eitaa logo
دفاع مقدس
380 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
881 ویدیو
248 فایل
💠 نیم نگاهی به رویدادهای دفاع مقدس 🌼🌸🍀در قالب: متن، عکس، صوت، فیلم و کلیپ
مشاهده در ایتا
دانلود
🌗 شب آغاز عملیات #کربلای۴ 🔺 #شهیداحمدکاظمی در جمع رزمندگان لشکر ۸ نجف اشرف و در حال گفتگو با #شهید_اللهیاری 🆔 @Defa_Moqaddas ✔️ JOIN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم | سخنان #رحیم_صفوی در جمع رزمندگان ⏳ قبل از آغاز عملیات در منطقه #دارخوین 🆔 @Defa_Moqaddas
💠 رمز بی‌سیم به دست دشمن نیفتاد !! 🔴 شهید بروجعلی شُکری، اوایل دهه 60 ، بی‌سیم‌چی گردان ضربت جندالله کردستان بود. ◾️ او در طی نبردی با ضدانقلاب، به اسارت گروهک کومُلِه درآمد و به طرز فجیعی به شهادت رسید. ♦️ این شهید بزرگوار، به محض اسارت، برگه کاغذ "کُد و رَمزِ" بی‌سیم را قورت داد چون نمی‌خواست به دست دشمن بیافتد؛ از این رو، آنها بی‌سیم‌چی غیور را زنده زنده مُثله (قطعه قطعه) کردند!! ✳️ ضد انقلاب برای پی بردن به "کُد و رَمزِ" بی‌سیم، وی را تحت فشار قرار داد ولی از آنجا که او می‌دانست با لو رفتن "کد و رمز"، دشمن از آن سوء استفاده نموده و عملیات به خطر می‌افتد، در برابر خواست آنها مقاومت نشان داد و حاضر به افشای کُد بی‌سیم‌ نشد. 🔹 آنها با قساوت و بی‌رحمی، گوش و بینی و سپس لب‌ بالایی او را بریدند! آنگاه چشم‌های وی را از کاسه درآوردند! 🔺 پس از آن، تصمیم گرفتند شکم او را شکافته تا شاید کاغذ رمز را در آن پیدا کنند! 🔹 این بار هم ناکام ماندند، چرا که شهید شُکری، کاغذ را جویده و با آب دهان قورت داده و دیگر اثری از آن باقی نمانده بود! 🔸 او با زجر و شکنجه، جان داد؛ ولی نگذاشت کُد و رَمز ِعملیات به دست دشمن بیافتد!! 🆔 @Defa_Moqaddas 👇👇👇
⏳ . . . و ای تاریخ! 🖊 قلمت بشکند! 📃 اگر ننویسی، 🌀⁉️ که بر فرزندان این انقلاب چه گذشت! 🆔 @Defa_Moqaddas
🌸🌼🍀تصویری به یاد ماندنی از حضور رزمندگان در گلستان شهدا اصفهان 📆 دوران دفاع مقدس – دهه 60 🆔 @Defa_Moqaddas
🗓امروز ۲۱ تیر ۱۳۹۷ [ ۲۸ شوال ۱۴۳۹ ] مصادف است با: 💢 ۴۰۴۸۲۴ اُمین روز غیبت امام عصر (عج) 🔴 ۱۳۱۴۶ اُمین روز اسارت بدست رژیم صهیونیستی.. ❌ ۸۰۹۸🔻روز تا نابودی کامل ✡ 💠 و همچنین مصادف است با : 🔹قیام خونین مسجد گوهرشاد مشهد علیه کشف حجاب (۱۳۱۴ ه.ش) 🔸شهادت شهید خیرالله حسن‌زاده (۱۳۶۰ ه.ش) 🔹شهادت شهید قربانعلی امینی (۱۳۶۱ ه.ش) 🔸شهادت شهید مهدی نظیری (۱۳۶۴ ه.ش) 🔹شهادت شهید رضا حلاجی محمدآبادی، شهید نعمت‌الله مقنی، شهید احمدعلی نعمتی آرانی، شهید مهدی تسلیمی، شهید رضا جاویدان، شهید علی حجازی نیاکی، شهید حسین رمضانی، شهید مهدی زیاری، شهید سید عباس موسوی، شهید مصطفی افضلی، شهید بهروز کرمی چنسی، شهید مسعود نداف گیلان‌نژاد، شهید محمدعلی پوربختیاری، شهید علی اکبر شیرعلی (۱۳۶۷ ه.ش) 🔸شهادت شهید سعید جان‌بزرگی (۱۳۸۱ ه.ش) 🔹آغاز مقاومت ۳۳ روزه لبنان در مقابل حمله گسترده اسرائیل (۱۳۸۵ ه.ش) 🔸روز عفاف و حجاب 🆔 @Defa_Moqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⏳ #اوایل_جنگ 🎥 فیلم | حضور آیت‌الله خامنه‌ای در جبهه و در بین رزمندگان اسلام -🌿🌸 #سال_1359 🆔 @Defa_Moqaddas
صادق آهنگران-نوحه سرایی بعد از آزادی شهر هویزه.mp3
382K
📢 صوت|نوحه سرایی به مناسبت آزادسازی هویزه 🎤با صدای حاج #صادق_آهنگران 🔹که در 9خرداد60 در هویزه اجرا شد 🔸در حین مراسم باد بسیار شدیدی وزید و پلاکاردها و داربست های محل در هم پیچید 🆔 @Defa_Moqaddas
🔹حضور «حمید سبزواری» شاعر #دفاع_مقدس در جبهه #هویزه 🆔 @Defa_Moqaddas
⭕️با تجاوز دشمن بعثی از اقشار مختلف به سوی جبهه شتافتند 🔹و این در حالی بود که ابوالحسن بنی صدر (رئیس جمهور وقت) با حضور نیروهای مردمی و بسیج در جنگ مخالفت می‌کرد‼️ 🆔 @Defa_Moqaddas
🌷شهیدان #فرزاد_سلطانی و #عباس_محقق_طباطبایی 🌴که پس از ۳۶ سال چشم انتظاری در ۲۱تیرماه ۱۳۹۷ در اصفهان تشییع و خاکسپاری شدند 🆔 @Defa_Moqaddas
صادق_آهنگران_روضه_و_مناجات_در_مسجد فاو ().mp3
5.29M
⏳ #زمان_جنگ | #سال_64 📢 صوت| روضه و نجوای حاج #صادق_آهنگران 🌷قبل از خواندن دعای کمیل در مسجد شهر #فاو 🔹 #عملیات_والفجر_8 🆔 @Defa_Moqaddas
صادق آهنگران – دعای کمیل - مناجات ().mp3
22M
⏳ دوران #دفاع_مقدس - #دهه_60 📢 صوت| دعای کمیل و مناجات توسط حاج #صادق_آهنگران 🆔 @Defa_Moqaddas
حسین فخری - از هویزه،خرمشهر ... تا غزه.mp3
6.87M
📢صوت| شعرخوانی و نوحه‌سرایی توسط #حسین_فخری (مداح رزمندگان-دوران دفاع مقدس) 💠 از هویزه، هور، مجنون، خرمشهر ...تا غزه ⭕️ چه بازی‌ها کند این چرخ بازیگر 🔸دمی با ما و یک دم با غریب بی‌دلی دیگر 🆔 @Defa_Moqaddas
☀️ صبح، سرشار حس بودن است 🌈 جاده‌های عشق را پیمودن است... 🆔 @Defa_Moqaddas
دعای ندبه -شاهچراغ ().mp3
10M
📢 صوت | حاج #صادق_آهنگران 🌼🍀🌸 #دعای_ندبه در حرم مطهر احمد بن موسی(ع) - شاهچراغ 🆔 @Defa_Moqaddas
🌷شهید مصطفی ، طلبه مُخلص اصفهانی و شاگرد آیت‌الله و و نیز جانشین شهید ، فرمانده لشگر امام‌حسین(ع) - هم او که موفقیت مدیون شهامت و رشادت‌های اوست ┄──┄──┄──ا شب جمعه ، دعای کمیل می‌خواند . اشک همه را در می‌آورد . بلند می‌شد. راه می‌افتاد توی بیابان؛ پای برهنه. روی رمل‌ها می‌دوید . گریه می‌کرد. امام زمان را صدا می‌زد. بچه‌ها هم دنبالش زار می‌زدند. می‌افتاد. بیهوش می‌شد. هوش که می‌آمد، می‌خندید. جان می‌گرفت. دوباره بلند می‌شد. می‌دوید ضجّه می‌زد. یابن‌الحسن یابن‌الحسن می‌گفت. صبح که می‌شد،دعای ندبه می‌خواند. بیابان تمامی نداشت. اشک بچه‌ها هم. (راوی: همرزم شهید) 🆔 @Defa_Moqaddas
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
⏳#زمان_جنگ خواندن دعای‌کمیل،عهد،توسل وندبه رادرجبهه‌ها شهیدمصطفی #ردانی_پور ترویج‌داد اوطلبه‌مخلص‌وشاگردآیت‌الله #بهاءالدینی، #بهجت ونیزجانشین‌شهیدخرازی،فرمانده‌لشگر امام‌حسین‌بود 🆔 @Defa_Moqaddas
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم | خاطره ای عجیب وشنیدنی از #شهید_ ابراهیم_هادی🌷 🆔 @Defa_Moqaddas✔️JOIN ✅به کانال "دفاع ‌مقدس" بپیوندید
🗓امروز ۲۲ تیر ۱۳۹۷ [ ۲۹ شوال ۱۴۳۹ ] مصادف است با: 💢 ۴۰۴۸۲۵ اُمین روز غیبت امام عصر (عج) 🔴 ۱۳۱۴۷ اُمین روز اسارت بدست رژیم صهیونیستی.. ❌ ۸۰۹۷🔻روز تا نابودی کامل ✡ 💠 و همچنین مصادف است با : 🔸شهادت غلامحسین عارف دارابی، ناصر مظفری (۱۳۶۱ ه.ش) 🔹شهادت حبیب‌الله جمالی پاقلعه، رضا گلشن آرانی (۱۳۶۲ ه.ش) 🔸شهادت شهیدان حسین رحمانی، رحمان متان (۱۳۶۳ ه.ش) 🔹شهادت سید احمد علیزاده اسبو (۱۳۶۴ ه.ش) 🔸شهادت حیدر شهیدی (۱۳۶۵ ه.ش) 🔹شهادت محمد برخور (۱۳۶۶ ه.ش) 🔸شهادت مجید شفیع‌زاده، غلامرضا توسلی، مصطفی رستم‌زاده، فریدون بابادی، محمدباقر روحی، کریم احمدی، محمدسعید جوکار، منصور فلامرزی، قائم‌مقام لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) (۱۳۶۷ ه.ش) 🔹شهادت شهیدان مدافع حرم مجتبی بختی و مصطفی بختی (۱۳۹۴ ه.ش) 🔸شهادت شهید مدافع حرم بهرام مهراد (۱۳۹۶ ه.ش) 🆔 @Defa_Moqaddas
🌴خاکریز خاطرات🌴 😊 خاطره طنز 💠 صد تا به راست ، پنجاه تا به چپ‼️ ما یك عده بودیم كه عازم جبهه شدیم. نه سازماندهی درستی داشتیم و نه سلاح و توپ و خمپاره و... رسیدیم به اهواز. رفتیم پیش برادران ارتشی و از آنها خواستیم تا از وجود نازنین ما هم استفاده كنند! فرمانده ارتشی پرسید: خُب، حالا در چه رسته ای آموزش دیده اید؟ همه به هم و بعد با تعجب به او نگاه كردیم. هیچ كس نمیدانست رسته چیست؟! فرمانده كه فهمید ما از دَم، صفر كیلومتر و آكبند تشریف داریم، گفت: آموزش سلاح و تیراندازی دیدید؟ با خوشحالی اعلام كردیم كه این یك قلم را واردیم. ـ پس این قبضه خمپاره در اختیار شماست. بروید ببینم چه میكنید. دیده بان گزارش میدهد و شما شلیك كنید. بروید به سلامت! هیچ كدام به روی مبارك خود نیاوردیم كه از خمپاره هیچ سررشته ای نداریم. رحیم گفت: انشااللّه به مرور زمان به فوت و فن همه سلاح های جنگی وارد خواهیم شد. كمی دورتر از خط مقدم خمپاره را در زمین كاشتیم و چشم به بیسیم چی دوختیم تا از دیده بان فرمان بگیرد. بیسیم چی پس از قربان صدقه با دیده بان رو به ما فرمان «آتش» داد. ما هم یك گلوله خمپاره در دهان گل و گشاد لوله خمپاره رها كردیم. خمپاره زوزه كشان راهی منطقه دشمن شد. لحظه ای بعد بیسیم چی گفت: دیده بان میگه صد تا به راست بزنید! همه به هم نگاه كردیم. من پرسیدم: یعنی چی صد تا به راست بریم؟ رحیم كه فرمانده بود كم نیاورد و گفت: حتماً منظورش این است كه قبضه را صد متر به سمت راست ببریم. با مكافات قبضه خمپاره را از دل خاك بیرون كشیدیم و بدنه سنگینش را صد متر به راست بردیم. بیسیم چی گفت: دیده بان میگه چرا طول میدین؟ رحیم گفت: بگو دندان روی جگر بگذاره. مداد نیست كه زودی ببریمش! دوباره خمپاره را در زمین كاشتیم. بیسیم چی از دیده بان كسب تكلیف كرد و بعد اعلام آتش كرد. ما هم آتش كردیم! بیسیم چی گفت: دیده بان میگه خوب بود، حالا پنجاه تا به چپ برید! با مكافات قبضه خمپاره را در آوردیم و پنجاه متر به سمت چپ بردیم و دوباره كاشتیم و آتش! چند دقیقه بعد بیسیم چی گفت: میگه حالا دویست تا به راست! دیگر داشت گریه مان می گرفت. تا غروب ما قبضه سنگین خمپاره را خركش به این طرف و آن طرف می كشاندیم و جناب دیده بان غُر میزد كه چرا كار را طول میدهیم و جَلد و چابك نیستیم. سرانجام یكی از بچه ها قاطی كرد و فریاد زد: به آن دیده بان بگو اگر راست میگه بیاد اینجا و خودش صد تا به راست و دویست تا به چپ بره! بیسیم چی پیام گهربار دوستمان را به دیده بان رساند و دیده بان‌كه معلوم بود حسابی از فاصله افتادن بین شلیك ها عصبانی شده، گفت كه داره میآد. نیم ساعت بعد دیده بان سوار بر موتور از راه رسید. ما كه از خستگی همگی روی زمین ولو شده بودیم، با خشم نگاهش كردیم. دیده بان‌كه یك ستوان تپل مپل بود، پرسید: خُب مشكل شما چیه؟ شما چرا اینجایین. از جایی كه صبح بودید خیلی دور شدین! رحیم گفت: برادر من، آخر هی میگی برو به راست. صد تا برو به چپ. خُب معلوم كه از جایی كه اوّل بودیم دور میشیم دیگه. ستوان اول چند لحظه با حیرت بروبر نگاهمان كرد. بعد با صدای رگه دار پرسید: بگید ببینم وقتی میگفتم صد تا به راست، شما چه کار میكردین؟ ـ خُب معلومه، قبضه خمپاره‌ رو در می آوردیم و با مكافات صد متر به راست می بردیم! ستوان مجسمه شد. بعد پقی زد زیر خنده. آن‌قدر خندید كه ما هم به خنده افتادیم. ستوان خنده‌خنده گفت: وای خدا! چه قدر بامزه، خدا خیرتان بده چند وقت بود كه حسابی نخندیده بودم. وای خدا دلم درد گرفت. ما كه نمی دانستیم علّت خنده ستوان چیه، گفتیم: چرا میخندی؟ ستوان یك شكم دیگر خندید. بعد خیسی چشمانش را گرفت و گفت: قربان شكل ماهتان برم، وقتی می گفتم صد تا به راست، یعنی این‌كه با این دستگیره سر خمپاره را صد درجه به راست بچرخانید، نه اینكه كله اش را بردارید و صد متر به سمت راست ببریدش! و دوباره خندید. فهمیدیم چه گافی دادیم. ما هم خندیدیم. دست و بالمان از خستگی خشك شده بود، اما چنان می خندیدیم كه دلمان درد گرفته بود. 🆔 @Defa_Moqaddas
🆔 @Defa_Moqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
👈کانال "دفاع‌ مقدس" @Defa_Moqaddas 🔹تلگرام: https://t.me/Defa_Moqaddas 🔸ایتا: http://eitaa.com/Defa_Moqaddas 💠 نگاهی به رویدادهای 8 سال جنگ تحمیلی
🌷اول شهید شو! بابا! اول شهید شو، بعد به جبهه برو که باید دید و آمد و تمامی راه را هم دید نه اینکه آمد و دید آنها که می آیند ببینند گرفتار نوسان ها می شوند و رنگ می بازند (عین-صاد) 🆔 @Defa_Moqaddas