eitaa logo
دفاع مقدس
4هزار دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
11.4هزار ویدیو
950 فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست، سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته، سراسر از ذکر ﴿یالیتناکنامعک﴾ لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
: 💐مهم‌تر از عبور از سیم خاردار دشمن ‌نهاده، سیم خاردار انسان است؛ که انسان به‌ظاهر آن را دشمن هم نمی‌داند و دوست هم می‌داند. ------------------------------------------- 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
🌷۲۶ مرداد ماه ، سالروز بازگشت آزادگان سرافراز به میهن اسلامی گرامی باد🌷 ستاد رسیدگی به امور آزادگان که در ۲۲ مرداد ۶۹ تشکیل شده بود، تبادل حدود ۵۰ هزار آزاده را با همین تعداد اسیر عراقی و با هماهنگی دستگاههای دیگر برعهده گرفت. با این تفاوت که اسرا آنها نظامی بودند و اسرای ما بیشتر بسیجی و غیرنظامی. روز ۲۶ مرداد ۱۳۶۹ ، ميهن اسلامی شاهد حضور كبوتران سبكبالی بود كه پس از سال ها زندان در اسارتگاه ، قدم به خاك پاك ميهن اسلامی خود می گذاشتند ... مقام معظم رهبري درباره آزادگان میفرمايند: يكی از چيزهايی كه شما را، دل هايتان را زنده نگه میداشت، پر اميد نگه میداشت، ياد آن چهره و روحيه ی پر صلابت امام عزيزمان بود. آن بزرگوار هم خيلی به ياد اسرا بودند. حال پدری را كه فرزندانش به اين شكل از او دور شده باشند، راحت میشود فهمید ... ------------------------------------------- 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
دفاع مقدس
🌷۲۶ مرداد ماه ، سالروز بازگشت آزادگان سرافراز به میهن اسلامی گرامی باد🌷 ستاد رسیدگی به امور آزادگا
از صلیب سرخ آمده بودند اردوگاه اسرا گفتند: در اردوگاه شما را شکنجه تان میکنند یا نه؟ همه به آقا سید نگاه کردند ولی آقا سید چیزی نگفت مأمور صلیب سرخ گفت: آقا شما را شکنجه میکنند یا نه؟ ظاهراً شما ارشد اردوگاه هستید. آقا سید باز هم حرفی نزد. پس شما را شکنجه نمی‌کنند؟ آقا سید با اون محاسن بلند و ابهت خاص خودش سرش پایین بود و چیزی نمیگفت. نوشتند اینجا خبری از شکنجه نیست. افسر عراقی که فرمانده اردوگاه بود،آقای ابوترابی را بُرد تواتاق خودش گفت: تو بیشتر از همه کتک خوردی،چرا به اینها چیزی نگفتی؟ آقای ابوترابی برگشت فرمود: ما دو تا مسلمان هستیم با هم درگیر شدیم، آنها کافر هستند... دو تا مسلمان هیچ وقت شکایت پیش کفار نمیبَرند. فرمانده اردوگاه کلاه نظامی که سرش بود را محکم به زمین کوبید و صورت آقا سید را بوسید بعدش هم نشت روی دو زانو جلو آقا سید و تو سر خودش میزد میگفت شما الحق هستید... 🌱 سید آزادگان، مرحوم علی اکبر ابوترابی فرد ------------------------------------------- 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
💠 «ای تاریخ نویس! بشکند قلمت اگر ننویسی اصحاب خمینی را چگونه کشتند.» ☝️ جمله ای تکان دهنده در بالای پیکر شهید "مهدی کروبی" در داخل چادر معراج شهدا ا◽️🔹◽️🔹◽️🔹◽️🔹◽️ 🔸شهید مهدی کروبی متولد مهر 1347 در محله قلهک تهران - و پس از پیروزی انقلاب برای حراست از انقلاب وارد کمیته شد و با آغاز جنگ تحمیلی در جبهه‌‌های غرب و کردستان حضوری فعال داشت و به عضویت در سپاه پاسداران درآمد. 🔹شهید کروبی بعد از مدتی به فرماندهی واحد پدافند لشکر 27 محمد رسول الله (ص) منصوب شد و نهایتا در 31 مرداد سال 1365 در عملیات کربلای 1 در منطقه قلاویزان مهران به فیض شهادت نائل شد. 🔹پیکر مطهر این شهید والا مقام در قطعه 26 گلزار شهدای بهشت زهرا(س) تهران آرام گرفته است. ------------------------------------------- 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
یک بار به من گفت: «اگر قسمت شد و من شهید شدم، حتما این شعر را روی سنگ قبرم حک کنید» ناراحت شدم و سر ایشان داد زدم که؛ «ای بابا این حرف‌ها چیه که می‌زنی»؟ اما آقامهدی خیلی خونسرد و با صدای رسا شعرش را برایم خواند: «در وادی محبت در بند زینبم من» وقتی با آن صدای قشنگ شعر را خواند احساس کردم قلبم آرام شد دیگر چیزی نگفتم.. حالا هم همان شعر زیبا روی سنگ قبر آقامهدی حک شده و هر وقت می‌خوانمش دلم آرام می‌گیرد. خاطره: همسر شهید 🌷شهید مهدی کروبی🌷 بچه ی قلهک و فرمانده واحد پدافند لشکر ۲۷ محمد رسول الله شهادت: ۳۱ مردادماه ۱۳۶۵ عملیات کربلای ۱ ،مهران ------------------------------------------- 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
لب‌های تشنه 💦 💥 ... در ۲۴ مرداد سال ۶۴ در یک منطقه‌ی گرم و خشک بین شهرهای مهران و دهلران یک عملیات ایذایی به صورت تک محدود با دو گردان انجام شد(عاشورای۲). ⛰ منطقه علاوه بر هوای گرم نیمه کوهستانی و دارای تپه‌های سنگی و شنی بود. 🌙 چون تابستان بود و شب‌ها کوتاه، زود صبح شد و تقریباً بچه‌ها به خاطر مقاومت دشمن و روشن شدن هوا و موانع زیاد به اهداف خود نرسیدند و تعدادی شهید و مجروح و اسیر که البته بعداً خیلی از اونها رو متوجه شدیم ... ✅ تا نزدیک ظهر همینطور درگیری ادامه داشت. 🚰و ... در همین موقع تعدادی کلمن آب خیلی خنک رسید و من وقتی آب یخ رو دیدم یاد لب‌های تشنه‌ی ارباب بی کفن افتادم و بعد هم یاد بچه‌هایی که تشنه شهید شدند و گریه‌ام گرفت و دلم هم نیامد از اون آب بخورم و فقط تا اونجا که تونستم آب به بقیه‌ی بچه‌ها رساندم... (راوی: سید ابوالفضل فدای حسین) ------------------------------------------- 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
🕊 فرشته بی‌گناه شهیده‌ فوزیه‌ شیردل، پس از گرفتن سیکل، وارد بهداری شد و به مدت ۲ الی ۳ سال خدمت کرد. او به یکی از بیمارستان‌های پاوه منتقل شد، پیرو خط امام(ره) بود و آشکارا این را اعلام می‌کرد. در روز ۲۵ مرداد ۱۳۵۸ در سن ۲۰ سالگی در جریان حمله گروهک ضد انقلاب دموکرات و در حالی که در گروه شهید چمران و در همان بیمارستان یاری‌رسان بود،‌ هنگام کمک به سوار شدن مجروحان به هلیکوپتر، مورد اصابت گلوله قرار گرفت و‌ پس از ۱۶ ساعت تحمل درد، هلی‌کوپتری که پیکر ایشان و چند تن دیگر را حمل می‌کرد، مورد حمله‌ی ضدانقلاب قرار گرفت و سقوط کرد و فوزیه و چندین نفر دیگه به شهادت رسیدند... شهید چمران در وصف شهیده‌ فوزیه شیردل: 《دختر پرستاری که پهلویش هدف گلوله دشمن قرار گرفته بود خون، لباس سفیدش را گلگون کرده بود، ۱۶ ساعت مانده بود و خون از بدنش می‌رفت و پاسداران هم که کاری از دستشان بر نمی‌آمد گریه می‌کردند. این فرشته بی‌گناه، ساعاتی بعد در میان شیون و زاری بچه‌ها جان به جان آفرین تسلیم کرد.》 ------------------------------------------- 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
دفاع مقدس
🕊 فرشته بی‌گناه شهیده‌ فوزیه‌ شیردل، پس از گرفتن سیکل، وارد بهداری شد و به مدت ۲ الی ۳ سال خدمت کر
گویا نامش را معنی کرده بود..! پرستار شیردلی بود که در آشکارا اعلام می‌کرد: 💠 پیرو امام و خط امام هستم. 🦋 دختری که دل شیر داشت، ... آن‌زمان که همه از ناجوانمردی و حمله‌های وحشیانه دموڪرات‌ها و ضد انقلاب می‌ترسیدند او با صراحت لهجه علاقه خود را با امام ابراز می کرد. عڪس ایشان را در اتاقش زده بود. دیگران می‌گفتنـد: "فوزیـه ! اگر ضد انقلاب‌ها بو ببرنـد ڪہ این عڪس را بہ دیوار اتاقت زده‌ای حساب همه‌مـان را می‌رسند "می‌خندید و می‌گفت: " ضد انقلاب هیـچ غلطے نمی‌توانـد بڪند." 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
💠 از تپه های الله اکبر چه می دانیم ؟ 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A 📄 شرح در پست بعدی ...👇👇👇
دفاع مقدس
💠 از تپه های الله اکبر چه می دانیم ؟ 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIx
هوالحکیم 🔹 از تپه های الله اکبر چه می دانیم ؟ الله اکبر نام کوهی است در محدوده شهرستان دشت آزادگان که در فاصله 10 کیلومتری شمال سوسنگرد و در نزدیکی بستان قرار دارد و 7 کیلومتر طول و بین 300 تا 500 متر عرض دارد و مرتفع ترین تپه آن 55 متر از سطح زمین ارتفاع دارد و بعد ازارتفاعات میشداغ مرتفع ترین عارضه ی دشت آزادگان محسوب می شود. در سال 1323 ق و در اواخر حکمرانی احمد شاه قاجار، در جنگ بین عشایر مسلمان ایران و ارتش بریتانیا بر روی این تپه ها، شیخ عبدالله بن عمار الطرفی به همراه مجاهدین نماز خواندند و چون قبل از آغاز نماز بر بلندای آن تپه اذان گفته شد، شیخ عبدالله نام آن را تپه ی الله اکبر نامید و تا کنون نیز به همین نام شهرت دارد. با شروع جنگ این تپه ها به عنوان عارضه ای حساس مورد توجه ارتش عراق قرار گرفت و تیپ 35 لشکر 9 زرهی ارتش عراق پس از تصرف پاسگاه های سوبله و چزابه و پس از دو روز توقف در اطرافبستان، به سمت تپه های الله اکبر به حرکت درآمد و سرانجام در 4 مهر ماه این تپه ها به اشغال و بلافاصله بر روی آن استحکاماتی ایجاد کرد. دشمن با اشغال این تپه ها توانست سوسنگرد را زیر آتش قرار دهد و مقدمات سقوط سوسنگرد را فراهم کند؛ از همین رو یک گردان رزمی از تیپ 3 لشکر 92 زرهی در 10 مهر ماه 1359 موفق شد در اقدامی سریع قسمتی از تپه های الله اکبر را آزاد نماید. با آزادسازی تپه ها، از 18 مهرماه مواضع رزمندگان مستقر در آن زیر آتش شدید دشمن قرار گرفت و دشمن در 19 مهرماه برای اشغال دوباره تپه های الله اکبر تا آبادی های سید خلف، صالح حسن و حمود عاصی واقع در جنوب غربی تپه های الله اکبر، پیش روی کرد و خود را به 5 کیلومتری مواضع رزمندگان رسانید. موقعیت رزمندگان در تپه های الله اکبر که با اشغال بستان و تشدید آتش توپخانه دشمن مورد تهدید جدی دشمن قرار گرفته بود، مدافعان را مجبور به عقب نشینی از تپه های الله اکبر کرد و به این ترتیب تپه های الله اکبر دوباره به اشغال ارتش عراق درآمد. پس از اشغال هفت ماهه ی این تپه ها، رزمندگان در دو عملیات محدود امام علی(ع) و عملیات نصر (غرب تپه های الله اکبر) دشمن را مجبور به عقب نشینی کردند. با تلاش رزمندگان در عملیات امام علی(ع) در 31 مرداد ماه 1360 که محور اصلی عملیات بر روی تپه های الله اکبر بود، ضمن وارد آمدن خسارات به ارتش عراق، تپه های الله اکبر به طور کلی آزاد شد و در عملیات نصر که در 11 شهریور ماه 1360 انجام شد، تپه سبز و مناطق غرب تپه های الله اکبر نیز از اشغال دشمن درآمد. به این ترتیب تپه های الله اکبر و مناطق اطراف آن تا پایان جنگ تحمیلی از تهدید دشمن در امان ماند. سید آزادگان ایرانی مرحوم سید علی اکبر ابوترابی در یکی از مأموریت های شناسایی عملیات ستاد جنگ های نامنظم در منطقه تپه های الله اکبر در تاریخ 26 آذر 1359 به اسارت نیروهای دشمن درآمد. 🔸 اطلس جغرافیای حماسی 1 (خوزستان در جنگ) صفحه 136 - 137 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
🌸 حنا بستن به کف دست و پا و سرانگشتان، از سنت‌های حسنه‌ای بود که درجبهه، به خصوص شب‌های عملیات رواج داشت. 🍀 حنابندان قبل از عملیات، نوعی اعلام آمادگی برای به شهادت رسیدن بود. 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A