حرکت کاروان اسرای کربلا به سوی شام (۶۱ ق)
تاریخ وقوع: ۱۹ #محرم
🔘⚪️ در شهر عقلان، جوانی بازرگان به نام زریر خزاعی وقتی شهر را مزیّن دید و مردم را شادمان، شرح حال اسرا را پرسید و پس از اطلاع از هویت آنان، به سراغ کاروان رفت. با مشاهده امام سجاد، به گریه افتاد.
⚪️ حضرت سجاد، از او خواست به سربازانی که سر مقدس امام حسین را بر نیزه حمل میکردند، بگوید جلوتر بروند تا مردم به آن نگاه کنند و چشم از زنان اهل بیت بردارند. زریر ۵۰ دینار به سربازان داد و خواسته امام را برآورده کرد، سپس برگشت و پرسید: «اگر حاجت دیگری دارید بفرمایید تا انجام دهم.»
🔘 امام فرمود: زنان لباس و پوشش میخواهند. زریر بلافاصله جامههای فراوانی برای زنها فراهم کرد. سربازان خبردار شدند و او را آن قدر زدند تا از هوش رفت.
منابع:
بحارالانوار
وقایع الایام خیابانی، تتمه مرحوم، صفحه ۲۹۱، و والرمعه المساکیه
معالی السبطین
منتهی الامال
الدمعه المساکیه
بهنقل از فرهنگپرس
@Dastanqm
حرکت کاروان اسرای کربلا به سوی شام (۶۱ ق)
تاریخ وقوع: ۱۹ #محرم
در یکی از توقفگاهها که آب قافله تمام شد و راه را هم گم کرده بودند، امام سجاد از شدت بیماری و تشنگی نزدیک بود جان بدهد، حضرت زینب، او را زیر سایه شتری نشاند و همچنان که بادش میزد، میگفت: ای برادرزاده، برای من دشوار است که تو را در این حال ببینم.
منابع:
بحارالانوار
وقایع الایام خیابانی، تتمه مرحوم، صفحه ۲۹۱، و والرمعه المساکیه
معالی السبطین
منتهی الامال
الدمعه المساکیه
بهنقل از فرهنگپرس
@Dastanqm
مصیبتهای اهل بیت در راه کوفه تا شام از زبان امام سجاد.mp3
12.37M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅
مقتل مصیبت های اهل بیت در راه کوفه تا شام
🎤 حاج میثم مطیعی
#امام_حسین علیه السلام
#
داستانهای قرآنی و مذهبی
امام حسین در دوران معاویه
اقدامات امام در عصر حکومت معاویه
با اینکه امام حسین (علیهالسّلام) به پیمانی که با معاویه بسته بود وفادار ماند، اما هیچ مانعی جلودار امام (علیهالسّلام) دربرابر اعتراض به ظلم و جورهای بیحصر و حد معاویه نبود. امام (علیهالسّلام) در برابر بدعتها و بیدادگریهای بیشمار معاویه سکوت نمیکرد و در شرائط پر از خفقان دوران معاویه که کسی جرات اعتراض نداشت تا آنجا که توان داشت در برابر ظلم و ستمهای معاویه به مخالفت برمیخاست. مبارزات و اقدامات امام حسین (علیهالسّلام) در زمان حکومت معاویه، مقولهای است که ما در دو بخش به بررسی مختصر آن پرداختهایم:
1️⃣ ترویج و تبلیغ امامت علوی
✅ گرچه امام (علیهالسّلام) بر ضد معاویه اقدامی مسلحانه انجام نداد، اما همواره بر تبلیغ و ترویج حق و تحکیم پایههای دینی و قرآنی تاکید میورزید و علنی یا غیر علنی به بیان احکام امامت و خلافت و ویژگیهای خلیفه برحق میپرداخت و این اقدام را ناقض بیعت انجامشده با معاویه نمیدانست. امام حسین (علیهالسّلام) بارها و بارها صلاحیت منحصربهفرد اهلبیت (علیهمالسّلام) و خودش را برای تصدی حکومت اعلام نموده آن را تبلیغ کرد و دراینراه ازهرآنچه که میسربود کوتاهی نکرد. معاویه نیز در ظاهر تا زمانی که احساس خطر نمیکرد تحمل میورزید و بر این اقدامات چشم میبست و سعی داشت از برخورد با امام (علیهالسّلام) که عواقب وخیمی را متوجه حکومتش میکرد، خودداری ورزد.
⭕️ سخنرانی در مراسم حج
✅ بهترین نمونهای را که از اقدامات تبلیغی امام حسین (علیهالسّلام) برای جلب افکار عمومی و بیان احکام خدا میتوان بدان استناد جست سخنرانی ایشان در گردهمایی بزرگ حج است. امام حسین (علیهالسّلام) یکسالقبلاز مرگ معاویه، بههمراه عبداللهبنعباس و عبداللهبنجعفر عازم حج شدند. در سرزمین منی، امام (علیهالسّلام) برادران و زنان و یاران بنیهاشم و آنعده از انصار را که او و خاندانش را میشناختند، جمع کرد، سپس چندنفر را فرستاد و فرمود: «همه اصحاب پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را که معروف به صلاح و عبادتند و به حج آمدهاند نزد من جمع کنید.» در پی این دعوت بیش از هفتصد نفر که بیشتر آنان از تابعان و حدود دویست نفر از اصحاب پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بودند، در خیمه آن حضرت (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گردآمدند، امام (علیهالسّلام) به سخن ایستاد و پس از حمد و ثنای الهی فضایل اهلبیت (علیهالسّلام) را مطابق قرآن و بیانات رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یادآوری کرد و از آنان بر آن فضایل اقرارگرفت. سپس از آنها خواست تا این مطالب را برای افرادی که مورد اطمینانشان هستند، نقل کنند.
⭕️ امر بمعروف ونهی ازمنکر
✅ ایشان همچنین در یکی از جلسات ظاهراً مخفی در مکه، عالمان و بزرگان اسلام را مخاطب قرار داد و آیات امر به معروف و نهی از منکر را برای آنان قرائت فرمود و وظیفه مهم امر به معروف و نهی از منکر را به آنان متذکر شد و از عواقب وخیم ترک این وظیفه مهم برحذر داشت و یادآوری کرد که شما باید مصدر امور باشید، زیرا مطابق دستور دین: «مجاری الامور و الاحکام علی ایدی العلماء بالله الامناء علی حلاله و حرامه؛ مجاری امور و احکام در دنیا و آخرت در دست دانشمندان و عالمان خداترس است، آنان در حلال و حرام از طرف خداوند امین میباشند. »
سپس حضرت آنان را به اتحاد و صبر و تحمل سختی و مبارزه برای بهدستآوردن این حق مسلوب دعوت کرد و در آخر اعلام کرد که: «خدایا تو میدانی ما نه برای زخارف دنیا و قدرت این اقدامات را انجام میدهیم، بلکه برای اینکه نشانههای دین را بنمایانیم و امور امت را اصلاح کنیم و...»
سپس ادامه دادند و فرمودند: «ای بزرگان و عالمان اگر ما را در بهدستآوردن زمام امور یاری نکنید و درباره ما انصاف بهخرجندهید ظالمان برشما قوت خواهندیافت و سعی در خاموشکردن نور پیامبرتان خواهند کرد و خدا ما را کفایت است و بر او توکل کردهایم و بهسوی او انابه میکنیم و نهایت کار ما بازگشت به سوی اوست.»
⭕️ سخنرانی در مجلس معاویه بقیه👇
داستانهای قرآنی و مذهبی
✅ روزی در مجلس عام معاویه به پیشنهاد اطرافیان از حضرت (علیهالسّلام) خواستهشد، خطابه بخواند. امام (علیهالسّلام) به منبر رفت و پساز حمد و ثنای الهی و صلوات بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) - در جواب مردی که گفت: اینکه خطبه میخواند کیست؟ - فرمود: «ما حزب و گروه غالب خدا و مقرّبین عترت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، و اهلبیت طیّب و طاهر اوییم، ما یکی از دو چیز گرانبهایی هستیم که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آن را پس از قرآن به ودیعت نهاد، کتابی که در آن تفصیل هرچیزی است، و در پیشرو و پشتسر هیچ باطلی بدان راه ندارد، قرآنی که تفسیرش به عهده ما گذاشته شد و تاویلش ما را درمانده نکند بلکه به دنبال حقایق آن هستیم. پس ما را اطاعت کنید که طاعت ما واجب است، چرا که قرین طاعت خدا و رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است، خداوند میفرماید: «خدای را فرمان برید و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و صاحبان امر را، که از شمایند، فرمان برید، پس اگر در باره چیزی ستیزه و کشمکش کردید آن را به خدا و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بازگردانید»، و نیز فرمود: «و حال آنکه اگر آن را به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و صاحبان امر خویش باز میگرداندند هرآینه کسانی از آنان که (حقیقت) آن را بیرون میکشند آن را میدانستند، و اگر فزونبخشی و مهربانی خدا بر شما نبود از شیطان پیروی میکردید مگر اندکی.»
❗️مبادا گوش به ندایی فرا دهید که شیطان به شما نمودهاست، زیرا او برای شما «دشمنی است آشکار و مبین»، که دراینصورت همچون اولیاء و دوستان او شوید که گفتند: «امروز بر شما چیرهشوندهای نیست و من پناه شمایم. و چون آن دو گروه رویاروی شدند بر دو پاشنه خود گردید - پشتکرد و گریخت - و گفت: من از شما بیزارم»، پس در آینده مکانی برای ضرب شمشیر و ورود نیزه شده و سنگریزه و حطام ستونها و اهدافی برای آماج تیرها گردید، سپس در آن روز سوگند هیچکسی که قبلًا «ایمان نیاورده و یا در ایمان خود کسب خیر و سعادت نکرده پذیرفته نشود.»
معاویه گفت: ای ابا عبداللَّه کافی است، حرف را رساندی! (و تبلیغت را انجام دادی.)
📚 ویکی فقه دانشنامه حوزوی
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm