روبه علی بستی چرا چشم ترت را
درحسرت رویت نشاندی همسرت را
مُچ درد دارد فضه، از بس مخفیانه!
هی شب به شب شسته لباس و معجرت را
پهلو به پهلو دنده هایت درد میکرد
پهلو به پهلو خون گرفته بسترت را
این بغضهای وقت و بی وقتت مرا کشت
این بغضهایی که گرفته حنجرت را
صدبار مُردم شب به شب وقتی که دیدم
با دستمال گریه ات بستی سرت را
جارو نزن هی خانه را با حال زارَت
زحمت نده اینقدر هی بال و پرت را
من که نمردم تا تو با دست شکسته
شانه کنی هی زلفهای دخترت را
شرمنده ام از این امانتداری خویش
هر دفعه که کردی صدا پیغمبرت را
حرف وصیت میزنی اما عزیزم!
بعد از خودت بر که سپردی حیدرت را
#نـوكــر_نـوشــت:
#فاطمه_جان💔
ببین که گیسوی زینب به شانه محتاج ست
دلش تو خوش کن و ای نازنین ما برخیز
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_شیرحسین_ابراهیمی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم