دفاع مقدس
ولادت :بیست و پنجم تیر ۱۳۳۰ در تبریز شهادت :سی ام مرداد ۱۳۶۱در سومار 🌷 ۳۰ مرداد ۱۳۶۱ - سالروز شه
📄 فرازی ازوصیت نامه بسیجی شهید مرتضی صبور👇👇
✍️ من مرتضي صبور، فرزند عبدالله، در دوراني از تباهي و سياهي ستمشاهي زاده شده و رشد يافتم كه از بدترين دوران حيات اين امت مستضعف بود. آن چنان ستم و جور استعمارگران خارجي و ايادي داخلي آنان بر حلقوم اين ملت فشار مي آورد كه هر فرياد آزادي خواهي و دادرسي همان دم به خاموشي مي گراييد. آري، زندگي حلقهاي از مكررات كسل كننده اي بود كه نه انسان بلكه شايد زندگي گياه بي توان نيز، نااميد در خطي ممتد از بيهودگي تداوم مي يافت و آنان كه تن به چنين ذلتي در نمي دادند، در بيدادگاه هاي رژيم از حق حيات محروم مي شدند و يا در سياه چالها مي بايست بدترين شكنجه هاي غير انساني را متحمل ميشدند.
سگ زنجيري امپرياليسم، محمد رضاي نفتي مبلغ آن چنان نظامي بود كه انسانها را رها زيستن جرم بود و در چنان شرايطي من نه انساني زنده، بلكه مرده اي متحرك بودم، خالي از هر تلاش و شوري براي زيستن. ياد آن روزهاي سياه، بدنم را به لرزه در مي آورد، عزلت گزيدن و در خلوت وحشتناكي زيستن به دور از هياهوي زندگي و با هراسي بزرگ كه روح را تا مرز نابودي پيش مي برد و اگر جسم باقي مي ماند، ديگر نمي شد آن را انسان ناميد. روزهاي آغاز انقلاب به رهبري امام امت، در حقيقت تولد نويني بود براي من كه طالب انسان بودن و انسان زيستن بودم و ميخواستم عمق و عظمت مكتب اسلام را دريابم و عظمت عشق را در ايثار هموطنانم بياموزم. من در حقيقت مديون خون مردمي هستم كه در برقراري اين نظام تا پاي جان مجاهدت نمودند. من خود را مديون تمامي شهداي جمهوري اسلامي ايران مي دانم و از همه بالاتر مديون امام امت كه استمرار ولايت ايشان، استمرار خط امامان معصوم و خط انبيا است. اگر مرا سعادتي باشد تا در راه پيروزي حركت اسلامي مستضعفان جهان، جان ناقابل را نثار نمايم، تنها ذره اي از ديني را كه بدين انقلاب و رهبرش داشته ام، توانسته ام ادا نمايم. اينك كه عازم نبردگاه حق عليه باطل هستم، احساس مي نمايم كه كليهي علايق دنيوي را هم چون باري سنگين از دوش رها ساخته ام و فارغ و سبك بالم و مجنون وار مي شتابم، به قول حافظ:
عشق بازي نيست اي دل سر به باز
زان كه گوي عشق نتوان زد به چوگان هوس
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
🌷 ۲۹ مرداد ٦۸ - سالروز شهادت حسن شوکت پور
➖ سردار جانباز، تلاشگر خستگی ناپذیر جبهه ها
🔹فرمانده لجستیک لشکر۱۴ امامحسین (؏)
🔺معاونت لجستیک ستاد مشترک سپاه در دوران دفاع مقدس
ا🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱
▫️ ذکر یاد و خاطزه شهید حسن شوکت پور از زبان رهبر انقلاب:👇
💠 اينها چيزهايى نيست كه از خاطره يك ملت برود: آن جوان دلاورى كه در جبهه جانباز مىشود؛ بعد از جانبازى، شركت و فعاليت او در جبهه آنچنان است كه او را گاهى روى دوش مىگيرند و براى شناسايى مىبرند؛ بارها جانباز مىشود. دو نفر از اين شهدا را ما داريم؛ همين #شهيد_محمود_اخلاقى كه اينجا عكسش هست؛ يكى هم #شهيد_شوكت_پور. اينها اول #جانباز شدند؛ در حال جانبازى به جبهه رفتند و بعد هم در نهايت، شهيد شدند.
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
دفاع مقدس
🌷 ۲۹ مرداد ٦۸ - سالروز شهادت حسن شوکت پور ➖ سردار جانباز، تلاشگر خستگی ناپذیر جبهه ها 🔹فرمانده لجست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 سردار گمنام جبهه ها، تلاشگر خستگی ناپذیر
🌷 شهید حسن شوکت پور
📹 نماهنگ #ویژه | جانبازی که تا آخر جبهه را رها نکرد
🌷 بیانات رهبر انقلاب درباره #شهید_شوکت_پور
➕بخش هایی از گفتگوی #رسول_ملاقلی_پور (کارگردان و فیلمساز جنگ) با برنامه #برداشت_دو درباره فیلم #سفر_به_چزابه و ذکر و یاد شهید والامقام حسن شوکت پور
-------------------------------------------
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
🪴 تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
دفاع مقدس
🌴 سردار گمنام جبهه ها، تلاشگر خستگی ناپذیر 🌷 شهید حسن شوکت پور 📹 نماهنگ #ویژه | جانبازی که تا آخر
🔅 گفت بیا و مردانگی کن و برای چزابه فیلم بساز
📝 «#سفر_به_چزابه شخصیترین فیلم زندگی من است. اصلا به سینما و مخاطب فکر نمیکردم. دلم میخواست این فیلم را بسازم که پاسخی باشد به خواسته #حسن_شوکتپور از من وقتی هنوز شهید نشده بود و من فیلمساز شده بودم؛ بارها به من گفت که بیا و مردانگی کن و درباره تنگه چزابه فیلم بساز.»
✔️همین یکی دو جمله از مرحوم #رسول_ملاقلیپور درباره فیلم سفر به چزابه، علاوهبراینکه اصلیترین انگیزهی او برای ساختن این فیلم را نشان میدهد، تماشاگر فیلم را هم بیش از پیش متوجه شخصیت "حسن آقا" ی فرمانده -قهرمان فیلم- میکند و حکایت از تاثیرپذیریِ ملاقلیپور از شهید حسن شوکتپور دارد.
❓ شهید حسن شوکتپور کیست؟
🔻 شهید حسن شوکتپور به روایت رسول ملاقلیپور:
➖حسن آقا مسئول لجستیک لشکر ۱۴ امام حسین (علیهالسلام) بود. پاتوق من هم تو همین لشکر بود. هر وقت به جبهه می آمدم، جایم تو همین لشکر بود.
➖حسن شوکت پور را می توانستی در هر نقطه و در ساعت های مختلف ببینی؛ یک بار با موتور، یک بار با جیپ، یک بار با نفربر، یک بار در اتاق فرماندهی، یک بار در اتاق تدارکات. در حالی که او معاون لجستیک لشکر بود.
💠 شهید حسن شوکتپور در دوران بعد از جنگ بهعنوان فرمانده لجستیک شمال غرب نیروی زمینی سپاه منصوب شد و در سال ۱۳۷۷ از طرف فرماندهی کل قوا مفتخر به دریافت نشان درجه یک نصر گردید.
✅ معرفی فیلم سفربهچزابه:
🔹سفربهچزابه ساخته رسول ملاقلیپور (۱۳۷۴)، یکی از آثار شاخص سینمای دفاع مقدس و به اعتقاد برخی منتقدان یک اثر منحصربهفرد از نظر بازسازی صحنههای واقعی و برخورد جنگ است.
🔹این فیلم داستان همراهی یک کارگردان و آهنگساز است که در حال تولید یک فیلم جنگی هستند. در جریان تولید فیلم آهنگساز نمیتواند فضای حقیقی دفاع مقدس را درک کند و برای تولید موسیقی مناسب با چالشهایی مواجه میشود. در محل فیلمبرداری، کارگردان و آهنگساز به یکباره به دوران دفاع مقدس منتقل میشوند و حوادث آن دوران را تجربه میکنند.
-------------------------------------------
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
🪴 تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
#فرماندهان
📷 از راست :
سردار شهید حسن شوکت پور
سردار شهید حسین خرازی
سردار شهید احمد کاظمی
سردار سیدعلی بنی لوحی
⚪️ لشکر۱۴ امام حسین (؏)
🌴 دوران #دفاع_مقدس
-------------------------------------------
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
دفاع مقدس
#فرماندهان 📷 از راست : سردار شهید حسن شوکت پور سردار شهید حسین خرازی سردار شهید احمد کاظمی سردار
#برگ_مأموريت
#برگ_مرخصى
🌷مرحوم رسول ملاقلی پور، کارگردان سینمای ایران، در مورد حاج حسن شوکت پور در روزنامه کیهان در سی و یکم فروردین ماه ١٣٨٢ نوشت؛ در عملیات طریق القدس حسن آقا ٧٢ ساعت نخوابیده بود؛ یا پشت بی سیم بود یا پشت فرمان؛ هر کجا که کار بود، حسن شوکت پور هم بود؛ در عملیات والفجر ٨ قطع نخاع شد؛ با آن حال و روزش صبحها می آمد لجستیک سپاه کار می کرد و شبها هم به آسایشگاه برمی گشت....
🌷به او گفتم: حسن آقا، این همه سال جنگیدهای، بیابان ها و کوه ها رفته ای و آمده ای حالا استراحت کن. جواب داد: رسول، خیلی دلم می خواهد استراحت کنم؛ اما نمی شود. بدون اینکه بخواهم در زندگی برای عدهای تکیه گاه شده ام؛ می ترسم من بیفتم، آنها هم بیفتند؛ بعد هم رسول جان، خدا یک برگ مأموریت به ما داده است که تا نفس داریم باید به دنبال مأموریتمان باشیم، وقتی هم برگ مرخصی را داد، خب می رویم....
🌷با این حال یکی از خصلتهای شهید حسن شوکت پور حساسیت بر تخلف وعده است که خاطرات او گویای این مطلب است؛ در خاطره ای از او میخوانیم «داشت از ترافیک می گفت و مشکلات مسیر، که حسن با صدای بلند گفت: قابل قبول نیست یک رزمنده، یه بچه مسلمون یه بسیجی خوب خدا، مگه میشه از وعدهای که داده تخلف کنه.
🌷نگاهی به ساعتش کرد و گفت: چه تخلفی؟ فقط هفت دقیقه دیر اومدم. حسن که با این حرف بیشتر عصبانی شد زیر لب صلوات فرستاد و گفت: برادر من هفت دقیقه خیلی زیاده؛ توی میدون جنگ گاهی یه ثانیه سبب شکست و پیروزی میشه؛ اون موقع شما می گید فقط هفت دقیقه تأخیر کردم؟!
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
-------------------------------------------
🌴 گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
#عاشقانه_شهدا
🌺🍂🌺🍃🌺
🍂🌺🍃🌺
🌺🍃🌺
🍃🌺
#خجالت
تا اومدم دست به کار بشم سفره رو انداخته بود. یه پارچ آب، دو تا لیوان و دو تا پیش دستی گذاشته بود سر سفره. نشسته بود تا با هم غذا رو شروع کنیم.
وقتی غذا تموم شد گفت: «الهی صد مرتبه شکر، دستت درد نکنه خانوم. تا تو سفره رو جمع کنی منم ظرفها رو می شورم».
گفتم: «خجالتم نده، شما خسته ای، تازه از منطقه اومدی. تا استراحت کنی ظرف ها هم تموم شده».
نگاهی بهم انداخت و گفت: «خدا کسی رو خجالت بده که می خواد خانمشو خجالت بده». منم سرم رو انداختم پایین و مشغول کار شدم.
🌷 راوی: #همسر_شهید_حسن_شوکت_پور🌷
-------------------------------------------
🌴 گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
دفاع مقدس
#خاطرات_شهید
●براي او نيازهاي جسمي اش مهم نبود. آنچه برايش مهم بود تلاش و خدمت بود. برخوردش با همه طوري بود كه از دستش رنجيده نمي شدند. در سخت ترين شرايط اقتصادي تلاش مي كرد كه نيازهاي رزمندگان را برطرف سازد.
●هر وقت پشتيباني عملياتي را بر عهده مي گرفت، رزمندگان با مشكلات مواجه نمي شدند، چون در كارهايش برنامه ريزي داشت. تمام مناطق غرب و جنوب و صحنههاي نبرد حسن را ميشناختند، چون تمام شب و روز او در جبهه ها ميگذشت.
●اكثراً روزه بود، مخصوصاً روزهاي دوشنبه و پنج شنبه . در دماي 47 درجه اهواز جهت خودسازي روزه مي گرفت. با اين حال براي رزمنده هاصبحانه درست میکرد و میگفت :ثوابش بر اين است كه خودم صبحانه را درست کنم ، او با كمترين غذا افطار مي كرد.
●حسن اعتقاد به تجملات نداشت و دنيا طلب نبود . هميشه منزل او مهمان بود. او به حلال و حرام توجه داشت.
📎جانشین لجستیک سپاه
#شهید_حسن_شوکتپور🌷
#از_شهدا_بیاموزیم ❣️
-------------------------------------------
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
🪴 تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
💢روزشمار دفاع مقدس (۲۵ مرداد)
🌱 ۲۵ مرداد ۱۳۳۳ — زادروز شهید حسین زارع نیستانک، معاونت مهندسی رزمی تخریب المهدی لشگر ۲۷ حضرت محمّد رسولالله (ص)
نائین - استان اصفهان
🕊🕊 شهادت: ۱۴ مرداد ۱۳۶۲ — قلاویزان (مهران)
📄 فرازی از وصیتنامه شهید:
اگر این بنده گناهکار سعادت این را داشت که در راه خدا شهید شود نگذارید اسلحه من به زمین بیفتد راه مرا ادامه دهید، موقعی که به نماز جمعه و دعای کمیل میروید برای من دعا کنید تا خداوند گناهان مرا ببخشد و چنانچه اگر کسی مرا اذیت کرده من او را از اول بخشیدهام و اگر شخصی از من رنجیده شده مرا حلال کند.
مزار شهید: بهشت زهرا (س)- ق 28 - ر 39 - ش 15
-------------------------------------------
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
🪴 تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید ابراهیم همت💕
#اخلاص
-------------------------------------------
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
#امام_خامنه_ای:
💐مهمتر از عبور از سیم خاردار دشمن نهاده،
سیم خاردار #نفس انسان است؛
که انسان بهظاهر آن را دشمن هم نمیداند و دوست هم میداند.
-------------------------------------------
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
🌷۲۶ مرداد ماه ، سالروز بازگشت آزادگان سرافراز به میهن اسلامی گرامی باد🌷
ستاد رسیدگی به امور آزادگان که در ۲۲ مرداد ۶۹ تشکیل شده بود، تبادل حدود ۵۰ هزار آزاده را با همین تعداد اسیر عراقی و با هماهنگی دستگاههای دیگر برعهده گرفت.
با این تفاوت که اسرا آنها نظامی بودند و اسرای ما بیشتر بسیجی و غیرنظامی.
روز ۲۶ مرداد ۱۳۶۹ ، ميهن اسلامی شاهد حضور كبوتران سبكبالی بود كه پس از سال ها زندان در اسارتگاه ، قدم به خاك پاك ميهن اسلامی خود می گذاشتند ...
مقام معظم رهبري درباره آزادگان میفرمايند:
يكی از چيزهايی كه شما را، دل هايتان را زنده نگه میداشت، پر اميد نگه میداشت، ياد آن چهره و روحيه ی پر صلابت امام عزيزمان بود.
آن بزرگوار هم خيلی به ياد اسرا بودند.
حال پدری را كه فرزندانش به اين شكل از او دور شده باشند، راحت میشود فهمید ...
#آزادگان
#اسرا
-------------------------------------------
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
دفاع مقدس
🌷۲۶ مرداد ماه ، سالروز بازگشت آزادگان سرافراز به میهن اسلامی گرامی باد🌷 ستاد رسیدگی به امور آزادگا
از صلیب سرخ آمده بودند اردوگاه اسرا گفتند:
در اردوگاه شما را شکنجه تان میکنند یا نه؟
همه به آقا سید نگاه کردند
ولی آقا سید چیزی نگفت مأمور صلیب سرخ گفت:
آقا شما را شکنجه میکنند یا نه؟
ظاهراً شما ارشد اردوگاه هستید.
آقا سید باز هم حرفی نزد.
پس شما را شکنجه نمیکنند؟
آقا سید با اون محاسن بلند و ابهت خاص خودش سرش پایین بود و چیزی نمیگفت.
نوشتند اینجا خبری از شکنجه نیست.
افسر عراقی که فرمانده اردوگاه بود،آقای ابوترابی را بُرد تواتاق خودش گفت:
تو بیشتر از همه کتک خوردی،چرا به اینها چیزی نگفتی؟
آقای ابوترابی برگشت فرمود:
ما دو تا مسلمان هستیم با هم درگیر شدیم، آنها کافر هستند...
دو تا مسلمان هیچ وقت شکایت پیش کفار نمیبَرند.
فرمانده اردوگاه کلاه نظامی که سرش بود را محکم به زمین کوبید و صورت آقا سید را بوسید بعدش هم نشت روی دو زانو جلو آقا سید و تو سر خودش میزد
میگفت شما الحق #سربازان_خمینی هستید...
🌱 سید آزادگان، مرحوم علی اکبر ابوترابی فرد
-------------------------------------------
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
دفاع مقدس
از صلیب سرخ آمده بودند اردوگاه اسرا گفتند: در اردوگاه شما را شکنجه تان میکنند یا نه؟ همه به آقا سید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 کلیپ | سید آزادگان، مرحوم علی اکبر ابوترابی فرد
-------------------------------------------
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
💠 «ای تاریخ نویس! بشکند قلمت اگر ننویسی اصحاب خمینی را چگونه کشتند.»
☝️ جمله ای تکان دهنده در بالای پیکر شهید "مهدی کروبی" در داخل چادر معراج شهدا
ا◽️🔹◽️🔹◽️🔹◽️🔹◽️
🔸شهید مهدی کروبی متولد مهر 1347 در محله قلهک تهران - و پس از پیروزی انقلاب برای حراست از انقلاب وارد کمیته شد و با آغاز جنگ تحمیلی در جبهههای غرب و کردستان حضوری فعال داشت و به عضویت در سپاه پاسداران درآمد.
🔹شهید کروبی بعد از مدتی به فرماندهی واحد پدافند لشکر 27 محمد رسول الله (ص) منصوب شد و نهایتا در 31 مرداد سال 1365 در عملیات کربلای 1 در منطقه قلاویزان مهران به فیض شهادت نائل شد.
🔹پیکر مطهر این شهید والا مقام در قطعه 26 گلزار شهدای بهشت زهرا(س) تهران آرام گرفته است.
-------------------------------------------
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
یک بار به من گفت: «اگر قسمت شد و من شهید شدم، حتما این شعر را روی سنگ قبرم حک کنید»
ناراحت شدم و سر ایشان داد زدم که؛
«ای بابا این حرفها چیه که میزنی»؟
اما آقامهدی خیلی خونسرد و با صدای رسا شعرش را برایم خواند:
«در وادی محبت در بند زینبم من»
وقتی با آن صدای قشنگ شعر را خواند احساس کردم قلبم آرام شد دیگر چیزی نگفتم..
حالا هم همان شعر زیبا روی سنگ قبر آقامهدی حک شده و هر وقت میخوانمش دلم آرام میگیرد.
خاطره: همسر شهید
🌷شهید مهدی کروبی🌷
بچه ی قلهک و فرمانده واحد پدافند لشکر ۲۷ محمد رسول الله
شهادت: ۳۱ مردادماه ۱۳۶۵
عملیات کربلای ۱ ،مهران
-------------------------------------------
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
لبهای تشنه 💦
💥 ... در ۲۴ مرداد سال ۶۴ در یک منطقهی گرم و خشک
بین شهرهای مهران و دهلران
یک عملیات ایذایی به صورت تک محدود
با دو گردان انجام شد(عاشورای۲).
⛰ منطقه علاوه بر هوای گرم نیمه کوهستانی
و دارای تپههای سنگی و شنی بود.
🌙 چون تابستان بود
و شبها کوتاه،
زود صبح شد
و تقریباً بچهها به خاطر مقاومت دشمن
و روشن شدن هوا
و موانع زیاد
به اهداف خود نرسیدند
و تعدادی شهید و مجروح و اسیر
که البته بعداً خیلی از اونها رو متوجه شدیم ...
✅ تا نزدیک ظهر همینطور درگیری ادامه داشت.
🚰و ... در همین موقع تعدادی کلمن آب خیلی خنک رسید
و من وقتی آب یخ رو دیدم
یاد لبهای تشنهی ارباب بی کفن افتادم
و بعد هم یاد بچههایی که تشنه شهید شدند
و گریهام گرفت
و دلم هم نیامد از اون آب بخورم
و فقط تا اونجا که تونستم آب به بقیهی بچهها رساندم...
(راوی: سید ابوالفضل فدای حسین)
-------------------------------------------
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
🕊 فرشته بیگناه
شهیده فوزیه شیردل،
پس از گرفتن سیکل،
وارد بهداری شد
و به مدت ۲ الی ۳ سال خدمت کرد.
او به یکی از بیمارستانهای پاوه منتقل شد،
پیرو خط امام(ره) بود
و آشکارا این را اعلام میکرد.
در روز ۲۵ مرداد ۱۳۵۸ در سن ۲۰ سالگی در جریان
حمله گروهک ضد انقلاب دموکرات
و در حالی که در
گروه شهید چمران
و در همان بیمارستان یاریرسان بود،
هنگام کمک به سوار شدن مجروحان به هلیکوپتر،
مورد اصابت گلوله قرار گرفت
و پس از ۱۶ ساعت تحمل درد،
هلیکوپتری که پیکر ایشان و چند تن دیگر را حمل میکرد،
مورد حملهی ضدانقلاب قرار گرفت و سقوط کرد
و فوزیه و چندین نفر دیگه به شهادت رسیدند...
شهید چمران
در وصف شهیده فوزیه شیردل:
《دختر پرستاری که پهلویش هدف گلوله دشمن قرار گرفته بود
خون، لباس سفیدش را گلگون کرده بود،
۱۶ ساعت مانده بود
و خون از بدنش میرفت
و پاسداران هم که کاری از دستشان بر نمیآمد گریه میکردند.
این فرشته بیگناه،
ساعاتی بعد در میان شیون
و زاری بچهها جان به جان آفرین تسلیم کرد.》
-------------------------------------------
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
دفاع مقدس
🕊 فرشته بیگناه شهیده فوزیه شیردل، پس از گرفتن سیکل، وارد بهداری شد و به مدت ۲ الی ۳ سال خدمت کر
گویا نامش را معنی کرده بود..!
پرستار شیردلی بود که در #پاوه
آشکارا اعلام میکرد:
💠 پیرو امام و خط امام هستم.
#شهیده_فوزیه_شیردل🦋
دختری که دل شیر داشت، ... آنزمان که همه از ناجوانمردی و حملههای وحشیانه دموڪراتها و ضد انقلاب میترسیدند او با صراحت لهجه علاقه خود را با امام ابراز می کرد.
عڪس ایشان را در اتاقش زده بود. دیگران میگفتنـد: "فوزیـه ! اگر ضد انقلابها بو ببرنـد ڪہ این عڪس را بہ دیوار اتاقت زدهای حساب همهمـان را میرسند "میخندید و میگفت: " ضد انقلاب هیـچ غلطے نمیتوانـد بڪند."
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
💠 از تپه های الله اکبر چه می دانیم ؟
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
📄 شرح در پست بعدی ...👇👇👇
دفاع مقدس
💠 از تپه های الله اکبر چه می دانیم ؟ 🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳ https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIx
هوالحکیم
🔹 از تپه های الله اکبر چه می دانیم ؟
الله اکبر نام کوهی است در محدوده شهرستان دشت آزادگان که در فاصله 10 کیلومتری شمال سوسنگرد و در نزدیکی بستان قرار دارد و 7 کیلومتر طول و بین 300 تا 500 متر عرض دارد و مرتفع ترین تپه آن 55 متر از سطح زمین ارتفاع دارد و بعد ازارتفاعات میشداغ مرتفع ترین عارضه ی دشت آزادگان محسوب می شود.
در سال 1323 ق و در اواخر حکمرانی احمد شاه قاجار، در جنگ بین عشایر مسلمان ایران و ارتش بریتانیا بر روی این تپه ها، شیخ عبدالله بن عمار الطرفی به همراه مجاهدین نماز خواندند و چون قبل از آغاز نماز بر بلندای آن تپه اذان گفته شد، شیخ عبدالله نام آن را تپه ی الله اکبر نامید و تا کنون نیز به همین نام شهرت دارد. با شروع جنگ این تپه ها به عنوان عارضه ای حساس مورد توجه ارتش عراق قرار گرفت و تیپ 35 لشکر 9 زرهی ارتش عراق پس از تصرف پاسگاه های سوبله و چزابه و پس از دو روز توقف در اطرافبستان، به سمت تپه های الله اکبر به حرکت درآمد و سرانجام در 4 مهر ماه این تپه ها به اشغال و بلافاصله بر روی آن استحکاماتی ایجاد کرد.
دشمن با اشغال این تپه ها توانست سوسنگرد را زیر آتش قرار دهد و مقدمات سقوط سوسنگرد را فراهم کند؛ از همین رو یک گردان رزمی از تیپ 3 لشکر 92 زرهی در 10 مهر ماه 1359 موفق شد در اقدامی سریع قسمتی از تپه های الله اکبر را آزاد نماید. با آزادسازی تپه ها، از 18 مهرماه مواضع رزمندگان مستقر در آن زیر آتش شدید دشمن قرار گرفت و دشمن در 19 مهرماه برای اشغال دوباره تپه های الله اکبر تا آبادی های سید خلف، صالح حسن و حمود عاصی واقع در جنوب غربی تپه های الله اکبر، پیش روی کرد و خود را به 5 کیلومتری مواضع رزمندگان رسانید. موقعیت رزمندگان در تپه های الله اکبر که با اشغال بستان و تشدید آتش توپخانه دشمن مورد تهدید جدی دشمن قرار گرفته بود، مدافعان را مجبور به عقب نشینی از تپه های الله اکبر کرد و به این ترتیب تپه های الله اکبر دوباره به اشغال ارتش عراق درآمد.
پس از اشغال هفت ماهه ی این تپه ها، رزمندگان در دو عملیات محدود امام علی(ع) و عملیات نصر (غرب تپه های الله اکبر) دشمن را مجبور به عقب نشینی کردند. با تلاش رزمندگان در عملیات امام علی(ع) در 31 مرداد ماه 1360 که محور اصلی عملیات بر روی تپه های الله اکبر بود، ضمن وارد آمدن خسارات به ارتش عراق، تپه های الله اکبر به طور کلی آزاد شد و در عملیات نصر که در 11 شهریور ماه 1360 انجام شد، تپه سبز و مناطق غرب تپه های الله اکبر نیز از اشغال دشمن درآمد. به این ترتیب تپه های الله اکبر و مناطق اطراف آن تا پایان جنگ تحمیلی از تهدید دشمن در امان ماند.
سید آزادگان ایرانی مرحوم سید علی اکبر ابوترابی در یکی از مأموریت های شناسایی عملیات ستاد جنگ های نامنظم در منطقه تپه های الله اکبر در تاریخ 26 آذر 1359 به اسارت نیروهای دشمن درآمد.
🔸 اطلس جغرافیای حماسی 1 (خوزستان در جنگ) صفحه 136 - 137
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
🌸 حنا بستن به کف دست و پا و سرانگشتان، از سنتهای حسنهای بود که درجبهه، به خصوص شبهای عملیات رواج داشت.
🍀 حنابندان قبل از عملیات، نوعی اعلام آمادگی برای به شهادت رسیدن بود.
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
#حنابندون_قبل_از_عملیات
😊 #شوخ_طبعی
🌴 چند روز قبل از #عملیات_عاشورای 3 در اواخر مرداد 1364 #شهید_پیام_پوررازقی در #مقر_الصابرین_گردان_تخریب در کنار کرخه ، یه قابلمه حنا درست کرد و همه رو تشویق کرد تا دست و سرشون رو حنا بگذارند.
آنقدر #مهربان و #با_اخلاص بود که کسی به خواهشش نه نمی گفت. خیلی از بچه ها دست و سر و پاشون رو حنا گذاشتند و قرار شد شب رو با سر و روی حنا گرفته بخوابیم و فردا صبح قبل از نماز بریم #ایستگاه_صلواتی #کرخه حموم.
🌓 شب موقع خواب، توی چادر من کنار #پیام و #شهید_حسن_مهوش_محمدی می خوابیدم...
پیام و حسن خوابیدند و می دونستم تا صبح طاقباز می خوابند و تکون نمی خورند. 😂شیطنتم گل کرد و با حناهایی که به سرم گذاشته بودم چهار تا قل قلی درست کردم و به لپ پیام و حسن چسبوندم وگ رفتم خوابیدم.
☀️ فردا صبح رفتیم حمام و سرو رومون رو شستیم و دوتا توپ حنایی توی گونه های شهید پیام و شهید مهوش محمدی نقش بسته بود و اسباب خنده بچه ها رو فراهم کرده بود.😂😂
البته این دو تا شهید به من لطف داشتند و هیچ گله ای نکردند.
شانس آوردم #شهید_حاج_عبدالله_نوریان (فرمانده گردان تخریب ل10) در گردان نبود و رفته بود حج. اگر ایشون بود گوشم رو می گرفت ومی گفت باز شیطونی کردی!!
شهید #حسن_مهوش_محمدی چند روز بعد با اون لپ های حنایی به معراج رفت🕊🕊🕊
و #شهید_پیام_پوررازقی سال بعد در تیرماه 65 در #عملیات_کربلای_یک از شهر مهران آسمانی شد🌈
#عملیات_عاشورای_3
#گردان_تخریب_لشگر_10
(راوی : جعفرطهماسبی)
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
🌷شهید محمودرضا استادنظری
نوجوانی ۱۶ساله با جثه کوچک و صورتی که هنوز محاسنش در نیامده بوده وقتی صحبت از وضع مالی پدرش که صاحب یکی از نمایشگاههای مبل در تهران بود، و وضع زندگیشان به میان میآمد شاید با خود میگفتی این هم از آن بچههای نازک نارنجی بالای شهری است که معلوم نیست چطوری زده به سرش که به جبهه بیاید، هنگامی که میفهمیدی در خانه بزرگ با مستخدمین فراوان زندگی میکند و یا اینکه پدرش بنا داشته او را به سوئد نزد بستگانش بفرستد تا در آنجا به تحصیل و زندگی ادامه بدهد و حتی بلیط هواپیما هم تهیه شده بود شاید شکت به یقین تبدیل میشد اما وقتی با بچهها بیشتر گرم گرفت او را شناختند.
محمود رضا استاد نظری آن نبود که به چشم میآمد محمود به همه علائق و رفاه دنیوی پشت پا زده و به جبهه آمده بود، از دنیا چادر و سنگر خاکی جبهه را ترجیح داده بود به خانهای بزرگ، او دیگر مستخدم نمیخواست چرا که خود خادمالحسین بود و افتخار هم میکرد شاید چون مدتی در حوزه علمیه درس خوانده بود باعث شد تا اینگونه کلامش دلنشین و زیبا جلوه کند و محمود با بچههای بسیجی جنوب شهری همراه شد تا همراه و همرزم با آنان در لیالی عروج به سوی معشوق پر بگشاید و گشود. در عملیات والفجر۸ در منطقه فاو بر اثر اصابت ترکش دعوت حق را لبیک گفت و به آرزوی دیرینه خود که شهادت بود رسید.
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A