هدایت شده از داستانهای قرآنی و مذهبی
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
💠 توحید و خداشناسی و مسائل اعتقادی 💠
👁دیدن خدا با چشم دل👁
شخصی از خوارج (تندروهای ضد امام)، به حضور امام باقر(ع) رسید و گفت: ای ابوجعفر! چه چیز را میپرسی؟
امام: خداوند بزرگ را.
خارجی: آیا خدا را دیده ای ؟
امام: چشمها با مشاهده او را نمیبینند، ولی قلبها به حقیقت ایمان او را دیده اند، ذات پاک خدا با قیاس و تشبیه شناختهنشود، و به وسیله حسها درک نگردد، او شبیه انسانها نیست، بلکه با نشانههایش او را میشناسد، او که در قصاوتش ستم نمیکند، خدائی که پرستش سزاوار او است، و یکتا معبود جهانیان میباشد.
آن مرد خارجی که مجذوب بیان شیوا و عمیق امام شده بود، از محضر امام بیرون رفت، در حالی که این آیه را میخواند:
الله اعلم حیث یجعل رسالته
: خدا آگاهتر است که مقام رسالت خود را در وجود چه کسی، قرار دهد
(انعام -124).
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
محمّد بن منکدر مىگوید:
من گمان نمىکردم على بن الحسین علیه السلام جانشینى برتر از خود بنهد، تا آنکه پسرش محمّد بن على را دیدم و خواستم او را پند دهم ولى او مرا پند داد، دوستانش گفتند: امام علیه السلام به چه چیزى تو را پند داد؟
گفت: در ساعتى بسیار گرم به بخشى از نواحى مدینه رفته بودم، حضرت امام باقر علیه السلام را دیدم که مشغول کار بود، پیش خود گفتم: مردى از مردان بزرگ قریش در این ساعت با این حال در طلب دنیاست! سوگند مىخورم که او را قاطعانه موعظه کنم.
نزدیک او شدم و سلام کردم، نفس زنان جواب سلامم را داد. از شدّت گرما عرق از سر و رویش مى ریخت. به او گفتم: خدا کارت را به صلاح آورد، بزرگى از بزرگان قریش آن هم در این ساعت در طلب دنیاست، اگر مرگت از راه رسد و تو در این حال باشى چه مىکنى؟
امام فرمود: به خدا سوگند اگر مرگم برسد و در این حال باشم بى تردید به من رسیده در حالى که در طاعتى از طاعات خدا هستم که به وسیله آن ارزش وجودم را از تو و از مردم حفظ مى کنم. من از مرگ زمانى مى ترسم که مرا در رسد و من بر گناهى از گناهان باشم! گفتم: خدا رحمتت کند! خواستم تو را موعظه کنم تو مرا موعظه کردى.
الکافى: ۵/ ۷۳
پیامبر و اهل بیت علیهم السلام » تاریخ و سیره » #امام_باقر (ع)
@Dastanqm
17.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣❣❣❣❣
انیمیشن داستان شهادت امام علی نقی هادی علیه السلام
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/3578658829C1f72395f25
تلگرام
@besharat_ir
داستانی از زندگی امام هادی علیه السلام👆👆
به کانال کودکان علی اصغر در ایتا بپیوندید
http://eitaa.com/joinchat/3402432525C2b42624acc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انیمیشن احترام پرندگان به امام هادی (ع)💕
به کانال کودکان علی اصغر در ایتا بپیوندید
http://eitaa.com/joinchat/3402432525C2b42624acc
حضرت #امام_هادی در 8 سالگی پس از شهادت پدر بزرگوارشان عهدهدار مقام امامت گردید و
پس از 33 سال امامت در سن 41 سالگی در سامرا در زمان خلافت معتز به شهادت رسیدند.
📚مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی
@Dastanqm
✔️✔️ دوره امامت #امام_هادی _علیه السلام_ معاصر بود با خلافت خلیفه عباسی
معتصم،
واثق،
متوکل،
منتصر،
مستعین و
معتز
که حضرت در ماه رجب سال 254 هـ.ق #مسموم شد و به شهادت رسید.
دوره زندگی این امام همام در زمان پدر و شش خلیفه عباسی مجموعا هفت دوره است که به اختصار به همراه فضایل و معجزات آن دوره ذکر میشود:
1️⃣ امام هادی ـ علیه السّلام ـ در زمان پدر:
حضرت در خانه «اهل بیت که خداوند آنها را از هر آلودگی پاک کردهاست» بهدنیاآمد و در این خانه نورانی که معدن حکمت و فضیلت بود پرورش یافت. از همان کودکی به راهنمایی و ارشاد مردم پرداخت و در مکتب عالی دانش و فضیلت خود گروههایی از علاقهمندان و ارادتمندان خاندان نبوت را میپروراند.
امام_هادی ـ علیه السّلام ـ شش ساله بود که مأمون از دنیا رفت و معتصم جای او را گرفت. دو سال بعد معتصم #امام_جواد ـ علیه السّلام ـ پدر امام هادی ـ علیه السّلام ـ را مسموم کرد و به شهادت رساند و امام هادی ـ علیه السّلام ـ به امامت رسید.
📚مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی
@besharat_ir
@Dastanqm
دوره زندگی #امام_هادی _علیه السلام_ در زمان پدر و شش خلیفه عباسی مجموعا هفت دوره است که به اختصار به همراه فضایل و معجزات آن دوره ذکر میشود:
2️⃣ امام هادی ـ علیه السّلام ـ در دوره خلافت معتصم (217ـ227 هـ.ق):
از بزرگترین معجزات امام هادی ـ علیه السّلام ـ این بود که در سن کودکی به درجه امامت رسید. در همان کودکی تمام فضایل و کرامات و کمال علم و دانش را در خود جمع کردهبود. بارها معتصم مانند برادرش مأمون سعی کرد از این فرصت استفاده کرده و ضربه مهلکی به اساس شیعه و محور اعتقاد آن که همان امامت است، وارد کند ولی خدا خواست که نور الهی روشن بماند. به همین جهت بارها امام هادی ـ علیه السّلام ـ را با سؤالها و مسائل بسیار مشکل و پیچیده آزمایش کردند ولی همیشه ائمه ـ علیهم السلام ـ سربلند بودند و در مقابل هر سؤالی به بهترین و کاملترین نحو پاسخ میدادند و در نتیجه دشمنان امام در همان دامی میافتادند که خود برای امام گستردهبودند.
📚مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی
@besharat_ir
@Dastanqm
دوره زندگی#امام_هادی _علیه السلام_ در زمان پدر و شش خلیفه عباسی مجموعا هفت دوره است که به اختصار به همراه فضایل و معجزات آن دوره ذکر میشود:
3️⃣ امام هادی ـ علیه السّلام ـ در دوره خلافت واثق پسر معتصم (227ـ232 هـ.ق):
در این دوره مسئله خلق قرآن مطرح شد. این مسئله به صورت یک فتنه درآمد و بهانهای شد برای ریختن خون بسیاری از مخالفان حکومت. عده ای به مخلوق بودن و عدهای دیگر به مخلوق نبودن آن معتقد شدند. امام برای نجات شیعیان از افتادن در این فتنه نامههایی به تعدادی از بزرگان شیعه نوشت و ضمن اعلام نظر خود دوستان و شیعیان خود را از داخل شدن در این فتنه برحذرداشت. کرامت دیگر امام هادی ـ علیه السّلام ـ در این دوره خبر از مرگ واثق بود که به خیران خادم فرمودند.
📚مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی
@besharat_ir
@Dastanqm
دوره زندگی#امام_هادی _علیه السلام_ در زمان پدر و شش خلیفه عباسی مجموعا هفت دوره است که به اختصار به همراه فضایل و معجزات آن دوره ذکر میشود:
4️⃣امام هادی ـ علیه السّلام ـ در دوره خلافت متوکل برادر واثق (232ـ248 هـ.ق):
تقریباً نصف دوره امامت حضرت هادی ـ علیه السّلام ـ با خلافت متوکل معاصر بود. گرچه همه خلفای بنیعباس در آزار و صدمه زدن به شخص امام و سازمان تشیع سعی زیادی داشتند ولی «در این میان متوکل در ظلم و ستم به حضرت و سنگدلی گوی سبقت را از دیگران ربود». سختگیری خلفای قبلی برای شیعیان قابل تحمل بود لذا تعداد زیادی از آنها در سامرا مرکز عباسیان ساکن شدند اما متوکل آن چنان سختگیری و ستم کرد که آنها متفرق شدند. این دوره از سختترین و طاقتفرساترین دورههای شیعیان بود. در این دوره شیعیان زیادی مقتول یا مسموم یا متواری شدند.
😪 از دیگر جنایتهای متوکل تخریب مرقد شریف امام حسین ـ علیه السّلام ـ و تبعید امام از مدینه به سامرا بود تا هم امام و ارتباط شیعیان را تحت نظر بگیرد و هم پایگاه مهم و قوی شیعه در مدینه را تضعیف کند.
🤧 از دیگر جنایتهای متوکل این بود که «گاهبگاه به مأموران خود دستور میداد تا ناگهانی به خانه امام ریخته و بازرسی کنند به امید آن که سلاح یا مدرکی دال بر فعالیت ایشان علیه حکومت بدستآورند لکن در این حملههای شبانه جز کتاب های علمی و دعا چیزی یافت نشد».
گاهی متوکل فرمان میداد تا امام را در هر حالتی که هست به دربار آورند «در یکی از این احضارها امام در حالی وارد شد که او مست و لا یعقل در کنار جامها و سبوهای شراب و در میان گروههای خنیاگر و رقاصه افتادهبود. امام بیتوجه به خطرات احتمالی او را سرزنش کرد و در ضمن خواندن اشعاری به نصیحتگویی و یادآوری قیامت پرداخت. متوکل برآشفت و دستور داد حضرت را محبوس سازند.» سپس شخصی از حضرت شنید که میفرمودند: من از ناقه صالح نزد خدا محترمترم و سپس آیه «و تمتعوا فی دارکم ثلاثة ایام ذلک وعد غیر مکذوب» را خواندند. بیش از سه روز نگذشت که متوکل بدست فرزندش منتصر به هلاکت رسید.
💪 علاوه بر این کرامت، جریان زینب کذّاب نیز از کرامات امام هادی ـ علیه السّلام ـ در دوره متوکل است.
زنی ادعا کرد من زینب دختر فاطمه زهرا و نوه پیامبرم. پیامبر دعاکرده که در هر 40 سال جوانی من برگردد. همه گفتند دروغ می گوید ولی نتوانستند دلیلی بیاورند که او را قانع کند. به سراغ امام هادی ـ علیه السّلام ـ رفتند و حضرت فرمود گوشت فرزندان فاطمه بر درندگان حرام است و خود در قفس شیران رفت و همه شیرها دور امام جمع شدند و امام دست نوازش بر سر آنها کشید. در این هنگام زن فریاد زد: به خدا دروغ گفتم و ادعای باطلی کردم.
@Dastanqm
@besharat_ir