بسم الله الرحمن الرحیم
داستانهایی از کتاب داستان راستان (۱۴)
شهید مطهری
🍁 مرد شامی و امام حسین
✔️✔️ شخصی از اهل شام به قصد حج یا مقصد دیگر به مدینه آمد. چشمش افتاد به مردی كه در كناری نشسته بود. توجهش جلب شد. پرسید: این مرد كیست؟ گفته شد:
«حسین بن علی بن ابی طالب است. » سوابق تبلیغاتی عجیبی كه در روحش رسوخ كرده بود موجب شد كه دیگ خشمش به جوش آید و قربة الی اللّه آنچه می تواند سبّ و دشنام نثار حسین بن علی بنماید. همینكه هرچه خواست گفت و عقده ی دل خود را گشود، امام حسین بدون آنكه خشم بگیرد و اظهار ناراحتی كند، نگاهی پر از مهر و عطوفت به او كرد😊☺️ و پس از آنكه چند آیه از قرآن- مبنی بر حسن خلق و عفو و اغماض- قرائت كرد به او فرمود: «ما برای هر نوع خدمت و كمك به تو آماده ایم. » آنگاه از او پرسید: «آیا از اهل شامی؟ » جواب داد: آری. فرمود: «من با این خلق و خوی سابقه دارم و سرچشمه ی آن را می دانم. » .
🌺 پس از آن فرمود: «تو در شهر ما غریبی، اگر احتیاجی داری حاضریم به تو كمك دهیم، حاضریم در خانه ی خود از تو پذیرایی كنیم، حاضریم تو را بپوشانیم، حاضریم به تو پول بدهیم.
♦️ مرد شامی كه منتظر بود با عكس العمل شدیدی برخورد كند و هرگز گمان نمی كرد با یك همچو گذشت و اغماضی روبرو شود، چنان منقلب شد كه گفت:
«آرزو داشتم در آن وقت زمین شكافته می شد و من به زمین فرو می رفتم و اینچنین نشناخته و نسنجیده گستاخی نمی كردم. تا آن ساعت برای من در همه ی روی زمین كسی از حسین و پدرش مبغوضتر نبود، و از آن ساعت برعكس، كسی نزد من از او و پدرش محبوبتر نیست. »
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
بسم الله الرحمن الرحیم
داستانهایی از کتاب داستان راستان (۱۵)
☀️نامه ای به ابوذر
❓نامه ای به دست ابوذر رسید، آن را باز كرد و خواند. از راه دور آمده بود. شخصی به وسیله ی نامه از او تقاضای اندرز جامعی كرده بود. او از كسانی بود كه ابوذر را می شناخت كه چقدر مورد توجه رسول اكرم بوده و رسول اكرم چقدر او را مورد عنایت قرار می داده و با سخنان بلند و پرمعنای خویش به او حكمت می آموخته است.
❗️ابوذر در پاسخ فقط یك جمله نوشت، یك جمله ی كوتاه: «با آن كس كه بیش از همه ی مردم او را دوست می داری بدی و دشمنی مكن. » نامه را بست و برای طرف فرستاد.
آن شخص بعد از آنكه نامه ی ابوذر را باز كرد و خواند چیزی از آن سر درنیاورد. با خود گفت یعنی چه؟ مقصود چیست؟ «با آن كس كه بیش از همه ی مردم او را دوست می داری بدی و دشمنی نكن» یعنی چه؟ این كه از قبیل توضیح واضحات است! مگر ممكن است كه آدمی محبوبی داشته باشد- آنهم عزیزترین محبوبها- و با او بدی بكند؟ ! بدی كه نمی كند سهل است، مال و جان و هستی خود را در پای او می ریزد و فدا می كند.
از طرف دیگر با خود اندیشید كه شخصیت گوینده ی جمله را نباید از نظر دور داشت، گوینده ی این جمله ابوذر است، ابوذر لقمان امت است و عقلی حكیمانه دارد؛
مجموعه آثار شهید مطهری . ج18، ص: 282
چاره ای نیست باید از خودش توضیح بخواهم.
مجددا نامه ای به ابوذر نوشت و توضیح خواست.
🔴🔴 ابوذر در جواب نوشت: «مقصودم از محبوب ترین و عزیزترین افراد در نزد تو همان خودت هستی. مقصودم شخص دیگری نیست. تو خودت را از همه ی مردم بیشتر دوست می داری. اینكه گفتم با محبوب ترین عزیزانت دشمنی نكن، یعنی با خودت خصمانه رفتار نكن. مگر نمی دانی هر خلاف و گناهی كه انسان مرتكب می شود، مستقیما صدمه اش بر خودش وارد می شود و ضررش دامن خودش را می گیرد. » [1]
[1] . ارشاد دیلمی.
داستانهای قرآنی و مذهبی
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
@Dastanqm
بسم الله الرحمن الرحیم
داستانهایی از کتاب داستان راستان (۱۶)
🔴 مزد نامعین
آن روز را سلیمان بن جعفر جعفری و امام رضا علیه السلام به دنبال كاری با هم بیرون رفته بودند. غروب آفتاب شد و سلیمان خواست به منزل خویش برود، علی بن موسی الرضا به او فرمود: «بیا به خانه ی ما و امشب با ما باش. » اطاعت كرد و به اتفاق امام به خانه رفتند.
امام غلامان خود را دید كه مشغول گلكاری بودند. ضمنا چشم امام به یك نفر بیگانه افتاد كه او هم با آنان مشغول گلكاری بود، پرسید: «این كیست؟ » .
غلامان: «این را ما امروز اجیر گرفته ایم تا با ما كمك كند. » .
- بسیار خوب، چقدر مزد برایش تعیین كرده اید؟ .
- یك چیزی بالاخره خواهیم داد و او را راضی خواهیم كرد.
آثار ناراحتی و خشم در امام رضا پدید آمد و رو آورد به طرف غلامان تا با تازیانه آنها را تأدیب كند. سلیمان جعفری جلو آمد و عرض كرد: «چرا خودت را ناراحت می كنی؟ » .
امام فرمود: «من مكرر دستور داده ام كه تا كاری را طی نكنید و مزد آن را معین نكنید هرگز كسی را به كار نگمارید، اول اجرت و مزد طرف را تعیین كنید بعد از او كار بكشید. اگر مزد و اجرت كار را معین كنید، آخر كار هم، می توانید چیزی علاوه به او
مجموعه آثار شهید مطهری . ج18، ص: 284
بدهید. البته او هم كه ببیند شما بیش از اندازه ای كه معین شده به او می دهید، از شما ممنون و متشكر می شود و شما را دوست می دارد و علاقه ی بین شما و او محكمتر می شود. اگر هم فقط به همان اندازه كه قرار گذاشته اید اكتفا كنید، شخص از شما ناراضی نخواهد بود. ولی اگر تعیین مزد نكنید و كسی را به كار بگمارید، آخر كار هراندازه كه به او بدهید باز گمان نمی برد كه شما به او محبت كرده اید، بلكه می پندارد شما از مزدش كمتر به او داده اید. » [1]
[1] . بحارالانوار ، ج /12ص 31.
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
پیوند دین و حیاء با عقل
✔️ جبرئیل از طرف خدا نزد آدم(ع) آمد و گفت: ای آدم! من از جانب خدا مأمور شده ام تا تو را در انتخاب یکی از این سه خصلت، مخیر سازم، یکی از آن سه را بر گزین، و دوتای آن را واگذار.
❓ آدم پرسید: آن سه خصلت چیست؟
جبرئیل گفت: 1- عقل 2- حیاء 3- دین.
❗️ آدم گفت: در میان سه خصلت، خصلت عقل و اندیشیدن را برگزیدم.
جبرئیل به حیاء و دین گفت: شما جدا شوید و عقل را به خودش واگذارید، حیاء و دین گفتند:
یا جبرئیل انا امرنا أن نکون مع العقل حیث کان
:ای جبرئیل! ما مأمور هستیم که همراه عقل باشیم و از او جدا نشویم.
🍁 جبرئیل گفت: خود دانید، آنگاه به سوی آسمان عروج کرد و رفت.
🍎 داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
بسم الله الرحمن الرحیم
داستانهایی از کتاب داستان راستان (۱7)
☄سلام یهود
عایشه همسر رسول اكرم در حضور رسول اكرم نشسته بود كه مردی یهودی وارد شد. هنگام ورود به جای سلام علیكم گفت: «السام علیكم» یعنی «مرگ بر شما» . طولی نكشید كه یكی دیگر وارد شد، او هم به جای سلام گفت «السام علیكم» . معلوم بود كه تصادف نیست، نقشه ای است كه با زبان، رسول اكرم را آزار دهند. عایشه سخت خشمناك شد و فریاد برآورد كه: «مرگ بر خود شما و. . . » .
رسول اكرم فرمود: «ای عایشه! #ناسزا_مگو. #ناسزا_اگر_مجسم_گردد_بدترین_و_زشتترین_صورتها_را_دارد. نرمی و ملایمت و بردباری روی هرچه گذاشته شود آن را زیبا میكند و زینت میدهد، و از روی هر چیزی برداشته شود از قشنگی و زیبایی آن میكاهد. چرا عصبی و خشمگین شدی؟ » .
عایشه: «مگر نمی بینی یا رسول اللّه كه اینها با كمال وقاحت و بی شرمی به جای سلام چه میگویند؟ » .
- چرا، من هم در جواب گفتم: «علیكم» (بر خود شما) همین قدر كافی بود. » [1]
[1] . وسائل ، ج /2ص 212.
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
❣مصحف فاطمه(س) یا کتاب علم امامان (ع) ❣
✔️✔️ (شاگردان در محضر امام صادق(ع) حلقهزدهبودند، و آنحضرت آنها رااز رخنه و گزند دشمنان اسلام هشدارمیداد، و بهویژه خطر منکران خدا از گذشته و آینده را گوشزد میکرد، تا مسلمانان، هوشیارانه و جدی درکمین آنها باشند، و از حریم اسلام دفاعکنند) یکیاز سخنان امام صادق(ع) دراینراستا این بود:
در سال ۱۲۸ هجرت، منکران خدا و ملحدان، ظهورکنند، من اینمطلب را در کتاب مصحف فاطمه(س) دیدهام.
🍁 حماد(یکی از شاگردان) گفت: مصحف فاطمه (س) چیست؟
امام: هنگامیکه پیامبر خدا(ص) رحلتکرد، آنچنان فاطمه(س) اندوهگینشد، که اندازه آن را جز خدا نداند، خداوند فرشتهای را نزد فاطمه(س) فرستاد، تا فاطمه(س) را دلداری دهد و با او سخنبگوید.
🌹 فاطمه (س) جریان را به علی(ع) گزارشداد(شاید ازاینرو که علی (ع) آن سخنان را بنویسد، و یا مونس فاطمه (س) باشد)، حضرت علی(ع) به فاطمه(س) فرمود: هرگاه حضور فرشته را احساسکردی و صدایش را شنیدی، مرا خبرکن.
فاطمه (س) هنگامیکه احساس حضور فرشته میکرد و صدایش را میشنید، به علی(ع) اطلاعمیداد، علی(ع) نزد فاطمه (س) میآمد و هرچه میشنید مینوشت، تاآنکه از آنسخنان مصحف فاطمه را بهوجودآورد، در آنمصحف، سخن از حلال و حرام نیست، بلکه در آن علم و حوادث آینده است.
👤 شخص دیگری از امام صادق(ع) در مورد مصحف فاطمه(س) پرسید.
امام صادق(ع) پساز سکوت طولانی فرمود: فاطمه (س) ۷۵ روز بعد از رحلت رسول خدا زندهبود، و در اینایام از فراق پدر، بسیار غمگین بود، جبرئیل نزد فاطمه(س) میآمد، او را دلداریمیداد، و احوال و مقام پدرش را برای او بیانمیکرد، و حوادث آینده را که دشمنان نسبتبه فرزندان او روامیدارند، به او خبرمیداد، حضرت علی(ع) آن مطلب را مینوشت، و آننوشته همانمصحف فاطمه است.
🌻 فیضلبنسکره میگوید: روزی به حضور امام صادق(ع) رفتم، به من فرمود: ای فیضل! آیا میدانی، اندکیقبل چهچیز مطالعهمیکردم.
فضیل: نه، خبرندارم.
💞 امام: کتاب فاطمه(س) را مطالعهمینمودم، در آنکتاب نام تمام زمامدارانی که در زمین حکومتمیکنند، و نام پدرانشان نوشتهشدهاست، ولی من برای(امامت) فرزندان (امام) حسن (ع)، چیزی درآن ندیدم.
داستانهای قرآنی و مذهبی
@Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
⁉️ فرق بین عقل و ادب ⁉️
✔️✔️ ابوهاشم (که یکیاز فقهای اسلام در عصر امام رضا(ع) و امام جواد(ع)... بود) میگوید: درمحضر حضرت رضا(ع) بودم، و افرادی نیز در آنجا بودند، سخن از عقل و ادب (نیروی اندیشه و اخلاق اسلامی) بهمیانآمد، هرکسی چیزی میگفت، امام رضا(ع) فرمود:
🍎 عقل از عطایای الهی است، ولی ادب، (مربوط به انسان است که آن) را با رنج و زحمت، تحصیل میکند، بنابراین کسیکه در تحصیل ادب، زحمتورنجکشید، آن را بهدستمیآورد، ولی کسیکه در کسب عقل رنج و زحمتبکشد، جز بر نادانی خود نمیافزاید. (یعنی اصل عقل، از موهبتهای خدادادی است، و قابل کسب نیست، ولی امور اخلاقی و ارزشهای انسانی، قابل تحصیل است، و می توان با زحمت و رنج در تحصیل آنامور، به درجه عالی ادب رسید)
اصول کافی، ج ۱، کتاب العقل و الجهل، حدیث ۱۸، ص ۲۴، ج ۱.
داستانهای قرآنی و مذهبی
تلگرام
@Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
🤔 ارزش تفکر عبرتآموز 🤔
حسنبنصیقل میگوید: از امام صادق (ع) پرسیدم:
🔴 مردم از پیامبر روایتمیکنند اندیشیدن یکساعت، بهتراز عبادت یکشب است، چگونهاندیشهای است؟
امام صادق (ع) فرمود: هنگامیکه انسان از کنار خرابه یا خانه (رهاشدهای) میگذرد، بگوید:
این ساکنوک، این بانوک، ما بالک لاتتکلمین
آنها که درمیان تو سکونتداشتند، کجایند؟ آنها که تو را ساختند کجایند؟ چرا سخننمیگوئید؟
(بهاینترتیب، هم امام، آن روایت را تصدیقفرمود، و هم چگونگی تفکر ارزشمند را بیانداشت، و بهراستی که چنین است، فکری که مایه عبرت فکری گرچه اندک باشد، بهتر از عبادات طولانی، ولی سطحی و بیعمق خواهدبود).
اصول کافی ج ۱، بابالتفکر، حدیث ۲، ص ۵۴.
داستانهای قرآنی و مذهبی
@Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
😱 کم ارزشی عبادت بدون عقل 😱
اسحاق بن عمار می گوید: به امام صادق (ع)عرض کردم: همسایه ای دارم، بسیار نماز میخواند و بسیار انفاق میکند و بسیار به حج میرود، و از او خلافی نسبت به خاندان رسالت دیده نشده است .
❓ امام صادق(ع) فرمود: عقلش چگونه است؟ (یعنی آیا عقل اجتماعی و بینش دینی دارد؟)
گفتم:عقل ندارد، و از نظر فکری در سطح پائین است.☺️
آن حضرت فرمود: لا یرفع بذلک منه او که عقل ندارد، درجه اش به خاطر آن اعمال نیک، بالا نمیرود.😒
اصول کافی حدیث 19، ص 24، ج 1.
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
🌺 عقل یا برهان راستین 🌺
✔️✔️ این سکیت اهوازی، از دانشمندان بزرگ و مشهور عصر امام دهم حضرت هادی (ع) بود، و از محضر آن حضرت و امامان دیگر بهره های وافر برده بود، او روزی از امام هادی (ع) این سئوال را کرد:
❓خداوند چرا حضرت موسی (ع) را با معجزه عصا و ید و بیضا و وسائل باطل کننده جادوی جادوگران فرستاد؟
❓و چرا حضرت عیسی (ع) را با وسائل طبابت و درمان بیماریها (و شفای دردمندان و بیماران جسمی) فرستاد؟
❓ ولی حضرت محمد پیامبر اسلام (ص) را، با معجزه بیان و شیوا خطبه های غرا و سخنان دلنشین فرستاد؟
امام هادی (ع) در پاسخ فرمود:
#در_عصر_موسی(ع)، آنچه که بیشتر رواج داشت، جادوگری قرار گیرد و بر آنها چیره شود فرستاد، او کارهایی کرد که ساحران از انجام آن عاجز ماندند، و جادوهای جادوگران را باطل کرد و به این ترتیب، حجت و برهان را بر آنها ثابت نمود.
و #در_عصر_عیسی(ع)، بیماری فلج و زمین گیری زیاد شده بود، و مردم به پزشک و درمان، نیاز شدید داشتند، از این رو عیسی (ع) در همین راستا، از جانب خدا چیزی آورد، که پزشکهای عصرش، نظیرش را نداشتند، او به اذن خدا، مردگان را زنده می کرد، کور مادر زاد را بینا می نمود، اشخاص مبتلا به بیماری پیسی را شفا می داد و به این ترتیب حجت را بر آنها ثابت نمود.
ولی #حضرت_محمد، پیامبر اکرم(ص) در عصری به پیامبری مبعوث گردید که شیوه سخنوری و خطبه خوانی و شعر سرائی، زیاد شده بود، آن حضرت، مطالب بلند پایه و دقیق با بیان رسا و شیوا آورد، که بر آنها برتری داشت و به این ترتیب حجت را بر آنها تمام کرد.
ابن سکیت: از پاسخ دلنشین امام هادی(ع)، قانع شد😊 و عرض کرد: سوگند به خدا چنین پاسخی را از هیچکس نشنیدهبودم.
آنگاه ابن سکیت پرسید: در این زمان، حجت خدا بر مردم چیست؟
امام هادی (ع) فرمود: آن حجت و دلیل، عقل است، که انسان به وسیله #عقل، رهبر راستین را میشناسد و او را میپذیرد، و رهبر دروغین را می شناسد و او را تکذیب مینماید.
این سکیت: هذا والله هو الجواب: سوگند به خدا پاسخ درست، همین است.
اصول کافی ج 1، باب التفکر،حدیث ص 24
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
1⃣
2⃣
3⃣
مراحل پیوستن عقل به انسان در مراحل مختلف
اسحاق پسر عمار می گوید: به محضر امام صادق (ع) رفتم، داستان خودم را در رابطه با ملاقات با مردم، و گوناگون بودن سطح فکری آنها در پذیرش سخنم، با آن حضرت در میان گذاشتم، و عرض کردم:
1⃣ گاهی نزد بعضی از انسانها می روم، قسمتی از سخنم را به او میگویم، ولی او (با هوش تیزی که دارد) همه سخن و مقصود مرا میفهمد.
2⃣ و با بعضی دیگر سخن می گویم، وقتی که تمام سخنم را به او گفتم، او مقصودم را می فهمد و به من جواب میدهد.
3⃣ ولی با بعضی دیگر وقتی سخن میگویم، مقصودم را نمیفهمد، میگوید: دوباره بگو، (به این ترتیب انسانها در درک مطالب، متفاوت هستند، علت چیست؟)
امام صادق (ع) در پاسخ من فرمود:
آیا علتش را نمیدانی؟ ، گفتم: نه.
فرمود: شخص اول، که مقصود تو را از قسمتی از گفتار تو میفهمد، کسی است که در همان هنگام که نطفه بوده، عقلش با نطفه اش بههم آمیخته است، و شخص دوم کسی است که: عقلش در رحم مادرش، به او ملحق شده است، ولی شخص سوم که سخنت را نمیفهمد و میگوید دوباره بیان کن، کسی است که عقلش پس از بزرگ شدنش، به او پیوستهاست.
📚 اصول کافی ج 1، باب التفکر حدیث 27، ص 26
بنابراین تیز هوشی و کند هوشی و میانه هوشی، مربوط به ریشه های تعقل او است که اگر زودتر به او ملحق شده، تیزهوش میگردد و اگر دیرتر ملحق شده به همان نسبت، کند هوش میشود.
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
🙈 آدم وسواس، عاقل نیست 🙈
یکی از مسلمانان، در وضو گرفتن، وسوسه داشت، چندین با اعضاء وضو را می شست، ولی به دلش نمیچسبید و آن را نادرست می خواند و تکرار میکرد.
عبدالله بن سنان میگوید: به حضور امام صادق(ع) رفتم و از او یاد کردم، گفتم: با اینکه او یک مرد عاقل است، در وضو وسوسه میکند.
🍎 امام صادق (ع) فرمود: این چه عقلی است که در او وجود دارد، با اینکه از شیطان پیروی میکند؟
گفتم: چگونه از شیطان پیروی میکند؟
فرمود: از او بپرس، این وسوسه کاری از کجا به او روی میآورد؟، خود او جواب خواهد داد که: از کار شیطان است
📚 اصول کافی ج 1، باب التفکر،حدیث 10، ص 12
⁉️ چرا که او می داند وسوسه و تزلزل درا اراده، از القائات شیطان است، زیرا خداوند(در قران در سوره ناس آیه 4، 5) می فرماید:
من شر الوسواس الخناس - الذی یوسوس فی صدور الناس
:پناه میبرم از شر وسوسه های شیطان مرموز، که در سینه های انسانها وسوسه میکند - ولی هنگام عمل بر اثر ضعف اراده، قادر بر جلوگیری از اطاعت شیطان نیست .
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
⭐️ ارزش علم و دانش ⭐️
❓ علامه کیست ❓
عصر رسول خدا(ص) بود، روزی آن حضرت وارد مسجد شد ناگاه دید گروهی در اطراف شخصی حلقه زده اند و به گفتار او گوش فرا داده اند، پیامبر (ص)، از آنها پرسید: این شخصیت کیست؟
شخصی گفت: این شخص، علامه است
پیامبر (ص) فرمود: علامه یعنی چه؟
گفتند: علامه کسی است که از همه بیشتر به نسبتها عرب و رخدادهای بین انسانها، آگاهی دارد، و حوادث دوران جاهلیت و اشعار مردم آن عصر را می داند.
پیامبر (ص) فرمود: این گونه علم، نه برای آن کسی که آن را نمی داند زیانبخش است و نه برای آنکه آن را می داند سودمند است، سپس فرمود:
انما العلم ثلاثة: آیه محکمة، او فریضة عادلة اوسنة قائمة و ما خلاهن فهو فضل.
علم سودمند و علم شرع بر سه گونه است.
1⃣ اصول عقائد(که براهین آیات روشن قران، بیانگر است.)
2⃣ علم اخلاق (که مرکب از لشگر عقل و جهل است، و بر انسان واجب است لشگر عقل را بپذیرد و از لشگر جهل، عدول و دوری کند).
3⃣ احکام شریعت و مسائل حلال و حرام، و غیر از این سه علم، زیادی است.
(توضیح اینکه: علوم اصلی که بر همه مسلمانان، آموختن آن لازم است و در رابطه با دین و معاد، سودمند است ، همان سه علم مذکور است، اما بقیه علوم اگر زیانبار باشند(مثل علم سحر و شعبده و طلسمات)، زیادی است، و اگر مفید باشند مانند علم طب و کشاورزی و...، برگشتش به همان علوم سه گانه است.
و یا اینکه منظور از واژه فضل در حدیث فوق، یک نوع استحباب باشد، ولی آموختن آن سه علم، واجب است، و کسی که از آن سه علم بهده ندارد، علمهای دیگر برای او بی فایده است).
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
⭐️ ارزش علم و دانش ⭐️
💞 علم با عمل! 💞
✅ مردی به حضور امام سجاد (ع) آمده با اشتیاق و شور خاصی از امام سجاد(ع) چند سئوال کرد، و آن حضرت پاسخ سئوالهای او را داد، او اندکی توقف کرد و (حرکت کرد و رفت) بار دیگر بازگشت و سئوال دیگری را مطرح نمود، و تصمیم داشت همچنان به سئوالات خود ادامه دهد.
امام سجاد(ع) برای آنکه به او بفهماند، علم برای عمل است، نه انباشتن آن، بدون عمل، به او رو کرد و فرمود: در کتاب مقدس انجیل نوشته شده است:
به آنچه دانسته اید، ولی عمل به آن نکرده اید، از آنچه نمی توانید نپرسید، زیرا اگر به اندوخته های علم، عمل نگردد، موجب افزایش ناسپاسی و دوری داننده علم، از خدا میگردد.
به گفته سعدی:
از من بگوی عالم تفسیر گوی را —---- گر در عمل نکوشی نادان مفسری
علم، آدمیت است و جوانمردی و شرف —--- و رنه ددی به صورت انسان مصوری
بار درخت علم نباشد بجز عمل —---- با علم اگر عمل نکنی، شاخ بی بری
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
⭐️ ارزش علم و دانش ⭐️
❓ معنی علم ❓
پیامبر(ص) فرمود: گوش فرادادن
او پرسید: سپس چه معنی دارد؟
پیامبر (ص) فرمود: به خاطر سپردن
او پرسید سپس چه معنی دارد؟
پیامبر (ص) فرمود: عمل کردن به آن
او پرسید: سپس چه معنی دارد، ای رسول خدا؟
پیامبر (ص) فرمود:انتشار نمودن آن
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
⭐️ ارزش علم و دانش ⭐️
❓ پرسش مسائل نامعلوم از آگاهان ❓
حمزة بن طیار به حضور امام صادق(ع) آمد و بخشی از سخنرانیهای پدر آن حضرت امام باقر(ع) را در نزد آن حضرت بازگو کرد، هنگامی که به فرازی از آن حضرت رسید، امام صادق(ع) به او فرمود: همینجا توقف کن و ساکت باش.
سپس فرمود: در اموری که به آن رسیدید، و حکمش را ندانستید و برایتان مجهول و نامعلوم بود، وظیفه شما این است که یا درنگ و سکوت کنید، و یا به پیشوایان راه هدایت مراجعه کرده و از آنها بپرسید تا شما را به راه راست هدایت نمایند و از راه گمراهی باز دارند، چنانکه خداوند (در قران، آیه 43، و نحل و 7 انبیاء) می فرماید:
فاسئلوا أهل الذکر ان کنتم لا یعلمون
:اگر مساله ای را نمی دانید، از آگاهان (اهل قران) بپرسید.
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
⭐️ ارزش علم و دانش ⭐️
🍎 وسعت علم و آگاهی امامان (ع) 🍎
✔️✔️ سدیر یکی از شاگردان امام صادق(ع) می گوید: با چند نفر از شاگردان، در مجلس نشسته بودیم، ناگاه امام صادق(ع) وارد آن مجلس شد، ولی در حالی که خشمگین بود، در مسند خود نشست و با ناراحتی فرمود: تعجب میکنم از مردمی که میپندارند ما علم غیب میدانیم، جز خدا هیچ کس علم غیب نمیداند، من میخواستم فلان کنیزم را به خاطر خطائی که کرده بود بزنم، او گریخت و نمیدانم کجا رفت و پنهان شد (بنابراین، چطور من علم غیب میدانم؟).
آنگاه امام صادق(ع) از آن مجلس برخاست و به خانهاش رفت، من همراه ابوبصیر و میسر، به حضورش رفتیم، و عرض کردیم: قربات گردیم، سخن شما را در مورد کنیزت شنیدیم، و ما میدانیم که شما علم زیادی دارید، و علم غیب را به شما نسبت ندهیم.
❓آنگاه امام صادق (ع) به سدیر فرمود: آیا قران نمیخوانی؟
سدیر گفت: می خوانم.
امام صادق (ع) فرمود: آیا این آیه را در قرآن دیده ای که خداوند میفرماید:
قال الذی عنده علم من الکتاب انا آتیک قبل أن یرتد الیک طرفک
: اما کسی که ( آصف برخیا وزیر مسلمان) دانشی از کتاب ( آسمانی) داشت ( به سلیمان) گفت: من آن ( تخت بلقیس) را پیش از آنکه چشم به هم زنی نزد تو خواهم آورد (نمل - 40)
عرض کردم: آری این آیه را در قرآن خوانده ام.
❗️امام صادق (ع) فرمود: آیا آن مرد (آصف) را شناختی که در نزد او چه اندازه از علم کتاب بود؟
گفتم: شما به من خبر دهید.
فرمود: به اندازه یک قطره آب نیست به دریای اخضر.
پرسیدم: چقدر عل اندک داشت.
❗️آنگاه امام صادق (ع) پس از سخنی فرمود: ای سدیر! آیا این آیه را در قرآن خوانده ای که خداوند می فرماید:
قل کفی بالله شهیداً بینی و بینکم و من عنده علم الکتاب .
: بگو ای محمد! گواه بودن خدا و کسی که در نزد او علم کتاب است، بین من و شما کافی است (رعد - 43)
گفتم: آری خواندهام.
❗️فرمود: آیا کسی که علم همه کتاب در نزد او است داناتر است تا کسی که قسمتی از علم کتاب در نزد او است؟
گفتم: البته آن کسی که همه علم کتاب، نزد او است داناتر است.
و در این هنگام امام صادق(ع) به سینه خود اشاره کرد و دوبار فرمود: سوگند به خدا، #تمام_علم_کتاب_در_نزد_ما_است
(توضیح اینکه: احتمال دارد در مجلس که امام، خشمگین بود، افراد مخالفی حضور داشتند و امام تقیه کرد، ولی در مجلس دوم که با شاگردان برجستهاش خلوت کرده بود، حقیقت را گفت که خداوند، امامان معصوم (ع) را به علوم غیب، بهرهمند نمودهاست و علم آنها به مراتب از علم آصف برخیا، وزیر سلیمان(ع) بیشتر است).
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞💞💞
این سخن که مرد به همسرش میگوید تو را دوست دارم هرگز از قلبش خارج نخواهد شد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm