eitaa logo
دیباج
88 دنبال‌کننده
379 عکس
53 ویدیو
4 فایل
دیباجِ (حریرِ) سخن از تار و پود واژگان پذیرای نظرات خوانندگان ارجمند هستم. ارتباط با مدیر: @Armaktab 💠
مشاهده در ایتا
دانلود
✅از سخن دیگران 🔶شش دسته از افراد که باید سعی کنید به آنها نزدیک شوید: ۱- افرادی که الگوی فکری شما را به چالش می کشند (البته منظور کسانی نیستند که باعث می شوند کلیت خودتان را زیر سوال ببرید). ۲- افرادی که سبک و الگوی زندگی سالمی دارند. توجه کنید الگوی رفتاری سالم سرایت پذیر است و ممکن است شما الگوبرداری کنید و از ظرفیت های خودتون درست استفاده کنید. ۳- افرادی که شما را در معرض چیزهای جدید و سالمی قرار می‌دهند. سعی کنید دوستان متنوعی داشته باشید. اگر همه دوستانتان شبیه شما باشند، دیدگاه شما در مورد زندگی محدود و تک بعدی خواهد بود. ۴- افرادی که شما را می فهمند و میتوانند با کفش‌های شما راه بروند. حتی گاهی چنین افرادی دوست دارند از تجربیات شما چیزی یاد بگیرند. ۵- افرادی که به شما انگیزه می‌دهند تا شکل بهتری از خودتان باشید. ۶- افرادی که شما را می‌پذیرند و بنابراین شما میتوانید در حضور آنها خودتان باشید و در کنار این افراد از اینکه مورد قضاوت قرار بگیرید نمی‌ترسید. 🖌مهارتهای زندگی @success_pd @Deebaj
✅از کلام معصوم علیه السلام الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : إذا زُرتَ أبا عبدِ اللّه ِ عليه السلام فَزُرْهُ و أنتَ حَزينٌ مَكروبٌ شَعْثٌ مُغْبَرٌّ جائعٌ عَطشانُ ، فإنَّ الحُسينَ عليه السلام قُتِلَ حَزينا مَكروبا شَعْثا مُغْبَرّا جائعا عَطشانا، و اسألْهُ الحوائجَ و انصَرِفْ عَنهُ و لا تَتَّخِذْهُ وَطَنا. امام صادق عليه السلام : هر گاه به زيارت ابا عبد اللّه عليه السلام رفتى ، با دلى غمزده و اندوهناك و پيكرى ژوليده و غبار گرفته و گرسنه و تشنه زيارتش كن ؛ زيرا كه حسين عليه السلام غمزده و اندوهناك و ژوليده و غبار گرفته و گرسنه و تشنه كشته شد . حوايج خود را از او بخواه و برگرد و در كنار قبر او سكونت مگزين . 📚ثواب الاعمال، ص١١٤ @Deebaj
✅رقص زیبای سارها آن که پُرنقش زد این دایرهٔ مینایی کـَس ندانست که در گـَردشِ پرگار چه کرد @Deebaj
دیباج ۲۰۵ 🔶تولدم مبارک؟ 📌هستی هر فرد باارزش‌ترین سرمایه اوست، پس باید با زیستن درست و شایسته، به آن عمق و معنا بخشد و از لحظه لحظه آن نهایت بهره را ببرد. 📌سالروز تولد هر کس تلنگری است به گذر عمر و نیز یادآوری آنکه از فرصت تکرارناشدنی زندگی باید بهترین بهره را برد و برای به‌زیستن، بهروزی و بهبودی حال خود و جهان تلاش کرد. اگر این مهم محقق شود، انسان می‌تواند سالروز تولدش را به خودش تبریک بگوید و همواره سپاسگزار آفریدگاری که از بین بی‌نهایت احتمال وجودهای موازی، تنها هستی او را صورت تحقق بخشیده است، سپاسگزار باشد. @Deebaj
✅از کلام معصوم علیه السلام 🔶گذشت در اوج قدرت @Deebaj
دیباج ۲۰۶دادگستر جهان 📌ابجد کبیر کلمه «عادل» عدد ۱۰۵ است. امروز در مسجد مقدس جمکران، شماره کفشداری ۱۰۵ به دستم رسید. از باب: «تفألوا بالخير تجدوه؛ همواره فال نیک بزنید (خوش‌بین باشید) تا آن را بیابید.»، فال نیک زدم به امید ظهور پرسرور عدالت‌گستر کل، حضرت حجت بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف!
✅از کلام معصوم علیه السلام 🔶یاد خدا، آرامش‌بخش دل‌ها 📌برای آرامش قلب متلاطم دستوری خواست. آقا فرمودند: نشسته یا ایستاده، دست را روی قلب بگذار و سه چهار بار این آیه را بخوان: ﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّـهِ أَلا بِذِكْرِ اللَّـهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾ بعد از آن، اثرش را بارها آزمود. 📚عَلّامه، ص۸۶ ©️ @AlmizanMedia @Deebaj
دیباج ۲۰۷ 🔶شاهد دروغ 📌به‌جز مواردی که از قسم برای تاکید بر موضوعی و یا نشان‌دادن اهمیت فوق‌العاده آن استفاده می‌شود؛ مانند قسم‌هایی که خداوند در قرآن کریم یاد می‌کند و یا سوگندهایی که در سخن حضرات معصومین سلام الله علیهم دیده می‌شود، قسم‌های انسان‌های عادی، غالبا و یا دست کم در بسیاری موارد، پوششی است برای دروغی که در باطن سخن خود پنهان داشته‌اند، و گرنه انسانی که به درستی و سنجیدگی مدعای خود باور دارد، نیازی نمی‌بیند برای اثبات آن، قسم به خدا و شخصیت‌های مقدس را دستاویز قرار دهد. به گفته صائب تبریزی: سخن شمرده و سنجيده گوی بی سوگند که شاهدِ سخنان دروغ، سوگندست صائب معتقد است که وقتی کسی سوگند می‌خورد به احتمال قوی دروغ می‌گوید؛ چون سخن سنجیده نیاز به سوگند ندارد. @Deebaj
✅از کلام بزرگان 🔶مرگ رنگ آفتاب است و بیابان چه فراخ نیست در آن نه گیاه و نه درخت غیر آوای غرابان، دیگر بسته هر بانگی از این وادی رخت در پس پرده‌ای از گرد و غبار نقطه‌یی لرزد از دور سیاه: چشم اگر پیش رود، می‌بیند آدمی هست که می‌پوید راه. تنش از خستگی افتاده ز کار. بر سر و رویش بنشسته غبار. شده از تشنگی‌اش خشک گلو. پای عریانش مجروح ز خار. هر قدم پیش رود، پای افق چشم او بیند دریایی آب. اندکی راه چو می‌پیماید می‌کند فکر که می‌بیند خواب. @Deebaj
✅از سخن دیگران 🔶قدرت (هنوز)! پروفسور کارل دوک در کتاب «طرز فکر» میگه با دبیرستانی آشنا شده بود که مکانیزم نمره‌دهی جالبی داشت. در این مدرسه وقتی دانش‌‌‌‌آموزها نمره‌ای پایین میگرفتن به جای نمره یا استفاده از کلمه مردودی نوشته می‌شده «هنوز نه». به گفته این استاد دانشگاه تاثیر این عبارت به صورت باورنکردنی در تلاش بیشتر دانش‌آموزها و پیشرفت تحصیلی‌شون، موثر بوده. کلا وقتی ما به جای سرزنش کردن خودمون، کمی با خودمون مهربون‌تر باشیم، به جای انفعال و هیچ‌کاری نکردن، سعی می‌کنیم مسیرمون رو قدرتمندتر ادامه بدیم. پس سعی کنید از کلمه «هنوز» بیشتر در دایره لغاتتون استفاده کنید. ✍️بازنشر از: @organizationalbehavior @Deebaj
دیباج ۲۰۸ 🔶پرده‌خوانی 📌بچه که بودیم، کمتر خانه‌ای بود که در آن اثری از رسانه‌های تصویری متنوع امروزی باشد. یکی از سرگرمی‌های جذاب ما ‏بچه‌های روستایی دهه ۵۰، نشستن پای نقالی پرده‌خوانی بود که در طول سال، شاید یکی دو بار به روستای ما سر می‌زد و ‏همیشه رسانه خودش را که عبارت بود از پرده‌ای مصور- شبیه آنچه در تصویر می‌بینید- در میدان‌گاهی که ‏چهارگوشه آن با مسجد و حسینیه و آشپزخانه (بلغورخانه) و نیز برجی مدور محاصره شده بود، بر سینه دیوار می‌آویخت و ‏شروع می‌کرد حادثه جانگداز روز عاشورا را روایت‌کردن.‏ 📌من و کودکان هم سن و سالم که توی خاک‌های کوچه مشغول بازی بودیم، با شنیدن صدای دلنشین نقال، که از قضا چهره‌ای ‏دوست‌داشتنی هم داشت و همیشه پارچه‌ سبز چندلایه‌ای را دور سرش می‌بست و کتی بلند هم بر تن داشت، با شوق و ‏ذوق به طرف او می‌دویدیم. 📌خوب یادم هست وسیله نقلیه‌ای که با آن این طرف و آن طرف می‌رفت برای نقالی، موتور «ایژ روسی» ‏بود که انصافا سنگین بود و صدای خاصی هم داشت. این وسیله نقلیه برای پیمودن مسافت‌های طولانی وسیله مناسبی به نظر ‏می‌رسید.‏ 📌نقال همیشه با لبخند با بچه‌ها برخورد می‌کرد. تا بیاید با نقش‌های رنگارنگ پرده‌اش، چهره مرده و بی‌روح دیوار را روح ببخشد، ما از ‏آب جوی جاری کنار حسینیه، با کاسه‌های مسی آشپزخانه، زمین خاکی را آب پاشی کرده بودیم. 📌بوی عطر خاک مشام جانمان ‏را نوازش می‌داد. کم‌کم بزرگ‌ترها هم جمع می‌شدند و همه بی‌صبرانه، منتظر شروع نقالی، روی همان زمین خاکی و نمناک می‌نشستیم. دست‌هایمان را می‌زدیم زیر چانه و پلک نمی‌زدیم و سرتاپا گوش بودیم و چشم. ‏👇
📌در گوشه‌کنار گاهی صدای هق‌هق گریه زنان بلند می‌شد و بعضی بزرگ‌ترها که بغضشان می‌ترکید، با نقال که حادثه کربلا را ‏با جزئیاتش روایت می‌کرد، همراهی می‌کردند.‏ 📌نقالی که تمام می‌شد، کمک می‌کردیم نقال دوره‌گرد پرده شمایلش را دور چوبی صاف لوله کند و آنرا درون روکش چرمی‌اش ‏بگذارد و بیندازدش در خورجین موتور و برود تا نوبت بعد. ‏ چه روزگار خوشی داشتیم!‏ یاد همه پدران و مادران و اساتیدی که ما را با حسین علیه السلام، رفیق کردند، گرامی باد! @Deebaj