eitaa logo
دیباج
86 دنبال‌کننده
391 عکس
56 ویدیو
4 فایل
دیباجِ (حریرِ) سخن از تار و پود واژگان پذیرای نظرات خوانندگان ارجمند هستم. ارتباط با مدیر: @Armaktab 💠
مشاهده در ایتا
دانلود
دیباج ۲۳۸ 🔶حسرتِ خوی‌کردگان به عالم "می‌پنداری آن کس که لذات برگيرد، حسرت او کمتر باشد؟ حقّا که حسرت او بيشتر باشد. زيرا که او به اين عالَم بيشتر خوی کرده باشد" 📚مقالات شمس تبریزی - تصحیح محمدعلی موحد 📌در جهان پرزرق و برقِ لذات، بسیاری می‌پندارند که هرچه بیشتر از خوشی‌های دنیا بهره گیرند، حسرتشان کمتر خواهد شد؛ اما شمس تبریزی پرده از حقیقتی دیگر برمی‌دارد. او می‌گوید آنان که خود را در این عالم غرق می‌کنند، در حقیقت، حسرتشان افزون‌تر خواهد بود، چراکه دل‌بستگی به دنیا، تشنگی را پایان نمی‌دهد، بلکه عطش را فزونی می‌بخشد. 📌آنان که به طعامِ شیرین عادت می‌کنند، بی‌آن دچار تلخیِ گرسنگی‌اند و آنان که دل به زرق و برق دنیا سپرده‌اند، بی‌آن در هراسِ زوال و اندوهِ فراق‌اند. چه بسا انسانی که به کمترین بهره از دنیا قانع است، اما آرامشی بی‌حسرت دارد، و چه بسیار کسانی که در رفاه و نعمت غوطه‌ورند، اما دلشان همواره نگرانِ از دست دادن آن‌هاست. 📌شمس، حکمت عارفان را در این جمله کوتاه جای می‌دهد: رهایی از حسرت، نه در افزودن لذات، بلکه در کاستن وابستگی است. آری، آنکه سبک‌بارتر است، آسان‌تر پرواز می‌کند، و آنکه کمتر خوی به دنیا کرده، از دست دادن آن را آسان‌تر تاب می‌آورد. @Deebaj
✅از سخن دیگران 🔶دعای زنده دلان دعای زنده دلان صبح و شام یا حسن است که موی تیره و روی سفید با حسن است مبین ز نسل حسن هیچ کس امام نشد به حُسن بینی اگر، هر امام را حسن است به کفر گفت که دست حسن دوایی نیست درست گفت برادر، خودِ دوا حسن است حسین می شنوم هرچه یا حسن گویم دو کوه هست ولی کوهِ بی صدا حسن است حسین نهی به قاسم دهد، حسن دستور ز من بپرس که سلطان کربلا، حسن است بخوان به نام پسر تا پدر دهد راهت بیا که کنیه شیرخدا اباحسن است 🌺میلاد مسعود امام حسن مجتبی علیه السلام بر همگان مبارک باد! @Deebaj
✅از سخن بزرگان 🔶خدا را با نظر محبت نگاه کن نه با نظر علم! "چنانکه گفت هارون الرشید که این لیلی را بیاورید تا من ببینمش که مجنون چنین شوری از عشق او در جهان انداخت، و از مشرق تا مغرب قصه عشق او را عاشقان آینه خود ساخته‌اند! خرج بسیار کردند و حیله بسیار، و لیلی را بیاوردند. به خلوت درآمد خلیفه شبانگاه، شمع ها برافروخته، در او نظر می‌کرد ساعتی، و ساعتی سر پیش می‌انداخت. با خود گفت که در سخنش درآرم، باشد به واسطه سخن در رویِ او آن چیز ظاهرتر شود. رو به لیلی کرد و گفت: لیلی تویی؟ گفت: بلی، لیلی منم؛ اما مجنون تو نیستی! آن چشم که در سَر مجنون است در سر تو نیست. مرا به نظر مجنون نگر. محبوب را به نظر مُحب نگرند که یُحِبّهُم. خلل از این است که خدا را به نظر محبت نمی‌نگرند، به نظر عِلم می‌نگرند، و به نظر معرفت، و نظر فلسفه! نظر محبت کار دیگرست." مقالات شمس - تصحیح محمدعلی موحد @Deebaj