برای تمرکز در نماز
✅ گاهی حضرت آیت الله خامنهای را زودتر از وقت اذان به مسجد برای اقامه نماز جماعت میآوردم، آقا میفرمود: برای من کمی نان و پنیر بیاور . روزی از روی کنجکاوی به مرحوم کرامت (بانی مسجد کرامت) گفتم: آقا مگر برای نهار به منزل بازنمیگردند که از من خوراکی طلب میکنند؟ مرحوم کرامت گفت: معده آقا در زندان بر اثر شکنجه آسیبدیدهاست و در طول روز گاهی معده ایشان درد میگیرد، لذا کمی خوراکی میخواهند تا برای مدت کوتاهی درد معده تسکین پیدا کند و بتوانند با تمرکز نماز جماعت بخوانند .
آقای فتحعلیان (عضو هیئت امنای مسجد کرامت - مشهد)
📚پایگاه اطلاعرسانی حوزه
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
تاثیرگذاری معنوی بر سیاستمداران
✅ خانم بینظیر بوتو که خدمت مقام عظیم الشان ولایت آمدهبود، ما نسبت به حجاب ایشان ایراد گرفتیم و حتی چادری برایشان پیدا کردیم و ایشان چادربهسر خدمت آقا رسید . آقا از همان اول در مقام نصیحت برآمدند و فرمودند: دخترم، تو فرزند اسلام هستی، تو فرزند امیرالمؤمنینی، تو فرزند اهل بیتی، تو فرزند قرآنی، تو مسلمانی، تو شیعه هستی .
همینطور آقا ادامه دادند و کاری کردند که خانم بینظیر بوتو شروع به گریه و زاری کرد و در حالی که گریه می کرد، میگفت: یک خواهش دارم و آن اینکه روز قیامت مرا شفاعت کنید . آقا بلافاصله فرمودند: «شفاعت مخصوص محمد و آل محمد است . بهترین شفاعت در این دنیا این است که شما مشی و مرامتان را با اهل بیت علیهم السلام هماهنگ کنید . از زی خودتان که مسلمانید، دست برندارید و از لباس دین خارج نشوید .
حجة الاسلام والمسلمین موسوی کاشانی (از اعضای بیت - تهران)
📚پایگاه اطلاعرسانی حوزه
سیاستمدار پاکستانی بود.[۱] وی طی دو دوره از سالهای ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۰ و همچنین ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۶ نخست وزیر پاکستان از حزب مردم بود.
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
تاثیر شخصیت مادر در فرزند
مادر مقام معظم رهبری که بانوی خوش اخلاق، مهربان و در عین حال شجاعی بودند، در زمان ریاست جمهوری فرزندشان گاهی با بعضی از مقامات استانی و کشوری تماس میگرفتند و از وضعیت موجود ابراز نگرانی و به نحوه عملکرد بعضی از مسئولین اعتراض میکردند و میگفتند: چرا به گرفتاریهای مردم رسیدگی نم کنید؟
این بانوی بزرگوار بعد از رحلت پدر مقام معظم رهبری تنها بودند، و حتی مستخدم هم نداشتند . در اواخر عمرشان با اینکه مریض بودند، هیچگونه امتیازی بر دیگران نداشتند .
حاج سید حسین میردامادی (دایی مقام معظم رهبری - مشهد)
📚پایگاه اطلاعرسانی حوزه
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
هدایت شده از نو+جوان
6.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #تماشایی | مبارزه دائمی خستگیناپذیر
🌻 ویژگی مهم زندگی امام رضا علیهالسلام
😎 برای کسانی که میخواهند پیرو واقعی ایشان باشند
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_khamenei
هدایت شده از هواداران زندگی پس از زندگی
19.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥زیارت عاشورا
▪️طلب شفاعت از امام حسین علیه السلام
👤تجربهگر: آقای ایمان عبدالمالکی
✅کانال زندگی پس از زندگی👇
https://eitaa.com/joinchat/4293722289C3b6f88bb26
هدایت شده از طاها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سنگ و چوب و گیاه چه ذکری میگن؟!
#️⃣ #▪︎تمام عالم هستی مشغول گفتن ذکر «سُبُّوحٌ قُدُّوس» هستند و عبادت میکنند پردوگار عالم رو
«سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّنا وَ رَبُّ الْمَلَائِکَةِ وَ الرُّوح»
🎙#استادعـــالے
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr
داستانهای قرآنی و مذهبی
خانواده مناسب ازدواج
امام محمدباقر علیه السلام پنجمین اختر ولایت حکایت فرماید:
✅ در یکی از مسافرتهائی که پدرش، حضرت سجاد امام زینالعابدین علیه السلام به مکه معظمه داشت، زنی را از خانوادهای که سر و صدا و بضاعتی نداشت خواستگاری کرد، و بعد از آن او را برای خود تزویج نمود. یکی از همراهان حضرت به محض اطلاع از این امر، بسیار ناراحت شد که چرا حضرت چنین زن بی بضاعتی را انتخاب نمودهاست، و شروع به تفحص و تحقیق کرد تا بداند که این زن کیست و از چه خانوادهای بودهاست. و چون به این نتیجه رسید که زن از خانوادهای گمنام و بیبضاعت است، فورا به محضر مبارک امام سجاد علیه السلام آمد و پس از اظهار ارادت، عرضه داشت: یابن رسول الله! من فدای شما گردم، این چهکاری بود که کردی؟ و چرا با چنین زن بی بضاعتی، از چنین خانوادهای ازدواج نمودهای که هیچ شهرتی و ثروتی ندارد و حتی برای مردم نیز این امر بسیار مسأله انگیز [1] شدهاست.
امام سجاد علیهالسلام فرمود: من گمان میکردم که تو شخصی خوشفکر و نیکسیرت هستی، خداوند متعال به وسیلهی دین مبین اسلام تمام این افکار - خرافی و بیمحتوا - را محکوم و باطل گردانده، و این نوع سرزنشها و خیالات را ناپسند و زشت شمردهاست.
آنچه در انتخاب همسر برای ازدواج و زندگی مهم است، ایمان و تقوا - و پاکدامنی و قناعت میباشد و آنچه که امروز مردم به آن میاندیشند، افکار جاهلیت است و ارزشی نخواهد داشت. [2] . بنابراین ملاک در شخصیت زن، ثروت، شهرت، مقام، تشکیلات، زندگی، زیبایی و... نیست، بلکه آنچه که به انسان ارزش میبخشد و او را قابل شراکت و همزیستی میگرداند، ایمان به خدا و شعور انسانی و معنویش میباشد. [3] .
[1] چون جو عمومی آن زمان بر این بود که همسر باید از خانوادهای انتخاب میشد که اهل ثروت و مقام و شهرت باشد و خانواده بیبضاعت و آرام را کسی به سراغشان نمیرفت و احتمالا حضرت سجاد علیهالسلام با این حرکت، نوعی مبارزهی فرهنگی و اجتماعی انجام داده است.
[2] کتاب زهد حسین بن سعید کوفی اهوازی ص 59 ح 158.
[3] چهل داستان و چهل حدیث از امام زینالعابدین علیهالسلام، 98.
[4] شعلههای سوزان 106.
منبع: داستانهایی از اخلاق و رفتار امام سجاد زینالعابدین؛ علی میرخلفزاده؛ محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم چاپ اول تابستان 1383.
http://sahifa-sajjadia.blogfa.com/post/1040
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
مسافرت بی بازگشت
زهری گوید:
✅ در شبی سرد و زمستانی امام زین العابدین علیه السلام را دیدم که کیسهای از آرد و دستهای هیزم بر دوش گرفته بود و حرکت میکرد. نزدیک رفتم و پرسیدم:
«ای فرزند رسول خدا این بار چیست؟» فرمود: «قصد سفر دارم؛ و این بار، توشه سفر من است.»
گفتم: اگر اجازه فرمایید غلام من حمل بار را به عهده میگیرد.» فرمود: «هرگز.» گفتم: «اجازه فرمایید تا خودم بار را به دوش بگیرم. شما خسته و ناتوان شدهاید.» فرمود: «زهری! من هرگز زحمتی را که موجب نجات من در سفر است از خود دور نخواهم کرد. به دنبال کار خود برو و مرا واگذار.»
زهری گوید: «امر امام علیه السلام را اطاعت کردم و از حضرت جدا شدم.»
🔺 چند روزی نگذشته بود که امام علیهالسلام را در مدینه دیدم. متعجبانه به حضورش رفتم و پرسیدم: «ای پسر رسول خدا! شما فرمودید به سفر میروم ولی نرفتهاید!»حضرت فرمود:
«آری، قصد سفر بود اما نه سفری دنیایی که تو گمان کردی، بلکه مقصودم سفر بیبازگش آخرت بود و من خود را برای آن سفر آماده میکردم. آمادگی برای سفر آخرت به این است که از گناه پرهیز کنی و به نیازمندان کمک نمایی». [1] .
پی نوشت ها:
[1] ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب (ع)، ج 4، ص 158.
منبع: کرامات و مقامات عرفانی امام سجاد؛ سید علی حسینی قمی؛ نبوغ چاپ دوم 1381.
http://sahifa-sajjadia.blogfa.com/post/1052
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
مرد دلقک
✅ در شهر مدینه مردی دلقک بود که با حرکات خندهآورش مردم را میخندانید.
یکبار در جمعی گفت: «این مرد (زین العابدین) حوصله مرا سربردهاست و من تا کنون نتوانستهام او را بخندانم، اما بالاخره او را مضحکه مردم خواهم کرد.»
مدتی گذشت. یک روز مرد دلقک در حضور مردم امام سجاد علیهالسلام را دید که در حال عبور است. فورا به دنبال حضرت علیهالسلام دوید و برای اینکه مردم را بخنداند عبا را از دوش مبارک امام علیه السلام برگرفت و به طرفی دوید. امام علیه السلام بدون ذرهای توجه راه خود را ادامه داد و به واکنش و خنده های مردم ابدا توجهی نفرمود. همراهان امام علیه السلام مرد دلقک را تنبیه کردند و عبا را از او پس گرفتند و به دوش آن حضرت انداختند. امام علیه السلام فرمود:
«این شخص که بود؟» گفتند: «مردی دلقک است که اهل شهر را میخنداند.» فرمودند: «از قول من به او بگویید.» «ان لله یوما یخسر فیه المبطلون.» «همانا خداوند را روزی است به نام قیامت. چون آن روز فرارسد بیهودهکاران زیان میکنند.» [1] .
پی نوشت ها:
[1] ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب (ع)، ج 4، ص 158.
منبع: کرامات و مقامات عرفانی امام سجاد؛ سید علی حسینی قمی؛ نبوغ چاپ دوم 1381.
http://sahifa-sajjadia.blogfa.com/post/1051
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm