#سالگرد_امام
#امام_خمینی_ره
💠امروز به زیارت امام رفتم؛ آقای هاشمی را خبر کردم با هم رفتیم.
🔻 امام عزیز هنوز اجازهی فرودآمدن از تخت را ندارد. به دستهای او چیزی از سرُم و باتری وصل است.
دست چپ امام را که بخاطر تَرک برداشتن سرانگشتان، در دستکش سفیدی پوشیده بود مشتاقانه بوسه زدم.
🔷چهرهی خندان و مهربانش اندکی خسته و بیمارگونه است اما سعی میکند نشانهای از افسردگی در آن نباشد.
🔶 بلافاصله خطاب به من میگوید: از شما تقلید میکنم (دست دادن با چپ)!
🔷 من گفتم: بحمدالله حالتان خیلی خوب است.
🔶 با لحنی که مینماید به این اهمیت نمیدهد میگوید: شما خوب باشید من هم خوبم.
بعد رو به هاشمی که پرسیده است آیا چیز فوقالعادهای هست؟ با لحن رضامند و محکم میگوید: هیچ چیز نیست غیر از پیری، و نسبت به همسنهای خود خیلی خوبم؛ آنها بعضی زیر خاکاند.
از اوضاع جاری و جنگ میپرسد و به جوابها با دقت گوش میدهد. این روح بزرگ، این انسان فوقالعاده، این دل مطمئن و متوکّل و این عقل قوی و راسخ در همهی حالات خود حتی در هنگامی که نیمی از قلب او از کار افتاده است، با همهی شخصیّتش زندگی میکند: رُهبانُ اللّیل و اسد النهار.
📚 یادداشت های روزانه رهبر معظم انقلاب، ۱۴فروردین ۱۳۶۵
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
📖 امام علی علیه السلام:
🔻 إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِي الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا يَسُدُّهَا شَيْءٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ؛
🍃 هرگاه عالمی بمیرد رخنه ای جبران ناپذیر در اسلام ایجاد می شود كه تا روز قيامت هيچ چيز آن را فرو نمی پوشد.(محاسن،ج۱،ص۲۳۳)
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۶۳۱
#سیره_امام_خمینی_ره
#توکل_بر_خدا
💠 در جنگ گاهی بیش از ده موشک به تهران اصابت می کرد و تعداد زیادی از آنها یک خط منحنی را در شعاعی نزدیک به جماران تشکیل می دادند.
🔻 اکثر ساکنان تهران به شهرهای امن پناه برده بودند، ولی حضرت امام (ره) به هیچ وجه در محل اقامت و در انجام برنامه های روزانه شان کمترین تغییری ندادند. حتی محل نشستنشان در اتاق که پشت شیشه بود عوض نشد. تنها کاری که انجام شد، چسباندن نوار چسب به شیشه ها بود.
🔷️ با توجه به اینکه با دستگاه مخصوص مداوم، قلب حضرت امام (ره) تحت کنترل بود و کمترین تغییر در تپش قلب مبارکشان، روی صفحه مانیتور ثبت می شد، از یکی از پزشکان مراقب، تحقیق کردم معلوم شد که این صداهای مهیب که برای یک لحظه هم که شده، قلب همه را تکان می داد، در مورد حضرت امام که مصداق «كالجبل الراسخ لاتحركه العواصف بودند»، نه فقط کمترین تغییری ایجاد نمی کرد، حتی در دستگاه های قلب، هیچگونه لرزشی به وجود نمی آورد.
🔶 ایشان به حقیقت ضمیر آرام و قلب مطمئن بود فقط از خدا می ترسید.
🖌 راوی: محمد رحیمیان
📚 برداشت هایی از سیره امام ره
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
📖 امام صادق (ع ) مى فرماید:
وَ هُمُ النُّجَباءُ وَ الْقُضاةُ وَ الْحـُکـّامُ وَ الفُقَهاءُ فِى الدّیِن؛ هُمْ اَصـْحـابُ الاَْلْوِیـَةِ، وَ هـُمْ حـُکـّامُ اللّهِ فـى اَرْضِهِ عَلى خَلْقِهِ؛
🍃 آنـهـا فـرمـاندهان ، قاضیان، حاکمان شرع و فقیهان دین اند، آنـان پـرچـمـدارانـى انـد کـه از جـانب خدا در روى زمین بر بندگان او حکومت مى کنند.(منتخبالاثر،ص۴۸۵)
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۶۳۲
#امام_رضا_ع
#دهه_کرامت
💠 مرحوم حاج شيخ ابراهيم صاحب الزماني از مداحان مخلص
نقل مي كرد كه يك بار مشهد مقدس مشرف شدم، پولم تمام شد و كسي را هم براي رفع مشكل خويش نميشناختم.
🔻 از اين رو قصيدهاي در مدح حضرت رضا (ع) سرودم و فكر كردم كه بروم و آن را براي توليت آستان مقدس بخوانم و صله بگيرم با اين نيت حركت كردم، اما در ميان راه به خود آمدم كه چرا نزد خود حضرت رضا (ع) نروم، به همين جهت كنار ضريح رفتم و پس از استغفار و راز و نياز با خدا، قصيدهي خود را خطاب به روح ملكوتي آن حضرت خواندم و تقاضاي صله كردم.
🔷 ناگاه ديدم دستي با من مصافحه نمود و يك اسكناس ده توماني در دستم نهاد.
🔶 بيدرنگ گفتم :« سرورم! اين كم است» ده توماني ديگر دادند.
🔷 باز هم گفتم : «كم است» تا به هفتاد تومان كه رسيد، ديگر خجالت كشيدم تشكر كردم و از حرم بيرون آمدم .
🔶 كفشهاي خود را كه مي پوشيدم، ديدم آيه الله حاج شيخ حسنعلي تهراني، با شتاب رسيد و فرمود: «شيخ ابراهيم!»
🔷 گفتم: «بفرماييد آقا!»
🔶 گفت: «خوب با آقا حضرت رضا (ع) روي هم ريختهاي، برايش مدح ميگويي و صله ميگيريد. صله را به من بده »
🔷 بيمعطلي پولها را به او تقديم كردم و او يك پاكت در ازاي آن به من داد و رفت وقتي گشودم ديدم دو برابر پول صله است يعني يكصد و چهل تومان .
📚کرامات الصالحین،ص۲۱۶
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
📖 امام رضا (ع) می فرمایند:
🔻 إذا نَزَلَت بِکم شِدَّةٌ فاستَعینوا بِنا عَلَی اللّهِ؛
🍃 هر گاه سختی ای به شما رسید، به واسطه ما از خدا کمک بجویید.(تفسیرالعیاشی،ج۲ص۱۷۶)
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۶۳۳
#شاهچراغ_ع
#دهه_کرامت
💠 حضرت سید امیر احمد علیه السلام ملقب به شاه چراغ و سیدالسادات الاعاظم، فرزند بزرگوار امام موسی کاظم علیه السلام است.
🔻 به طور کلی از آنچه نسب شناسان، علمای رجال، محدثان، محققان، مورخان، مولفان و نویسندگان در خصوص احمد بن موسی علیهما السلام و فضایل وی نوشته اند، بر می آید که او کریم، شجاع، فاضل، صالح، پرهیزگار، صاحب ثروت و منزلت، بزرگوار و با عزت بوده و نزد پدرش منزلتی خاص داشته است.
🔷 شب ها تا صبح به عبادت مشغول بود، با قلم خود، قرآن بسیار نوشت و شخصی موثق و راوی احادیث زیادی از نیای خود بود.
🔶 در میان فرزندان حضرت موسی الکاظم علیه السلام «احمد» به کرم و جلالت و شجاعت و عبادت امتیاز داشت و شب ها تا صبح به عبادت مشغول بود و در عمر خود هزار بنده را خرید و در راه خدا آزاد کرد.
📚 بحارالأنوار، ج ۴۸، ص ۲۸۴
ششم ذیقعده، به عنوان یکی از روزهای دهه کرامت، سالروز بزرگداشت حضرت احمد بن موسی(ع)، ملقب به «شاهچراغ» است. وی از برادران امام رضا(ع) و حضرت معصومه (س) است.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
📖قالَ أَبُوجَعْفَرٍ الباقِرُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ:
🔻 آلُ مُحَمَّدٍ أَبْوَابُ اَللَّهِ وَ سُبُلُهُ وَ اَلدُّعَاةُ إِلَى اَلْجَنَّةِ وَ اَلْقَادَةُ إِلَيْهَا؛
🍃 آل محمد(ص) دروازه های به سوی خدا و دعوت کنندگان و رهبری کنندگان به سوی بهشتند.(تفسیرنورالثقلین،ج۱،ص۱۷۸)
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۶۳۴
#شهدا
#امام_رضا_ع
#زیارت_عاشورا
💠 صبح، كسى كه زيارت عاشورا مى خواند، توسلى پيدا كرد به امام رضا(ع).
🔻شروع كرد به ذكر مصائب امام هشتم و همه زار زار گريه مى كرديم. از امام رضا طلب كردیم كه دست ما را خالى برنگرداند، و شهدا به آغوش خانواده هايشان بازگردند.
🔷 هنگام غروب بود و دم برگشتن به مقر، ديگر داشتيم نااميد مى شديم.
🔶آخرين بيل كه در زمين فرو رفت، تكه اى لباس توجهمان جلب كرد. با احترام و قداست، شهيد را از خاك در آورديم. روزى اى بود كه آن روز نصيبمان شده بود. شهيدى آرام خفته به خاك.
✅ توی جيب پيراهنش ديديم كه يك آينه كوچك، كه پشت آن تصويرى نقاشى از تمثال امام رضا(ع) نقش بسته، به چشم مى خورد. از آن آينه ها كه در مشهد، اطراف ضريح مطهر مى فروشند.
گريه مان درآمد. همه اشك ريختند.
از روى كارت شناسايى اش فهميديم نامش «سيد رضا» است.
🔷 بچه ها رفتند پیش مادرش تا سرّ اين مسئله را دريابند.
🔶 مادر، گفت: پسر من علاقه و ارادت خاصى به امام رضا(ع) داشت...
📚 از خاطرات تفحص شهدا(ويژه نامه سي سالگی دفاع مقدس
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
📖 قال الامام الهادی (علیه السلام):
🔻...و فازَ مَن تمسَّکَ بِکُم و أمِنَ مَن لَجأَ إلیکُم وَ سَلِمَ من صَدَّقَکُم و هُدِیَ مَن اعتصَم بکم؛
🔷️ … کسی که به شما (ائمه معصومین ع) تمسّک نمود رستگار شد و آن کس که به شما پناه آورد، ایمنی یافت و کسی که شما را تصدیق نمود، به سلامت به سر منزل مقصود رسید و هر کس که به ریسمان شما چنگ زد، هدایت شد و کسی که از شما پیروی کرد، جایگاهش بهشت خواهد بود.(زیارت جامعه کبیره )
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۶۳۵
#امام_رضا_ع
#سخاوت
💠 امام رضا(ع) در مجلسی پرسشهای مردم را پاسخ می دادند که مردی وارد شد و بعد از سلام، گفت:
🔻ای فرزند رسول خدا! من از دوستداران شما و خاندانتان هستم؛ از سفر حج بر می گردم. به جهت از دست رفتن دارایی ام، هزینه ی رسیدن به منزل ندارم؛ اگر لطف شما شامل من شود، سوی خانواده ام رفته و به محض رسیدن، به همان مقدار از جانب شما صدقه می دهم.
✅ امام رضا (ع) ضمن دعوت او به نشستن، خواستار رحمت الهی برای او شد و سپس به پاسخ به سؤالهای مردم پرداخت.
🔷 پس از جلسه ی پرسش و پاسخ، حضرت با کسب اجازه از چند نفر از یاران خویش که در مجلس باقی مانده بودند، وارد اتاقی شد و از پشت در، آن مرد را خواست و از بالای در دویست اشرفی به او عطا فرمود و از او خواست تا این پول را صرف زندگی اش کند و از صدقه دادن از طرف امام خودداری کرده و قبل از اینکه حضرت او را مشاهده کند، از آنجا بیرون رود.
🔶 سلیمان جعفری که ناظر جریان بود، از امام پرسید: جانم فدای شما؛ با اینکه مبلغ زیادی هدیه دادید، چرا روی مبارک خود را از او پوشاندید؟
🔷امام رضا(ع) فرمود: از آن ترسیدم که به جهت برآورده کردن نیازش، شرمنده شود و او را در آن حال ببینم؛ مگر رسول اکرم ص نفرمودند: نیکی را در خفا و پنهانی انجام دادن برابر با به جا آوردن هفتاد حج است.
📚 بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۱۰۱
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
امام رضا (ع):
🔻السخی قریب من الله؛ قریب من الجنه؛ قریب من الناس؛ بعید من النار؛
🍃 با سخاوت به خداوند متعال، بهشت و مردم نزدیک واز آتش بدور است.(عیوناخبارالرضا،ج۲،ص۱۲)
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۶۳۶
#امام_زمان_عج
#انتظار
💠 علی بن ابراهیم بن مهزیار می گوید:
۱۹ سال متوالی به مکه رفتم تا خدمت امام زمان (عج ) تشرف پیدا کنم.
🔻 سال آخری که آمدم ناامید ودلگیر بودم، با خود گفتم دیگر فایده ندارد چقدر منتظر باشم گویا لیاقت ندارم برای زیارت.
🔷 در همین حال بودم که به من الهام شد برای دیدار سال آینده بیا تا حضرت را ببینی...
سال بیستم فرا رسید" با دلی پر از امید و عشق کنار کعبه نشستم و نماز میخواندم
ناگهان دستی روی شانه ام گذاشته شد ، به من گفتند اگر میخواهی حضرت را ببینی دنبال ما بیا...
سوار بر مرکب شدیم و در کوه های اطراف گردشی کردیم شب شد دیدم روی کوهی چادری برپاست و روشنایی از آن پیداست نزدیک شدم بعد از اجازه داخل شدم
دیدم صورتی دلربا و قامتی بلند ، ابروان بهم پیوسته ، خوشخو و بخشنده
سلام کردم
حضرت فرمود: منتظرت بودیم چرا دیر آمدی؟
گفتم سیدی و مولای" من شب و روز منتظر شما بودم
🔻حضرت فرمود:
سه چیز باعث شده امامتان را نبینید:
1⃣بی رحمی به ضعفاء
2⃣قطع رحم
3⃣دنیا طلبی
شما اگر رفتارتان را درست کنید ما خودمان می آییم.
📚تبصرة الولیّ فی من رأی القائم المهدی(ع)، دیدار ۳۵
📚 دلائل الامامة، ص ۲۹۸
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
📖 حضرت مهدی(عج):
🔻 فَاِنّا یحیطُ عِلمُنا بِأَنبائِكُم و لایعزُبُ عَنّا شَیءٌ مِن اَخباركُم؛
🍃 ما از اوضاع شما کاملاً باخبریم و هیچ چیز از احوال شما بر ما پوشیده نیست. (بحار، ج ٥٣، ص ١٧٥)
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۶۳۷
#قاری_قرآن
#بخشش
#انگشتر
💠 گوش جان سپرده ایم به کلام الله.
🔻 نوجوانی با صوت خوشش آیات الهی را جرعه جرعه می ریزد در جانمان.
🔷 کنار حاجی دمِ در نشسته ام.
🔶 همیشه همینجا می ایستد و از سخنران و مداح تشکر می کند. دست میدهد و رویشان را می بوسد.
🔷 قاری دارد به آیات آخر می رسد. حاجی دست میکند توی جیبش، دنبال چیزی می گردد. دستمالش را در می ٱورد باز می کند.
🔶 نگاهم می افتد به انگشتری که نگینش برق می زند.
🔷 منتظر نمی ماند قاری بیاید سمت در خروجی. با عجله به استقبالش می رود. ۸انگشتر را دست نوجوان می کند و رویش را می بوسد.
📚 سلیمانی عزیز، ص ۱۴۵
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
📖 پیامبر اسلام(ص) فرمود:
🔻 لِكُلِّ شَيْءٍ حِلْيَةٌ وَ حِلْيَةُ الْقُرْآنِ الصَّوْتُ الْحَسَنُ؛
🍃 هر چیزی زینتی دارد و زینت قرآن، صوت خوش است.(کافی،ج۲،ص۶۱۵)
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۶۳۸
#ابوذر
#قناعت
#بی_توجهی_به_دنیا
💠 عطاء گوید: ابوذر را دیدم لباس کهنه ای به تن کرده و نماز می خواند، گفتم: ابوذر مگر لباس بهتری نداری؟
🔻 گفت: اگر داشتم دربرم می دیدی.
🔶 گفتم: مدتی ترا با دو جامه می دیدم.
🔷 گفت به پسر برادرم که محتاج تر از خودم بود دادم.
🔶 گفتم: به خدا تو خود محتاجی، سر به آسمان بلند کرده و گفت: آری بار خدایا به آمرزش تو محتاجم.
🔷 سپس گفت: مثل اینکه دنیا را خیلی مهم گرفتهای، این لباس که در تن من می بینی و لباس دیگری که مخصوص مسجد است، و چند بز برای دوشیدن و نان خورش دارم، چارپائی دارم که آذوقه ام را به آن حمل و نقل می کنم، و زنی دارم که مرا از زحمت تهیه غذا آسوده می کند، چه نعمتی برتر از آن که من دارم.
🔶 به ابوذر گفتند: آیا ملکی تهیه نمی کنی چنانکه فلان کس و فلانی تهیه کرده اند؟
🔷 گفت: می خواهم چه کنم برای اینکه آقا و ارباب شوم، هر روزی یک شربت از آب با شیر و هفته ای یک پیمانه گندم مرا کفایت می کند.
📚 اعیان الشیعه، ص ۳۲۹
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
🔷️ امیرالمؤمنین علی(ع) :
🔻 فَإِنَّهَا عِنْدَ ذَوِی الْعُقُولِ کَفَیْءِ الظِّلِّ بَیْنَا تَرَاهُ سَابِغاً حَتَّی قَلَصَ وَ زَائِداً حَتَّی نَقَص؛
🍃 دنیا در نظر عاقلان و خردمندان مانند سایۀ در حال برگشت است، بدینگونه که وقتی آن را در حال گسترش میبینی، جمع میشود و وقتی که رو به افزایش مینگری، رو به کاهش میرود.(نهجالبلاغه،خطبه۶۳)
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۶۳۹
#شیعیان
#طواف
#میمون
#خوک
#حج
💠 ابوبصیر یکی از شیعیان پاک و مخلص امام صادق علیه السلام می گوید:
🔻 من با آن حضرت در مراسم حج شرکت نمودم.
🔷 هنگامی که به همراه امام علیه السلام کعبه را طواف می کردیم، عرض کردم:
👈 فدایت شوم، آیا خداوند این جمعیت بسیار را که در حج شرکت نموده اند می آمرزد؟
🔷 امام صادق علیه السلام فرمودند: ای ابابصیر! بسیاری از این جمعیت که می بینی، میمون و خوک هستند.
🔶 عرض کردم: آنها را به من نشان بده!
🔷 آن حضرت دستی بر چشمان من کشیدند و کلماتی به زبان جاری نمودند. ناگهان! بسیاری از آن جمعیت را میمون و خوک دیدم، وحشت کردم! سپس بار دیگر دستش را بر چشمان من کشید، آن گاه دوباره آنان را همان گونه که در ظاهر بودند دیدم.
🔷 سپس فرمودند:
ای ابا بصیر! نگران مباش! شما در بهشت، شادمان هستید و طبقات دوزخ جای شما نیست.
✅ سوگند به خدا! سه نفر، بلکه دو نفر، بلکه یک نفر از شما شیعیان حقیقی در آتش دوزخ نخواهد بود.
📚 بحارالانوار، ج ۴۷، ص ۷۹
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
📖 حضرت فاطمه سلام الله علیها:
🔻شیعَتُنا مِنْ خِیارِ أهْلِ الْجَنَّةِ وَکُلُّ مُحِبّینا وَ مَوالی اَوْلیائِنا وَ مُعادی أعْدائِنا وَ الْمُسْلِمُ بِقَلْبِهِ وَ لِسانِهِ لَنا؛
🍃 شیعیان و پیروان ما، و همچنین دوستداران اولیاء ما و آنان که دشمن دشمنان ما باشند، نیز آنهائی که با قلب و زبان تسلیم ما هستند بهترین افراد بهشتیان خواهند بود.(بحارالانوار،ج۶۸،ص۱۵۵)
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۶۴۰
#نایاب_شدن_گندم
#احتکار
#نان
💠 امام صادق علیه السلام به معتب، مسؤول خرج خانهی خود فرمودند:
👈 معتب اجناس در حال گران شدن است ما امسال در خانه گندم داریم؟
🔶 عرض کرد: بلی یابن رسول الله! به قدری که چندین ماه را کفایت کند گندم ذخیره داریم.
🔷 حضرت فرمودند: آن ها را به بازار ببر و در اختیار مردم بگذار و بفروش!
🔶 عرض کرد: یابن رسول الله! گندم در مدینه نایاب است، اگر این ها را بفروشیم دیگر خریدن گندم برای ما میسر نخواهد شد.
🔷 حضرت فرمودند: سخن همین است که گفتم، همه گندم ها را در اختیار مردم بگذار و بفروش!
🔶 معتب بنا به دستور امام گندم ها را فروخت و نتیجه را گزارش داد.
🔷 امام (ع) به او تاکید فرمودند: بعد از این، نان خانه ی مرا روز به روز از بازار بخر؛ نان خانهی من نباید با نانی که در حال حاضر توده مردم مصرف می کنند، تفاوت داشته باشد. نان خانه ی من باید بعد از این ، نیمی از گندم و نیمی از جو.
من - بحمدالله - توانایی دارم که تا آخر سال خانه خود را با نان گندم به بهترین وجهی اداره کنم، ولی این کار را نمی کنم تا در پیشگاه الهی اقتصاد و محاسبه در زندگی را رعایت کرده باشم.
📚 بحارالانوار، ج ۴۷، ص ۵۹
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
📖 حضرت علی (ع):
🔻 اَلاِحْتِکارُ شیمَةُ الفُجّارِ؛
🍃 احتکار خوی و خصلت گنهکاران است.(جامع احادیث شیعه،ج۲۳،ص۱۱۹)
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۶۴۱
#ارزش_انسان
#بدگویی
#تقوا
💠 مرد دهاتی پیوسته خدمت امام صادق علیه السلام رفت و آمد می کرد.
🔻 مدتی امام علیه السلام او را ندیدند. حضرت از حال او جویا شدند.
🔶 شخصی محضر امام (ع) بود خواست از مرد دهاتی عیب جویی کند و به این وسیله از ارزش او نزد امام بکاهد گفت:
👈 آقا آن مرد دهاتی و بی سواد است، چندان آدم مهمی نیست.
🔷 امام علیه السلام فرمودند:
👈 شخصیت انسان در عقل اوست و
👈 شرافتش در دین او و
👈 بزرگواریش در تقوای اوست،
✅ ارزش آدمی بسته به این سه صفت است.
زیرا مردم از لحاظ نسل یکسانند و همه از آدم هستند و مزایای مادی ارزش آفرین نمی باشند.
🔶 آن مرد از فرمایش امام علیه السلام شرمنده شد و دیگر چیزی نگفت.
📚 بحارالأنوار، ج ۷۸، ص ۲۰۲
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
📖 قرآن کریم:
🔻 يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ؛
🍃 اى مردم ما شما را از مرد و زنى آفريديم و شما را ملت ملت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگر شناسايى متقابل حاصل كنيد در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست بى ترديد خداوند داناى آگاه است.(حجرات،آیه۱۳)
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۶۴۲
#امام_زمان_عج
#پنجشنبه_شب
#نامه_اعمال
#صله_رحم
💠 داود رقی می گوید:
🔻 در محضر امام صادق علیه السلام بودم بدون اینکه سخنی بگویم، فرمودند:
👈 ای داود! روز پنج شنبه هنگامی که برنامه اعمالتان را پیش من آوردند، در آن دیدم که تو درباره پسر عمویت، فلانی، خوب کرده ای. از این کار تو خوشحال شدم و فهمیدم همین صله رحم تو با وی (و قطع صله رحم از جانب او) باعث مرگ زودرس پسر عمویت خواهد شد.
🔶 داود می گوید: پسر عمویی داشتم بسیار بدفطرت و دشمن سرسختم بود، هنگامی که شنیدم او و خانواده اش در فقر و ناداری شدید، روزگار بدی را به سر می برند، برایش مقداری مخارج فرستادم، سپس به سوی مکه حرکت نمودم.- و او بعد از من فوت شده بود - موقعی که در مدینه خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم بدون اینکه حرفی بزنم امام علیه السلام آن جریان را به من خبر دادند.
📚 بحارالأنوار، ج ۷۴، ص ۹۳
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
📖 امام مهدی (ع) در یکی از توقیعات شریف خود که خطاب به شیخ مفید:
🔻 فَإِنّا نُحِیطُ [یُحِیطُ] عِلْماً [عِلْمُنا] بِأَنْبائِکُمْ وَ لایَعْزِبُ عَنّا شَیْءٌ مِنْ أَخْبارِکُمْ؛
🍃 ما بر احوال شما آگاهیم و هیچ چیز از اخبار شما بر ما پوشیده نیست.(بحارالانوار،ج۵۳،ص۱۷۵)
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۶۴۳
#امام_زمان_عج
#ظهور
#کعبه
💠 مفضل از امام صادق علیهالسلام سوال کرد:
🔻 آقا! حضرت مهدی عجل الله فرجه، از کجا ظاهر میشوند و چگونه آشکار میگردند؟
🔷 امام (ع) فرمودند: ای مفضل! او به تنهایی آشکار میگردد و تنها به طرف خانه خدا میآید و تنها داخل کعبه میشود و چون شب فرا رسد، همچنان تنهاست. وقتی چشمها به خواب رفت و شب کاملا تاریک شد، جبرئیل و میکائیل علیهماالسلام و دسته دسته فرشتگان در حالی که صف کشیدهاند، بر او فرود میآیند. و در آن میان، جبرئیل به ایشان میگوید:
✅ ای آقای من! هر چه بفرمایی پذیرفته است و فرمانت رواست.
📚 بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۷
📚 مختصر البصائر، ج ۱، ص ۴۳۳
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
📖 امام جعفرصادق (علیهالسلام):
🔻 لَو لَمْ یبْقَ منَ الدُّنیا اِلاَّ یومٌ واحِدٌ لَطَوّلَ اللهُ ذلِكَ الیومَ حَتّی یخرُجَ قائمُنا أَهْلَ البَیت؛
🍃 اگر از عمر دنیا تنها یک روز مانده باشد خداوند آن روز را آنقدر طولانی میکند تا قائم ما اهل بیت(علیهالسلام) ظهور یابد.(منتخبالاثر،ص٢٥٤)
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۶۴۴
#قرآن
#حاج_قاسم_سلیمانی
#حل_کننده_مشکلات
💠 شب که درست نخوابیده بود حالا هم که یک وقت استراحتی بین کارهایش پیدا شده بود قرآن را باز کرد.
🔷 یک ساعت تمام نگاهش مانده روی یک خط قرآن. بعد قرآن را بست و رفت توی فکر.
🔶 گفت: «اگه بدونی قرآن چی می گه مسیر زندگیت رو پیدا می کنی، وظیفهت رو هم میفهمی چیه»
🔷 خیلی وقت ها این طور دیده بودمش؛ مختص آن روزش نبود.
سلیمانی عزیز، ص ۱۴۹
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
📖 قال امیرالمؤمنین علیه السلام:
🔻 وَ اعلَموا اَنَّ هذَالقُرآنَ هُوَ النّاصِحُ الَّذی لا یَغُشُّ، وَالهادِی الَّذی لایُضِلُّ ، وَالمُحَدِّثُ اَّلذی لایَکذِبُ؛
🍃 بدانید که این قرآن پندآموز است که خیانت نمی کند؛ وهدایت گری است که گمراه نمی سازد ؛ وسخن گویی است که دروغ نمی گوید.(نهجالبلاغه،خطبه۱۷۶)
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۶۴۵
#انجیر
#مهربانی
#حاج_قاسم_سلیمانی
💠 رفته بودم دمشق.
🔻 قبل از اینکه برگردم ایران رفتم و سری هم به حاج قاسم زدم. نشستم به گپ و گفت.
🔷 روی میزش انجیر بود. میان حرفهایمان چهار، پنج تا انجیر خوردم. حاجی دید خوشم آمده برایم بیشتر آورد.
🔶 یک ساعت از دیدارمان میگذشت. سوار هواپیما شدم. هنوز جاگیر نشده بودم که مهماندار یک کارتن انجیر آورد و گذاشت جلوی پایم. گفت: «این رو از طرف آقایی به نام سلیمانی آوردن.»
🔷 پخش کردم بین مسافرهای هواپیما. بیشترشان بچه های مدافع حرم بودند.
🔶 حاجی توی اتاق فرماندهی فقط حواسش به جنگ با داعش نبود. خیلی چیزها را زیر نظر داشت.
📚 سلیمانی عزیز، ص ۱۵۳
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
📖 امام على عليه السلام فرمود:
🔻 ثَمَرةُ التَّواضُعِ المَحَبَّةُ؛
🍃 دوستى و محبّت، ميوه فروتنى است.(غررالحكم،ج۳،ص۳۲۷)
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۶۴۶