eitaa logo
دفاع همچنان باقیست
1.1هزار دنبال‌کننده
38.6هزار عکس
10هزار ویدیو
858 فایل
«لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ» مؤمن انقلابی، از صحنه مبارزه کناره‌گیری نمی‌كند. کسانی که از میدان مبارزه عقب‌نشینی می‌کنند، گروهى بی‌ایمان هستند. @Admin_Channel_Defa لینک ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
قیامتـی ست گمانم قیامت مهدیست جهـان محیط وسیع کرامت مهدیست زمان زمان شروع زعامت مهدیست غدیـر دوم شیعـه، امـامت مهدیست همه کنیـد قیـام و همـه دهید سلام امـام کـل زمان‌ها دوباره گشت امام بشـارت آمـده بهـر بشـر مبارک باد شب فراق سحر شد، سحر مبارک باد بهشت وصل خـدا را ثمر مبارک باد بـرای منتظـران این خبر مبارک باد خطاب نـور همه آیه‌های نصر شده ولـیِّ عصـر، دوباره ولـیِّ عصـر شده خطاب حضرت معبود را بخوان با من پیام قاصـد و مقصود را بخوان بـا من بیــا ترانـه ی داوود را بخـوان بـا مـن سرود مهـدی موعود را بخوان با من دوبـاره آیـه ی جاء الحق آشکار شده به یمن وصل، همه فصل ها بهار شده ز تیرگـی چـه زیان کوه نور نزدیک است رهی که بود به چشم تو دور، نزدیک است فـراق رفتـه و فیض حضور نزدیک است الا تمامــی یــاران! ظهـور نزدیک است : به انتظارتو بنشسته جن و انس و ملک زاعتـبار تــو گــردش کنــد تمــام فــلک سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير .
به یک نگاه تو بیمار می شود دل من به یک کرشمه گرفتار می شود دل من برای درک حضور تو ای گل نرگس همیشه راهی گلزار می شود دل من به شوق دیدن روی تو صبح آدینه رفیق دیده ی بیدار می شود دل من چه اشتیاق عجیبی چه حالتی دارد سحر که منتظر یار می شود دل من بیا که از غم هجر تو اسیر غصه ی بسیار می شود دل من سرور دل به ظهور تو بستگی دارد بیا که بی تو عزادار می شود دل من غروب جمعه که دلها همیشه می گیرد ز هرچه غیر تو بیزار می شود دل من به یاد غربت یاس علی که می گریم قسم به لاله سبکبار می شود دل من قسم به چشم پر اشک حسن در آن کوچه که خون ز قصه ی مسمار می شود دل من حدیث هیزم و در، چون به خاطرم آید شبیه چشم تو خونبار می شود دل من مگر به گریه کنم عقده های دل خالی وگرنه خسته ز گفتار می شود دل من : مانده ام در پس این شهرپرازدودوگناه من بدون تو چطور نای نفس را دارم😔 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
بر درد تنهایی دچارم، ای نگارم پایان ندارد انتظارم، ای نگارم پاییزی ام، هجران امانم را بریده برگرد ای باغ و بهارم، ای نگارم آواره ای بودم مرا نوکـر نوشتی نوکـر شدن شد افتخارم، ای نگارم با تو که باشم قدر یک دنیا می ارزم منهای تو، بی اعتبارم، ای نگارم این آبرو، این اشکها، این مهر زهرا من هرچه دارم از تو دارم ای نگارم می ترسم از جان کندنم، پیشم میآیی؟ در وقت سخت احتضارم، ای نگارم مثل همیشه آخرِ کارم، خودم را دست رقیه می سپارم، ای نگارم کنج خرابه ناله زد فخر دو عالم بابا بیا امشب کنارم، ای نگارم دیگر نمی بینم سرت را روی نیزه کم سو شده چشمان تارم، ای نگار : افسوس می‌خورم که غایبم از انتظار تو ‏شرمنده بی سلام رد شده‌ام از کنار تو سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
مثل هرجمعه هوای نفسم سنگین است خبری از تو ندارم که دلم غمگین است مثل هرجمعه پراز ندبه ی دلتنگیهام عجل الله و فرج ذکر لبم آمین است خوب میدانم از اعمال بدم رنجیدی دلت ازبس که گنهکارشدم چرکین است مثل شعری شده ام خالی ودوراز احساس نام زیبای تو در این غزلم تضمین است گرچه تلخ است که عمری زغمت گریه کنم نوکری کردن درراه شما شیرین است دفتر شعر مرا عطر شما پر کرده کوچه های دلم از یادشما تزیین است : 💔 حتی خیال بی تو شدن میکشد مرا کارم به روزگار جدایی نمی کشد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
ای آخـرین سلاله‎ی زهــرا بیا بیا چشم انتظار روی تو مانده دو چشم ما در روزگار تلخ و پر از حس بی کسی بعد از خدا امید دلم هست بر شما من با خیال آنکه تو از راه میرسی با تو روانه می‎شوم آن سوی ناکجا یک عمر انتظار تو را صبر کرده‎ام با سختی و خوشی تمامی لحظه‎ها فصل خزان و سردی غیبت کشنده است فکری به حال این دل ما کن در این هوا بی تـو نگاه آینـه‎ی دل کـدر شده بهتر همین که خُرد شود زیر دست و پا دور از نگاه حضرت تو می‎رود دلم رو به تباهی و به خرابی و به قهقرا دور از تمام دغدغه‎ها دلخوشم که هست با این همه غـریبه دلـم با تـو آشنا ای بانی شکسته دل روضه‎ی حسین ای کاش مثل تـو بشوم اهـل کـربلا : چه شود فرصت ديدار به ما هم بدهند؟ فيض هم صحبتی به ما هم بدهند؟ آنقَـدَر بر در ايـن خـانه گــدا می مانيم لـقب دربـار به مـا هـم بدهند سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
دلِ شکسته‌ی مـا را به مَرحمی دریاب مرا که خسته شدم در مُحَرمی دریاب به سر به زیریِ مـا، شَرمِ مـا، تَرَحُم کُن نه مَرحمیم برایت نه مَحـرَمی دریاب کـمِ تو از سرِ مـا کـه زیاد هـم باشد تو را به جانِ عزیزت مرا کمی دریاب شبیهِ حـالِ شماییم حـالِ مـا را کـه نشسته ایم به گیسویِ دَرهمی دریاب مرا که روزیِ خود را از این و آن جویَم مرا که می‌روم آقـا به هر غمـی دریاب حیاتِ ما همه از گـریه است پایِ حسین دو چشمِ خُشکِ مرا هم به زمزمی دریاب هـزار شُکر فقط با حسین کار داریم هـزار شُکر که داریم عالمی دریاب : 💔 زَمان آن نَرسیده است تا که بَرگَـردی؟ هَنوز غِیرَت ما بـُـوی کُوفیان دارَد؟ سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
سینه تنگ آمده اینبار تورا می خواهد خسته از معرکه ای یار تورا می خواهد هوس روی تورا کرده چه فرقی دارد خانه یا کوچه و بازار تورا می خواهد عاشق ان است که در میکده یا در محراب در خفا یا که در انظار تورا می خواهد دعوی عشق زیاد است ولی عاشق اوست او که حتی به سر دار تورا می خواهد بس که دوریم ز تو آینه زنگار زده دل آیینه زنگار تورا می خواهد غم تو یک غم جاریست که تکراری نیست جمعه با این همه تکرار تورا می خواهد این همه فاصله دیوار شده اما باز دل من از پس دیوار تورا می خواهد : 💔 ظلم و ستم، در آخرِ عـالـم شکار توست یک بگو که جهان بیقرار توست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
قومی که مسیرش همه برعکس شهید است در حسرت دیدارِ کمی، خوابِ سفید است جمعی که زر و سیم شود کعبه ی آنها آمرزششان پیشِ خداوند بعید است در کوفه حسینی شدن امروز چه سخت است وقتی که به بازار پر از وعده وعید است با مردم شهری که به هم رحم نکردند دیگر چه نیازی به ستمهای یزید است دیگر به سراپرده ی خورشید رسیدن از راهِ سیه گشته ی ما قطع امید است روزی که بیایی پسرِ حضرتِ زهرا مردم همه گویند که دینِ تو جدید است اینجا به کسی خوش نگذشته است کجایی؟ هجران، نفس از این دل دیوانه بریده است تلخ است اگر زندگیِ منتظرِ تو... این زهر فراق است که از غصه چشیده است طوفان نکند رحم به هر برگ و درختی برگرد تن خفته ی ما شاخه ی بید است برگرد ببینی که چه اوضاع وخیمی ست آری بخدا مرگ در این بُرهه مفید است : با هر نفسی سلام کردن عشق است آقا به تو احترام کردن عشق است چـون نام قشنگت به میان می آید از روی ادب قیام کردن عشق است سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
دلتنگ روی ماه تو هستیم ماهِ ما چشمان خیس وقت سحرها گواه ما معلوم می‎شود که دلت را شکسته‎ایم از بس که بی اثر شده این سوز آه ما نگذشته‎ایم محض رضای تو از گناه بگذر عزیز فاطمه از اشتباه ما یارانتان که سیصد و اندی نشد ببخش محبوس شد میان معاصی سپاه ما در زیر نور ماه کجا خیمه می‎زنی؟ تنها پناه عالمیان، تکیه گاه ما بیچاره آنکه مثل شما اهل گریه نیست حال بکاء و روضه و غم شد سلاح ما یک قطره اشک در غم جد تو کوه ساخت از این عبادت کم و قدر کاه ما دلخوش به گریه بر غم زهرای اطهریم تا بر دو چشم خیس تو افتد نگاه ما : روز سه شنبه بود که رفتی و سالهاست بغض غروب جمعه ی من این سه شنبه هاست سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، معطر بنام
زحمتت هستم و ای کاش دگر کم بشوم یا که نه، با نفس قدسی ات آدم بشوم چه خیالات عجیبی، من و این بار گناه خواستم در نظر چشم تو مَحرم بشوم این همه پیش همه رو زدم و خوار شدم کاش یک بار فقط پیش شما خم بشوم شده بازیچه ی من ذکـر دعای فرجت کاش عامل به دعاهای قنوتم بشوم منتظرهای تو رگبارِ بهاری هستند کاش من هم ز غمت بارش نم نم بشوم انتظار فرجت راه حسین است فقط کاش لبیک، به پیغام بشوم ذکر تو این شده که کیست مرا یار شود؟ نکند جای اضافه شدنم کم بشوم؟ به عمل کار برآید نه به جانم به فدات پای دار غم تو کاش که بشوم غبطه خوردم به شهیدان آرزو می کنم ای کاش که من هم بشوم : 💔 جمعه و غصه ی تنهایی و بی حوصلگی تازه این اول صبح است و غروبش در پیش سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
حال و روزم را بیا آقا ببین بهتر نشد این گدای بی وفا هم واقعا نوکر نشد درد و غمهایم زیاد و این دلم آلوده است معصیت عادت شد و از من جدا آخر نشد از فراقت گریه و ناله نکردم یک شبی دل ندادم به تو و این فاصله کمتر نشد توبه ها کردم ولی توبه شکستم بعد از آن این چنین بودم که درد من دوا دیگر نشد با چه رویی حاجتم را بر زبان جاری کنم من که دیدم غربتت اما دلم مضطر نشد خوب کن بدحالی ام، رو برنگردان از گدا غیر تو اصلا برای من کسی یاور نشد تو بیا کـرببلایی کن مرا آرزویی بهتر از شش گوشه ی دلبر نشد مادر ارباب ما در بستر و دردش زیاد چند روزی میشود هم صحبت حیدر نشد زینبش دیده میان شعله ها پهلو چه شد بعد از آن تب کرد و بهتر حال آن دختر نشد : بیا ای وارث حیدر که زخم سینه ی زهرا به شمشیر تو می‌گردد مداوا یا اباصالح سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
یار ما هر نیمه شب که بر سر سجاده است آنقدر آقاست یاد قوم نوکرزاده است گر گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه نیست ما نمیخواهیم ورنه لطف او آماده است گریه هایم کم شده یعنی که بی برکت شدم بی حیایی من آخر کار دستم داده است به دل سنگیه من این حرفها سودی نکرد حل کار سنگ کی در طاقت سمباده است امر مولا روی چشم و نهی مولا روی چشم کار سختی نیست اصلا،عبد بودن ساده است در تمام سالها من فکر خود بودم ولی او دم خیمه به شوق دیدنم اِستاده است جمع را یک مهمان کنید قلب ما سینه زنان دربه بدر آن جاده است بوی دود از خانه ی مولا به عالم میرسد بوی دود از چادر آن بانوی آزاده است : 💔 سحرِ جمعه ، هرجایی به دعا محتاجیم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام