eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
15.6هزار عکس
10.2هزار ویدیو
838 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
دفاع مقدس
💠 جنگ در نگاه نادر ابراهیمی ▫️ این نویسنده فقید در بخشی از کتاب «با سرودخوان جنگ در خطه نام و ننگ» که سفرنامه او به مناطق جنگی جنوب کشور است نوشته است: «بارها از کنارشان گذشته‌ام و صدای نارسای‌شان را شنیده‌ام. روشنفکران اخته ما کسانی هستند که - بدون شوخی‌ - ادعای عشق به مردم، به ملت، به طبقه کارگر، به آزادی و به زحمت‌کشان جامعه دارند؛ اما ذره‌ای، ذره‌ای، ذره‌ای از این عشق را در چنته روح شرحه‌شرحه خویش ندارند و اگر خطری، کمترین خطری میهن، ملت، مردم، طبقه کارگر، آزادی، دردمندان، روستاییان و توده ملت را تهدید کند، بلافاصله با شتابی که برازنده وقار و تبار ایشان نیست، یکصد و پنجاه دلیل برای ضرورت عدم حضور اختگان دانا - یا شبه‌روشنفکران‌ - در خطرگاه ارائه می‌دهند. و من باز می‌اندیشم؛ شبه‌روشنفکران ما - این اختگان دانا - همان انقلاب‌های ملی، مردمی، طبقاتی، جامعه‌گرایانه و جملگی جنگ‌های استقلال‌طلبانه، آزادی‌خواهانه، تدافعی، و ضداستعماری تمام ملت‌های جهان را به دلیل آنکه خطری برای خود ایشان ندارد، می‌ستایند؛ آن هم با چه مجذوب‌شدگی شهوانی و خماری شگفت‌انگیزی؛ اما نوبت به میهن خوب خودشان و مردم دلدار مؤمن آگاه خودشان که می‌رسد، اگر مردمی‌ترین جنگ و جهاد جهان در جریان باشد، از آنجا که اگر بخواهند بستایند، ناگزیرند به شکلی مشارکت کنند و اگر چنین کنند دیگر از دیدگاه عیاشان گریخته از وطن «روشنفکر و هنرمند بزرگ متعهد» به شمار نمی‌آیند، نه فقط سکوت اختیار می‌کنند ـ که کاش می‌کردند ـ بلکه سنگ بنا را بر این می‌گذارند که «بله... انگلیسی‌ها این جنگ را به راه انداخته‌اند. من خبر موثق دارم. آمریکایی‌ها دستور داده‌اند که ما حمله کنیم. من می‌دانم. آلمانی‌ها و فرانسوی‌ها از حکومت ما خواسته‌اند که با یک جهان اسلحه درگیر شویم. من... من... دقیقاً روشن است که آمریکایی‌ها، روس‌ها، من... رادیو اسرائیل را گوش کنید... بله آقا... .» و چنین است که به راستی روشنفکران اخته و اختگان دانای ما مایه شرمساری و بی‌آبرویی ملت و مردم خود هستند. روشنفکر اخته دقیقاً همان کسی است که وقتی در ویتنام، ویت‌کنگ‌های شجاع، با کمک ده، دوازده شمعک و تیرک که دیگران دور تا دورشان زده بودند و محکم کرده بودند، علیه استعمار فرانسوی‌ها - و نه هر دو با هم‌ - می‌جنگیدند، او، یعنی همین روشنفکران اخته و ذلیل میهن من با همه شور و هیجان و اعتقاد و مردانگی و غیرت و همت و حمیتش، برای ویت‌کنگ‌ها کف می‌زد، جیغ می‌کشید، تحریک می‌شد، عرق می‌ریخت، عرق می‌خورد، سیگار می‌کشید، می‌جوشید، می‌خروشید، به خود می‌پیچید، می‌لولید و مرتباً در شب‌کافه‌های بی‌کارگی خود می‌گفت: به! مبارز یعنی ویت‌کنگ، قهرمان یعنی ویت‌کنگ، مرد یعنی ویت‌کنگ، زن یعنی ویت‌کنگ، وطن‌پرست استقلال‌طلب آزادی‌خواه یعنی ویت‌کنگ، قهرمان یعنی ویت کنگ، معتقد به مرام یعنی ویت‌کنگ... ! ای‌وای! کاش که یک موی ویت‌کنگ‌ها در تن این ملت بود! کاش که یک جو از غیرت ویت‌کنگ‌ها در مردم ما بود! افسوس... افسوس... . و چون دور به دلاوران سربلند بی‌باک غیرتمند هوشمند آگاه به راستی مؤمن میهن خویش - ایرانِ قدسی - رسید و هم‌وطنان صاحب‌مرامِ از هستی خود گذشته‌اش، در سردترین سرما و گرم‌ترین گرما، در کویر، در باتلاق، در مرداب، در جنگل،‌ در کوه، در برف، در باران، در رودخانه، در طوفان و در ظلمت شب‌ها، نه فقط با آمریکایی‌های مصرف‌کننده ال ـ اس ـ دی و نوکران درمانه ایشان، زیر نام عراقی‌ها، بل آشکارا و مسلما با تمامی جهان ستم و استعمار این عصر - از آن سوی غرب تا این سوی شرق‌ - درگیر شدند و جنگیدند و از پا درنیامدند و درهم‌کوبیده نشدند و نشکستند. این روشنفکر اخته، این اخته ناجوانمرد بزدل، صدها تهمت به تک‌تک رزمندگان وطن زد، و صدها زخم‌زبان، و هرگز دلش به خاطر آن‌همه نامردی و نامردمی که در حق هم‌وطنان مبارز خویش کرد و آن‌همه بلا که بر سر بچه‌های معصوم ما آوردند، و آن‌همه جنایت و فساد که در این خاک مطهر کردند، به درد نیامد و وجدان له‌شده خفته معتادش - از ترس‌ - بیدار نشد، و حتی یک‌بار نگفت: «تبارک‌الله احسن الخالقین» و نگفت کجا هستند ویت‌کنگ‌ها تا ببینند که مردان ما در حرارتی بین ۲۲ درجه زیر صفر تا ۵۱ درجه بالای صفر می‌جنگند و خم به ابرو نمی‌آورند. باکی نیست. چیزی به نام شرمساری تاریخی هم وجود دارد.»
17 خرداد - سالروز شهادت محمود امان اللهی جانباز و آزاده سرافراز ارتشی پرچمدار فتح عملیات‌های مختلف، همو که محبتش در قلوب اهل سنت و اکراد نفوذ کرده بود و تپش قلبش در سینه پسر 17 ادامه یافت.
دفاع مقدس
17 خرداد - سالروز شهادت محمود امان اللهی جانباز و آزاده سرافراز ارتشی پرچمدار فتح عملیات‌های مختلف
⚪️ شرح زندگی و مجاهدت های شهید محمود امان اللهی👇👇 او فرزند شهید احد امان اللهی بود که در خرداد ۱۳۳۹ در روستای جعفر آباد بیجار در استان کردستان بدنیا آمد. در سال ۱۳۵۶ وارد دانشکده افسری شد. پدرش که از همان اوایل پیروزی انقلاب، به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمده بود در روز ششم تیر ۱۳۵۹ حین درگیری در روستاهای تابع شهرستان تکاب بدست گروهک‌های تجزیه طلب و ضدانقلاب بشهادت رسید.🕊🕊 وی همان سال از طرف دانشگاه افسری به سپاه ناحیه کردستان مأمور شد تا به عنوان مسؤول سپاه و پیشمرگان مسلمان کُرد پایگاه موچش و رابط بین ارتش و سپاه در محور عملیاتی قروه سنندج به انجام مأموریت بپردازد. شهید امان اللهی در مقاومت ۳۵ روزه مردم خرمشهر، رابط میان سرهنگ نامجو و محمد جهان آرا بود. در ۲۳ مهر ماه ۵۹ در حالیکه قسمت غربی خرمشهر سقوط کرده و عده زیادی از همرزمانش به شهادت رسیده بودند، هنگام درگیری خانه‌به‌خانه، دوباره مجروح شد و به اسارت ارتش بعثی عراق درآمد. وضعیت جراحت او بگونه ای بود که هیچکس احتمال زنده ماندنش را نمی داد. لذا شهادت او بر همگان محرز شد و دانشگاه افسری نزاجا پوستر شهادتش را چاپ و منتشر نمود. مراسم شب هفتم و چهلم در زادگاهش برگزار شد. غافل از آنکه او در زمان اسارت، زندگی شجاعانه جدیدی را در کنار بزرگوارانی همچون سرور احرار و آزادگان؛ شهید حجت‌الاسلام ابوترابی آغاز کرده است. آزاده قهرمان محمود امان­ اللهی، پس از تحمل ۲۴۴ روز اسارت، به علت شدت جراحات وارده، به عنوان مجروح جنگی صعب‌العلاج شناخته شد و طبق کنوانسیون سوم ژنو، به همراه ۲۴ نفر دیگر از اسرای معلول ایرانی، با اسرای عراقی مبادله و در تاریخ ۶۰/۳/۲۶ وارد فرودگاه مهرآباد تهران شد. وی پس از آزادی، بلافاصله به فعالیت مشغول شد. خدمات او در مسئولیت‌های بسیج مستضعفین و قائم‌مقامی سپاه تکاب، قائم‌مقام سپاه سردشت، مسئول بازرسی و دایره سیاسی قرارگاه حمزه سیدالشهدا، سرپرست عقیدتی سیاسی لشکر ۲۳ نیروهای مخصوص (نوهد) و مسئول سازماندهی بسیج عشایری قرارگاه حمزه سیدالشهدا ادامه یافت و در طی این دوران، سه‌بار دیگر به شدت مجروح شد. اوایل سال ۶۳ بفرماندهی گردان ضربت عملیاتی جندالله بانه منصوب شد و یک سال بعد بنا به امر سپهبد شهید صیاد شیرازی به قرارگاه کربلا و خاتم‌الانبیاء(ص)، مأمور و به عنوان معاون فرمانده تیپ شهادت منصوب شد. وی در این مدت در عملیات‌های ظفر ۱و۲و۳ و کربلای ۱و۲و۳ شرکت نمود و در سال ۶۷ با حکم فرمانده لشکر ۲۸ کردستان به فرماندهی یکی از گردان‌های تکاور منصوب شد. محمود امان الهی به علت مجروحیت حاد مغزی چندین بار مورد عمل جراحی قرار گرفت ولی معالجات موثر واقع نشد و افسر پرتلاش ارتش ج.ا.ا در مورخه ۷۹/۳/۱۷ ندای حق را لبیک گفت و به دیدار پدر و دیگر همرزمان شهیدش شتافت. بنا به وصیت او، قلب و کلیه‌های آن بزرگمرد به سه نفر از نیازمندان که سال‌ها از درد بیماری رنج می‌کشیدند، اهدا شد. پیکر مطهر او نیز پس از تشییع در دانشگاه افسری امام علی (ع) و شهر بیجار، پس از سال‌ها دوری به زادگاهش (روستای جعفرآباد) منتقل و در میان سیل خروشان همرزمان، اقوام و مردم شهیدپرور تشییع و در کنار مزار پدر شهیدش به خاک سپرده شد.
دفاع مقدس
⚪️ شرح زندگی و مجاهدت های شهید محمود امان اللهی👇👇 او فرزند شهید احد امان اللهی بود که در خرداد ۱۳۳
⚪️ شجاعت شهید محمود امان اللهی ▫️ در اواخر شهریور ۱۳۶۱ در سردشت، اطلاعات دقیقی واصل شد که می‌خواهند امان‌اللهی را ترور کنند. شهید با شنیدن این مطلب به منزل رفت و با وجود شرایط نامناسب جسمی همسرش به اتفاق به میدان سرچشمه رفتند و شهید پس از تلاوت قرآن از انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) دفاع کرد و فریاد برآورد: "من محمود امان‌اللهی هستم، آنهایی که می‌خواستند من را بزنند، اگر نمی‌ترسند بیایند بزنند." ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ پ.ن: ✍️ بنابراین حجت امروز ما ایستادن بر بلندای و دفاع از کرامت‌ها، بزرگی‌ها و ارزش‌های اسلام، امام و رهبری و شهداست که با صدای بلند برای دوست و دشمن بگوییم: ما سرباز انقلابیم و در راه دفاع از ارزش‌های اسلام و انقلاب با احدی مصالحه نخواهیم کرد. این سیره شهدا و وظیفه امروز ما است.🌱 ┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
🌿 17 خرداد 1367 - سالروز شهادت «نوریک بابا جانیانس» 🌷 از شهدای ارامنه ⚪️ "نوریک بابا جانیانس" در سال 1342 در تهران و در خانواده‌ای پر جمعیت به دنیا آمد. دوره ابتدایی را در دبستان ارامنه «ساهاکیان» گذراند و مقطع دبیرستان را در رشته ریاضی در دبیرستان ارامنه «کوشش داویدیان» به پایان رساند. وی در سال 1365 به خدمت سربازی رفت و در 17 خرداد 1367 در منطقه عملیاتی شرهانی به درجه رفیع شهادت رسید.🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ 📽 | زیارت مرقد حضرت امام (ره) توسط آزادگان برای اولین بار پس از آزادی ┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📊 🗓 ١٥ خرداد ١٣٦٣ بمباران شهر بانه (کردستان) توسط جنگنده های ارتش صدام دوران جنگ_تحمیلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 نماهنگ 🎤 حاج صادق آهنگران ————————-—— 📡 کانال "دفاع مقدس" اینجا بیت شهداست☝️☝️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 کلیپ صحنه های با نوای دوران ———————-—— 📡 کانال "دفاع مقدس" اینجا بیت شهداست☝️☝️
صادق_آهنگران_روضه_و_مناجات_در_مسجد (2).mp3
5.29M
⏳ دوران | 📢 صوت| روضه و نجوای حاج 🌷شب جمعه و قبل از خواندن دعای کمیل در مسجد شهر 🔹 ┄❅✾❅┄┄┄┄┄ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
📎 دلنوشته شهید قبل از شهادت. اما ای خدا آیا من را هم می‌بری؟! آیا بعد از چند سال آشنایی با تو دوری از تو، بعد از چند سال گدایی کردن و سعی کردن، امشب، شب دیدار ما هم می‌رسد یا نه؟ آیا امشب من را هم می‌بری یا نه؟ به خدا ای خدا! به خودت قسم، که خسته دلم، سوخته دلم، دیگر برایم سخت شده است، هر روز در آتش فراق یک یک یاران سوختن سخت است. بی سر و جان به سر شود بـــی تو بـــه سر نمی‌شود ای خدا! چه بگویم با تو و از این حرفها کدام را بر زبان بیاورم که هر چه بگویم هم تو می‌دانی و هم من، منتهی هر چند وقت یک بار که دلم خیلی می‌گیرد مجبور می‌شوم درد دلم را، در روی کاغذ با تو در میان بگذارم زیرا کسی ندارم که با او این سخنان را بگویم. ماووت ۱۳۶۶/۱۰/۲۴ ساعت ۱۱ شب جمعه 🌷شهید محمدمهدی ضیایی ظهر روز بعد در دمای منفی ۲۰ درجه به شهادت رسید. 🌴 دوران ————————-—— 📡 کانال "دفاع مقدس" اینجا بیت شهداست☝️☝️ 🌱نشر مطالب، صدقه جاریه است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ 🌷یاد یاران🌷 🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱ا 🌷 شهیدمهدی زین الدین: 🌴هر کس در شب جمعه شهدا را یاد کند. شهدا هم او را نزد اباعبدالله یاد می کنند. 🇮🇷یاد شهدا کمتر از شهادت‌ نیست... ————————-—— 📡 کانال "دفاع مقدس" 💚 اینجا بیت الشهداست..👆👆 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
44.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 شهید حاج قاسم سلیمانی:👇👇 🖋آن دکل‌های عریان جلوی ده‌ها تانک را جلوی چشم خودمان مجسم کنیم که یک جوان یا دو تا جوان بالای آن دکل‌های عریان در حالی که باران تیرهای تانک آن دکل را به این صندوقچه کوچک را نشانه رفته بود، آن بالا او بود از آن بالای دکل آن قطرات خونی که بر این دکل می ریخت آن باید بشود. ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️ حاج قاسم از آن دکلهایی صحبت میکند که یگان ادوات لشگر 41 ثارالله-ع از آنها استفاده میکرد. در عملیاتهای آبی-خاکی مانند: خیبر و بدر که در منطقه هور و پوشیده از نی های بلند انجام میشد،بمنظور دقت در شلیک ها، لازم بود دیدبانی دقیقی از فراز نیزارها انجام شود، لذا این دکلها کاربرد مناسبی داشت، ولی از سویی سیبل متحرکی نیز برای هدفگیری دشمن بحساب می آمد و هرلحظه ممکن بودموردهدف قرار گیرد؛ و این نیروهای شهیدمهدی زندی نیا (فرمانده یگان ادوات لشگر41) بودند که با بخطر انداختن جان خود، به امر خطیر و خطرناک دیدبانی همت می گماشتند! پ.ن: ✍️ دیده بان ها به دو نوع ایفای نقش می کردند:. گروهی در کنار فرماندهان گردان های رزم و در خطوط مقدم نبردبودند و با دادن مختصات دشمن،اقدام به درخواست آتش برای رفع موانع پیشروی و یا عقب نشینی می نمودند و گروه دیگر هم بر روی دکل های مستقر در مناطق پدافندی استقرار یافته و توسط دوربین نسبت به رصد عقبه دشمن و در صورت نیاز درخواست آتش از گردان پشتیبانی آتش برای انهدام و یا جلوگیری از تحرکات دشمن اقدام می کردند. داشتن تخصص برای نیروهای دیدبان به سبب استفاده های محاسباتی و تخمین فاصله و محل اصابت گلوله بر روی مواضع دشمن امری ضروری بود.
دفاع مقدس
🌷 شهید حاج قاسم سلیمانی:👇👇 🖋آن دکل‌های عریان جلوی ده‌ها تانک را جلوی چشم خودمان مجسم کنیم که یک جو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید حاج مهدی زندی نیا فرمانده تیپ ادوات لشکر 41 ثارالله که در عملیات کربلای 5 غرب کانال ماهی به شهادت رسید 📽 | شهید حاج مهدی زندی نیا ⚪️ فرمانده تیپ ادوات لشکر 41 ثارالله (ع) که در عملیات کربلای 5 در غرب کانال ماهی به شهادت رسید🕊🕊🕊 ————————-—— 📡 کانال "دفاع مقدس
🌴بچه بسیجی‌های خرمشهر ✍️ یادداشت های هنرمند شهید بهروز مرادی ▫️ بسمه تعالی آنچه که می‌نویسم و شما می‌شنوید ادراکاتی است که در اثر مجاورت و زندگی با بعضی انسان‌هائی بدست آمده که امروز در جمع ما نیستند و کبوتران خونین‌بالی را مانند که از بام هستی سر به آسمان در بینهایت در پروازند. روزهای اولی که توی کوچه پس‌کوچه‌ها به بازیگوشی و علافی عمر می‌گذراندند، بجز مزاحمت و شکستن شیشه در و همسایه، و یا احیاناً در شب دهه عاشورا چسباندن چسب روی زنگ منزل یهودی‌ها و یا مسیحی‌ها، از جمله افتخاراتی بود که به آن می‌نازیدند و عقیده داشتند که باید تا صبح عاشورا بیدار ماند. هنگام سحر جگر آبپز شده گوسفندان قربانی را از دست آشپز مسجد محل قاپ زده و با ولع نوش‌جان میکردند یا احیاناً خبر کردن احمد و محسن و تقی و .... به‌سرکردن عبای زنانه در مجلس عزاداری زنهای محل خود را قاطی نموده و یک چائی داغ بالا می‌کشیدند. و صبح عاشورا هم که میشد میرفتند دنبال دسته زنجیرزنهای فلان تکیه و تا نزدیکیهای ظهر، بو می‌کشیدند که کجا ناهار امام حسین میدهند. و غروب هم بی‌حال، بی‌رمق، زهوار در رفته، برمی‌گشتند به خانه‌هایشان و مثل لش ولو می‌شدند توی اتاق، درحالی که کف پاهایشان یک‌من کثافت پینه بسته بود. این همه آن چیزی بود که از عاشورا و امام حسین توی مخ بچه‌های کوچک محل رفته بود. کم‌کم اینها بزرگ شدند، و در سنین نوجوانی پا به‌رکاب انقلاب. توی مسجد محل به اتفاق دیگران کلاس قرآن و حدیث تشکیل دادند، و بچه‌های کوچولوی محل را جمع کرده بودند، تا از این کلاسها استفاده کنند. ولی عموعلی خادم مسجد زیرلب قر می‌زد. که ‌این دیگه چه وضعیه، مگه مسجد جای بچه کوچیکاس، برید بیرون برید گم شید. بچه‌های کوچک لج‌بازی می‌کردند، عموعلی هم عصبانی می‌شد. چوب را بر میداشت و دنبال آنها داد و بیداد می‌کرد. دِ برید تخم‌سگهای مردم‌آزار. محمود، سیدابراهیم، منصور، جمشید، تقی و بچه‌های دیگر ریش‌سفیدی می‌کردند، تا عموعلی را راضی کنند، ولی عموعلی سماجت می‌کرد و پا در یک کفش که: نه مسجد جای بچه کوچیکا نیست. اما هرطوری بود کم‌کم سدّ عموعلی هم شکست و با اجازه بانیان مسجد قرار شد که در هفته چند جلسه منظم توی مسجد تشکیل بشه. و بچه‌های محل در این جلسات شرکت کنند. در خلال این مدت منصور و جمشید به اتفاق چندتای دیگه میرفتند توی نخلستانهای اطراف شلمچه و پل نو. تا وضع فقرای روستاها را از نزدیک بررسی کنند و احیاناً کمکی. و محمود هم داخل مسجد با چندتای دیگه کار فکری و فرهنگی می‌کردند. اما از چیزهای خیلی جالب این بود که ‌این بچه‌ها بی‌سر و صدا کمکهای جنسی را از این و آن توی طبقه بالاخانه مسجد جمع می‌کردند و شبها تا دیروقت می‌بردند بین مستمندان، میان روستاهای پر از نخل لب مرز تقسیم می‌کردند بدون اینکه کسی بوئی ببرد. ▫️ وقتی جنگ شروع شد، هنوز چند مدتی از ثبت‌نام اینها توی بسیج نگذشته بود. درخلال درگیری‌های اولین روزهای جنگ، مثل بقیه مردم، دست به اسلحه شدند. و هسته‌های مقاومت داخل مساجد بوجود آمد. از بچه‌های کوچک داخل مسجد بعضی‌ها ماندند و بعضی‌ها رفتند. عراقی‌ها شهر را یک‌پارچه زیر آتش گرفته بودند و صدای انفجار، بوی باروت و دود، عرصه را بر همه تنگ کرده بود. شهدا را توی گورستان جنت‌آباد، کنارهم ردیف کرده بودند، و بدون غسل در شرائط دشوار به‌خاک می‌سپردند. شهر محاصره شده بود، و لحظات طاقت‌فرسا و دشواری بر همه میگذشت و در این میان اندک کسانی که تا آخرین لحظات مانده بودند، یکی بعد از دیگری در جنگ و گریزهای کوچه پس‌کوچه‌های شهر، در خون خود می‌غلطیدند. جمشید توی یک راه‌پله، شهید شد. سیدابراهیم هم یک کوچه آنطرف‌تر. اکبر موقعی که داشت لب شط غسل‌شهادت می‌کرد شهید شد. محمود مسئول کارهای فرهنگی مسجد، در کنار سامی، سر یک کوچه نزدیک مدرسه پشت گلفروشی باهم شهید شدند. و تعدادی از بچه‌های فضول آنروزها و مردان بزرگ و حماسه‌ساز امروز، در لابلای آجرپاره‌های شهر مدفون شدند. جنازه حسین و شبیر روی‌هم رفته یک کیلو کمی بیشتر نشد، که هردو را در یک قبر جا دادند، و جنازه محمودرضا هم لابلای نخلستانهای نزدیک دبیرستان دورقی پیدا شد، درحالی که یک لنگه کفش او کمی آنطرف‌تر پرت شده بود، و ساعت مچی‌اش هم لابلای شاخ و برگها از کار افتاده بود. اینها که نوشته‌ام گذری کوتاه بود خلاصه‌وار درمورد شهدائی که اکنون در جمع ما نیستند، و دنیا را گذاشته‌اند برای اهلش. تا زنده بودند و در عالم کودکی کارشان اذیت کردن و چوب توی سوراخ مورچه‌ها کردن بود، و وقتی بزرگ شدند، هنوز در اوان نوجوانی که چون شمع بپای انقلاب‌اسلامی آب شدند. و حالا تصاویر چهره‌های نورانی و دوست‌داشتنی آنها زینت‌بخش نمازخانه سپاه شده. بهروز مرادی 7/10/63 خرمشهر ادامه 👇👇👇👇
ادامه از پست قبل👇 پ.ن: ✍️ سال 1367 با تهاجم مجدد دشمن و اشغال بخشی از خاک ایران‌اسلامی، بهروز دوباره عازم میادین نبرد شد. او در جبهه شلمچه با یک قبضه آرپی‌جی 7 به همراه دیگر دوستانش به شکار تانک‌های دشمن رفت و به‌گفته همرزمانش، موفق شده بود 8 تانک دشمن را هدف قراردهد. بهروز آن‌قدر گلوله آرپی‌جی شلیک کرده بود که از گوش‌هایش خون جاری بود ولی لحظه‌ای استراحت را نمی‌پذیرفت. سرانجام روز چهارشنبه 4 تیر 1367 هنرمند جوان خرمشهری، نقاش، عکاس، خبرنگار، نویسنده، سخنران، بهروز مرادی فرزند شهید "قربانعلی مرادی"، برادر شهید "فرزاد مرادی"، هدف تیر دشمن قرار گرفت و به پدر و برادر شهیدش پیوست و پیکرش در گل‌زار شهدای زادگاهش خرمشهر آرام گرفت. ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
دفاع مقدس
🌴بچه بسیجی‌های خرمشهر ✍️ یادداشت های هنرمند شهید بهروز مرادی ▫️ بسمه تعالی آنچه که می‌نویسم و شما
🌴 رزمندگان خرمشهری در محضر آیت الله خامنه ای ⏳ 📷☝️ در تصویر، رزمنده هنرمند، شهید بهروز مرادی نیز دیده می شود ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ پ.ن: ✍️ درباره شهید بهروز مرادی خیلی کم گفته‌اند، این شهید، عکاس، هنرمند، نقاش ..... بوده است. او در همان اوایل جنگ که رسول ملاقلی‌پور(عکاس و کارگردان مطرح دفاع مقدس) به جبهه رفته بود، به وی گفته بود: «رسول!! یک روز جنگ تمام می‌شود و سال‌ها بعد از آن، فقط همین عکس‌ها، فیلم‌ها و نقاشی‌ها باقی می‌ماند». همین موضوع او را ترغیب می‌کند تا بیشتر مستند‌سازی و صحنه‌های جنگ را ثبت و ضبط کند. دیگر از آن وقت به بعد مستندسازی جنگ تحمیلی برای رسول ملاقلی‌پور معنی‌اش از یک کار رپرتاژی، به وظیفه‌ای تاریخی تبدیل می‌شود. اگر نگاه کنیم الان هم از جنگ جز همان فیلم‌ها و عکس‌هایی که شهید بهروز مرادی گفته بود، آثار زیادی نمانده است.
دفاع مقدس
🌴 رزمندگان خرمشهری در محضر آیت الله خامنه ای ⏳ #اوایل_جنگ 📷☝️ در تصویر، رزمنده هنرمند، شهید بهروز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سخنرانی جالب "به خرمشهر خوش آمدید جمعیت ۳۶ میلیون" از میدان جنگ که برگشت یک سخنرانی کرد که به یادگار ماند و در هنگام برگشت به خط، با اصابت ترکشی به سرش به شهادت رسید🕊🕊 📸 ، 🖋 و 🎨 که در وسط جنگ می گفت: صدام، دشمن ما نیست . . . جراحت با گلوله و حتی شیمیایی درمان دارد . . . ما باید دغدغه ارزش ها را داشته باشیم ⛔️ 🔥 🚫 💠 وظیفه ما این است که: در ایمانمان پایدار باشیم 🔹همان کلید واژه ای که رهبر انقلاب اخیراً فرمودند: 🌴 ترویج در جامعه پ.ن: ✍️ رهبر انقلاب در سخنرانی خود در مرقد امام (14 خرداد 1402 - -مراسم یادبود رحلت امام) با اشاره به اینکه دشمن می خواد ناامیدی را در جامعه القاء کند،گفتند👇 برخی برای اینکه ریشه را در دلها بخشکانند، می گویند در لایه های اجتماعی کسانی هستند که دغدغه دین و ایمان و انقلاب ندازند . . . خُب بله!! مخصوص امروز نیست، در دهه شصت هم که جبهه ها مملو و سرشار از جوانان مؤمن بود؛ یک عده در شهرهای بزرگ از قبیل تهران،...بی خیال، بی اعتنا، ...نه تنها (نسبت به مسائل اجتماعی و جنگ) احساس مسئولیت نمی کردند، بلکه مسخره هم می کردند! شما نگاه کنید شرح حال شهدا و رزمنده ها را، که اینها وقتی می آمدند توی شهرها، بخصوص شهرهای بزرگ، احساس دلتنگی می کردند، به خاطر همین پدیده بود (ایجاد جو یأس، ناامیدی و بی خیالی در جامعه)...این جای تعجب ندارد، امروز هم البته هستند کسانیکه نه به انقلاب، نه به اسلام، نه به تعهد ایرانی پایبند نیستند کانال
هدایت شده از پایداری
14020314_43549_64k.mp3
34.84M
🎙صوت کامل بیانات رهبر معظم انقلاب در سی‌وچهارمین سالگرد ارتحال امام خمینی ۱۴۰۲/۳/۱۴ 🔵 هرکس منافع ملی را دوست دارد برای ترویج تلاش کند ✅ ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari ✅ روبیکا https://rubika.ir/farhange_paydari ✅ تلگرام https://t.me/farhange_paydari https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl ⚪️ واتساپ پایداری