eitaa logo
دفاع همچنان باقیست
1.1هزار دنبال‌کننده
38.6هزار عکس
10هزار ویدیو
858 فایل
«لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ» مؤمن انقلابی، از صحنه مبارزه کناره‌گیری نمی‌كند. کسانی که از میدان مبارزه عقب‌نشینی می‌کنند، گروهى بی‌ایمان هستند. @Admin_Channel_Defa لینک ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
چه شد عزیز دلم بینمان فراق افتاد و آن چه را که نمی باید اتفاق افتاد چقدرغنچه ی نرگس که یک به یک پژمرد چقدر میخـک و مـریم، کـف اتاق افتاد نیامدی و رسید و جا ماندم دلم هـوای تو کرد و دوباره طاق افتاد میان مـا و نجـف، راه سبـز ِ مشـّایه پیاده رفتن ِ تا فراق افتاد شب زیارتـی جـدّتان، هـمین هـفته اگـر گـذار شمــا، در ره عــراق افتـاد تورا به عّمه سه ساله، که از پدر جا ماند تورا به صورت ماهش که در محاق افتاد همین که اذن دخول از لب تو جاری شد همین که چشم قشنگت بر آن رواق افتاد بخوان و سلام ما برسان بگو که این دل عاشـق به اشتیـاق افتاد : تو همچو من سر کویت هزارها داری ولی بدان که گدایت فقط تو را دارد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
ظاهرش این ست امسالم حرم قسمت نبود باطنش این ست این نوکر،حرم دعوت نبود آبرویم آمده آقا وسط کاری بکن ورنه من حرفی ندارم حرف حیثیت نبود جان زهرا باشد آقا بین ما اعمال من من که می دانم فقط ویزا و پول،علت نبود گریه ی مردی ببیند اهل بیتش خوب نیست من غرورم می شکست آقا اگر هیئت نبود حال من این روزها با روضه ی اصغر خوش است تازه فهمیدم که داغی بدتر از خجلت نبود آخرش یک مرتبه مادر نگفتی اصغرم کاش در قلب عروس فاطمه حسرت نبود حرمله معروف شد با کشتنت،"ذبح عظیم" کاش بهر قاتل تو این همه عزت نبود خواستم گهواره ات را پس بگیرم که نشد بد دهان بودند،اصلا بینشان حرمت نبود : ما درد مطلقیم، به تربت رسیده‌ها لطفی کنید و نزد دوا یادمان کنید... سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
گرچه برگشتم ولی پیر و کهنسالم حسین پرشکسته نیستم، من بی پر و بالم حسین پای زخم و روی زخم و چشم زخم آورده ام اربعین خود را رساندم با تو می نالم حسین ای تن صد پاره که رفتی به غارت السلام خواهرت را کن بغل، خسته ز جنجالم حسین کار غسلت بر زمین ماند و تنت را اسب بُرد تند میرفتی ز پیش اشک غسّالم حسین چند تا تکه حصیر آورده بودند از دهات؟ کربلای قطعه قطعه بین گودالم حسین روبروی من سرت را بین خورجین برده اند آن زمان که لشکری افتاد دنبالم حسین آتش خیمه پس از تو دامن ما را گرفت در تنور ای کاش می پرسیدی از حالم حسین بالش زیر سرم سنگ و کلوخ تیز بود خرد شد زیر لگدها خشت و سفّالم حسین خواهرت از جنگ خولی و سنان برگشته است معجرم را پس گرفتم بعد خلخالم حسین دخترت جامانده در ویرانه های شهر شام جان تو شرمنده ی چشمان اطفالم حسین : 💔 یک اربعین کنار سرت بر سرم زدند با خنده های قاتل تو همسفر شدم سلام عليكم و رحمة الله، سالار شهیدان حضرت را به محضر مقدس (عج) و همه ی عزاداران تسلیت عرض می نمایم🏴
اشک است همدم دلِ هجران‌کشیده‌ها آخر سپید شد به رهِ تو چه دیده‌ها روزی اشک ما همه در چشمهای توست ای ناله‌دارِ تنگِ غروب و سپیده‌ها تو ناز کن لیلی خیمه‌نشینِ عشق نازِ تو می‌کشند گریبان‌ دریده‌ها می‌گفت عاشقی که تو را در بغل گرفت مائیم و اشک حسرتی و این شنیده‌ها آرامِ جانِ فاطمه برگرد از سفر چشم‌انتظار تو همه قامت‌خمیده‌ها ای کاش امشبی که روی سویِ کربلا ما را دعا کنی وسط برگزیده‌ها تا می‌شویم لحظه‌ای دلتنگ کربلا دل را حرم کنیم به این اشک دیده‌ها ره وا کنید قافله‌ سالار می‌رسد زینب برای دیدن دلدار می‌رسد : 💔 شوق را رد کرده ایم و از کارمان دارد به مرز جان سپردن می رسد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، معطر بنام
گفتم از آب بگویم لب من گفت حسین رفتم از گل بسرایم که چمن گفت حسین چه شده؟ موسم روضه است، ببین از داغش فاطمه باز زمین خورد، حسن گفت حسین زخم دل باز شد و باز مصیبت جوشید باز شد از دل هر روضه دهن گفت حسین از شهیدان حرم، وقت شهادت هر کس کشته شد دورتر از شهر و وطن گفت حسین نوکری مرد و غسال همین که او را غسل داد و به تنش کرد کفن گفت حسین جای هر زخم که زینب ز تنش نیزه کشید به سخن آمد از آن پاره بدن گفت حسین عمه جای همه بوسید گلو را، آنجا هرچه شلاق پذیرفت به تن گفت حسین : سرِ صبحی هوسِ کـرب و بلا کـردمـو دل از سر عـادت هر روزه ی خود گفت سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
چه می شود که مجال عبادتی می شد نصیب حلقه به گوشت لیاقتی می شد قدیمها که کمی صاف و ساده تر بودم پس از شکستن دل استجابتی می شد چه خوب چشمه ی چشمم همیشه جاری بود همین که محضرتان عرض حاجتی می شد زمان شور حسینی شعور غالب بود میان سینه زنی ها کرامتی می شد خلاف حالت امروز طعم نان شبم شبیه طعم غذاهای حضرتی می شد به زیر بیرق عباس قد کشیدم من همیشه فرصت عرض ارادتی می شد به این گدای شکسته هنوز امیدی هست اگر که قسمتم آقا زیارتی می شد من و تو و حرم و لحظه های رویایی میان شاه و گدا گر رفاقتی می شد : 💔 چه داند آنکه ندارد خـبر ز عالم عشق که با خـیال تو بودن چه عالـمی دارد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
خورد در عالم ذر تا نظر ما به حسین حمدلله که شده گرم، سرِ ما به حسین فاطمه دست کشیده است به چشم تر ما گره خورده است اگر چشمِ تر ما به حسین یک شب آمد پی من گفت شما مال منی دیگر افتاد از آن شب گذر ما به حسین دل ما وادی امنش شده فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ به خدا سوخته مردم، جگر ما به حسین صد برابر شده این وسع کم ما به حسن سود خالص شده حتی ضرر ما به حسین چهارده قبله خدا خلق نموده اما انس دارد نفس بیشتر ما به حسین پدری کرده برای همه‎ی نوکرهاش بدهی داشت از اول پدر ما به حسین گریه کردیم و جراحات تنش بهتر شد جلوه کرده است در عالم هنر ما به حسین در حسینیه همه زائر ارباب شدیم وصل شد تا که دل یک نفر ما به حسین کاش در موقع تلقین گدا سر برسد آن زمانی که رسیده خبر ما به حسین اربعین باز می‎آییم حرم ان شاءالله منتهی می‎شود آخر سفر ما به حسین : 💔 دستگیری ز گدا گردن هر ارباب است کار ما دست تو آقاست سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
ایران به جز تو، هیچ سلطانی ندارد همچون رضا خورشید تابانی ندارد شکی ندارم بی کرانِ آسمان هم مانندِ تو، ماهِ فروزانی ندارد می آورم با خود حرم آقای خوبم آن دردهایی را که درمانی ندارد هر مشکلی را ممکن و آسان نمودی هرآنچه را گفتند: امکانی ندارد هر زائری آمد به قصدِ عَرض حاجت با خنده رفت و چشم گریانی ندارد با دیدن صحن و سرایت درک کردم احساس خوبی را که پایانی ندارد : چهـــارشنبه هـوای سـرم خراسانیست نگــاه ملتمـسم پر خروش و بارانیست سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
حرف از وصیتهای آخر میزنی بابا از پیش زهرایت کجا پر میزنی بابا این لحظه‌ها یاد گذشته کرده‌ای انگار حرف از وصیت‌های مادر میزنی بابا دلشوره داری، از نگاهت خوب می‌فهمم داری گریزی به غمِ در می‌زنی بابا زهرای تو پشت و پناه حیدر تنهاست هرچند حرف از زخم بستر میزنی بابا یک روز می‌بینی مرا بین در و دیوار یک روز می‌آیی به من سر میزنی بابا گفتی که خیلی زود می‌آیم کنار تو پس لحظه‌ها را می‌شمارد یادگار تو : 🏴 رفتی و خنده به کاشانه ی تو گشت حرام رختِ مشکیِ یتیمی به تن شد😭 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، سالروز شهادت (ص)، شهادت امام (ع) را تسلیت عرض می کنیم.🏴
در کوچه ها برای خودت گریه می کنی یک عمر پا به پای خودت گریه می کنی سی سال می شود که تو در هیات دلت با ذکر روضه های خودت گریه می کنی تنها خودت برای خودت سینه می زنی در محضر خدای خودت گریه می کنی سیلی چرا؟ هجوم چرا؟ ناسزا چرا؟ با این چرا چرای خودت گریه می کنی باتوفقط نه شهر،که این خانه خائن است از بخت بی وفای خودت گریه می کنی این روضه های لخته شده داغ مادر است با تشت در بلای خودت گریه می کنی تشت وحسین وزینب و،ذهنت کجا پرید؟ با یااخا اخای خودت گریه می کنی : حسنی هستم و از حشر چه باکی دارم؟ که سروکار غلامان با سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، شهادت (ع) تسلیـــت باد 🏴
عجیب نیست که درسینه غصّه مهمان است شب فراق شده، حرف هجران است به چشم ‌هم‌زدنی این دوماه هم رفت و بهارگریه هم امروز رو به پایان است ازاین لباس جداگشتن آنقدرسخت است که دربرابر این هجر، مرگ آسان است مرا حلال کن آقا که باز زنده‌ام و هنوزدرتن من بین روضه‌ها جان است محرم و صفر ما تمام می‌شود و همیشه ابرنگاه توغرق باران است توفاطمیه‌ات این روزهاشروع شده دلت شبیه دل مادرت پریشان است همیشه کرب وبلاییم ماولی امشب کبوتر دلمان مقصدش خراسان است : توضمانت نکنی در شبِ قبرم چه کنم بارِعصیانِ مراجزتوکسی ضامن نیست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، شهادت غریبانه و مظلومانه ی علیه السلام تسلیت باد.🏴
فرق داردبه یقین مزه ی احسان حسن لب ما بوسه نگیرد مگر از نان حسن زلف خود را به نخ چادر زهرا بسته هرکسی هست دراین دَهرپریشان حسن کرمش دست گدا را به خداوند رساند سائلان را بنویسید مسلمان حسن بی حرم هست ولی هرچه حرم زنده از اوست زائر کرببلا هم شده مهمان حسن عاقبت بامددحضرت زهرای بتول مثل ایوان نجف میشودایوان حسن سردرباغ حسن نام حسین است فقط نذرگلهای حسین است گلستان حسن بعدیک عمرفقط زهر توانست شود مرهم زخم دل وسینه ی سوزان حسن ظاهراً زهر شده قاتل او اما نه کوچه ای تنگ شده نقطه ی پایان حسن : بیـن تاریکی دُنیـا، نَظـری کَرد به مـا ما هدایت شُده ی چهره ی ماهِ حَسَنیم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،