هدایت شده از داستانهای قرآنی و مذهبی
وقتی که امام حسن و امام حسین کودک بودند مردی آنان را دید سپس هر دو بزرگوار را بر روی شانه های خود سوار کرد و خدمت پیامبر آمد و عرض کرد:« یا رسول خدا من گناهی کرده ام که از آن شرمسارم، اکنون به خدا و این دو فرزند تو پناه آوردم.»
پیامبر از کار آن مرد آن قدر خنده اش گرفت که دست بر دهان مبارکش گذاشت و فرمود: «برو که آزادی و به امام حسین و به امام حسن فرمود: «شفاعت شما را در حق او قبول کردم.
منبع: مناقب، ج3، ص40
📚پایگاه اطلاعرسانی مؤسسه بهشت دختران آسمانی
داستانهای قرآنی و مذهبی
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
هدایت شده از داستانهای قرآنی و مذهبی
رسول خدا در مسجد حضور داشت و حسن و حسین روی پای خود نشانده بود و نوازش می کرد.
در این هنگام ابوذر وارد مسجد شد، خدمت پیامبر رسید و سلام کرد. سپس در کنار آن حضرت نشست.
آن گاه پیامبر اسلام فرمود: « هرکس حسن و حسین و ذرّیّه ایشان را دوست داشته باشد. شعله های جهنم به صورتش نمی رسد.»
منبع: کامل الزیارت ، ص۵۱ ، ب۱۴ ،ح۴
📚پایگاه اطلاعرسانی مؤسسه بهشت دختران آسمانی
داستانهای قرآنی و مذهبی
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
هدایت شده از داستانهای قرآنی و مذهبی
بسم الله الرحمن الرحیم
داستانهایی از کتاب داستان راستان (۱۴)
شهید مطهری
🍁 مرد شامی و امام حسین
✔️✔️ شخصی از اهل شام به قصد حج یا مقصد دیگر به مدینه آمد. چشمش افتاد به مردی كه در كناری نشسته بود. توجهش جلب شد. پرسید: این مرد كیست؟ گفته شد:
«حسین بن علی بن ابی طالب است. » سوابق تبلیغاتی عجیبی كه در روحش رسوخ كرده بود موجب شد كه دیگ خشمش به جوش آید و قربة الی اللّه آنچه می تواند سبّ و دشنام نثار حسین بن علی بنماید. همینكه هرچه خواست گفت و عقده ی دل خود را گشود، امام حسین بدون آنكه خشم بگیرد و اظهار ناراحتی كند، نگاهی پر از مهر و عطوفت به او كرد😊☺️ و پس از آنكه چند آیه از قرآن- مبنی بر حسن خلق و عفو و اغماض- قرائت كرد به او فرمود: «ما برای هر نوع خدمت و كمك به تو آماده ایم. » آنگاه از او پرسید: «آیا از اهل شامی؟ » جواب داد: آری. فرمود: «من با این خلق و خوی سابقه دارم و سرچشمه ی آن را می دانم. » .
🌺 پس از آن فرمود: «تو در شهر ما غریبی، اگر احتیاجی داری حاضریم به تو كمك دهیم، حاضریم در خانه ی خود از تو پذیرایی كنیم، حاضریم تو را بپوشانیم، حاضریم به تو پول بدهیم.
♦️ مرد شامی كه منتظر بود با عكس العمل شدیدی برخورد كند و هرگز گمان نمی كرد با یك همچو گذشت و اغماضی روبرو شود، چنان منقلب شد كه گفت:
«آرزو داشتم در آن وقت زمین شكافته می شد و من به زمین فرو می رفتم و اینچنین نشناخته و نسنجیده گستاخی نمی كردم. تا آن ساعت برای من در همه ی روی زمین كسی از حسین و پدرش مبغوضتر نبود، و از آن ساعت برعكس، كسی نزد من از او و پدرش محبوبتر نیست. »
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
9.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان خواستگاری امام حسین علیه السلام و یزید از یک دختر
@Dastanqm
هدایت شده از بشارت میدهم خوشروزگاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوحه منم باید برم - سید رضا نریمانی
@besharat_ir
هدایت شده از بشارت میدهم خوشروزگاری
30.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ترجمه تصویری سوره حج جزء ۱۷
موسسه پیامبر مهر و رحمت صلی الله علیه و آله و سلم
ایتا و تلگرام👇
@besharat_ir
هدایت شده از بشارت میدهم خوشروزگاری
عبید اللّه بن عبد اللّه بن عُتبه: نزد حسین بن على علیه السلام بودم که فرزندش على اصغر (امام زین العابدین علیه السلام) وارد شد. حسین علیه السلام او را صدا زد و سخت در آغوشش گرفت و میان پیشانى او را بوسید و سپس فرمود: «پدرم فدایت! چه قدر بویت خوش و خویَت زیباست!».
منبع: دانش نامه امام حسین (ع) بر پایه قرآن و حدیث، ج۱۳، ص: ۲۴۶ حدیث ۳۶۴۵٫
ایتا 👇
http://eitaa.com/joinchat/3578658829C1f72395f25
هدایت شده از بشارت میدهم خوشروزگاری
22.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ترجمه تصویری سوره مریم جزء ۱۶
@besharat_ir
هدایت شده از بشارت میدهم خوشروزگاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زنان پر فروغ کربلا - روایت اول
@besharat_ir
@Dastanqm