ ﺍﺯ ﭘﯿﺶ ﮐﻨﯽ! باب الرضا نوشت: این بلا تکلیفی اش ارثیه کرب و بلاست یک طرف باب الرضا و یک طرف باب الجواد . عفو نوشت: صـدها هـزار نامه ی آلوده از گـناه با یک نــگه عــفو تو تطهیر میشود . آهو نوشت: سوال می کند از خود هنوز آهویی که بین دام و نگاهت کدام صیاد است . پابوس نوشت: بهتر از اين؟ كه كسی لحظه ي پابوسی تو نفس آخر خود را بكِشد پا نشود کربلا نوشت: من هوای تو را به سر دارم تو هوای دلِ مرا داری یکی از اهل کربلا می گفت :خوش به حالت امام رضا داری . فقیر نوشت: فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی که جز ولای تو ام نیست هیچ دست آویز . دلخسته نوشت: به خراسان ببری یا نبری حرفی نیست تو نگیر از منِ دلخسته "رضا گفتن" را . طعمه نوشت: آخر به عشق اینکه خودت ضامنم شوی یک شب به عمد طعمه صیاد میشوم .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرائت دعای فرج توسط حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر انقلاب: وقتی «اَلّلهُمَّ کُن لِوَلِیّک» را میخوانید، در واقع دارید ارتباط میگیرید با امام زمانتان، که فرموده‌اند: ما را دعا کنید، ما هم شما را دعا میکنیم.
💠 نماز اول وقت،سفارش امام زمان ارواحنا فداه کلینی و شیخ طوسی و شیخ طبرسی از زهری نقل کردند که گفت: مدت مدیدی در طلب دیدار امام زمان بودم و در این راه مال فراوانی خرج کردم تا اینکه به خدمت محمد بن عثمان (دومین نایب خاص امام زمان در زمان غیبت صغری) رسیدم و با التماس از او خواستم مرا به حضور امام ببرد پاسخ منفی داد اما در مقابل تضرع بسیار من سرانجام لطف نمود و فرمود: «فردا اول وقت نزد من بیا» فردای آن روز به خدمت محمد بن عثمان رفتم دیدم جوانی خوش سیما همراه اوست محمد بن عثمان به من اشاره کرد و گفت : ایشان همان کسی است که در طلبش هستی . به نزد امام رفتم و آنچه سوال داشتم پرسیدم ایشان نیز پاسخ فرمود تا به خانه ای رسیدیم حضرت داخل آن خانه شد و دیگر ایشان را ندیدم اما در این دیدار امام دو بار به من فرمود: «از رحمت خدا به دور است کسی که نماز صبح را به حدی به تاخیر اندازد تا ستاره ها دیده نشوند و نماز مغرب را به قدری به تاخیر اندازد تا ستاره ها نمایان شوند.» 📚زبور نور ص۲۱۱ ~~~~~~~~ @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
میخوای بدونی امام زمان چقدر دوستت داره یا چقدر برات دعا میکنه؟ از حسن بن جهم نقل شده که گفت: خدمت امام رضا علیه السلام عرضه داشتم: مرا از دعایت فراموش نفرما! پرسید: « آیا چنین گمان داری که فراموشت می کنم؟» اندکی با خود فکر کردم، با خود گفتم: امام علیه السلام حتما برای شیعیانشان دعا می فرماید، و من هم که شیعه اش هستم. پس در جواب گفتم: خیر، فراموش نمی کنید! پرسید: از کجا دانستی؟ گفتم: زیرا از شیعیانتان هستم، و شما هم برای شیعیان دعا می کنید. فرمود: غیر از این جهت چه طور؟ گفتم: خیر. فرمود: هرگاه خواستی ببینی نزد من چه [منزلتی] داری ببین من نزد تو چه [مقامی] دارم. 📚عیون الاخبار جلد ۲ صفحه ۴۹ ✅چقدر متوجه امام عصر روحی فداه هستیم؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚🌷 آنچه امام زمان (عج) در مورد اوضاع ایران به میرزای نائینی فرمودند : در جنگ جهانی اول، دو میهمان ناخوانده، از چپ و راست، به ایران ریختند. اوضاع ایران در آن تاریخ، خیلی متشنج بود. اصلا کشوری شده بود بی‌صاحب. از یک طرف روس‌ها ریختند، تصاحب کردند؛ از یک طرف، دیگران. یک وضع عجیبی و مردم ایران، مضطرب، منقلب وهیچ تکیه‌گاهی نداشتند. مرحوم میرزای نائینی، رحمه الله، از این پیشامد ناهنجار، به ساحت مقدس امیرالمؤمنین، و سایر ائمه‌ی طاهرین شکایت زیادی می‌کرد مخصوصا، به پیشگاه مبارک امام زمان، علیه السلام، یک‌روز، همین طوری که متوسل شده بود، بر او مکاشفه‌ای شد. حضرت را زیارت کرد دید، حضرت ایستاده‌اند. یک دیوار مرتفعی، سر به آسمان کشیده است. حضرت به میرزا اشاره کرد که نگاه کن نگاه کردند، دیدند یک دیواری است [مرتفع] و این دیوار کج شده… و عن‌قریب است که می‌افتد! به یک مویی بند است… در قاعده، دیوار نیم متر کج است؛ در رأس، دیوار، سه متر کج است… و با انگشتشان به میرزا اشاره می‌کردند که: نگاه کن! نگاه کردند، دیدند انگشت حضرت به طرف دیوار است… . فرمودند: این دیوار، ایران است. کج می‌شود؛ اما ما با انگشتمان نگه‌اش داشته‌ایم و نمی‌گذاریم خراب بشود. این‌جا، شیعه‌خانه‌ی ماست. کج می‌شود؛ اما نمی‌گذاریم خراب شود! 📚برگرفته از کتاب احیاگر حوزه خراسان (ص ۱۷۴-۱۷۵) و آن هم از گفتار آیت الله حاج شیخ محمود حلبی، سخنرانی مسجد جامع اصفهان، ۱۳۹۲ق، گفتار ۱۰.
هدایت شده از تینـ¹²⁸ـاࢪ 🇱🇧𓂆
بی تو آواره‌ی این کوچه‌ی دنیا شده‌ایم هر کدام یک گوشه‌ای بی‌کس و تنها شده‌ایم ..