دفاع مقدس
🎥 فیلم | اگر #شب_قدر شبی باشد كه تقدیر عالم در آن تعیین ميگردد، همهی شبهای جبهه شب قدر است و از ه
🌴 روایت شهید آوینی از صحنه هایی از عملیات بدر - زمستان ١٣٦٣
🌗 #شب_قدر
▫️ اگر شب قدر شبی باشد كه تقدیر عالم در آن تعیین ميگردد، همهی شبهای جبهه شب قدر است و از همینجاست كه تاریخ آیندهی كرهی زمین تقدیر ميشود؛ شبهایی كه ملائكهی خدا نازل ميگردند و ارواح مجاهدان راه خدا را از معارجی كه با نور فرش شده است به معراج ميبرند. شاید آن شب، شب قدر رضا* نیز باشد؛ همان شبی كه شهادت او تقدیر ميگردد. خدا ميداند.
آن شب قرار بود كه ما همراه بچههای جهاد در عملیات شركت كنیم، اما این كار انجام نشد و رضا(١) با همهی اشتیاقی كه داشت صبورانه همه چیز را پذیرفت. آن شب او نشان داد كه بسی بیشتر از آنچه از او ميدانستیم اهل توكل و شجاع است.
دوشنبه بیست و دوم دی ماه، صبح زود، در كنار دژ اول
شب، گنجینهی رازهای نامكشوف خلقت و بطنی است كه روز را در خود ميپرورد. اكنون تاریخ، بعد از آن شب طولانی و سیاه كفر، به طلوع فجری دیگر رسیده است و از این پس هر روزی كه ميگذرد، با نزدیك شدن به صبح دولت حق، جهان روشن و روشنتر ميگردد. اینجا منبع و منشأ آن نور عظیمی است كه در وسعت جهان جلوه كرده است و البته ناگفته پیداست كه جبهه نیز نور خود را مدیون شمس ولایت است، ولایت آل محمد صلواتالله علیهم اجمعین.
جهان هرگز باور نداشت كه اینچنین روزهایی را ببیند. سالها بود كه راه و یاد انبیا فراموش شده بود و ذخایر خدا نیز همچون ستارگانی كه در ظلمت شب ميدرخشند جز به چشم بیداران نميآمدند، تا ناگاه خورشیدی دیگر متولد شد و انفجار عظیمی از نور، شب را شكست و ارادهی حق از وجود مؤمنینی كه لایق آیینگی بودند تجلی یافت و آخرین عصر جاهلیت نیز با انقلاب اسلامی ایران سپری شد. خفتگان هنوز از طلوع فجر بيخبرند و نميدانند كه تاریخ در انتظار چه فردایی است. اما ای من! تو كه نخفتهای؟ چشم باز كن و جلوهی ارادهی حق را از وجود این مجاهدان راه خدا ببین.
مأموریت دستهی یك از گردانِ... مشخص شده است: زدن خاكریز در یك محور تازه، نزدیكيهای پاسگاه شلمچه. قرار است كه ما نیز به همراه آنان برویم. هیچ راهی برای آنكه از آینده باخبر شویم و بدانیم كه چه در انتظار ماست وجود ندارد. پس ای نفس، بر خدا توكل كن و صبر داشته باش! همه چیز از جانب اوست كه ميرسد و اینچنین، هر چه باشد، نعمت است.
معطی نوروزنژاد، دانشجوی سال سوم كشاورزی، دانشگاه باختران، بيسیمچی... تركشی كه آن روز بر تن او نشست و جای زخمی كه بر پیكرش باقی مانده، سند افتخار او در پیشگاه رسول الله است. او بعد از یك دوره مداوای كوتاه در بیمارستان شریعتی، اكنون در یكی از روستاهای اسلامآباد زندگی ميكند.
اینجاست كه باید ما را شناخت و رمز پیروزی ما را دریافت. وقتی زخم تركش بر تن او نشست، گفت: یا مهدی، یا مهدی، و بعد چیزی نگذشت كه بر درد غلبه كرد. با كمال آرامش به دوربین نگاه كرد و خندید. خندهای كه بیش از هر چیز پشت دشمن را ميشكند. امیدواریم برادر نوروزنژاد اكنون در آن روستای دور اسلامآباد و یا شاید در جبهههای نبرد، هر جا كه هست، پای تلویزیون باشد و در این تصویرها با همان سادگی و تواضع همیشگی، خاطرات خویش را تماشا كند.
صبح روز سهشنبه بیست و سوم ديماه
امروز روز میقات است و رضا با آفریدگار متعال وعدهی دیدار دارد. یكی از هواپیماهای خودمان كه از بمباران خطوط دشمن باز ميگشت، از بالای سرمان گذشت و پشت سر آن یكی از هليكوپترهای هوانیروز. چیزی نگذشت كه هواپیماهای دشمن نیز سر رسیدند. رعبی كه خداوند در دلشان مياندازد فرصت عمل را از آنان باز ميگیرد. هواپیمای دشمن با دستپاچگی بمبهایش را نزدیكی ما، در بیابان ریخت و فرار كرد.
در راه جزیرهی بوارین به یك ستون از رزمندگان بر خوردیم. آنها از كنار جادهای كه با دو جدار خاكریز حفاظت ميشد، به ستون یك عبور ميكردند. یكی از رزمندگان اسلام ميگفت: «داغانشان كردیم»، و صدای دلنشین رضا را از پشت سرم شنیدم كه فریاد زد: «برای خشنودی امام زمان صلوات»، و عطر خوش صلوات در بوستانهای بهشت پیچید. فرمانده گردان كه یك معلم لاهیجانی بود ميگفت: یك سپاه دشمن در محاصرهی ماست و آنها همهی سعیشان را گذاشتهاند تا محاصره را بشكنند و نميتوانند. ميگفت باید قدرت اسلام را در این هنگامهها دید، و چه خوب ميگفت. به یاد ميآورم كه صحبتهای دلنشین او چه خوب بر دل مشتاق رضا نشسته بود و تو گویی رضا وجود خود را در حرفهای او ميیافت. از آنجا دیگر تا وعدهگاه ملاقات، نخلستانهای حاشیهی غربی جزیرهی بوارین، راهی نبود.
در مدخل جزیرهی بوارین، در لا به لای نخلستانها و قرارگاههای تسخیرشده، در وجود مجاهدان سبیل الله، سرنوشت محتوم و قریب الوقوع كرهی زمین به رأی العین ظاهر بود.
دفاع مقدس
🌴 روایت شهید آوینی از صحنه هایی از عملیات بدر - زمستان ١٣٦٣ 🌗 #شب_قدر ▫️ اگر شب قدر شبی باشد
🌗 #شب_قدر
-- قسمت دوم (پایانی)
فرمانده محور با یقینی كامل سخن از امدادهای غیبی ميگفت و طلبهی همراه او شیرینترین لحظات جوانی خود را در جبهه یافته بود، و آن پیرمرد مشهدی پیام ميداد: «به خانوادهام سلام ميرسانم و ميگویم اگر من شهید شدم اسلحهام را زمین نگذارید.» دیگر چه كسی ميتواند این مؤمنین را از راه حقی كه در پیش گرفتهاند باز دارد؟
رضا لحظه به لحظه به میقات و میعاد خویش نزدیك و نزدیكتر ميشد، همان میقات و میعادی كه در پیمان ازلياش با خدا وجود داشت. بچههای جهاد كار خود را تمام كرده بودند و دستگاهها را به یك محور دیگر منتقل ميكردند و ما هرگز نميدانستیم كه چه در انتظار ماست. شاید رضا ميدانست كه آنهمه برای رسیدن به جزیرهی بوارین اشتیاق داشت. او به دنیا آمده بود تا بیست و سه سال عمر خویش را برای رسیدن به این وعدهگاه ذخیره كند.
در حاشیهی غربی نخلستانهای جزیرهی بوارین، نقطهای هست كه در آنجا رضا با سیدالشهدا (ع) وعدهی ملاقات دارد. آنجا كربلای اوست. از همان نقطه است كه رضا همهی آن هزار و سیصد و پنجاه سال را به طرفهی العینی طی ميكند و در عاشورای سال ٦١ هجری قمری در صحرای كربلا حضور ميیابد و در ركاب ابا عبدا الحسین شهید ميشود. همهی شهدا اینچنیناند.
اسفند ١٣٦٣، عملیات بدر
رضا صدابردار بود و در همهی عملیاتها حضور داشت، هرچند اگر ميخواست به جبهه نرود جواز شرعياش را در اختیار داشت، آنگونه كه حتی گناهی هم متوجه او نگردد. از كودكی مینیسك یكی از پاهایش پاره شده بود و پزشكها او را از رفتن به جبهه منع ميكردند. عقل او را منع ميكرد، اما عشق او را باز ميكشید. بیماری پاهایش كه ميتوانست بهانه باشد، قفس شده بود؛ قفسی كه او را از پرواز باز ميداشت. اما رضا تاب نیاورد، قفس را هم برداشت و با خود برد.
وقتی به یاد ميآورم در عملیات بدر، لحظاتی را كه در برابر تیر مستقیم دشمن، رضا و مصطفی و اكبر چگونه با خیزهای بلند به نوبت ميدویدند و به یكباره خود را به زمین ميانداختند و صبر ميكردند تا دیگری برسد و اینگونه از تیررس دشمن دور ميشدند، در ميیابم كه چگونه رضا لیاقت دیدار یافته است و ما نیافتهایم. پای او بال شكستهای بود كه ميخواست او را از پرواز باز دارد، اما دل شكستهی عاشق برای پرواز نیازی به بال ندارد. رضا از آسمان اول هم گذشت و به معراج رفت.
مادرش خیلی خوب او را ميشناخت و ميگفت:
«ميدونید كه رضا مریض هم بود. با اون ناراحتی پا كه داشت وقتی ميرفتیم دكتر، ميگفت: این اصلاً براش رفتن به جبهه، رفتن تو سنگر و جای نمدار مناسب نیست. این پاهاش نباید جمع بشه، زیاد نباید حركت كنه، زیاد نباید بدوه، راه بره. ولی عشق به وطن، عشق به امام كه او واقعاً عشق ميورزید به امام و تمام وجودش پر بود از عشق به امام _ این مطلب رو قبول نميكرد و در اكثر عملیاتها در جبهه حضور داشت. در یكی از عملیاتها نرفته بود، آن هم به خاطر این بود كه دكتر دستور داده بود در بیمارستان بستری باشه تا نوبت عمل بهش برسه. وقتی كه من باهاش برخورد كردم، بهوضوح اَشكاشرو دیدم.»
دل شكستهی عاشق برای پرواز نیازی به بال ندارد. رضا از آسمان اول هم گذشت و به معراج رفت. آخرین تصویری كه از رضا در خاطرهی ناقص دوربین باقی مانده است همین تصویری است كه او را در برابر مدخل جزیرهی بوارین و پمپهایی كه آب رودخانه را به داخل مواضع ما ميفرستادند نشان ميدهد.
رضا صدابردار بود و چون شهید شد تصویرها همچون پیكری بيروح یكباره سكوت كردند. اما نه، اینجا جای سكوت نیست. پیام رضا پیام مقاومت است. او شهید شد تا به ما بیاموزد كه در برابر ظلم به هیچ قیمتی نباید سكوت كرد و این راهی است كه اگر همهی ما هم شهیدِ آن شویم ميارزد؛ بگذریم از آنكه خداوند نیز جز خوبان را برای لقای خویش بر نميگزیند.
رضا اكنون بر زمان و مكان احاطه دارد و شاهد است كه چگونه صدها هزار رضای دیگر، در كربلای ما و در كربلاهای دیگر برای خدا قیام كردهاند. در حاشیهی غربی نخلستانهای جزیرهی بوارین، دهها رضای دیگر راه او را ادامه ميدادند.
بار دیگر، سخنان آن خواهر شهید در روز اعزام چهارمین كاروان از سپاهیان محمد در خاطرم زنده شد كه ميگفت:
«این جانمازا رو مادرا و خواهرای شهدا جمع شدند و برای شما دوختند. جانماز از ما، تربت هم از شما، برید ان شاءالله با فتح و پیروزی برگردید.»
ا🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱
* شهید رضا مرادی نسب ، صدابردار گروه تلویزیونی #روایت_فنح و همکار شهید آوینی که در اسفند ١٣٦٣ در عملیات بدر آسمانی شد🕊🕊🕊
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
💠 ۱۹ اسفند ماه ۱۳۶۳- سالروز شهادت شهید حبیب الله افتخاریان
شهادت شهید حبیب الله افتخاریان (ابوعمار)
فرمانده سپاه مریوان
▫️در سال ۱۳۳۴ ه.ش در خانواده اي مذهبي در شهر بهشهر چشم به جهان گشود. در سن ۴ سالگي پدر بزرگوارش به رحمت خدا رفت و تحت سرپرستي مادر صبور و شجاع و عموي مهربانش بزرگ شد.
پس از دوران طفوليت با گذشت ايام، خصوصيات اخلاقي و انساني وي آشكار تر شد و در بين دوستان هم سن و سالهاي خود به خوبي مي درخشيد. از همان ابتداي زندگي با قرآن و اهل بيت آشنا شد و در جلسات قرآن حضور فعال داشت پس از اتمام مر حله ابتدائي و شروع دبيرستان، شور و شوق بيشتري نسبت به اسلام در وي ايجاد شد و توجه به دانش اندوزي و مطالعات مذهبي توام با مطالعه علوم و معارف اسلامي در او اوج گرفت. او تلاش زیادی در به كار گيري اندوخته هاي مذهبياش در عرصه عمل داشت.
پدر و مادرش از سرزمین کویر پر رنج شهرستان دامغان بوده اند اما خود شهید ابوعمار متولد و بزرگ شده شهرستان بهشهر مازندران میباشد. ابوعمار و برادر شهیدش محمد افتخاریان در سنین طفولیت پدر خود را از دست داده اما عمو و زن عموی ایشان کمر همت بستند و دو برادر را تا ازدواج در نزد خود سرپرستی کردند. بعد از گذشت دوران نوجوانی و رشد در فضای فاسد و ظلم و بی بند و باری قبل از انقلاب به مبارزات سیاسی خودش در دوران رژیم ستم شاه پهلوی در سال ۵۳ بصورت جدی ادامه داد. او متأهل بود و دارای سه فرزند.
🌷 سرانجام همان گونه که خود نیز بشارت داده بود پس از بازگشت از سفر حج بر اثر بمباران هوایی رژیم عراق در ۱۹ اسفندماه ۱۳۶۳ در سن ۲۹ سالگی به ملکوت اعلی پیوست.
✍️ وصایای شهید ابوعمار:
▫️ ای مستضعفین، ای محرومین جهان سربلند باشید که نظام ولایت امر اسلام پس از چهارده قرن به سر شما سایه افکنده و میرویم به خواست خداوند متعال استمرارش بخشیم. ما که از عمرمان بهرهای به اسلام ندادیم شاید این خون ثمره ای باشد برای اسلام عزیز.
شهادت میثاقی است که انسان با روح پاکش در محراب عبادت با خدا بسته و با خونش در صحنه پیکار به عمل درمیآورد و این مفهوم همان طرز تفکری است که در روحیه امت مسلمان نقش بسته و آنها را به این پرورش و رشد واداشته است.
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
🌱انتشار مطالب کانال #دفاع_ـمقدس ، بدون ذکر منبع نیز آزاد است🌱
دفاع مقدس
💠 ۱۹ اسفند ماه ۱۳۶۳- سالروز شهادت شهید حبیب الله افتخاریان شهادت شهید حبیب الله افتخاریان (ابوعمار)
🔰 با شروع جنگ تحمیلی حبیبالله افتخاریان به منطقه جنوب رفته و در یکی از عملیات ها از ناحیه دست راست مجروح شده و به تهران باز می گردد. سپس به همراه همسرش به #سرپل_ذهاب رفته و او هم در بهداری سرپل ذهاب مشغول خدمت و خودش نیز در خطوط جبهه به نبرد با دشمن متجاوز می پردازد.
🔸در اواخر سال ۶۱ پس از ختم #غائله_جنگل در گیلان، مرکزیت سپاه که نقش وی را در انجام ماموریت های پارتیزانی مشاهده کرده بودند با بازگشت او به جببه جنوب مخالفت کرده و وی را جهت رفع شرارت اشرار مسلح به #کردستان اعزام می کنند. با توجه به نیاز سپاه مریوان (بعد از رفتن #حاج_احمد_متوسلیان) مسئولیت این سپاه را به عهده می گیرد و مدتی بعد نیز خانواده نیز به ایشان ملحق میشود. پاسدار رشید اسلام، حبیب الله افتخاریان سرانجام در ۶۳/۱۲/۱۹ در مریوان بر اثر بمباران هوایی عراق به آرزوی دیرینه خود (شهادت) دست پیدا می کند.
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
🌱انتشار مطالب کانال #دفاع_ـمقدس ، بدون ذکر منبع نیز آزاد است🌱
دفاع مقدس
🔰 با شروع جنگ تحمیلی حبیبالله افتخاریان به منطقه جنوب رفته و در یکی از عملیات ها از ناحیه دست راست
💕 نوزادی روی تابوت
🌷از خاطرات شهید #حبیبالله_افتخاریان
ﺟﻠﻮﯼ ﺍﯾﻮﺍﻥ ﺑﻨﺪ ﭘﻮﺗﯿﻦﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺴﺖ ﻭ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎی ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﺍ ﺑﻮﺳﯿﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﮔﻔﺖ ﺣﻼﻟﻢ ﮐﻨﯿﺪ.
ﻣﺎﺩﺭ ﮔﻔﺖ: ﺑﻤﺎﻥ، ﺩﻭ ﺭﻭﺯ ﺩﯾﮕﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﭘﺪﺭ ﺷﻮﯼ...
حبیب الله ﮔﻔﺖ: ﻭﺿﻊ ﮐﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﻧﺎﺟﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﺻﺪﺍﻡ ﻭ ﮔﺮﻭﻫﮏﻫﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﻇﻠﻢ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮﻭﻡ ﻭ ﺭﻓﺖ.
ﻭﻗﺖ ﺭﻓﺘﻦ ﮔﻔﺖ: ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﺳﻤﺶ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯾﻢ ﻣﺤﺪﺛﻪ.
ﺩﺭ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺗﻤﺎﺱ ﺗﻠﻔﻨﯽﺍﺵ ﻫﻢ ﮔﻔﺖ:
ﻣﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮﻧﻤﯽﮔﺮﺩﻡ ﻗﻨﺪﺍﻗﻪ ﻣﺤﺪﺛﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﺸﯿﯿﻊ ﺟﻨﺎﺯﻩﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺗﺎﺑﻮﺗﻢ. ﻣﻄﻤﺌﻨاً ﻣﻦ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﻫﺮﮔﺰ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺩﯾﺪ...
▫️ﺩﻗﯿﻘﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﯽﮔﻔﺖ .. ﻧﻮﺯﺍﺩ ﺭﻭﯼ ﺗﺎﺑﻮﺕ ﻭ آن پدر و دختر هیچ گاه یکدیگر را ندیدند...
صادق_آهنگران_دررثای_شهیدحبیب_افتخاریان.mp3
3.2M
📢 صوت| نوحه خوانی حاج #صادق_آهنگران در رثای شهید گرانقدر حبیب الله افتخاریان
🌴 دوران دفاع مقدس
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
🌱انتشار مطالب کانال #دفاع_ـمقدس ، بدون ذکر منبع نیز آزاد است🌱
🌷 وصیتنامه شهید حبیب الله افتخاریان
✍️ ...ای آنکه وصیت نامه ام را می خوانی بدان که از کودکی آرزوی بسیار داشته ام و آن هم تنها رسیدن به لقاءالله و جهاد فی سبیل الله بوده و هست.
دوست داشتم که در جنگ مانند حسین (ع) شهید شوم، هرچند که در آن زمان نبودم به ندای حسین لبیک بگویم اما اکنون هستم، می توانم به ندای حسین لبیک بگویم و گفته ام و به آرزوی خود نیز که شهادت است رسیدم و چون که باید زمینه ای برای شیفتگان الله فراهم کنیم تا بتوانیم از آن عبور نماییم.
خواهران وبرادران مسلمانم قدر رهبر کبیر امامت امت را بدانید و روحانیون مبارز و همیشه در صحنه را حامی باشید، به نماز جمعه و جماعت و دعای کمیل و توسل و … اهمیت دهید، نماز شب را بپا دارید، جبهه های نبرد حق علیه باطل را یاری کنید، در جبهه ها شرکت کنید چون که امام واجب شرعی اعلام فرموده اند.
خواهران حجاب خود را رعایت کنید، که دشمن از همین حجاب شما می ترسد و بدن آنان به لرزه می افتد، خواهرم حجاب تو از خون سرخ من افضل است، از منافقین کوردل می خواهم که دست از این اعمال زشت و کثیف خود بردارند و به اسلام عزیز روی آورند.
🌷 سالروز شهادت سردار شهید حاج حبیب الله افتخاریان
🌷سردار شهید حبیب الله افتخاریان
▫️نام جهادی: ابوعمار
— مسئولیت ها:
• فرمانده سپاه بندرترکمن
• فرماندهی تیپ ۲۵ كربلا در محورهای عملیاتی جنوب
• فرمانده سپاه پاسداران بانه در كردستان
• فرمانده سپاه پاسداران مریوان در كردستان
نحوه شهادت: در 19 اسفند 1363، در بمباران شهر مريوان، حين كمكرساني و هدايت مردم به پناهگاه، به درجه رفيع شهادت نائل آمد.
سن شهادت: 29 ساله
فرازی از وصیتنامه شهید:
خواهران و برادران مسلمانم قدر رهبرکبیر امامت امت را بدانید و به نمازجمعه و جماعت و دعای کمیل و توسل و… اهمیت دهید، نماز شب را بپا دارید، جبهههای نبرد حق علیه باطل را یاری کنید،
خواهران حجاب خود را رعایت کنید، که دشمن از همین حجاب شما میترسد و بدن آنان به لرزه میافتد، خواهرم حجاب تو از خون سرخ من افضل است.
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
🌱انتشار مطالب کانال #دفاع_ـمقدس ، بدون ذکر منبع نیز آزاد است🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 19 اسفند 1363 - شهادت پاسدار رشید اسلام، حبیب الله افتخاریان (ابو عمار) بر اثر بمباران هوایی عراق و در حال کمک به مردم مظلوم مریوان
🎬 نماهنگ | ویژه شهادت ابو عمار (فرمانده محور تیپ 25 کربلا - فرمانده سپاه بانه و مریوان)
ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱
🔹فرازی از کلام شهید در مورد شهادت:
🌷شهادت میثاقی است که انسان با روح پاکش در محراب عبادت با خدا بسته وبا خونش در صحنه پیکار بعمل در میآورد. شهادت عزیز ترین وزیباترین صفات انسان است وخون شهید گرانقدرترین وعزیزترین هدیه انسان به خداست.
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
💠 به قصد تحصیل از کشور خارج شده و به آلمان سفر نمود. در آلمان ضمن ارتباط با محافل مذهبی و مبارز و پیرو خط امام در خارج از کشور به فعالیت علیه رژیم پهلوی ادامه داده و پس از مدتی با معرفی شهید عراقی به فلسطین رفته و دوره های آموزشی را در لبنان و فلسطین نزد دکتر چمران طی کرد و بعنوان یک چریک موفق مسلمان ؛ بعد از اتمام موفقیت آمیز تمامی دوره ها به آلمان بازگشته و درس را نیمه کاره رها کرده و به بیت امام در فرانسه می رود و در بیت امام در ” نوفل لوشاتو ” مسئولیت کارهای پشتیبانی از جمله انتقال مهمانان از فرودگاه و بالعکس را بعهده می گیرد .
🌷سالروز شهادت #حاج_حبیبالله_افتخاریان (ابوعمار) فرمانده سپاه مریوان
اگه این جوری خالصی، بسم الله
رئیس جمهور نبود.
وزیر یا نماینده مجلس هم.
آقازاده و داماد فلانی هم اصلا.
نوجوانیش در جنگ، در گردان تخریب گذشت؛ وسط میدان مین، به بلوغ رسید و با تیر و ترکش مرد شد.
جنگ که تمام شد، او هنوز وسط بیابان بود.
همچنان مین خنثی می کرد تا پیکرهای برجای مانده را به آغوش مادران چشم انتظار بازگردانَد.
نه با بنز و ماشین آخرین مدل و محافظ و گماشته؛ که با پای مصنوعی که چند بار شکست و وصله پینه شده بود.
و از آن مهم تر، خانواده ش را هم با خود به اندیمشک برد. در آن گرمای طاقت فرسای جنوب.
یک بچه کوچیک داشت که مریض بود. قسمت این بود. از همون موقع تولد کمی مشکل داشت. ولی او عاشقش بود و همچون پروانه به دورش می چرخید.
خودش می گفت:
"با خودم فکر می کنم کجای جنگ کم گذاشتم، که خدا این بچه را با این وضعیت به من داده."
بدنش در جنگ متلاشی شده بود. کم که هیچ، زیاد هم گذاشته بود. خیلی بیشتر از دیگران.
یک پا و کلیه اش رفته بودند و اندامش مملو بود از ترکش مین والمری.
زمستان 1375 بچه اش را آورده بود فکه. آورده بود وسط میدان مین. در آغوش گرفته بود و همنوا با زیارت عاشورایی که در محل شهادت شهیدان سعید شاهدی و محمود غلامی زمزمه می شد، می گریست.
وقتی گفتم:
- علی آقا، این طفل معصوم را با این احوال، چرا آوردی این جا؟
نگاه معناداری انداخت و گفت:
- آوردمش اینجا بلکه به آبروی شهدا شفا بگیره.
و این عکس را، به یادگار از او و فرزند دلبندش گرفتم.
بعدها شهید مجید پازوکی تعریف می کرد:
"علی محمودوند می گفت: خیلی می رفتم مشهد پابوس امام رضا (ع) و طلب می کردم که شفیع من بشه تا این بچه کوچولو شفا بگیره. یک شب کنار پنجره فولاد نشسته بودم، آقا امام رضا (ع) اومد به خوابم. ذوق کردم. خوشحال شدم. آقا بهم گفت: اگه بهت بگم این مصلحت خداست که بچۀ تو این جوری باشه، باز هم التماس می کنی؟
و از اون روز به بعد دیگه علی چیزی نگفت."
سال ها گذشت، روز 22 بهمن 1379، وقتی ما، شادمان و خندان، همراه خانواده در خیابان های آذین بسته، مشت ها را گره کرده و شعار می دادیم، در وسط میدان مین فکه، هنگام عملیات تفحص و کشف پیکر شهدا، مین والمری، همان که آوینی را آسمانی کرد، منفجر شد و علی محمودوند هم پیوست به یاران شهیدش.
چند سالی بیشتر طول نکشید که بچه کوچولیش هم رفت پیش بابا.
(حمیدداودآبادی)
ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
پیام رهبر:
بسم الله الرحمن الرحیم
به ارواح طیبه همه شهداء به خصوص شهیدان این راه پرارزش (تفحص) که شما در آن مشغول حرکت هستید و این شهید عزیز شهید محمودوند به خصوص، برای ارواح طیبه همهشان از خداوند متعال علو درجات و همنشینی با صالحان و اولیاء و ائمه را مسئلت میکنم، شما باب شهادت را باز نگه داشتید.
سید علی خامنهای
20 اسفند 1379
-------------------------------------------
🔵 کانال دفاع مقدس
(ایتا، تلگرام، روبیکا، واتساپ)
اینجا بیت شهداست☝️☝️
🌱انتشار مطالب کانال #دفاع_ـمقدس ، بدون ذکر منبع نیز آزاد است🌱
👇👇👇
دفاع مقدس
اگه این جوری خالصی، بسم الله رئیس جمهور نبود. وزیر یا نماینده مجلس هم. آقازاده و داماد فلانی هم ا
روایتگری شهید جستجوگر نور #علی_محمودوند از عملیات #والفجر_مقدماتی
✊ فریاد الله اکبر
درعملیات والفجر مقدماتی عراق تعدادی از تیپهای کماندویی اردنی و سودانی را به منطقه آورد، بعد از محاصره شدن ما درمنطقه آتشبارهای سنگین و نیمهسنگین عراق (گرای) کانال ما را گرفتند چند ساعت متوالی بچهها زیر باران آتش خمپاره، کاتیوشا، رگبار و توپ بودند،عوامل جنگی عراق نیز با بلندگو به ما فحش میدادند و میگفتند:«راه فرار ندارید». وضع خیلی بد بود، بچهها توی خاک به دنبال چهار تا فشنگ میگشتند، یک هفته مقاومت کردیم، مختصر آب و کمپوت باقی مانده جیرهبندی شد، گرسنگی و تشنگی بیداد میکرد، اما با این وجود صدای بلندگوی دشمن که بلند میشد، بچهها با تمام وجود فریاد میزدند:«اللهاکبر»،من تا زندهام، صدای در هم پیچیده دعوت به تسلیم بلندگوهای دشمن و تکبیرهایی را که از لبهای قاچقاچ شده نیروها بیرون میآمد،فراموش نمیکنم.
راوی: شهید علی محمودوند
-------------------------------------------
🔵 کانال دفاع مقدس
(ایتا، تلگرام، روبیکا، واتساپ)
دفاع مقدس
روایتگری شهید جستجوگر نور #علی_محمودوند از عملیات #والفجر_مقدماتی ✊ فریاد الله اکبر درعملیات وال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 فیلم لحظه شهادت شهید علی محمودوند(فرمانده تفحص شهدا)
🔹 وقتی شهیدی پیدا میشد منتظر بیل نمیماند کاری نداشت زمین نرم است یا سفت!!
◇ با دستش زمین را میکند و یا حسین یاحسین گویان خاکها را کنار میزد و شهیـد را روی دستان خود با پای پیاده عقب میبرد....
◇ شهید علی محمودوند در ۲۲ بهمن سال ۱۳۷۹ همزمان با عید قربان بر اثر انفجار مین با سجدهای خونین در قربانگاه فکه به شهادت رسید.
#شهید_علی_محمود_وند
ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
گروه واتساپ دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #فیلم | تصاویری از قامت و چهره دلربای شهید مهدی باکری در جبهه
ا🌱💕🌱💕🌱💕🌱
🌷 ۲۵ اسفند ۱۳۶۳
سالروز شهادت مهدی باکریُ فرمانده لشگر همیشه پبروز عاشورا
#سالروز_شهادت
#شهید_مهدی_باکری -
#فرمانده #لشکر۳۱عاشورا
#لشگرـخوبان
#عملیات_بدر
#دجله
#دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
🌱انتشار مطالب کانال #دفاع_ـمقدس ، بدون ذکر منبع نیز آزاد است🌱
قهرمانان آمادهی نبرد میشوند ...
اسفندماه ۱۳۶۳
خوزستان، هورالهویزه
انتقال مهمات به خطوط مقدم
در منطقه عملیاتی بدر
#تدارکات_و_پشتیبانی
#عملیات_بدر
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
42.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #فیلم | اعزام رزمندگان سلحشور و حماسه ساز لشگر ۳۱عاشورا به منطقه عملیاتی بدر
🌿 ۲۰ اسفندماه ۶۳ ، پد شش جزیره مجنون، نقطه رهایی یگان های لشگر عاشورا
#عملیات_بدر
گردانی که 240 نفره رفت و 14 نفره بازگشت‼️
دوران #جنگ_تحمیلی
-------------------------------------------
🔵 کانال دفاع مقدس
(ایتا، تلگرام، روبیکا، واتساپ)
اینجا بیت شهداست☝️☝️
🌱انتشار مطالب کانال #دفاع_ـمقدس ، بدون ذکر منبع نیز آزاد است🌱
negin007_09.pdf
318.1K
📝 #ویژهنامه
لشگر ۳۱ عاشورا در عملیات بدر
توضیح کامل عملیات و مأموریت گردان های رزمی لشگر در عملیات بدر
📄 مطلب خواندنی و پرمحتوا
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم | فیلم عملیات بدر - زمستان 1363
🌴 دوران #دفاع_مقدس
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 شجاعت باورنکردنی رزمنده کرمانی
⏳در تاریخ ۲۲ اسفند ۶۳ و در طی عملیات بدر، در شرق رودخانه دجله آزاده جیرفتی محمد شهسواری به اسارت نیروهای بعثی عراق درآمد.
🎥 فیلم| . . . همو که در حال اسارت و در چنگال دشمن، تمام فریاد زد: «مرگبرصدام ،ضد اسلام»!!
🌿اين حرکت جسورانه او را خبرنگاران و فیلمبرداران خارجی حاضر در صحنه، ضبط کرده و همان شب از تلويزيونهای سراسر جهان پخش شد که موجب حیرت جهان شد
-------------------------------------------
🔵 کانال دفاع مقدس
(ایتا، تلگرام، روبیکا، واتساپ)
🌱انتشار مطالب کانال #دفاع_ـمقدس ، بدون ذکر منبع نیز آزاد است🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بُعد منزل نبود در سفر روحانی...
همراه شوید با
#چند_جمله_جنگ
در سفر به دیار شهیدان،
همقدم با کاروان #راهیان_نور
🌴 #فتح_المبین
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 #علمدار_جبهه
📽 فیلمی بسیار زیبا و دیدنی از حضور سردار دلاور شهید #حاج_حسین_خرازی فرمانده مخلص و غیور لشگر ۱۴ امام حسین (ع) در جبهه های حق علیه باطل و خط مقدم نبرد با مزدوران بعثی عراق ، از اول
جنگ تا عملیات کربلای پنج
🎙شهیدآوینی:
حاج حسین را ببین ؛ او را از آستین خالی دست راستش بشناس . جوانی خوشرو ، مهربان و صمیمی ، با اندامی نسبتاً لاغر و سخت متواضع.
افسوس كه چشم ظاهربین راهی به سوی باطن اشیا ندارد ، اگرنه ، سجدهی ملائك را در برابر عظمت او می دیدی و آن آیهی مباركه را دیگرباره می شنیدی : ( انی اعلم ما لاتعلمون )
🌺 روحش شاد و یادش گرامی
🇮🇷 اسفندماه 65 - شهادت علمدار جبهه ها سردار شهید #حاج_حسین_خرازی
-------------------------------------------
🌷22 اسفند - روز شهید و بزرگداشت شهدا
🔵 کانال دفاع مقدس
(ایتا، تلگرام، روبیکا، واتساپ)
🌱انتشار مطالب کانال #دفاع_ـمقدس ، بدون ذکر منبع نیز آزاد است🌱
دفاع مقدس
💢 #علمدار_جبهه 📽 فیلمی بسیار زیبا و دیدنی از حضور سردار دلاور شهید #حاج_حسین_خرازی فرمانده مخلص و غ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ #دلم_گرفته_ای_رفیق
📽 نماهنگی زیبا و شنیدنی برای علمدار بی دست جبهه ها ، فرمانده خاکی و بی ادعا سردار شهید #حاج_حسین_خرازی
🎙...دلم گرفته ؛ ای رفیق…
لبریزه بغضم ، این روزا…
هیشکی نمی فهمه منو ؛
خسته ام ، از این حال وُ هوا…
دلم گرفته ؛ ای رفیق…
جا موندم انگار ، از همه
از حالِ این روزام برات ،
هر چی بگم ، بازم کمه...
#دفاع_مقدس
#سرداران_شهید
دفاع مقدس
❤️ #دلم_گرفته_ای_رفیق 📽 نماهنگی زیبا و شنیدنی برای علمدار بی دست جبهه ها ، فرمانده خاکی و بی ادعا س
📄فرازی از وصیتنامه پاسدار شهید و جاوید الاثر، علی ملاپور
در مرگم بی صبری نکنید
و صدایتان را بلند نکنید آنقدر که نا محرمی بشنود
چرا که میترسم خدایی نکرده اعتراضی در خواسته خدا باشد
نمیگویم که گریه نکنید
بلکه گریه کنید
اما نه به خاطر من
بلکه بخاطر مظلومیت حسین (ع)
و تمام شیعیان.. که مظلومان تاریخند
★★★
امام را تنها نگذارید و او را به هنگام نماز و دعاهایتان فراموش نکنید
برای سلامتی او همیشه دعا کنید
چراکه عامل نجات ما از پرتگاه مخوف فساد و تباهی اوست
و اوبود که چراغ راه ما شد
در شب تاریک و ظلمانی سراسر گناهانمان
★★★
و باز هم
از شما میخواهم هیچگاه امام را تنها نگذارید
و همیشه پشتیبان روحانیت مبارز باشید
گوش به حرفهای بیگانگان ندهید
که آنها نه با شخص بلکه با مکتب ما مخالفند
★★★
شهدا را فراموش نکنید
ببینید آنها چه میخواستند
و در چه راهی فدا شدند
آیا این همه خون شهید برای حقانیت اسلام کافی نیست
شما خواهرم با حجابت
و تو برادرم با نگاهت
پاسدار خون شهیدانمان باش
★★★
ودر آخر
هم اکنون تمام جهان چشم به انقلاب مادوخته اند
باید که از اینجا اسلام را گسترش داد
تا ان شاالله این انقلاب را به صاحب اصلی آن
سپرد
دفاع مقدس
📄فرازی از وصیتنامه پاسدار شهید و جاوید الاثر، علی ملاپور در مرگم بی صبری نکنید و صدایتان را بلند ن
🌷شهید علیرضا جعفرزاده، فرمانده گردان حضرت رسول - لشکر 7 ولی عصر(عج)
🌱متولد اهواز – 1339- در خانواده اي متدین فاضل پرورش يافت.در نوجواني آرام و متين و مودب بود که توجه بزرگان محله، مسجد و مدرسه را به خود جلب مي کرد. در دوران انقلاب همراه با دوستانش در مبارزات و تظاهرات خياباني شرکت فعال داشت. در سال 57 ديپلم رياضي فيزيک گرفت.
جواني پر کار و فعال بود که بر اثر تزکيه نفس و مطالعات عميق به درجه ای از کمالات انساني رسيده بود.
سال 50 وارد شد. .با آغاز جنگ، تحت فرماندهي شهيد غيور اصلي در قالب شبيخون به مواضع دشمن حماسه آفرینی کرد, در شرایط دشوار اول جنگ به دفاع ازسوسنگرد، بستان، اهواز و ساير مناطق خوزستان پرداخت.
يکي از همرزمانش درباره ي او مي گويد: "هواي دم کرده و شرجي در سال 1359 رزمندگان سپاه اسلام را تشنه و کلافه کرده بود. وقتي عليرضا تشنگي همرزمان خود را ديد، در دل تاريکي شب به عقب بر گشت و در زير طوفاني از گلوله با ماشيني پر از يخ به خط بازگشت ، در حاليکه خود لبي عطشناک داشت.
بعد از بازگشایی دانشگاه ها در آزمون کنکور شرکت کرد و در رشته ي مهندسي دانشگاه شهيد چمران اهواز قبول شد اما هيچگاه در دانشگاه حاضر نشد و تا زمان شهادتش از مرخصي تحصيلي استفاده کرد. وقتي به او پيشنهاد ازدواج و ادامه تحصيل را مي دادند، مي گفت: من فرزند جبهه ام.
او خيلي زود به سبب شجاعت وتوان بالايي که داشت، به سمت فرماندهي گروهان منصوب شد، با تشکيل تيپ 3 لشکر 7 وليعصر (عج) عليرضا به سمت فرمانده گردان منصوب شد. مدتي بعد مامور تشکيل گردان جديد رزمي به نام سلمان فارسي شد. او به اتفاق جمعي از همرزمانش اين کار مهم را انجام داد. در ادامه خدمت فرماندهي گردان جعفر طيار(ع) و بعد از آن گردان حضرت امير المومنين (ع) را به عهده داشت که گردانهاي مذبور در عمليات مختلف شرکت کردند اوج مجاهدت خارق العاده عليرضا جعفرزاده در عمليات کربلاي 5 بود که او فرماندهي گردان حضرت رسول الله (ص) را به عهده داشت
در اين عمليات نقطه اتکاي فرماندهان لشکر بود و هرجا مشکل غير قابل حلي پيش مي آمد، همه نظرها به سوي جعفرزاده بر مي گشت. در ادامه عمليات مجروح شد وبه پشت جبهه منتقل گرديد اما بعد از مداواي اوليه به خط مقدم برگشت. سر انجام اين سردار خستگی ناپذیر بعد از 7 سال افتخار حضور در جبهه و 7 بار مجروحیت در سحرگاه 19 رمضان 1366 بر اثر اصابت تیر به گلویش، در حاليکه ذکر يا حسين (ع) بر لب داشت پر کشید. برادر کوچک خود حسین، نیز در عملیات رمضان به شهادت رسیده بود.
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
🌷رزمنده خاکی و خستگی ناپذیر شهید علی جعفر زاده
کادر گردان بلالی اهواز
فرمانده گردان در تیپ بیت المقدس
فرمانده گردان در تيپ ٣ لشكر ٧ ولی عصر (عج)
ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
📄فرازی از وصیتنامه شهید:
✍️ سلام و درود بي پايان به رهبر کبير انقلاب اسلامي که به حول و قوه الهي قيامي را شروع کرد که کشور ايران و اسلام را زنده کند و در واقع فطرت الهي انسان ها را بيدار ساخت. اينجانب با ايمان و اعتقاد کامل به اسلام و انقلاب و اصالت مکتب خود پا در قتلگاه امام حسين (ع)گذاشته ام و بر عکس عمليات گذشته خيلي آرام و هيچگونه اضطرابي ندارم. اميدوارم که خداوند بيشتر از اين مرا در انتظار نگذارد. اگر انسانها بدانند که در جهان ابدي چه نعمت هايي وجود دارد ، خدا گواه است بلادرنگ و بدون دغدغه شهادت را طلب مي کردند. در جبهه ها همه اقشار مردم شرکت دارند. يکي از عواملي که مرا واداشت به جبهه رفتن اصرار داشته باشم، حضور همين بسيجيان است که بي پروا به جبهه ها مي آيند و هيچگونه باکي نه از آمريکا و نه از شوروي و نه توپ و موشک ندارند. من از خداوند و از اين برادران خجالت مي کشم که در شهر باشم و حسرت مي خورم که شهدا در بهشت و من در دنيا باشم.
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊