دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علیاززبانعلی /قسمت ۳۵۹ 🔅•✾••┈ ...ادامه 🔺من امروز لشکر آماده میکنم 🔸ستارگان آسمان را که
┈••✾•🔅 #علیاززبانعلی /قسمت ۳۶٠ 🔅•✾••┈
...ادامه
🔺من امروز لشکر آماده میکنم
🔸ای مردم، من اندرزهای پیامبران به امتهای خود را در میان شما نشر دادم و وظایفی را که جانشینان پیامبران گذشته در میان مردم خود انجام دادند، تحقق بخشیدم.
🔸با تازیانه شما را ادب کردم؛ ولی نپذیرفتید و به راه راست نرفتید و با هشدارهای فراوان شما را خواندم؛ ولی جمع نشدید.
🔸شما را به خدا! آیا در انتظار امامی جز من هستید و منتظرید رهبری جز من با شما همراهی کند و راه حق را به شما نشان دهد؟!
🔸آگاه باشید! آنچه از دنیا روی آورده بود، پشت کرد و آنچه پشت کرده بود، روی آورد؛ بندگان نیک خدا عزم رحیل کردند و آماده کوچ شدند و متاع اندک و دنیای فانی را با آخرت جاویدان و نعمتهای فراوانش تعویض کردند!
🔸آری، اگر امروز آن دسته از برادران ما که خونشان در صفین بر زمین ریخت زنده نیستند، هیچ زیانی نکردهاند؛ زیرا اگر زنده بودند، خوراکشان غم و نوشیدنی آنها خونابه دل بود. به خدا سوگند، آنها خدا را ملاقات کردند و خدا پاداش آنها را به تمامی داد و پس از دوران ترس و نگرانی، آنها را در سرای امن خود استقرار بخشید.
🔸کجایند برادران من که قدم در راه نهادند و با حق درگذشتند؟ کجاست عمار؟ کجاست ابنتیهان؟ کجاست ذوالشهادتین؟ و کجایند برادران همانند آنان که با یکدیگر پیمان بر مرگ و جانبازی در راه حق بستند و سرهایشان به سوی ستمگران فرستاده شد؟
🔸خطبه که به اینجا رسید، اشک مهلت نداد و به یاد دوستان وفادار و صمیمیام، گریه طولانی کردم و سپس ادامه دادم:
🔸آه و دریغ بر برادران من که قرآن را تلاوت کرده و بر اساس آن قضاوت کردند، در واجبات الهی اندیشه کردند و آنها را بر پا داشتند، سنتهای الهی را زنده و بدعتها را نابود کردند، وقتی به جهاد دعوت شدند اجابت کردند و به رهبر خود اعتماد و اطمینان داشتند و از او پیروی کردند.
🔸 پس از این، با صدای بلند ندا سر دادم:
🔸جهاد! جهاد! ای بندگان خدا، بدانید که من امروز لشکر آماده میکنم. هر کس میخواهد به سوی خدا رود، همراه با خارج شود.
در این روز ده هزار نفر در اختیار حسین و ده هزار نفر در اختیار قیسبنسعد و ده هزار نفر در اختیار ابوایوب قرار دادم و برای دیگر فرماندهان نیز سپاهی معیّن کردم و آماده بازگشت به صفین شدم.
🔸چند روز بعد بود که ضربت ابنملجم بر سرم فرود آمد.
آرشیو تخصصی کتاب #علی_از_زبان_علی
http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علیاززبانعلی /قسمت ۳۶٠ 🔅•✾••┈ ...ادامه 🔺من امروز لشکر آماده میکنم 🔸ای مردم، من اندرزهای
┈••✾•🔅 #علیاززبانعلی /قسمت ۳۶۱ 🔅•✾••┈
🌹نزدیک بودن وعده شهادت
❇️ بشارت باد تو را که شهادت در پی تو خواهد آمد
🔸ماه رمضان فرا رسیده بود و من احساس میکردم به وعدهای که رسول خدا به من داده بودند، نزدیک شدهام.
رسول خدا به من وعده شهادت داده بودند:
أَحَسِبَ ٱلنَّاسُ أَن يُتْرَكُوٓا۟ أَن يَقُولُوٓا۟ ءَامَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ
آیا مردم پنداشتند كه چون گفتند: ایمان آوردیم، رها میشوند و دیگر مورد آزمایش قرار نمیگیرند؟!/عنکبوت۲
🔸دانستم که تا رسول خدا در میان ما حضور دارند، فتنهای بر ما فرود نیاید.
🔸پرسیدم یا رسولالله این فتنه و آزمایش چیست که خداوند شما را بدان آگاه کرده است؟
🔸فرمودند: «یا علی، پس از من، امت به فتنه و آزمون دچار میشوند!»
🔸گفتم: یا رسولالله، آیا غیر از این است که در روز اُحُد که جماعتی از مسلمانان به شهادت رسیدند و شهادت نصیب من نشد و این بر من دشوار و گران آمد، به من فرمودید: «بشارت باد تو را که شهادت در پی تو خواهد آمد»؟
🔸رسول خدا به من فرمودند: «همانا این بشارت تحقق میپذیرد. در آن هنگام چگونه صبر خواهی کرد؟»
🔸گفتم: یا رسولالله، چنین موضعی جای صبر کردن نیست؛ بلکه جای شادمانی و شکرگزاری است.
🌹در انتظار به سر میبرم
🔸روزی بالای منبر بودم که شخصی درباره این آیه سوال کرد:
مِّنَ ٱلْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا۟ مَا عَٰهَدُوا۟ ٱللَّهَ عَلَيْهِ ۖ فَمِنْهُم مَّن قَضَىٰ نَحْبَهُۥ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ ۖ وَمَا بَدَّلُوا۟ تَبْدِيلًا
از میان مؤمنان مردانی هستند كه آنچه را با خداوند پیمان بسته بودند صادقانه وفا كردند (و خود را آمادهی جهاد نمودند)، برخی از آنان پیمانشان را عمل كردند (و به شهادت رسیدند) و بعضی دیگر در انتظار (شهادت) هستند، و هرگز (عقیده و پیمان خود را) تغییر ندادند./احزاب۲۳
🔸در پاسخ گفتم:
بار پروردگارا، طلب عفو و بخشش میکنم. این آیه درباره من و عمویم، حمزه، و پسرعمویم، عبیده، نازل شده است. عبیده در جنگ بدر پیمان خود را به آخر برد و به شهادت رسید. حمزه در جنگ اُحُد پیمان خود را به آخر رساند و به شهادت رسید و اما من در انتظار به سر میبرم! من منتظر شقیترین فرد امت هستم که محاسنم را با خون سَرم رنگین کند. این وعدهای است که محبوب من، رسول خدا، به من دادهاند.
☀️وعدهای قطعی از محبوبم، رسول خدا به من
روزی أصبغبننباته از من پرسید: چرا محاسن خود را رنگ نمیکنید، حال آنکه رسول خدا محاسنشان را رنگ میکردند؟!
🔸به او گفتم: من در انتظار شقیترین امت هستم که محاسنم را با خون سرم رنگین کند! این وعدهای قطعی است که محبوبم، رسول خدا به من دادهاند.
☀️امید آن دارم که وفاتم نزدیک شده باشد
🔸و چند روز قبل از شهادت، در یکی از سخنرانیهایم گفتم:
🔸از روزی که خداوند، محمد را به پیامبری مبعوث کرد، روی راحتی و آسایش ندیدم و خدا را برای این نعمت سپاسگزارم.
🔸به خدا سوگند، از هنگام خردسالی بود که بیم و هراس آغاز شد و تا بزرگسالی در میدان جهاد و مبارزه بودم. با مشرکان میجنگیدم و هدف عداوت منافقان بودم، تا اینکه خداوند پیامبرش را قبض روح کرد و وی را به ملأ اعلا برد. به راستی که مصیبت ارتحال رسول خدا چنان سخت بود که گویی قیامت کبرا برپا شده بود!
🔸بعد از ارتحال آن بزرگوار نیز پیوسته در هراس به سر میبردم و همیشه نگران وقوع حوادثی بودم که پذیرش آنها برایم ممکن نباشد و البته در این مدت، به لطف و عنایت الهی، جز خیر و نیکی ندیدم.
🔸به خدا سوگند، از نوجوانی شمشیر میزدم تا اینکه به پیری رسیدم و آنچه در این مدت تسلی بخش دلم بود و مرا به پایداری و استقامت فرا میخواند، این بود که همه این گامها و تحمل سختیها برای خدا و یاری رسول خدا بوده است.
🔸اما اکنون امید آن دارم که وفاتم نزدیک شده باشد و در آیندهای نزدیک، هنگام آسایشم فرا رسد، که البته اسباب آن را نیز فراهم میبینم.
⁉️آیا برای شقیترین امت، وقت مناسب فرا نرسیده است؟
🔸هر از گاهی که با مردم سخن میگفتم یا خطبهای میخواندم، به نزدیک بودن زمان شهادتم اشاره میکردم و میگفتم:
🔸آیا هنگام آن فرانرسیده است که شقیترین امت برخیزد و این محاسن را با خون سرم رنگین کند؟
🔸چه مانعی رخ داده است که شقیترین امت، این محاسن را با خون سر رنگین نمیکند؟ به خدا سوگند، این محاسن با خون سرم خضاب خواهد شد... خضاب با خون و نه خضاب با عطر و عنبر!
🔸آیا برای شقیترین امت وقت مناسب فرا نرسیدهاست؟ آری، حتماً این محاسن با خون سرم رنگ خواهد شد.
آرشیو تخصصی کتاب #علی_از_زبان_علی
http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علیاززبانعلی /قسمت ۳۶۱ 🔅•✾••┈ 🌹نزدیک بودن وعده شهادت ❇️ بشارت باد تو را که شهادت در پی تو
┈••✾•🔅 #علیاززبانعلی /قسمت ۳۶۲ 🔅•✾••┈
💢چند روز از ماه گذشته است؟
🔸در ماه رمضان برای افطار به منزل فرزندانم میرفتم. یکی از شبها از آنها پرسیدم: چند روز از ماه گذشته است؟
🔸آنها پاسخ دادند، و من زمزمه کردم: در دهه آخر این ماه است که پدر خویش را از دست خواهید داد!
💢روز جمعه با خون رنگین خواهی شد
🔸چند روز قبل از شهادت بود که همسرم، امّ جعفر، آب میریخت و من دستهایم را میشستم. دست به محاسنم بردم و آنها را بالا آوردم و گفتم: چقدر زیبا میشوی، هنگامی که روز جمعه با خون رنگین شوی!
💢یک شب یا دو شب بیشتر نمانده است!
افطار را در منزل فرزندانم بودم و در هر افطار بیش از سه لقمه غذا نمیخوردم. یکی از شبها از من پرسیدند: چرا غذا کم میخورید؟
🔸پاسخ دادم: میخواهم هنگامی که امر الهی فرامیرسد، شکمم خالی باشد و سبکبار باشم. به راستی که یک شب یا دو شب بیشتر نمانده است!
☀️ملاقات با رسول خدا در رویا
💢ابراز اشتیاق رسول خدا برای ملاقات با من!
🌹چند روز قبل از شهادت
🔸در حال سجده و رازونیاز با خدا و درخواست خیر بودم که لحظاتی خواب بر چشمانم غلبه کرد و در آن حال، رویای شگفتی دیدم. رسول خدا ایستاده بودند و خطاب به من فرمودند: «ای ابالحسن، دوری تو از من به درازا کشید. چقدر مشتاق دیدار توام! خداوند وعدهای را که به من داده بود، درباره تو محقق ساخت و به عهدش وفا کرد!»
🔸عرض کردم: یا رسولالله، خداوند کدامین وعده را درباره من محقق ساخت؟
🔸فرمودند: این وعده درباره تو، همسرت، فرزندانت و خاندان تو بود که شما را در بالاترین درجات قرب در مقام علیین جای دهد.»
🔸عرض کردم: پدرم و مادرم فدایت یا رسولالله! پس شیعیان ما در چه جایگاهی قرار دارند؟
🔸 فرمودند: «شیعیان ما همراه ما هستند و قصرهایشان در اطراف قصرهای ما و منازلشان در مقابل منازل ماست.»
🔸پرسیدم: یا رسولالله، به شیعیان ما در دنیا چه عنایتی خواهد شد؟
🔸فرمودند: «امنیت و عافیت.»
🔸پرسیدم: شیعیان ما در هنگام مرگ چگونه خواهند بود؟
🔸فرمودند: «چگونگی مرگ بر عهده خود آنان گذاشته میشود. فرشته مرگ مأمور به اطاعت از آنهاست و با هر نوع مرگ که بخواهند، با همان میمیرند. آری، شیعیان ما به اندازه محبتی که به ما دارند، مرگ بهتری هم خواهند داشت.»
🔸عرض کردم: آیا توضیح بیشتری برای فهم این مسئله وجود دارد؟
🔸فرمودند: «آری، جاندادن شیعیانی که بیشترین محبت را به ما دارند، مانند این است که آب سرد و گوارایی در روز گرم تابستان بنوشند و دلشان خنک شود. بقیه شیعیان نیز به راحتی جان میدهند و چشمانشان با مرگ روشن میشود. مانند اینکه وارد رختخواب خود شوند و به خواب بروند.»
🔻شکایت به رسول خدا از رفتارهای مردم عراق
🔸آنچه در رویا دیده بودم، برای فرزندم حسین نقل کردم:
🔸دیشب حبیبم رسول خدا را در خواب دیدم. در آن حال از رفتارهای مردم عراق با خودم، پس از ارتحال رسول خدا شکایت کردم. و رسول خدا به من بشارت دادند که به زودی از دست آنان آسوده خواهم شد!
☀️رسول خدا گردوغبار را از رخسارم زدودند!
🔸چند روز قبل از شهادت به دخترم گفتم: دخترم فکر میکنم حضور من در کنار شما به پایانش نزدیک شده است.
🔸او پرسید: پدرجان، مقصودت چیست؟
🔸خوابی را که دیده بودم، برایش نقل کردم و گفتم: رسول خدا را در خواب دیدم. آن بزرگوار دست به صورت من میکشیدند و درحالیکه گردوغبار رخسارم رامیزدودند، فرمودند: «یاعلی، دیگر مسئولیتی بر عهده تو نیست. آنچه برعهده تو بود، به جای آوردی.»
آرشیو تخصصی کتاب #علی_از_زبان_علی
http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علیاززبانعلی /قسمت ۳۶۲ 🔅•✾••┈ 💢چند روز از ماه گذشته است؟ 🔸در ماه رمضان برای افطار به من
┈••✾•🔅 #علیاززبانعلی /قسمت ۳۶۳ 🔅•✾••┈
🔻یا رسولالله از امت تو چه تلخیها دیدم!
🔸در همان شبی که سحرگاهش ضربت خوردم، به فرزندم حسن گفتم: فرزندم، امشب در لحظاتی که به خواب رفته بودم، رسول خدا را دیدم.
🔸به ایشان عرض کردم: یا رسولالله چه سختیهای خستگیآور و چه دشمنیهای تلخ که از امت تو تحمل کردم!
🔸فرمودند: « #نفرینشان کن!»
🔸و من اینگونه خواستم: بار پروردگارا، بهتر از آنان را نصیب من فرما و بدتر از مرا نصیب آنان کن!
🌹شب ضربت خوردن
🔴 اگر سپیده صبح دمت من کشته خواهم شد!
🔸آن شبی که سحرگاهش ضربت خوردم، در منزل دخترم امکلثوم بودم. آن شب خواب نداشتم؛ ولی برای نماز شب نیز به مسجد نرفتم. دخترم پرسید: چرا امشب استراحت نمیکنید؟
🔸گفتم: اگر سپیده صبح بدمد، من کشته خواهم شد!
🔸دخترم پیشنهاد کرد که برای اقامه نماز صبح به مسجد نروم و به جای خودم جعده را بفرستم.
🔸موافقت کردم: آری به جعده بگویید نماز را اقامه کند.
🔸ولی پس از آن گفتم: راهی برای گریز از عجل وجود ندارد. و عازم مسجد شدم.
☀️امشب همان شب موعود است!
در آن شب، بسیار از اتاق بیرون میآمدم و آسمان را مینگریستم و میگفتم:
🔸به خدا سوگند، که به من دروغ گفته نشده است و من نیز دروغ نمیگویم! قطعاً امشب همان شب موعود است
🔸هنگامی که وقت اذان صبح شد، لباسم را پوشیدم و از اتاق بیرون آمدم و این شعار را زمزمه کردم:
🔸کمربند خود را برای مرگ محکم ببند
🔸که مرگ را ملاقات خواهی کرد
🔸و وقتی مرگ به وادی تو رسید، بیتابی مکن.
▫️با آنها کاری نداشته باشید
🔸در بیرون خانه مرغابیها اطرافم را گرفتند و سروصدا کردند. اهل منزل سعی کردند که آنها را از اطراف من دور کنند.
🔸به آنان گفتم: با آنها کاری نداشته باشید. آنها نوحهخوانی و مرثیهسرایی را شروع کردهاند!
◾️کمربند خود را برای مرگ محکم ببند!
🔸وقتی خواستم درِ خانه را باز کنم، لباسم به میخ در گیر کرد و کمربندم باز شد. آن را محکم بستم و دوباره این ابیات را تکرار کردم:
🔸کمربند خود را برای مرگ محکم ببند
🔸که مرد را ملاقات خواهی کرد.
🔸وقتی مرگ به وادی تو رسد،
🔸بیتابی مکن.
🔸کسانی را میشناسم
🔸که از مال دنیا بهرهای ندارند و تهیدستاند،
🔸اما با دلاوری، به سوی مرگ قدم برمیدارند
🔸و مرگ را با زندگی آمیخته با شر ترجیح میدهند!
آرشیو تخصصی کتاب #علی_از_زبان_علی
http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علیاززبانعلی /قسمت ۳۶۳ 🔅•✾••┈ 🔻یا رسولالله از امت تو چه تلخیها دیدم! 🔸در همان شبی که س
┈••✾•🔅 #علیاززبانعلی /قسمت ۳۶۴ 🔅•✾••┈
☀️ باز کنید راه جهادگر و مجاهد راه خدا را!
🔸از منزل که بیرون آمدم و به طرف مسجد میرفتم، این ابیات را زمزمه میکردم:
🔸باز کنید راه جهادگر و مجاهد راه خدا را!
🔸مجاهدی که عمر خویش را پیوسته در جهاد برای خدا سپری کرد
🔸و غیر از خدای واحد را نپرستید
🔸و در بیداری مردم و دعوت آنان به عبادت کوششها کرد.
☀️آماده نماز باشید
🔸وارد مسجد شدم و برای اینکه مردم متوجه وقت نماز صبح شوند، ندا سر دادم: ای مردم،برای نماز برخیزید! آماده نماز باشید!
☀️برخیز برای نماز!
🔸مردم را که برای نماز صبح بیدار میکردم، دیدم ابنملجم را که در میان آنان خود را به خواب زده بود. او را هم صدا زدم: «برخیز برای نماز!»
🔴 سوگند به خدای کعبه، رستگار شدم!
🔸در محراب مسجد قرار گرفتم و نماز را شروع کردم. ابنملجم فریاد زد: یا علی، حکم به خدا اختصاص دارد، نه به تو و نه به اصحاب تو! سپس ضربت را بر سرم وارد کرد.
🔸ابتدا گفتم: مراقب باشید این مرد از دست شما فرار نکند!
🔸و سپس گفتم: #سوگند_به_خدای_کعبه، #رستگار_شدم!
🔴 پدرِ تو از امروز به بعد دیگر ناراحتی نخواهد دید
🔸فرزندم حسن آمد و سرم را به دامن گرفت. او را دلداری دادم: به خدا سوگند، رستگار شدم. پدر تو از امروز به بعد دیگر ناراحتی نخواهد دید.
🔳 سفارش به مدارا با ابن ملجم
💢 از همان غذایی که به من میدهید، او را نیز اطعام کنید!
🔸هنگامی که مرا به منزل آوردند، اولین سوالی که پرسیدم درباره قاتلم، ابنملجم، بود.
🔸گفتند او را دستگیر کردهایم. سفارش کردم: غذایی که به من میدهید، او را نیز اطعام کنید؛ با همان نوشیدنیهایی که برای من میآورید، او را نیز سیراب کنید. اگر زندگی من ادامه داشت، خودم درباره او تصمیم میگیرم و اگر از دنیا رفتم، فقط یک ضربت بر او وارد کنید و از زیادهروی بپرهیزید.
🔸و به حسن و حسین تاکید کردم: این اسیر را در حبس نگه دارید، اطعامش کنید و سیرابش نمایید و به نیکی با اسیر رفتار کنید. اگر ماندم بهتر از دیگران میدانم با او چه رفتاری کنم: اگر خواستم قصاص میکنم یا از او میگذرم و عفوش میکنم یا به گونه دیگری با او مصالحه میکنم. و اگر از دنیا رفتم، اختیار با شماست؛ اما اگر تصمیم گرفتید وی را بکشید،» مبادا که او را قطعهقطعه کنید!
🔸 گرچه این ضربت را بر من وارد کرده است، با او به نیکی رفتار کنید و رختخواب نرمی برای او بگسترانید! اگر زنده ماندم، تصمیم میگیرم که او را ببخشم یا قصاص کنم.
⁉️آیا در حق تو نیکی نکردم؟!
🔸از فرزندانم خواستم ابن ملجم را بیاورند تا با وی سخن بگویم.
🔸از وی پرسیدم: آیا من در حق تو نیکی نکردم؟! آیا آن همه احسان و خوبی را به یاد نداری؟!
▪️گفت: آری، قبول دارم.
🔸پرسیدم: پس چرا چنین کردی؟
▪️او در پاسخ گفت: چهل روز بود که این شمشیر را تیز میکردم؛ سپس از خدا خواستم که به وسیله آن بتوانم بدترین خلق خدا را بکشم!
🔸به وی گفتم: آری، چنین خواهد بود؛ اینگونه میبینم که تو بدترین خلق خدایی که با همان شمشیر کشته خواهی شد!
🔸به خدا سوگند، در حالی به تو آن همه نیکی میکردم که میدانستم تو قاتل من خواهی بود! ولی آنگونه رفتار میکردم، تا در محضر الهی حجت را بر تو تمام کرده باشم!
🔴 یک ضربت در مقابل یک ضربت!
🔸و به اطرافیانم تذکر جدی دادم:
🔸فرزندان عبدالمطلب، مبادا پس از من در خون مسلمانان فروروید و دست به کشتار بزنید و برای توجیه عمل خویش بگویید که امیرالمومنین کشته شده است! بدانید که نباید برای قصاص خون من جز قاتل من کس دیگری کشته شود.
🔸درست بنگرید! اگر من از ضربت او کشته شدم، او را فقط یک ضربت بزنید در مقابل ضربتی که وارد کرده است و دستوپا و دیگر اعضای او را قطع نکنید؛ زیرا من از رسول خدا شنیدم که میفرمودند: «بپرهیزید از بریدن اعضای مرده، هرچند سگ دیوانه باشد.»
🔸و خطاب به فرزندم حسن گفتم:
🔸فرزندم، در مقابل یک ضربت، یک ضربت بزن و نه بیشتر!
آرشیو تخصصی کتاب #علی_از_زبان_علی
http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علیاززبانعلی /قسمت ۳۶۴ 🔅•✾••┈ ☀️ باز کنید راه جهادگر و مجاهد راه خدا را! 🔸از منزل که بی
┈••✾•🔅 #علیاززبانعلی /قسمت ۳۶۵ 🔅•✾••┈
💢 گفتوگوهایی با عیادت کنندگان
🌷اصبغ، گریه مکن که من رو به سوی بهشت کردهام!
🔸اصبغبننباته به همراه جمعی به عیادت من آمد. فرزندم حسن از آنان عذرخواهی کرده و خواسته بود که به منازلشان برگردند. جز اصبغ، همه بازگشته بودند. او با شنیدن صدای گریه اهل منزل، در بیرون از خانه گریه میکرد. حسن صدای او را شنید و سراغش رفت و دلیل نرفتنش را پرسید. اصبغ در پاسخ گفته بود: ای فرزند رسول خدا، به خدا سوگند، توان رفتن ندارم و پاهایم یاریام نمیدهد! خواهش میکنم اجازه دهید امیرالمومنین را زیارت کنم!
🔸به وی اجازه عیادت دادند. وقتی مرا در آن حال دید که سرم را با پارچه زردی بستهاند و رنگ رخسارم نیز زرد شده است، خودش را روی پاهایم انداخت و گریست.
🔸او را دلداری دادم و گفتم: اصبغ، گریه مکن! به خدا سوگند، من رو به سوی بهشت کردهام.
🔸اصبغ گفت: فدایت شوم، به خدا سوگند، میدانم که شما به طرف بهشت میروید. اگر گریه میکنم، برای غم از دست دادن شماست، نمیدانم دوری شما را چگونه تحمل خواهم کرد. فدایت شوم! میدانم که بعد از این، دیدار با شما میسر نخواهد شد و دیگر سخنی از شما نخواهم شنید. سخنی برایم بفرمایید که از رسول خدا شنیده باشید.
🔸در پاسخ درخواست وی گفتم: آری اصبغ، رسول خدا در یکی از روزهایی که در بستر بیماری بودند و روزهای آخر زندگی خویش را سپری میکردند، به من دستور دادند: «ای علی، به مسجد میروی و بر منبر من میایستی و حمدو ثنای الهی را به جای میآوری و بر من صلوات میفرستی و خطاب به مردم میگویی: من فرستاده رسول خدا هستم و پیام ایشان را به شما ابلاغ میکنم: لعنت خدا و لعنت ملائکه مقرب الهی و انبیای مرسل خداوند و لعنت رسول خدا بر کسی باد که به غیر پدر خویش منتسب شود و نیز بر کسی که به غیر ولیّ و مولای خویش منتسب شود و نیز کسی که به اجیر و کارگزارش ظلم کند و حق او را نپردازد»
من به مسجد رسول خدا آمدم و بالای منبر رفتم، قریش و دیگر مردمان با دیدن من بر روی منبر، گرد هم آمدند و در اطراف من حلقه زدند. پیام رسول خدا را همانگونه که فرموده بودند، ابلاغ کردم. همه سکوت کرده بودند و کسی از آن جمعیت چیزی نگفت. تنها عمربنخطاب در آن جلسه سخن گفت. وی خطاب به من گفت: یاابالحسن، مطلب را رساندی، اما توضیح ندادی و سخنانت را تفسیر نکردی.
🔸تنها پاسخی که به وی دادم، این بود: این سخن تو را به اطلاع رسول خدا خواهم رساند.
به خدمت رسول خدا بر گشتم و سخن عمر را به عرض ایشان رساندم. حضرت فرمودند: به مسجد بر میگردی و بالای منبر میروی و بعد از به جاآوردن حمد و ثنای الهی، به مردم اعلام میکنی: «ای مردم، هرچه به شما تعلیم میدهیم، تأویل و تفسیر آن نیز نزد ماست. بدانید که من پدر شما هستم. بدانید که من ولی و مولای شما هستم و بدانید که من اجیر و کارگزار شما هستم.»
💢 ای عمرو، لحظه جدایی من از شما فرا رسیده است!
🔸عمروبنالحَمِق نیز به عیادتم آمد. به وی گفتم: ای عمرو، لحظه جدایی من از شما فرا رسیده است!
🔸لحظاتی از حال رفتم، دخترم امکلثوم زیاد گریه کرد. بعد چشمانم را گشودم و گفتم: دخترم... امکلثوم! مرا با گریههایت اذیت مکن. اگر آنچه من میبینم تو نیز میدیدی، گریه نمیکردی! ملائکه در آسمانهای هفتگانه پشتسر هم صف کشیدهاند، انبیا نیز پشت سر ملائکه که به صف ایستادهاند و این محمد است که دست مرا گرفته است و میفرماید: «شتاب کن علی جان! آنچه برای تو مهیا شده، به مراتب بهتر از موقعیتی است که در آن قرار داری.»
آرشیو تخصصی کتاب #علی_از_زبان_علی
http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علیاززبانعلی /قسمت ۳۶۵ 🔅•✾••┈ 💢 گفتوگوهایی با عیادت کنندگان 🌷اصبغ، گریه مکن که من رو به
┈••✾•🔅 #علیاززبانعلی /قسمت ۳۶۶ 🔅•✾••┈
☀️اگر آنچه پدرت میبیند تو نیز میدیدی، گریه نمیکردی
🔸حبیببنعمرو به عیادتم آمده بود و جراحت سرم را دید و گفت: ای امیرالمومنین، جراحت مهمی نیست و مشکلی برای شما پیش نخواهد آمد.
🔸به وی گفتم: حبیب، به خدا سوگند، تا لحظاتی دیگر هنگام جدایی من از شما فرا میرسد!
🔸دخترم که بالای سرم نشسته بود، با شنیدن این سخن گریست. به وی گفتم: دخترم، گریه مکن. به خدا سوگند، اگر آنچه پدرت میبیند تو نیز میدیدی، گریه نمیکردی!
حبیب پرسید: ای امیرالمومنین، چه میبینید؟
ای حبیب، ملائکه آسمانها و پیامبران را میبینم که همگی به صف ایستادهاند تا به ملاقات من نائل آیند. این هم برادرم محمد، رسول خدا، هستند که در کنار من نشستهاند و میفرمایند: «قدم بردار و بیا که آنچه در پیش روی توست، برتر از موقعیتی است که در آن هستی.»
☀️و خدا نیز تو را رحمت کند
🔸صعصةبنصوحان به عیادتم آمد. چون حال مساعدی نداشتم، به وی اجازه ملاقات ندادند. او پیام فرستاد: ای امیرالمومنین، خداوند در زندگانی و پس از مرگ رحمت خویش را شامل حال تو کند که سینه تو مملو از عظمت الهی بود و خدا نزد تو بسیار بزرگ بود و تو در اوج قله معرفت به خدا بودی، وقتی پیام او را رساندند، گفتم به او بگویید:
🔸و خداوند تو را نیز رحمت کند که کم هزینهترین بودی و در حق ما بیشترین یاری را رساندی.
آرشیو تخصصی کتاب #علی_از_زبان_علی
http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علیاززبانعلی /قسمت ۳۶۶ 🔅•✾••┈ ☀️اگر آنچه پدرت میبیند تو نیز میدیدی، گریه نمیکردی 🔸حبی
┈••✾•🔅 #علیاززبانعلی /قسمت ۳۶۷ 🔅•✾••┈
◾️در شب بیست و یکم ماه رمضان به شهادت میرسم
در روز دوم ضربت خوردن اجازه دادند که برخی دوستانم در گروههای ده نفری به عیادتم بیایند. اصبغبننباته در یکی از این گروهها بود. اظهار محبت کرد و گفت: ای امیرالمومنین، به خدا سوگند، من تورا بسیار دوست دارم.
🔸به آنها گفتم: آری، سوگند به خداوندی که تورات را بر موسی، انجیل را بر عیسی، زبور را بر داوود و فرقان را بر محمد نازل کرد، هر که مرا دوست داشته باشد در وضعی با من ملاقات خواهد کرد که موجب سرور او خواهد بود و هرکه دشمنی مرا در دل داشته باشد، در وضعی با من ملاقات خواهد کرد که موجب اسباب ناراحتی و بدبختی او فراهم خواهد بود.
برخیزید و بروید که رسول خدا به من خبر دادهاند در شب نوزدهم ماه رمضان، شبی که جانشین موسی از دنیا رفت، ضربت میخورم و در شب بیستویکم ماه رمضان به شهادت میرسم. آن شب نیز شبی است که عیسی به سوی خدا عروج کرد.
📜 آخرین وصایا
☀️ این وصیتنامه علی فرزند ابوطالب است
به فرزندم حسن وصیت کردم و حسین و محمد و فرزندان دیگرم و بزرگان شیعه و اهلبیتم را بر آن شاهد گرفتم:
🔸بسم الله الرحمن الرحیم
🔸این وصیتنامه علی فرزند ابوطالب است. او شهادت میدهد که معبودی جز الله نیست و یگانه است و شریکی ندارد. شهادت میدهد که محمد بنده و فرستاده اوست. خداوند او را با دین حق و همراه هدایت فرستاده است تا بر همه ادیان پیروزش کند؛ هرچند مشرکان را خوش نیاید. سلام و صلوات خدا بر محمد و خاندان او باد.
إِنَّ صَلَاتِى وَنُسُكِى وَمَحْيَاىَ وَمَمَاتِى لِلَّهِ رَبِّ ٱلْعَٰلَمِينَ لَا شَرِيكَ لَهُۥ ۖ وَبِذَٰلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلْمُسْلِمِينَ
بگو: همانا نماز من و عبادات من و زندگی من و مرگ من برای خداوند، پروردگار جهانیان است. شریكی برای او نیست و به آن (روح تسلیم و خلوص و عبودیّت) مأمور شدهام و من نخستین مسلمان و تسلیم پرودرگارم./انعام ۱۶۲،۱۶۳
حسنجان، تو و تمام فرزندان و خانوادهام را به هر که وصیتنامهام به او برسد، سفارش میکنم به رعایت تقوای الهی.
وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ
و جز به آیین مسلمانی از دنیا نروید./آلعمران۱٠۲
وَٱعْتَصِمُوا۟ بِحَبْلِ ٱللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا۟ ۚ
و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید./آلعمران۱٠۳
زیرا من از رسول خدا شنیدم که میفرمودند: «اصلاح بین مردم و برقراری صلح و صفا بین آنان بهتر است از یک سال خواندن نماز و گرفتن روزه.»
🔸 آنچه موجب ریشهکن شدن دین و نابودی ارزشها میشود، اختلاف بین مردم و فتنهانگیزی در میان آنان است. وَلا قوّةَ إلّا باللّه العلّی العظیم. پس به نزدیکان خویش رسیدگی کنید و با آنها ارتباط نیک برقرار سازید تا خداوند حساب را بر شما آسان کند.
❇️ شما را به خدا سوگند میدهم که #یتیمان را دریابید. مبادا گرسنه بمانند و در حضور شما ضایع شوند و از بین بروند. من از رسول خدا شنیدم که میفرمودند: «هرکس سرپرستی یتیمی را تا هنگامی که بزرگ و بینیاز شود بر عهده بگیرد، خداوند او را اهل بهشت قرار میدهد؛ همانگونه که در مقابل، آتشجهنم را برای کسانی فراهم کرده است که مال یتیم را میخورند.»
❇️ شما را به خدا سوگند میدهم که به #قرآن توجه کنید. مبادا دیگران در عمل به قرآن از شما پیشی بگیرند.
❇️ شما را به خدا سوگند میدهم که #همسایگانتان را رعایت کنید که رسول خدا رعایت آنان را سفارش کردهاند. رسول خدا پیوسته درباره همسایگان سفارش میفرمودند؛ تا جایی که احتمال دادیم به زودی سهمی از ارث نیز برای همسایگان قرار داده شود!
❇️ شما را به خدا سوگند میدهم که به #زیارت_خانه_خدا اهتمام ورزید. مبادا تا شما هستید، خانه خدا خالی بماند، که اگر رفتن به خانه خدا را ترک کنید، مهلت داده نخواهید شد. آری، کمترین بهرهای که نصیب زیارت کننده خانه خدا میشود، بخشش گناهان گذشته اوست.
❇️ شما را به خدا سوگند میدهم که #نماز_را_دریابید که بهترین عمل و ستون دین شماست.
❇️ شما را به خدا سوگند میدهم که به #زکات توجه کنید که غضب الهی را فرومینشاند.
آرشیو تخصصی کتاب #علی_از_زبان_علی
http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علیاززبانعلی /قسمت ۳۶۷ 🔅•✾••┈ ◾️در شب بیست و یکم ماه رمضان به شهادت میرسم در روز دوم ض
┈••✾•🔅 #علیاززبانعلی /قسمت ۳۶۸ 🔅•✾••┈
ادامه...
📜 آخرین وصایا
❇️ شما را به خدا سوگند میدهم که #ماه_رمضان را ارج نهید که روزهاش سپری در برابر آتش است.
❇️ شما را به خدا سوگند میدهم که #نیازمندان و #مستمندان را رعایت کنید و آنان را در گذران زندگی خویش شریک سازید.
❇️ شما را به خدا سوگند میدهم که به #جهاد با مال و جان و زبان بپردازید که تنها دو گروه جهادگرند:
🔸امام و رهبری که در مسیر هدایت است و کسانی که از او و هدایتهای او پیروی کنند.
❇️ شما را به خدا سوگند میدهم که #احترام_فرزندان_پیامبرتان را نگاه دارید. مبادا در حضور شما، دستخوش ستم واقع شوند و شما توانایی دفاع از آنان را داشته باشید و در عین حال، از آن دریغ ورزید.
❇️ شما را به خدا سوگند میدهم که #حرمت_اصحاب_پیامبرتان را پاس دارید؛ البته آن دسته از اصحابی که بدعتی در دین نگذاشتند و با بدعتگذاران همراهی نکردند. رسول خدا درباره آنان سفارش کردهاند. بلی، بر بدعتگذارانشان و همراهیکنندگان با آنان لعن روا داشتهاند.
❇️ شما را به خدا سوگند میدهم که به #زنان و #افراد_زیردست_خود توجه کنید. آخرین سخنی که پیامبرتان بدان سفارش کرد، این بود: «شما را به رعایت حال دو گروه ناتوان، یعنی زنان و افراد زیردستتان، سفارش میکنم.»
❇️ #نماز! #نماز! #نماز! در راه خدا از #سرزنش_هیچ_ملامتگری_هراس #نداشته_باشید، که خداوند شما را از آزار و ستم دیگران محافظت خواهد کرد.
❇️ با مردم #نیکووزیبا #سخن_بگویید همانگونه که خداوند به شما چنین فرمان داده است.
❇️ مبادا #امربهمعروف و #نهیازمنکر را ترک کنید، که خداوند بر اثر ترک آن، بدترینها را بر شما مسلط میکند و شما پس از آن دعا میکنید؛ ولی دعای شما مستجاب نمیشود.
❇️ فرزندانم، شما را به #ارتباط_بیشتر با #یکدیگر و #بذل و #بخشش به هم و #لطف و #صمیمیت_میان_هم سفارش میکنم و از قطع ارتباط و جدایی و تفرقه بر حذر میدارم.
وَتَعَاوَنُوا۟ عَلَى ٱلْبِرِّ وَٱلتَّقْوَىٰ ۖ وَلَا تَعَاوَنُوا۟ عَلَى ٱلْإِثْمِ وَٱلْعُدْوَٰنِ ۚ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ ۖ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلْعِقَابِ
و در انجام نیكیها و دوری از ناپاكیها یكدیگر را یاری دهید و هرگز در گناه و ستم، به هم یاری نرسانید، و از خداوند پروا كنید كه همانا خداوند، سخت كیفر است./مائده۲
🔸خداوند نگهدار شما اهلبیت باشد و جایگاه پیامبرتان را در میان شما حفظ فرماید. شما را به خدا میسپارم و سلام و رحمت و برکات الهی را بر شما میفرستم.
☀️رسول خدا به من دستور دادند که به تو وصیت کنم
🔸در ادامه وصیت هم به فرزندان و شیعیانم، خطاب به فرزندم حسن گفتم:
❇️ فرزندم، رسول خدا به من دستور دادند که به تو وصیت کنم و کتابها و سلاحم را به تو بسپارم؛ همانگونه که رسول خدا به من وصیت کردهاند و کتابها و سلاحشان را به من تحویل داده و به من دستور دادند از تو بخواهم که وقتی مرگ فرا رسد، آنها را به برادرت حسین بسپاری.
🔸پس از آن، متوجه فرزندم حسین شدم و به او گفتم:
❇️فرزندم، فرمان رسول خدا این بود که تو نیز آنها را به علی، فرزندت، بسپاری.
🔸در این هنگام، دست علی فرزند حسین را در دستانم گرفتم و به او گفتم:
❇️ فرزندم رسول خدا به تو نیز فرمان دادند که آنها را به فرزندت، محمد، بسپاری. سلام رسول خدا و سلام مرا نیز به او برسان.
☀️امانتی را به آن دو سپردم که رسول خدا به من سپرده بودند
🔸خطاب به فرزندانم تاکید کردم:
🔸بدانید که صاحباختیار شما این دو فرزند رسول خدا، یعنی #حسن و #حسین هستند. به سخن آن دو گوش دهید و فرمانشان را گردن نهید و به یاریشان بشتابید. من امانتی را به آن دو سپردم که رسول خدا به من سپرده بودند. این همان امانتی بود که رسول خدا از خداوند دریافت کرده بودند؛ یعنی اطلاعاتی درباره خلق خدا و رازهای غیبی که با آن بزرگوار اختصاص داشت و دینی که مورد رضای خداوند بود.
آرشیو تخصصی کتاب #علی_از_زبان_علی
http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علیاززبانعلی /قسمت ۳۶۸ 🔅•✾••┈ ادامه... 📜 آخرین وصایا ❇️ شما را به خدا سوگند میدهم که #م
┈••✾•🔅 #علیاززبانعلی /قسمت ۳۶۹ 🔅•✾••┈
☀️دیروز یار و همنشین شما بودم و امروز مایه پند و عبرت شما هستم!
🔸 کسانی که به عیادتم آمده و در اطراف حلقه زده بودند، درخواست وصیت کردند. به آنان چنین سفارش کردم:
🔸 حمدوسپاس برای خداست، به اندازهای که او شایسته آن است. همگی تحت امر او قرار داریم. او را آن گونه که میپسندد و دوست دارد، سپاس میگویم. جز خداوند یکتای بینیاز، شایسته پرستشی نیست.
🔸 ای مردم، هرکس از مرگ بگریزد، به هنگام فرار آن را خواهد دید. اجل چونان میدانی است که در آن هر کس را به سوی پایانش سوق میدهند و فرار از مرگ، مساوی با گرفتارشدن در چنگ آن است.
🔸 چه روزگارانی که در پی گشودن راز نهفته اجل کنجکاویها کردم؛ ولی مشیت خداوندی آن بود که هر بار پوشیدهتر بماند. هیهات که دانشی است در خزانه اسرار الهی!
❇️ اما وصیت من به شم: هیچ چیزی را شریک خدا قرار ندهید و سنت و شریعت محمد را ضایع نکنید. این دو ستون محکم را همواره بر پای دارید و این دو چراغ فروزان را همیشه افروخته نگاه دارید!
❇️ تا زمانی که دست در دست یکدیگر دارید و منحرف نشدهاید، کسی شما را سرزنش نخواهد کرد. برای هرکس به قدر طاقتش وظیفهای تعیین شده است؛ هرچند تکلیف افراد نادان آسانتر شمرده شده است.
❇️ پروردگاری مهربان و پیشوایی آگاه و دینی استوار دارید.
❇️ من دیروز یار و همنشین شما بودم به امروز مایه پند و عبرت شما هستم و فردا در میان شما نخواهم بود. خدا من و شما را بیامرزد!
❇️ اگر در سرای لغزنده دنیا، جای پا محکم شد و زنده ماندم که مطلوب شماست و اگر پای لغزید و مرگ فرارسید، چه عجب؟! ما نیز همچون دیگران در سایه شاخسار درختان و مسیر وزش باد و باران و زیر سایه ابرهای متراکم آسمان پراکنده میشویم و آثارمان در روی زمین نابود خواهد شد!
❇️ روزگاری چند همسایه شما بودم و تنم در جوار شما بود. به زودی از من جسدی بیجان نخواهد ماند. پس از آن همه تلاش و جنبش، ساکن و بیحرکت و پس از آن همه سخنوری، ساکت و خاموش خواهم شد!
❇️ پس آرام خفتن من، خاموش شدن دیدگانم، از حرکت باز ماندن دستها و پاها و سر و گردنم برای پندپذیران، پند دهندهتر و عبرتانگیزتر از هر بیان رسا و سخن موثری است.
❇️ وداع من با شما همانند وداعکردن کسی است که منتظر ملاقات دیگری است.
❇️ فردا به یاد روزهای زندگی من میافتید و رازهای درونم برای شما آشکار خواهد شد.
❇️ پس از آنکه جای مرا خالی دیدید و دیگری بر جای من نشست، مرا خواهید شناخت.
❇️ اگر زنده ماندم، خود اختیار خویش را دارم و اگر بمیرم، مرگ وعدهگاه من است.
❇️ اگر عفو کنم برای من موجب فرب به خداست و برای شما نیکی و حسنه است؛ پس عفو کنید و درگذرید. آیا دوست ندارید خدا شما را بیامرزد؟
❇️ ای دریغ و حسرت بر غفلت زدهای که عمرش بر ضد او گواهی دهد و روزگار او را به بدبختی و پستی کشاند!
❇️ خداوند ما و شما را از کسانی قرار دهد که هیچ میل و رغبتی آنان را از طاعت خدا بازندارد و پس از مرگ دچار هیچ عقوبتی نشوند، که ما همگی از آنِ خداییم و زمام امر با به دست اوست.
آرشیو تخصصی کتاب #علی_از_زبان_علی
http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علیاززبانعلی /قسمت ۳۶۹ 🔅•✾••┈ ☀️دیروز یار و همنشین شما بودم و امروز مایه پند و عبرت شما ه
┈••✾•🔅 #علیاززبانعلی /قسمت ۳۷٠ 🔅•✾••┈
☀️حسن جان، تو وصی من و جانشین من هستی
🔸بار دیگر حسن و حسین را مخاطب قرار دادم و به آنان گفتم: امشب، شب پایان عمر من است؛ پس به سخنان من گوش فرا دهید.
🔸حسنجان، تو وصی من و جانشین من هستی. و تو ای حسین، در اجرای وصیت با برادرت مشارکت میکنی. هرگاه او سخن گفت، تو ساکت باش و تا زمانی که او در قید حیات است، فرمانش را بپذیر. بعد از وفات او، تو سخن خواهی گفت و زمام امور را در دست میگیری.
شما را به رعایت تقوای الهی سفارش میکنم. دنیا را طلب نکنید؛ گرچه دنیا به سراغ شما آید و برای آنچه از دنیا از دست میدهید، اندوهناک مباشید. حق را بگویید و با یتیمان مهربان باشید. به داد بیچارگان برسید و برای آخرت خویش کار کنید. دشمن ظالم و یاور مظلوم باشید. به کتاب خدا عمل کنید و در راه خدا از سرزنشها نهراسید.
🔸 به فرزندم محمدبنحنفیه، رو کردم و از وی پرسیدم: آیا به خاطر سپردی آنچه به برادرانت سفارش کردم؟
🔸 او پاسخ داد: آری، به خاطر سپردم.
🔸 به وی تاکید کردم: همان سفارشها را برای تو نیز دارم و سفارش میکنم احترام این دو برادر را در کمال ادب حفظ کنی که حق بزرگی به گردن تو دارند. از فرمانشان پیروی کن و هیچ کاری را بدون نظر آن دو انجام نده.
🔸 سپس به حسن و حسین سفارش کردم: نیکی به فرزندم، محمد، را به شما توصیه میکنم که او برادر و فرزند پدر شماست و میدانید که پدر شما چقدر او را دوست دارد.
☀️ مرا در پشت شهر به خاک بسپارید
🔸 درباره محل دفن خودم نیز وصیت کردم: پس از اینکه از دنیا رفتم، مرا در همین پشت شهر و در قبر برادرانم هود و صالح به خاک بسپارید.
🔸 مرا به پشتشهر ببرید. هرگاه قدمهایتان از حرکت باز ایستاد و نسیمی از مقابل شما وزیدن گرفت، در همانجا مرا به خاک بسپارید که آنجا اول «طورسَیناء» است.
🔸فرزندانم، هنگامی که از دنیا رفتم، مرا غسل دهید و با آن پارچه یمنی بدن مرا نیز خشک کنید که بدن رسول خدا و فاطمه را پشت کردید. پس از غسل و حنوط، مرا در تابوت بگذارید و منتظر باشید تا جلوی تابوت بلند شود. در این هنگام، شما عقب تابوت را بلند کنید و به محل دفن ببرید.
🔸هنگامی که از دنیا رفتم، مرا بر تابوتی بگذارید و از خانه بیرون ببرید. شما عقب تابوت را بگیرید که زحمت برداشتن جلوی تابوت از شما برداشته میشود. سپس مرا به «غریّین» ببرید. در آنجا سنگ سفید درخشانی خواهید دید. همانجا را حفر کنید. در آنجا لوحی خواهید یافت. مرا در همان محل به خاک بسپارید.
آرشیو تخصصی کتاب #علی_از_زبان_علی
http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علیاززبانعلی /قسمت ۳۷٠ 🔅•✾••┈ ☀️حسن جان، تو وصی من و جانشین من هستی 🔸بار دیگر حسن و حسین
┈••✾•🔅 #علیاززبانعلی /قسمت ۳۷۱ 🔅•✾••┈
🏴 لحظه ارتحال 🏴
☀️ بهشت برین و جمع انبیا، نیکوترین قرارگاه
🔸در آخرین لحظات عمر، چشمم را گشودم و به اطرافیانم گفتم:
🔸بهشت برین و جمع انبیا، نیکوترین قرارگاه و برترین مکان برای آرامش است. اگر از دنیا رفتم، در برابر ضربات قاتلم، فقط یک ضربه بزنید یا او را عفو کنید!
🔸آری، رسول خدا را دیدم که سه بار به من فرمودند: «امشب را با آسودگی و خرسندی نزد ما بیا.»
🔸رسول خدا را میبینم که با دستشان به من اشاره میکنند
🔸دخترم بیتابی میکرد و با صدای بلند میگریست. به وی گفتم:
🔸دخترم بیتابی مکن. هم اکنون رسول خدا را میبینم که با دستشان به من اشاره میکنند و میفرمایند: «علیجان، به سراغ ما بیا که آنچه نزد ما هست، برای تو بهتر است.»
☀️ فرشتگان فرود میآیند و بر من سلام میکنند و بشارتها آوردهاند
🔸لحظاتی از حال رفتم. وقتی چشمانم را باز کرد، گفتم: آفرین بر شما! خوش آمدید! سپاس خدایی را که هر وعدهای به ما داد، راست بود و بهشت را نصیب ما فرمود.
🔸کسانی که در اطرافم جمع بودند، پرسیدند: چه میبینی؟
🔸گفتم: رسول خدا و برادرم جعفر و عمویم حمزه را میبینم. درهای آسمان باز شده است و فرشتگان فرود میآیند و به من سلام میکنند و بشارتها آوردهاند. فاطمه را میبینم که حورالعینها اطرافش حلقه زدهاند و منزلهایی در بهشت برای من فراهم شده است.
لِمِثْلِ هَٰذَا فَلْيَعْمَلِ ٱلْعَٰمِلُونَ
باید اهل عمل برای چنین جایگاهی كار كنند./صافات۶۱
🔸به خدا سوگند، وقتی بمیرم، چیزی که از آن ناخشنود باشم به سراغم نخواهد آمد، یا کسی که دیدارش را نخواسته باشم، دیدار نخواهم کرد. در هنگام مرگ خرسندم؛ همانند تشنهای که در تاریکی شب در جستوجوی آب است و آن را مییابد. آری، آنچه نزد خداوند است، برای نیکان بهتر است.
🔸خداوند شما اهل بیت را حفظ کند و جایگاه پیامبرتان را در میان شما حفظ فرماید. شما را به خدا میسپارم و با شما خداحافظی میکنم.
🌹لاالهالاالله
🔸آخرین آیهای که تلاوت کردم، این آیه بود:
فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُۥ
پس هر كس به مقدار ذرّهای كار نیك كرده باشد همان را ببیند./زلزله۷
🔸و آخرین کلامی که مکرر ورد زبانم بود تا جان به جان آفرین تسلیم کردم، این کلمه بود:
لا اله الا الله محمد رسول الله
🌹و سرانجام
پیشوای ایمان و عدالت و رحمت
این چنین در بستر شهادت آرام گرفت
سلام خدا بر او
آنگاه که زاده شد
و آنگاه که چشم از جهان فروبست
و آنگاه که در صحنه محشر برانگیخته میشود
آرشیو تخصصی کتاب #علی_از_زبان_علی
http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist