eitaa logo
دانلود
02.Baqara.140.mp3
1.24M
آیه ۱۴۰ سوره بقره، تعصبات نابجا: أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ ۗ قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ ۗ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿١٤٠﴾ آیا می گویید: ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نوادگان [دارای مقام نبوّت] آنان یهودی یا نصرانی بودند؟! بگو: شما داناترید یا خدا؟ [شما به یقین می دانید که آنان یهودی و نصرانی نبودند، پس چرا واقعیت را پنهان می دارید؟!] وستمکارتر از کسی که شهادتی را که از خدا نزد اوست پنهان کند، کیست؟ وخدا از آنچه انجام می دهید، بی خبر نیست. معجزه‌ی پیامبر در ایتا👇 eitaa.com/moejezeyepeyambar داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 eitaa.com/Dastanqm
♨️چرا گاهی بدون دلیل،غمگین و دلگیر میشویم؟ 🔹جابر جُعفي مي گويد: در محضر امام باقر (علیه السلام) بودم، ناگهان دلم گرفته شد. از امام باقر (علیه السلام) پرسيدم: گاهي به طور ناخوداگاه، اندوهگين مي شوم، به گونه اي كه اثرش در چهره ام آشكار مي گردد، بي آنكه مصيبتي به من برسد يا چيز ناراحت كننده اي به سراغم آيد، رازش چيست؟ 🔹امام باقر (علیه السلام) فرمود: آري اي جابر! خداوند، انسانهاي با ايمان را از سرشت بهشتي بيافريد و نسيم روح خويش را در بين آنها جاري نمود، به همين خاطر مؤمن، برادر مؤمن است... بر اين اساس، اگر در شهري به يكي از ارواح مؤمنان آسيبي برسد، روح ديگر نيز اندوهگين مي شود، زيرا بين روح هاي مؤمنان، ارتباطي وجود دارد... ✍امام باقر با اين بيان، آموخت كه اگر انسان از ناراحتي مؤمنان ديگر ناراحت نشود، در ايمان او، نقص و نارسائي وجود دارد. پس مؤمنان بايد به گونه اي باشند كه از ناراحتي هم با خبر شده و در رفع آن بكوشند.. 📚اصول کافی،باب اخوة المؤمنين، حديث 2، ص 166 - ج 2. 📌پی نوشت: بی جهت نیست که غروب جمعه ها برای شیعیان دلگیر است، زیرا قلب نازنین قطب عالم امکان آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از دیدن پرونده گناهان شیعیان غرق اندوه میشود و این حزن و اندوه به سایر شیعیان هم سرایت میکند...
حفظ حجاب, به هر قیمت! خانم زهرا گونزالس بانوی مسلمان و نوشیعه‏‌ی آمریکایی که چند سالی است به کشورمان مهاجرت کرده است، در حاشیه جشنواره دختران آفتاب، برایمان از وضعیت دشوار زنان و بانوان مسلمان و محجبه در آمریکا و جوامع غربی حکایاتی تعریف کرد. در طول این مصاحبه، چند باری لرزه بر اندامم افتاد و هوای دل و دیده‏ام را ابری کرد؛ نه به خاطر اینکه او چه سختی‏هایی کشیده است، بلکه به این دلیل که اینگونه زنان مسلمان در غرب، برای حفظ حجاب خود از جان مایه می‏گذارند؛ اما درعوض در ایران و برخی کشورهای اسلامی که همه در انتخاب حجاب آزادند و کرامت زن مسلمان محفوظ است، متأسفانه برخی از دختران و زنان‏مان حرمت پوشش اسلامی را پاس نمی‏دارند! زهرا گونزالس می‏گفت: ۱۲ یا ۱۳ ساله بودم که مادرم به دین اسلام گروید. پیش از آن ما کاتولیک بودیم و من در مدارس کاتولیکی درس می‏خواندم. بعد از اسلام آوردن مادرم، او ما (من و برادران و خواهرانم) را نیز بدون هیچ اجباری به اسلام دعوت کرد و ما همگی به عشق و علاقه خود مسلمان شدیم. از آن به بعد همواره با پوشیدن روسری، در انظار ظاهر می‏شدم. درست یادم هست که روز آغاز سال تحصیلی بود. من به کلاس اول راهنمایی می‏رفتم و اولین بار بود که می‏خواستم با روسری به محیط آموزشی بروم. بارها خود را در آینه مشاهده کردم و از اینکه روسری‏ام به رنگ آسمان است، بسیار شاد بودم. می‏خواستم با دوستانم هم این شادی را تقسیم کنم. فکر می‏کردم همگی از نوع پوشش من لذت می‏برند... اتوبس مدرسه رسیده بود و من آخرین نفری بودم که سوار شدم. از همین اتوبوس‏های زرد بزرگ که همیشه برای سرویس مدارس استفاده می‏شود. از داخل سرویس سروصدا و هلهله شادی بچه‏ها شنیده می‏شد. همینکه وارد اتوبوس شدم و چشم بچه‏ها به من افتاد، ناگهان برای مدتی "سکوت" بر اتوبوس حکم‏فرما شد. یکی فریاد زد که «اینو ببینید؛ چی سرش گذاشته!!» یکی دیگر از بچه‏ها برای من آشغال پرتاب کرد، دیگری حرف‏های رکیک نثارم کرد... می‏خواستم فرار کنم؛ اما راننده اتوبس در را بست و گفت: «بنشین!» پایم بسیار سنگین شده بود و یارای حمل به من به سمت صندلی را نداشت؛ همان دو یا سه قدم به سمت صندلی برایم به اندازه یک سال طول کشید. بالاخره بر روی یکی از صندلی‏ها در ردیف جلوی اتوبوس نشستم. همچنان فحاشی‏ها و پرتاب اشیاء به سمت خودم را حس می‏کردم و می‏شنیدم؛ ولی به روی خودم نمی‏آوردم. به مدرسه که رسیدیم، احساس کردم روسری‏ام خیس شده؛ بعدها یکی از دوستانم گفت که بچه‏ها در سرویس و در طول راه، یکی یکی به سمت من می‏آمده‏اند و به روسریم آب دهان می‏اندخته‏اند! این داستان هرروز برای من تکرار می‏شد و من مجبور بودم با خودم دو یا سه روسری به مدرسه بیاورم تا پس از پرتاب‏های آب دهان از طرف دانش‏آموزان، دومی یا سومی را به سر کنم! خانم گونزالس با چنان شور و حرارتی این داستان را تعریف می‏کرد که گویی همین چند روز پیش این اتفاقات برایش رخ داده است؛ اما عجیب اینکه او اصلا از بیان این خاطرات تلخ ناراحت نبود! وقتی پرسیدم «آیا از یادآوری این قضایا ناراحت می‏شوید؟» گفت: «ما رأیت الا جمیلا! مگر من از حضرت زینب(س) بالاترم؟ هرگز ! او با آن همه سختی، مصائب کربلا را زیبا می‏دید؛ حال من بیایم و از اینکه به وظیفه مسلمانیم عمل کرده‏ام ناراحت باشم؟» "زهرا" در پایان گفت: «از اینکه می‏بینم در ایران تعداد زیادی از زنان و دختران اهتمام جدی‏ای به حجاب و پوشش خود ندارند، دلم به درد می‏آید!» این را گفت و با لبخندی به سمت کودک خردسال خود که در کالسکه خوابیده بود، رفت. منبع:حجاب برتر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 | لحظاتی از گفتگوی رهبر انقلاب با خانواده شهید وحید زمانی‌نیا، محافظ حاج قاسم ➕ حضور رهبر انقلاب بر مزار شهید زمانی‌نیا در آبانماه ۱۴۰۱ 💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 شهید محمدحسین حدادیان هم یکی از جوانان سرزمین زیبایمان ایران بود که برای آسایش مردم کشورش از جان خود گذشت و با شهادتش آرامش را به مردم ایران هدیه داد. 🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🌼کانال گل نرگس🌼 ╭━═━⊰🌼☘️🌼⊱━═━╮ @golenarges_jamkaran ╰━═━⊰🌼☘️🌼⊱━═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 موشن‌گرافیک به مناسبت سالروز شهادت مظلومانه دختر کردستان 🔸روایت داستان شهادت فاطمه اسدی که توسط عناصر حزب تجزیه‌طلب دموکرات اسیر و پس از تحمل یک ماه شکنجه و آزار تیرباران شد. وضعیت پیکر مطهرش که تا ۳۷سال مشخص نبود، در ارتفاعات چهل چشمه کردستان پیدا شد.
❤️ شهید جواد محمدی جاهایی هم اگر میدید حق الناسی مرتکب شده سریع جبران میکرد اطراف منطقه نطنز باغهایی بود که چون حصار نداشت، فکر کردیم اینها عمومی است یک روز که برای سرکشی رفته بودیم چند تا چاقاله چیدیم و خوردیم. یکهو دیدیم یک نفر دارد با بیل به طرف ما می‌آید !!! آمد و به ما گفت: من بچه یتیمم؛ آمده اید از باغ من میخورید؟! خجالت نمیکشید؟! جمع کنید خودتان را ... این را که ،گفت جواد خشکش زد ،بهش گفت: ما فکر کردیم این باغ صاحب ندارد. بعد دستش را کرد توی جیبش و گفت بفرمایید این پول را بگیرید و حلال کنید. صاحب باغ هم وقتی رفتار جواد را دید گفت نوش جانتان هرچه خوردید فقط چیزی بیرون نبرید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوشا به حال شما که چادر دارید برای همه دخترانش که به سن تکلیف می رسیدن یه چادر می گرفت، یه چادر گل قرمزی هم برای من گرفته بود و قرار بود اون روز، سر سفره افطار بهم هدیه بده. قبل از افطار بهش گفتم : «امروز توی مدرسه وقتی دوستم فهمید قراره برایم چادر بخری بهم گفت : ما دیشب هیچی برای افطار نداشتیم،خوشا به حال شما که چادر هم دارید » .هیچی نگفت و بلند شد و رفت …همه نشسته بودیم سر سفره و منتظر اذان بودیم که دیدم کاسه آش رو آورد داد به من و گفت: « ببر برای دوستت». گفتم: «خودمون با چی افطار بکنیم ؟»گفت:«با همونی که دوستت دیشب افطار کرد ». منبع:حجاب برتر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من زياد سر از فلسفه‌ي صندلي‌هايي که تو قسمت آقايون، رو به‌سمت خانوماست درنميارم. عمود بر مسير حرکت اتوبوس وايميستم که خيابون رو ببينم. يه صندلي ديگه خالي ميشه و من حس مي‌کنم نشستن روي صندلي پاره، بهتر از پخش شدن کف اتوبوسه! براي همين مي‌شينم و با موجي از نگاه‌هاي ناباورانه‌ي آقاي روبرويي مواجه ميشم. خيلي طبيعي و عادي دستمو مي‌برم سمت سرم، که چک کنم مبادا بي‌خبر شاخي چيزي سبز شده باشه! اتفاقه ديگه به‌هرحال! وقتي خيالم راحت ميشه که همه چي آرومه، حالت شماره‌ي يکِ تاکسي رو اعمال مي‌کنم (چرخش ?? درجه‌اي گردن و بيني توي شيشه!) و منتظر مي‌مونم تا برسم به ايستگاه موعود! وقتي مي‌رسم به ايستگاه موردنظر، حال اون موقع رو دارم که براي اولين‌بار با رنو رفته بودم جاده چالوس! گلاب به روم… هي منتظرم آقاي اتوبوس واحد در عقب رو باز کنه تا پياده شم و کرايه‌شو بدم و توي دلم بهش بگم: «شما رو به خير و ما رو به سلامت با اين رانندگيت، مرد حسابي!» ميگه: «خانوم بيا از در جلو پياده شو! شلوغه! در عقب رو بزنم کرايه‌ي ما رو مي‌پيچونن بعضيا!» چي بگم… حالا بايد از بين تمام اونايي که سعي کردم نبينم‌شون و نبينندم رد بشم. خب اين چه وضعيه آخه برادر من؟! آقاي واحد! اصلا راضي نيستم ازت… مگه اينکه بريم آدم خوبي بشيم و بتونيم طيّ‌الارض کنيم، اين همه مصيبت نکشيم براي عبور و مرور. والا! منبع: نشريه ي الکترونيکي چارقد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠دعای فرج در خشکسالی غیبت! 🔹کمتر از پنج سال داشتم، در یزد خشکسالی بود، یادم می آید اسفند ماه بود، پدرم بیل و مقداری گندم برداشت و راهی زمین شد من هم به دنبالش. بیل که می‌زد از زمین خاک بلند می‌شد! 🔹در عالم خودم گفتم: پدر این بذرها سبز نمی‌شوند! باید زمین خیس باشد که گندم بکاری. هنوز چشمان اشک آلود مرحوم پدرم و جوابش را از یاد نمی برم! پسر کفر نگو، من دانه‌ها را زیر خاک می‌گذارم، هر چه روزی مور و حشرات باشد می خورند هر چه را هم خدا خواست سبز می‌شود! 🔹اسفند بدون بارش گذشت. فروردین و اردیبهشت آمدند و بدون باران رفتند. خرداد بود که به خودم گفتم؛ دیگر باران نمی آید می روم به پدرم می گویم دیدی گفتم بی‌خود گندم نکار سبز نمی‌شود! 🔹یک روز لکه‌ای ابر در آسمان پیدا شد، بارید و … آن سال در روستای ما فقط پدرم بود که گندم برداشت کرد، به خاطر خشکسالی هیچ کس چیزی نکاشته بود. روزگار سختی بود. پدرم محصول را که برداشت قدری را برای آذوقه‌ی خودمان نگه داشت بقیه را به هر که نیاز داشت می‌داد. 🔹پیرمرد حرفش که به اینجا رسید در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود و صدایش کمی می‌لرزید ادامه داد: امروز دعاهای فرج خودم و دیگران را در این خشکسالی غیبت، شبیه همان بذری می‌بینم که پدرم آن روزها به امید رحمت خدا کاشت و جواب گرفت!…
02.Baqara.142.mp3
2.44M
آیه ۱۴۲ سوره بقره، تغییر قبله (۱): سَيَقُولُ السُّفَهَاءُ مِنَ النَّاسِ مَا وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُوا عَلَيْهَا ۚ قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ ۚ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿١٤٢﴾ به‌زودی مردم سبک‌مغز می‌گویند: چه‌چیزی مسلمانان را از قبله‌ای که برآن بودند [یعنی بیت‌المقدس، به سوی کعبه] گردانید؟ بگو: مالکیّتِ مشرق و مغرب فقط ویژه خداست، هرکه را بخواهد به راه راست هدایت‌می‌کند. معجزه‌ی پیامبر در ایتا👇 eitaa.com/moejezeyepeyambar داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 eitaa.com/Dastanqm
02.Baqara.143.mp3
2.46M
آیه ۱۴۳ سوره بقره، تغییر قبله (۲): وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا ۗ وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَىٰ عَقِبَيْهِ ۚ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ ۗ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ ﴿١٤٣﴾ و همان گونه [که شما را به راه راست هدایت کردیم] شما را امتی میانه [ومعتدل و پیراسته از افراط و تفریط] قرار دادیم تا [در ایمان، عمل، درستی و راستی] بر مردم گواه باشید و پیامبر هم گواه بر شما باشد. و ما قبله ای را که بر آن بودی فقط به خاطر این قرار دادیم تا کسانی که از پیامبر پیروی می کنند از کسانی که از اسلام و اطاعت پیامبر برمی گردند [و متعصبانه به قبله پیش از کعبه می مانند] معلوم و مشخص کنیم؛ گر چه این حکم جز بر کسانی که خدا هدایتشان کرده گران و دشوار بود. و خدا بر آن نیست که ایمان شما را تباه کند؛ زیرا خدا به همه مردم رؤوف و مهربان است. معجزه‌ی پیامبر در ایتا👇 eitaa.com/moejezeyepeyambar داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 eitaa.com/Dastanqm
02.Baqara.144 (1).mp3
1.28M
آیه ۱۴۴ سوره بقره، تغییر قبله (۳): وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا ۗ وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَىٰ عَقِبَيْهِ ۚ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ ۗ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ ﴿١٤٣﴾ و همان گونه [که شما را به راه راست هدایت کردیم] شما را امتی میانه [ومعتدل و پیراسته از افراط و تفریط] قرار دادیم تا [در ایمان، عمل، درستی و راستی] بر مردم گواه باشید و پیامبر هم گواه بر شما باشد. و ما قبله ای را که بر آن بودی فقط به خاطر این قرار دادیم تا کسانی که از پیامبر پیروی می کنند از کسانی که از اسلام و اطاعت پیامبر برمی گردند [و متعصبانه به قبله پیش از کعبه می مانند] معلوم و مشخص کنیم؛ گر چه این حکم جز بر کسانی که خدا هدایتشان کرده گران و دشوار بود. و خدا بر آن نیست که ایمان شما را تباه کند؛ زیرا خدا به همه مردم رؤوف و مهربان است. معجزه‌ی پیامبر در ایتا👇 eitaa.com/moejezeyepeyambar داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 eitaa.com/Dastanqm
02.Baqara.145.mp3
1.9M
آیه ۱۴۵ سوره بقره، تغییر قبله (۴): قَدْ نَرَىٰ تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ ۖ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا ۚ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ ۚ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ ۗ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ ﴿١٤٤﴾ ما گردانیدن رویت را در [جهت] آسمان [چون کسی که به انتظار مطلبی باشد] می بینیم؛ پس یقیناً تو را به سوی قبله ای که آن را بپسندی برمی گردانیم؛ پس رویت را به سوی مسجد الحرام گردان؛ و [شما ای مسلمانان!] هر جا که باشید، روی خود را به سوی آن برگردانید. و مسلماً اهل کتاب می دانند که این تغییر قبله [از بیت المقدس به کعبه] از سوی پروردگارشان [کاری] درست و حق است؛ [زیرا در تورات و انجیلشان خوانده اند که پیامبر اسلام به دو قبله نماز خواهد خواند] و خدا از آنچه [بر ضد پیامبر و مؤمنان] انجام می دهند، بی‌خبر نیست. معجزه‌ی پیامبر در ایتا👇 eitaa.com/moejezeyepeyambar داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 eitaa.com/Dastanqm
02.Baqara.146.mp3
1.34M
آیه ۱۴۶ سوره بقره-اهل کتاب پیامبر(ص) را همچون فرزندانشان می‌شناختند: الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ ۖ وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿١٤٦﴾ اهل کتاب، پیامبر اسلام را [بر اساس اوصافش که در تورات و انجیل خوانده اند] می شناسند، به گونه ای که پسران خود را می شناسند؛ و مسلماً گروهی از آنان حق را در حالی که می دانند، پنهان می‌دارند. معجزه‌ی پیامبر در ایتا👇 eitaa.com/moejezeyepeyambar داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 eitaa.com/Dastanqm
ماجرای زیبای مواجه شدن رهبر معظم انقلاب اسلامی هنگام کوهنوردی با دختری که سگی در آغوش داشت… «سید مظاهر حسینی»، مدیرکل تشریفات دفتر مقام معظم می گوید: در برنامه کوهنوردی، ایشان به دختری برخورد که سگی در بغل داشت. شاید اگر هرکدام از ما بودیم به او تذکر می‌دادیم که این سگ نجس است؛ یا ممکن است باعث بیماری شود. اما ایشان رو کرد و از آن دختر خانم پرسید: اسم سگت چیست؟ چقدر دوستش داری؟ سپس گفتند: خب احکام نگهداری از سگ را هم می‌دانی؟ چند نمونه را برایش گفتند و سپس منبعی را معرفی کردند تا به آن رجوع کند و بخواند این دختر جوان که از این نحوه برخورد اشک بر دیدگانش جاری شده بود، گفت: من چطور بگویم شما را دیده‌ام. رهبری چفیه خود را به او هدیه دادند. این دختر 2 روز بعد با دفتر تماس گرفت و گفت: به آقا بگویید من ارادتمندشان هستم. آن منبعی راکه معرفی کردند را خواندم واحکام نگهداری سگ را یادگرفتم وفهمیدم که سگ طبق حکم خدا نجس است که نباید آنرا داخل خانه یا اتوموبیلم بیاورم واگر بدنش خیس باشد دراثرتماس ایجادنجاست میکند که نباید آنرا لمس کنم واگر ظرفی را با زبان لیس بزند فقط با آب کشیدن پاک نمیشود ٬ باید برای طهارت آن وبرای از بین بردن میکربهای بزاق دهانش ٬ قبل از آب کشیدن هفت باربا خاک ضدعفونی کنم… سلامتی رهبر عزیز و بزرگوارمان صلوات
حجاب و چشم برزخی فرزند شیخ رجبعلی خیاط می گوید:"پدرم با چشم برزخی چیزهایی می دید که دیگران نمی دیدند یکی از دوستان پدرم می گفت یک‌روز با جناب شیخ به جایی می رفتیم یک‌دفعه من دیدم جناب شیخ باتعجب و حیرت به زنی که موی بلند و لباس شیکی داشت نگاه میکند! ازذهنم گذشت که ایشان به ما می گوید چشمتان را از نامحرم برگردانید و خودش اینطور نگاه میکند! فهمید و گفت توهم میخواے ببینی من چی می‌بینم؟ ببین! من نگاه کردم دیدم همینطور از بدن آن زن مثل سُرب گداخته، آتش و سرب مذاب به زمین می ریزد و آتش او به کسانی که چشمهایشان به دنبال اوست سرایت می‌کند جناب شیخ گفت این زن راه می‌رود و روحش یقه مرا گرفته اوراه می‌رود و مردم را همین طور با خودش به آتش جهنم می‌بَرَد.” برگرفته از کتاب بوستان ‎حجاب ، ص۱۰۹، تالیف محمدرحمتی شهرضا