💠نوروز در جبهه💠
🌸 در 8 سال دفاع مقدس، 8 بهار بر مردم ایران گذشت که طی این سالها بسیاری از رزمندگان در کنار خانواده نبودند و در جبهه ها سال را نو می کردند.
🍀 مراسم نوروز در جبهه، در خط مقدم و یا یگان های عقبه، به هر نحو ممکن اجرا می گردید و این کار با سنگرتکانی شروع می شد. زیراندازها را عوض کرده و گونی ها تبدیل به پتو می شد!
🌼 بعضی ها سفره 7 سین می انداختند، که سین های آن بسته به نوع رسته بچه ها فرق داشت. در تخریب که بیشتر با مین سر و کار داشتند به نحوی بود و در زرهی به نحو دیگر، و به همین ترتیب بود در سایر واحدها. ماهی هم که در اختیار نداشتند، به جای آن قورباغه ای را در ظرف آب می انداختند! سبزه آنها هم گل و گیاه صحرایی بود. اگر دسترسی بود، شیرینی، کمپوت و میوه ای هم از شهر تهیه می کردند. در این ایام، تا چند روز از صبحگاه خبری نبود.
🌺 اگر در خط مقدم بودند، لحظه تحویل سال با شلیک چند تیر به سمت دشمن آغاز می شد. سپس بچه ها با یکدیگر مصافحه کرده و عید را به هم تبریک می گفتند و با خواندن شعر و شوخی با یکدیگر، شادی و نشاط را به جمع خود هدیه می دادند.
🌿 برای عرض تبریک از سنگر فرمانده شروع می کردند و بعد به سنگرهای مجاور می رفتند در حالی که همه با هم می گفتند: برادرا، برادرا عید شما مبارک! اهل سنگر هم متقابلاً جواب می دادند، یا به شوخی چیزی می گفتند و از میهمانان دعوت می کردند به داخل سنگر آنها بروند و پذیرایی شوند.
🌻 عیدی بچه ها، سکه های 1 تا 5 ریالی و اسکناسهای 100 تا 1000 ریالی متبرک به دست امام(ره) بود؛ که معمولا حاجی بخشی آنها را توزیع می کرد. همچنین پولهایی که یادگاری نوشته خود بچه ها یا فرماندهان بود.
🍃 در کنار همه این نعمت ها، مراسم جشن و سرور برپا بود؛ تئاترها و نمایشنامه های نشاط آور که بچه ها خود تهیه و اجرا می کردند و نمایش فیلمهای سینمایی که زحمت تدارک آنها را نیروهای واحد تبلیغات می کشیدند.
🌷 چنانچه نوروز و حلول سال جدید بعد از عملیات بود، قضیه شکل دیگری به خود می گرفت. عکس شهدای عملیات را سر سفره می چیدند، به سرلوله تفنگ ها پرچم سرخ می زدند، وصیت نامه یا نوار صدای دوستان در لحظات قبل از شهادت را سر سفره می گذاشتند، جای شهدا و مفقودالاثرها را خالی می کردند... بعد که دلهای داغدار جمع می شدند، برادرانی که جراحت سطحی تری داشتند و می توانستند روی پای خود بایستند می آمدند و با حضور فرمانده، روحانی و طلبه گردان شروع می کردند به نوحه خوانی و راه انداختن سینه زنی، سپس خواندن دعای توسل، که با حال معنوی خاصی برگزار می شد.
🆔 @Defa_Moqaddas
#تبریک_عید
#فرماندهی
#حاج_فضلی_فضلی
فرمانده لشگر10
#شهید_زینال_حسینی
فرمانده تخریب ل10
🌴 عید سال 1366
🆔 @Defa_Moqaddas
💠 "هفت سینِ من، سین ندارد"، امّا :
🌸 "دوکوهه" سین ندارد اما !
ساختمانهایش ، سحرگاهانی را به خاطر دارد
که رزمندگان ، با نوای دلنیشن مناجات ِنورایی
همدوش ِستارگان ، همپای فرشتگان و در کنارِ ماه ، با خدا سخن میگفتند ...
🌿 "فکه" سین ندارد اما !
سجدههای بسیجیانی را به خاطر دارد
که با سربندهای سبز و سرخ،
سرهایشان را به خدا سپردند و با ندای
اَعِرِ اللَّهَ جُمْجُمَتَك ، به دیدار معشوق شتافتند ...
🌼 "شرهانی" سین ندارد اما !
سنگرهایش ، زخم ِ تن ِ شقایقهایی را به خاطر دارد
که در کربلای خمینی، با رمز "یا زینب"،
هر آنچه داشتند تقدیمِ حضرتِ ارباب نمودند...
🍀 "کانال کمیل" سین ندارد اما !
سکوی پروازِ لب تشنگانی شد،
که مَقتَلشان یادآور کربلاست...
🌷 "طلائیه" سین ندارد اما !
سه راهِ شهادتش گواهِ رشادتِ مردانیست
که سبکبال ،تا عرشِ اعلا ، پرستو شدند...
🍃 "اروند" سین ندارد اما !
#ساحلِ خونینش ، غواصانی را به خاطر دارد
که در شبهای عملیات، از سیم خادارِ نفس،
گذشتند و دل،
به دریای بیکرانِ عشق و عرفان زدند...
🌹 "شلمچه" سین ندارد اما !
سرداران بی نام و نشانی را به خاطر دارد
که همچون مادرشان زهرا،
فدایی ولایت شدند و گمنام ماندند...
🌻 آری !
با آمدنِ هر بهار،
شکوفههای دلم، به عشقِ یادشان میشکفد
و مرغِ خیالم پَر میگیرد و بر بام احساس مینشیند...
هور ... هویزه ...
کرخه ... چزابه ... عین خوش...
پاسگاهِ زید ... پادگانِ حمید ...
کوشک ... خرمشهر...
وه ! چه بوی سیب میآید از این سرزمین ...
💐 من امروز اشتیاقِ گریه دارم
تمامِ لحظهها را مینگارم
برای فصلِ رفتن، شور دارم
هوای راهیان نور دارم
🌴 الهی!
حَوِّل حالَنا اِلی اَحسَنِالحال، بِحَقِّ شهدا ...
"آمین"
🆔 @Defa_Moqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 فیلم - لحظه تحویل سال ۱۳۶۳
🌿 جزیره مجنون
🌴 دوران #دفاع_مقدس
🆔 Defa_Moqaddas
صادق آهنگران-نجوا با امیرالمؤمنین--ع.mp3
5.72M
📢 صوت | نجوایی عارفانه با امیرالمؤمنین علیه السلام
🎤 با صدای حاج #صادق_آهنگران
🌴 ... ما خمار آلودگان را یا علی جامی بده...
▫️از اجراهای معروف دهه۷۰
🆔 @Defa_Moqaddas
مؤذنزاده_ اردبیلی_زینب_زینب_زینب،.mp3
7.04M
🏴 به مناسبت رحلت حضرت زینب سلام الله علیها 🏴
📢صوت| مرحوم استاد سلیم #مؤذن_زاده_اردبیلی
☘ زینب زینب زینب
🌸 کنزِ حیا زینب،کانِ وفا زینب
🌼 درد آشینا زینب،غرقِ بلا زینب
🌿 غم قهرمانی،زهرا نیشانی
🌻ای روح با ایمان،جانیم سَنَه قوربان
🆔 @Defa_Moqaddas
📆2فروردین61 سالگرد عملیات بزرگ و پیروزمند فتحالمبین
مکان: غرب دزفول- اهداف عملیات: آزادسازی بخش وسیعی از خاک میهن و خارج ساختن شهرهای دزفول،اندیمشک و جاده اندیمشک-اهواز از برد توپخانهو سایتموشکی دشمن در4مرحله
🆔 @Defa_Moqaddas
دفاع مقدس
📆2فروردین61 سالگرد عملیات بزرگ و پیروزمند فتحالمبین مکان: غرب دزفول- اهداف عملیات: آزادسازی ب
📆 2 فروردین 1361 – سالگرد عملیات بزرگ و پیروزمند فتح المبین
💠 17 ماه از انجام عملیات ناکام "توکل" در منطقه پل نادری و شرق رودخانه وحشی کرخه می گذشت و دشمن همچنان در منطقه گسترده فکه، شوش، عین خوش، چنانه، و مناطق دیگری از جبهه جنوب به سر می برد، تا آنکه سرانجام عملیات "فتح المبین" در ۴ مرحله برای آزاد سازی بخش وسیعی از خاک میهن و خارج ساختن شهرهای دزفول، اندیمشک و جاده اندیمشک-اهواز از برد توپخانه و سایت موشکی سنگین و پر کار عراق طرح ریزی شد. در عملیات "طریق القدس" زمینه مناسبی برای این کار بزرگ و سرنوشت ساز فراهم شده بود. فرمانده سپاه به قرآن استخاره می کند: " انا فتحنا لک فتحا مبینا".
🔹ساعت ۳۰دقیقه بامداد دوم فروردین ماه ۱۳۶۱. یکصد گردان از سپاه و ۳۵ گردان از ارتش ایران، در غرب دزفول و شوش -بدون آتش تهیه نیروهای خودی- با رمز "یا زهرا (س)" به قلب دشمن زدند. در مقابل ۱۷۰ گردان از قوای رزمی عراق صف کشیده بودند. نیروهای خودی در قالب 4قرارگاه عملیاتی سازماندهی شده بودند و از 4محور شوش، رودخانه کرخه، کوه "میشداغ"در جاده اهواز - اندیمشک و غرب دزفول حمله را شروع کردند. در مرحله نخست و دوم تنگه های عین خوش و "رقابیه" بر روی دشمن مسدود و در دو مرحله دیگر، ارتش عراق تا پشت رودخانه "دویرج " عقب رانده شد.
🔸در این عملیات شهیدان "حسین خرازی" فرمانده لشگر ۱۴ امام حسین (ع) و "محسن وزوایی" فرمانده یک گردان از تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) از سپاه پاسداران در شکست عراقی ها در محور رقابیه و "علی گره زد" بزرگترین موفقیت را به ارمغان آوردند. کار بینظیری که در این عملیات انجام شد و مایه شگفتی عراقی ها گردید، حفر کانال و تونل در زمین های رملی منطقه و دور زدن دشمن از طریق آن بود. لشگرهای ۱۰ زرهی و ۱ مکانیزه عراق که در این محاصره غافلگیر شده بودند، با تحمل آسیب های جدی و فراوان و شکستی که "احمد متوسلیان" فرمانده تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) به آنها وارد آورد، از میان رفتند.
▪️با انجام عملیات فتح المبین ۲۴۰۰ کیلومتر از خاک ایران در شمال خوزستان آزاد و دستیابی به چاه های نفت "ابوغریب" حاصل شد. طی 10روز نبرد، ۱۸ فروند هواپیما، 3فروند چرخبال، ۳۶۱دستگاه تانک و نفربر، صدها دستگاه خودروی نظامی و شمار چشمگیری از سلاح های انفرادی و نیمه سنگین دشمن از بین رفت و بیش از ۴۰۰۰ تن از نیروهای عراقی کشته و زخمی شده و یا به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند. همچنین شمار ۱۵۰ دستگاه تانک، ۱۷۰ دستگاه نفربر، ۱۶۵ قبضه توپ، شماری سلاح سبک و نیمه سنگین، یک رسد (سایت) کامل موشک سام ۶ به همراه ۳ فروند موشک و انبوهی مهمات دیگر به دست رزمندگان اسلام افتاد.
🆔 @Defa_Moqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📆 2 فروردین 1361 – سالروز عملیات بزرگ و پیروزمند فتح المبین
🎥 فیلم | مصاحبه با شهید صیاد شیرازی پس از عملیات فتح المبین
🆔 @Defa_Moqaddas
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📆 دوم فروردین 1361 –سالروز عملیات پیروزمند فتحالمبین
▫️طراحی عملیات - طرح عملیات فتحالمبین نیازمند شناسایی دقیق و حساب شده بود به همین جهت شهید حسن باقری شیوه حفر کانال و تونل در زمین و دور زدن دشمن را پیشنهاد میکند
🆔 @Defa_Moqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📆 دوم فروردین 1361 – سالروز عملیات بزرگ و پیروزمند فتح المبین
🎥 فیلم | مصاحبه با محمدتقی اوصانلو، رزمنده دفاع مقدس- قبل از عملیات فتح المبین
🆔 @Defa_Moqaddas
📆 فروردین ۱۳۶۱ - مرحله دوم عملیات فتح المبین - منطقه عمومی شوش
🌷پیکر پاک رزمنده شهید بر روی زمین «دشت رقابیه». او از جان خود گذشت تا ارزشها باقی بماند
🆔 @Defa_Moqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📆 2 فروردین 1361 – سالگرد عملیات بزرگ فتحالمبین
💠نقش دلیرمردان ارتش، تیزپروازان هوانیروز و بسیجیان دریادل در عملیات فتح المبین
🌸🌼🍀در عملیات پیروزمند و غرورآفرین فتحالمبین
🆔 @Defa_Moqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📆 2 فروردین 1361 – سالگرد عملیات پیروزمند فتحالمبین
🎥 فیلم | وقتی شهیدمحسنوزوایی وگردانحبیببنمظاهر(تیپ27محمدرسولالله-ص)ستون فقرات دشمن را شکسته و راه را برای ادامه عملیات میگشاید
🆔 @Defa_Moqaddas
💠 معجزه و امداد الهی در عملیات فتحالمبین
⁉️ داستان گم شدن گردان حبیب در عملیات فتح المبین
👈حتماٌ بخوانید
🔹مقارن ساعت 10 صبح روز یكشنبه اول فروردین ماه 1361، حاج احمد فرماندهان سه گردان سلمان، حبیب و حمزه را به قرارگاه فرعى نصر 2 احضار كرد تا براى آخرین بار، آنان را نسبت به جزییات مأموریت فوق العاده خطیرشان توجیه كند. از آنچه در این دیدار معنوى میان حاج احمد و شهیدان چراغى، قجهاى و وزوایى گذشت، هیچ نمیدانیم.
مقارن ساعت 3 بعدازظهر، نیروهاى گردان حبیب، سوار بر نفربرها، به محل تجمع منتقل شدند. در آنجا شهید وزوایى، طى سخنانى كوتاه، سرخطهاى اصلى مأموریت محوله به گردان حبیب را براى نیروهاى این گردان شرح داد و پس از توجیه كامل آنان، همگى سوار بر نفربرها، روانه خط اول جبهه شدند. فرماندهان گردانهاى سلمان و حمزه نیز، یگانهاى خود را توجیه و پشت خط مقدم مستقر كرده بودند.
🔸ساعت 7 بعدازظهر، گردان حبیب به دامنه محور «بِلِتا» رسید و رزمندگان پس از اداى نماز مغرب و عشاء، مشتاق و ملتهب، به انتظار صدور دستور پیشروى نشستند.
ساعت 30/10 دقیقه شب، صداى پرصلابت حاج احمد از بیسیم قرارگاه شنیده شد كه به رزمآوران حبیب، و دو گردان حمزه و سلمان دستور آغاز پیشروى را ابلاغ كرد. محسن وزوایى، خود پیشتر به همراه عناصر اطلاعات تیپ، مسیر ستونكشى شبانه را چند بار طى كرده بود، اما تردد یك اكیپ كوچك شناسایى كجا و حركت یك ستون 1200 نفرى كجا؟! حتى اگر سر و صداى ناشى از برخورد اسلحه و تجهیزات نیروها را هم در نظر نگیریم، تنها صداى سر قدمهاى بلند یكهزار و دویست جفت پاى پوتین پوش رزم آوران بر بستر شنى رودخانه فصلى، خود غوغایى به پا مىكرد كه در آن خاموشى ظلمانى دشت شبزده، از مسافت چند كیلومترى به خوبى شنیده می شد.
▪️در همین اثناء ستون نیروها به سنگرهاى كمین دشمن نزدیك شد. حوالى ساعت 11 شب، گردان حبیب از خط اول دشمن با موفقیت عبور كرد. به صلاحدید حاج احمد، نقطه كمكى براى جهت یابى و ادامه پیشروى گردان حبیب در عمق 8 كیلومترى دشت، تپهاى تعیین شده بود كه آن را تپه تانك نامگذارى كرده بودند. این در حالى بود كه گردانهاى سلمان و حمزه در دو سوى تپه تانك و تپه پیاده مستقر شده، منتظر رسیدن گردان حبیب و ادامه پیشروى بودند. پس از یك ساعت پیشروى در دل دشت، براساس محاسبات قبلى، ستون نیروهاى حبیب قاعدتاً بایستى به تپه تانك میرسید، اما...
«... هنوز دشت را به نیمه نرسانده بودیم كه بلدچى گردان آمد و گفت: راه را گم كردهایم! وسط آن دشت بزرگ كه هیچ طرف آن معلوم نبود، سرگردان شدیم. ولوله عجیبى در بچه هاى گردان افتاد...».
▫️گردان حبیب، ساعتى پیش از آغاز عملیات سراسرى، در عمق مواضع دشمن گم شده بود! حتى اعزام تیمهاى شناسایى به اطراف نیز، گرهى از این كار فرو بسته باز نكرد. لحظات به سختى سپرى میشدند. به ناچار محسن وزوایى جهت كسب تكلیف از حاج احمد، با قرارگاه فرعى نصر 2 تماس گرفت.
➖ «... بعدها حاج احمد میگفت: ما پشت بی سیم منتظر بودیم كه گردان حبیب به منطقه برسد و نتیجه را به ما اعلام كند. یك وقت شنیدیم محسن مىگوید؛ حاجى! ما هدف را گم كردهایم، تپه تانك را پیدا نمی كنیم. حالا هم نمیدانیم كجا هستیم تا موقعیت خودمان را به شما اعلام كنیم.»
🔹به فاصله طرفةالعینى، خبر گم شدن گردان حبیب، به بالاترین ردههاى فرماندهى عملیات رسید. به روایت یكى از فرماندهان ارشد سپاه:
«... این، خیلى خطرناك بود كه نیرویى به استعداد 1200 نفر(26)، در شرایطى كه از خط اول دشمن هم گذشته و در وسط نیروهاى دشمن قرار گرفته، حالا به هدف نرسد. قرارگاه فرماندهى جبهه نصر و به تبع آن، قرارگاه كربلا، مركز فرماندهى مشترك سپاه و ارتش، با نگرانى به صورت مستمر این مسأله را پیگیرى می كردند. در آن دل شب، بیسیمهاى قرارگاه فرعى نصر 2 حتى یك لحظه هم خاموش نبودند. همه از حاج احمد می پرسیدند: بالاخره نتیجه چه شد؟... در آن شرایط مضطرب كننده، حاج احمد فقط یك جواب كوتاه براى این پرسشها داشت. او می گفت: انشاءاللَّه به هدف می رسند. به زودى ما خبرش را به شما می دهیم.»
🔸با گم شدن گردان حبیب، سرنوشت كل عملیات به خطر افتاده بود. در اوج نگرانى رزم آوران، محسن وزوایى به گوشهاى رفت، تكبیرةالاحرام گفت و به نماز ایستاد. دو ركعت نیایش، دو ركعت حضور.پس از سلام نماز، دست نیاز به درگاه بنده نواز كارساز دراز كرد و با نهایت تضرع، مناجاتى آتشناك به محضر خیرالناصرین عرضه داشت.
🆔 @Defa_Moqaddas
ادامه 👇👇👇
▫️ (قسمت دوم)
💠 یكى از خبرنگاران مجله امید انقلاب كه خود در جمع رزمندگان گردان حبیب حضور داشت، در گزارش این واقعه نوشته است:
«... برادر محسن دست به دعا برداشت و گفت: خدایا! الان تمام مردم ایران چشم انتظارند. مادران و پدران شهدا در التهابند. قلب امام، نگران این حمله است. در این حمله، نه آبروى ما بندگان حقیرت، كه آبروى اسلام در میان است. خدایا! اگر مىدانى كه نیتهاى ما خالص و فقط براى توست، یارىمان كن، راه را نشانمان بده. خدایا! تو براى موسى دریا را شكافتى و راهش دادى. تو براى محمد(ص)غارى را قرار دادى و به امر تو عنكبوت بر درگاه آن تار تنید. خدایا! ما كوچكتر از آنیم كه درخواست كنیم براى ما كارى انجام بدهى. خداوندا! تو را به حق امام زمان(عج)، تو را به حق نایبش خمینى، تو را به حق حسین(ع) كه ما به خونخواهى او قیام كرده ایم، قَسَمت می دهم ما بندگان حقیر و ضعیف را از این درماندگى نجات ببخش!».
🔸این حالت دعا و تضرع در قرارگاه فرعى نصر 2 نیز به وجود آمده بود. حاج احمد خود بعدها از آن لحظات معنوى، براى یكى از رزمندگان تیپ 27 سخن گفته بود:
«... بعد حاجى گفت: داخل قرارگاه برادرها دلشكسته شدند. رفتند گوشهاى دنبال دعا و تضرع به درگاه خداى متعال، تا شاید فرجى حاصل بشود. من هم به خدا عرض كردم؛ خدایا! آیا تو رضا مىدهى كه فردا بر بستر این رود فصلى رودى سرخ از خون بچه ها جارى بشود؟ تو كه این را نمی خواهى، پس خودت این گره را از كار ما باز كن!».
▪️محسن وزوایى، پس از سجده شكر بر خاك دشت شبزده، قد راست كرد و به سوى نیروهاى گردان بازگشت. شهید بزرگوار عمران پُستى در خاطرات خود از آن شب گفته است:
«... بعد از مدتى برادر وزوایى آمد و گفت: برادرها...! ستون را عقب، جلو كنید. یك مسیرى را مشخص كرد و گفت: از این طرف حركت كنید. ما راه افتادیم و به همان مسیر ادامه دادیم. دشت وسیعى جلوى روى ما قرار داشت. نمی دانستیم به كدام طرف مىرویم؛ اما گویى یك هاتف غیبى به ما مىگفت؛ به راهى كه می روید مطمئن باشید.»
▫️پس از یك ساعت پیشروى ستون نیروها، به ناگاه از دل سیاهى شب، شَبَحِ بزرگى نمایان شد...«تپه تانك» بود!
🔸«... در قرارگاه فرعى نصر 2، صداى پرطنین محسن وزوایى را از پشت بی سیم شنیدیم كه خطاب به حاج احمد مىگوید: حاج آقا!... راه را پیدا كردیم... رسیدیم به تپه تانك! همه از خوشحالى بال درآورده بودیم. بی اختیار همدیگر را بغل مىكردیم و از شوق اشك مىریختیم، اما حاج احمد خیلى آرام بود. چه آن وقت كه خبر گم شدن گردان را دریافت كرد، و چه حالا كه به یارى خدا بچه ها راه را پیدا كرده بودند، سر سوزنى مستأصل نشده بود. فقط یك نفس عمیقى كشید و با یك تبسم ملیحى زیر لب گفت: خدایا، شكرت!».
🔹به جرأت می توان گفت كه در طول دفاع مقدس، یكى از بارزترین جلوه هاى امداد الهى به رزمندگان اسلام در آن شب تجلى یافت. حقیقتى كه موجب شد تا سردار شهید حاج همت در تحلیل خود در مورد مجموعه عملیات دفاع مقدس بگوید:
➖«... اصلاً اسم فتح المبین را نباید عملیات نظامى گذاشت. این حمله با آن شوق روحانى و آن عظمت معنوىاش در آینده به هیچوجه نباید به عنوان یك عملیات نظامى محسوب شود!».
تجلى عینى این شوق روحانى و عظمت معنوى نبرد فتح المبین، تنها در این واقعه شگفت خلاصه نمىشود. این ماجرا حكمت باطنى دیگرى هم داشت. به گفته یكى از عناصر اطلاعات تیپ 27:
▪️«... این گم كردن راه، چندان هم بی حكمت نبود. از آنجایى كه این عملیات را خداوند هدایت می كرد، دیدیم كه با گم شدن بچه هاى گردان حبیب، عملاً مسافت مسیر پیشبینى شده به 13 آنچه كه باید طى می شد تقلیل پیدا كرد. نیروهاى محسن وزوایى از یك جاهایى می روند كه اصلاً براى همه ناآشنا بود و خیلى زودتر از زمان پیشبینى شده، به پاى تپه هاى على گره زد رسیدند!».
🆔 @Defa_Moqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
🌈 سربندهای جبهه
💠 وقتی عقیدههای قلبی به پیشانیها و بازوها گره میخورد
🔹 سربندهایی مزین به نام ائمه اطهار(ع) ابتکاری بود مربوط دوران #دفاع_مقدس که به رزمندهها روحیه میداد و وحشت در دل دشمن میانداخت.
🔸 تا پیش از آن، در آیین ورزش زورخانهای، بر بازوی قهرمان، بازوبند پهلوانی میبستند. سابقه دیگر آن، بستن بازوبند توسط «جمعیت فدائیان اسلام» با عنوان "هوالعزیز" بود – حتی نام «فدائیان اسلام» نیز برگرفته از خوابی است که شهید سید مجتبی نواب صفوی، رهبر جمعیت دیده بود که می گفت: خوابِ امام حسین (ع) رو دیدم؛ حضرت بازوبندی روی دست راستم بستند؛ روی بازوبند نوشته شده بود: فدائیان اسلام...!
💠 سابقه استفاده از بازوبند در جبهه بازمیگردد به پیش از عملیات فتحالمبین در نوروز۱۳۶۱. جاویدالاثر احمد متوسلیان (فرمانده تیپ۲۷محمدرسولالله-ص که به تازگی از مریوان برای شرکت در عملیات به خوزستان آمده بود و به اتفاق شهید همت و شهید محمد شهبازی ...تیپ۲۷ را تأسیس نمود) به نظرش آمد در شلوغی و گرماگرم عملیات، ممکن است نیروهایش با افراد یگانهای مجاور درهم آمیزند و یکدیگر را گم کنند، لذا لازم است نشانهای داشته باشند؛ از این رو به تبلیغات تیپ دستور داد بازوبندی را طراحی و تهیه کنند.
🌷{شهید سعید دروزی (عربزاده) (متولد همدان-1343) مسئول این کار شد. او فعالیتهای فرهنگی-تبلیغی داشت و در مجلات «امید انقلاب» و «پیام انقلاب»(وابسته به سپاه) قلم میزد و کارهای گرافیک و عکاسی را انجام میداد. به دلیل هوش سرشارش نخستین کتاب وی که مشتمل بر کاریکاتورهای وی بود نیز منتشر شد. هنگامی که پدرش به جرم «حزباللهی»بودن توسط منافقین به شهادت رسید، بجای اینکه زانوی غم بغل کند، شبانه و در مدت زمان اندک، چهره پدر را بر روی بوم به تصویر کشید. دانشجو و هنرمند شهید در20سالگی در خرمشهر به شهادت رسید. برادر دیگرش نیز در جزیره مجنون به شهادت رسید. استادان سعید معتقد بودند اگر او زنده بود و به شهادت نمیرسید جزو 5گرافیست برتر ایران میشد زیرا که در همان سالهای نخست دانشجویی، آثاری در رشتههای حجمی و طراحی خلق کرده بود که موجب تحیر همگان شده بود.}
🌹شهید سعید دروزی به دستور حاج احمد دست به کار شد و کلیشۀ بازوبند تیپ را تهیه کرد که مزیّن به تصویر مسجدالنبی و نام پیامبر اکرم-ص بود. این طرح که هم اکنون هم آرم سپاه محمد رسول الله-ص است، مورد قبول و پذیرش احمد متوسلیان قرار گرفت.
🌈 شاید بازوبند سبزرنگ فوق که شهید یزدانی نزد خود نگه داشت تنها نمونه باقی مانده از دوران اولیه و یادگار عملیاتهای فتح المبین و بیت المقدس بود!
ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️
✍ نگارنده این سطور شاهد ماجرا بوده و در عملیات بیت المقدس (در محور محرم تحت فرماندهی شهید #محسن_وزوایی و در گردان حبیب به فرماندهی شهید #علی_موحددانش ) شرکت داشته است. شهید امیرعلی اسکویی نیز فرمانده گروهان بود.
🌴 #یاد_باد_آن_روزگاران_یاد_باد 💦
🆔 @Defa_Moqaddas
ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱
🌸🌼☘ شهید محسن وزوایی، جوان نخبه، مسلط به زبان انگلیسی و قبولی رتبه اول کنکور دانشگاه شریف، دانشجوی پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، ...و فاتح قله های بازی دراز ... و نجات دهنده عملیات بزرگ فتح المبین که در اولین روز عملیات بیت المقدس بر روی جاده اهوار-خرمشهر و در سن ۲۲ سالگی به شهادت رسید.
📽 در فیلم، نیروهای گردان حبیب از تیپ محمد رسول الله-ص دیده می شوند که بازوبند مزبور را به بازو بسته اند و فرمانده (شهید وزوایی) در حال توجیه آنهاست.- محسن وزوایی در عملیات بعدی فرمانده محور بود که چند گردان از جمله گردان حبیب تحت امر او بود
👇👇👇
هدایت شده از دفاع مقدس
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپی نادر و دیده نشده از شهید #محسن_وزوایی،فرمانده گردان خط شکن حبیب بن مظاهر تیپمحمدرسولالله-ص (با بازوبند مخصوص سبزرنگ) درحال توجیه نیروهای خود
🌴عملیات غرورآفرین فتح المبین
🔹وزوایی در عملیات بعدی (بیت المقدس) فرمانده محور محرم بود که چند گردان از جمله گردان حبیب تحت امر او بودند.
ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱
🌸🌼☘ شهید محسن وزوایی، جوان نخبه، مسلط به زبان انگلیسی و قبولی رتبه اول کنکور دانشگاه شریف، دانشجوی پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، ...و فاتح قله های بازی دراز ... و نجات دهنده عملیات بزرگ فتح المبین که در اولین روز عملیات بیت المقدس بر روی جاده اهوار-خرمشهر و در سن ۲۲ سالگی به شهادت رسید.
🆔 @Defa_Moqaddas ✔️JOIN
✳️ به کانال: "دفاع مقدس" بپیوندید.
📆 3 فروردین 1364
💠 توافق دو ابرقدرت جهانی برای جلوگیری از شکست عراق در جنگ تحمیلی
🔹تلاش عراق به منظور گسترش درگیری و جنگ در خلیج فارس و مقابله به مثل ایران، موجبات افزایش نگرانی کشورهای منطقه و قدرت های بزرگ را فراهم ساخت. آنها به اتفاق از شکست عراق واهمه داشتند و به این منظور فشارها را بر ایران تشدید نموده و حمایت های سیاسی، اقتصادی و نظامی خود را از صدام افزایش دادند.
🔸موضع مشترک آمریکا و شوروی در حمایت از عراق و تأکید بر پایان بخشیدن به جنگ و نجات صدام، سبب گردید برای نخستین بار، دو ابرقدرت که از دهه های پیش در دوران جنگ سرد به سر می بردند، بر سر مقابله با ایران به تفاهم و توافق برسند! به همین منظور آمریکائیها یک هیئت بلندپایه را برای ارائه پیشنهاد به مسکو فرستادند و مذاکراتی صورت گرفت. بنابر گزارش های منتشره، روس ها ضمن موافقت با متوقف شدن جنگ و تعیین مجازات برای طرف مخالف اجرای آتش بس، اعمال تحریمهایی را وضع نمودند.
🆔 @Defa_Moqaddas
😊 #طنز_جبهه
🌴 آخ کربلای پنج 😂😂
▫️پسر فوق العاده بامزه و دوست داشتنی بود.
بهش می گفتند «آدم آهنی» یک جای سالم در بدن نداشت.
یک آبکش به تمام معنا بود.
آن قدر طی این چند سال جنگ تیر و ترکش خورده بود که کلکسیون تیر و ترکش شده بود.
دست به هر کجای بدنش می گذاشتی جای زخم و جراحت کهنه و تازه بود.
اگر کسی نمی دانست و جای زخمش را محکم فشار می داد و دردش می آمد، نمی گفت مثلاً (آخ آخ آخ آخ آخ) یا ( درد آمد فشار نده) بلکه با یک ملاحت خاصی عملیاتی را به زبان می آورد که آن زخم و جراحت را آن جا داشت.
مثلاً کتف راستش را اگر کسی محکم می گرفت می گفت: « آخ بیت المقدس» و اگر کمی پایین تر را دست می زد، می گفت: «آخ والفجر مقدماتی» و همین طور «آخ فتح المبین»، «آخ کربلای پنج و...» تا آخر بچه ها هم عمداً اذیتش می کردند و صدایش را به اصطلاح در می آوردند تا شاید تقویم عملیات ها را مرور کرده باشند.
🆔 @Defa_Moqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📆 فروردین ماه 1361 – طراحی و اجرای عملیات بزرگ فتحالمبین
🆔 @Defa_Moqaddas
هدایت شده از یاد ایّام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥هم اکنون -جاری شدن سیل در دروازه قرآن شیراز💦
🚙جابجا شدن ماشین ها و برخورد آنها به هم به دلیل حجم و سرعت زیاد آب
ا▫️▪️▫️▪️
⭕️ آقای روحانی شما همانجا در کنار سواحل نیلگون خلیج فارس به استراحت بپردازید❗️ خیالتان از اوضاع کشور راحت باشد! - همه چیز بر وفق مراد است!
❌ نکنه بخواهی یه سر بزنی به آق قلا، گلستان، مازندران ...
⭕️ ...شما دیگر رأی نمی خواهی‼️ (یعنی دور بعد نمی تونی کاندید بشی!) - ای تف با این سیاسی کاری ها و سیاست بازی ها📛 که با لطایف الحیل رأی مردم را بدست آوردی!!
🚫 الآن موقعشه که با همپالگی هاتون برین با آب و صابون روسیاهی هاتون رو بشویید! که البته ننگ شماها با این چیزها پاک نمیشه!
❌ اون از برجامت، اون از رونق اقتصادیت، اون از پایین آوردن نرخ تورمت، اون از ایجاد گشایش در زندگی مردم ‼️ اگه وجدان دارید لااقل تو این چند صباح باقی مانده از دولت رو به زوالت به داد ملت برس!
💠مطمئن باش این مردم، دیگر تو هیچ انتخاباتی به طیف اصلاح طلبان رأی نمیدن! این جماعت چهره واقعی خودشون رو نشون دادن!- اونا پشت شعارهای عوام فریبشون، دنبال منافع شخصی خودشونن و هیچ نسبتی با مردم و منافع ملی ندارن!
🆔 @yade_ayyaam
هدایت شده از یاد ایّام
🌴 کجایند #مردان_بی_ادعا ⁉️
🔸وقتی شهید مهدی باکری شهردار ارومیه بود، یک شب باران شدیدی بارید و سیل آمد، ایشان پا به پای دیگران در میان گل و لای کوچه ها که تا زیر زانو می رسید به کمک مردم سیل زده شتافت. در این بین آقا مهدی متوجه پیرزنی شد که با شیون و فریاد از مردم کمک می خواست...
🔹تمام اسباب و اثاثیه پیرزن در داخل زیر زمین خانه آب گرفته بود. آقا مهدی بی درنگ به داخل زیرزمین رفت و مشغول کمک به او شد. پیرزن به مهدی که مرتب در حال فعالیت بود نزدیک شد و گفت: خدا عوضت بده مادر، خیر ببینی. نمیدانم این شهردار فلان فلان شده کجاست تا شما رو ببینه و یکم از غیرت و شرف شما یاد بگیره. آقا مهدی خنده ای کرد و گفت: راست میگی مادر، کاش یاد می گرفت!
ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️
💕 #شهید_باکری کجا و امثال استاندار کجا! کسی که بودن کنار خانواده اش تو خارج رو به بودن کنار مردم سیل زده ترجیح میده! این طایفه #اصلاح_طلب ، فردا روزی جنگ هم بشه، زودتر از هرکسی پا به فرار میگذاره..!
ا▫️▪️▫️
💠 آقای روحانی!!! - دیگه بسه!! همه فهمیدن شما سخندان و سخنران قابلی هستی!! ... ولی بدان که این مردم به حرف نیاز ندارن. اونا عمل شماها را میخوان!
@yade_ayyaam