eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
10.3هزار ویدیو
840 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
"عید قربان" روز گذشتن از همه‌ دلبستگی‌ ها به عشقِ محبوب مبارک‌باد
....!! 🌷روز عید قربان بود! بعد از خواندن نماز عید، انجام دادن باقی اعمال با بچه ها تصمیم گرفتیم که یه سری به بهشت زهرا بزنیم! پشت موتورها نشستیم و هرکدوم دو ترك راهی شدیم! به اونجا که رسیدیم بعد زیارت قبور دوست و آشنا، کم کم راهی پاتوقمون یعنی گلزار شهدا شدیم. 🌷بچه ها داشتن جلو جلو می رفتن و من که یه خورده پام درد می كرد آروم آروم پشت اونها راه می رفتم. همینطور که از بين قبرها داشتم مى گذشتم یه دفعه صدای ناله ی عجیبی شنیدم! با اینکه مى دونستم صدای این نوع ناله ها توی گلزار شهدا عادیه ولی این گریه بدجوری فکرم رو مشغول کرده بود! 🌷از بين یادبود و تابلو و درخت و قبرها که رد شدم، دیدم یه پیرمرد با کت سورمه ای و یک کلاه نمدی به سرش، داشت با یه صدای عجیبی گریه مى كرد! طاقت نیاوردم و رفتم جلو گفتم: پدر جان! خوبیت نداره روز عیدی آدم اینطور گریه کنه! بخند مؤمن! بخند! یه خورده که از صحبتم گذشت، دیدم هیچ تغییری حاصل نشد که هیچ، تازه صدای ناله های پیرمرد بلندتر و جانسوزتر هم شد! 🌷رفتم و کنارش نشستم و گفتم: پدر جان! اولین باره میای گلزار شهدا؟ جوابی نداد و بعد من گفتم: من هم هر وقت میام همینطوری دلتنگ می شم! اما امروز فرق می كنه پدرم! امروز عید قربانه خوبیت نداره! صدای ناله مرد بیشتر شد انگار هر وقت من از واژه ی قربان استفاده مى كردم پیرمرد دلتنگتر مى شد! 🌷همینطور که نشسته بودم و نمى دونستم چطور آرومش کنم، چشمم به کارت بنیاد شهیدش افتاد که توی کیسه ی پلاستیکی کناره دستش بود! دقت کردم دیدم اسمش ابراهیمه! شصتم خبر دار شد که پدر شهیده! پیش خودم گفتم: حالا بهتر شد حداقل مى دونم پدر شهیده و راحتتر می تونم آرومش کنم! 🌷....برگشتم از روی سنگ قبر نگاه کنم ببینم که اسم شهیدش چیه که حداقل با صحبت کردن آرومش کنم! بعد همین که نگاهم به سنگ قبر افتاد خشکم زد! روی سنگ قبر نوشته بود: شهید اسماعیل قربانی، فرزندِ ابراهیم! پدر در سالروز شهادت پسرش به دیدنش اومده بود! تازه دوهزاریم افتاد که پدر چرا اینقدر بی تابی مى كرد....! ❌❌ هميشه اين ابراهيم ها بودن كه؛ اسماعيل هاشون رو براى قربانى به مسلخ عشق بردن. چقدر حواسمون به ابراهيم هاى زمانمون هست؟!
عید قربان است ؛ ای یاران گل افشانی کنید گوسفند نفس را گیرید و قربانی کنید
🌷 روز عید قربان ۱۳۶۶ - سالگرد شهادت اسطوره دفاع مقدس خلبان عباس بابائی نقل از همرزم شهید:👇👇 خلبان زبده نیروی هوایی ارتش که بیش از 3000 ساعت پرواز و 60 عملیات جنگی موفق داشت✈️و بنیانگذار سوختگیری هوایی با هواپیمای اف14 بود✈️ در اوج جنگ تحمیلی، دشمن بعثی بمنظور فشار اقتصادی بر ایران کشتی های تجاری کشورمان را مورد تهدید قرار می داد. عباس بابایی به همراه همکاران خود طرحی را آماده کرد تا امنیت عبور و مرور کشتی غول‌ پیکر تجارتی از تنگه خورموسی تأمین شود. او بنا را بر این گذاشت که در هنگام ضرورت، آتشبارهای دشمن را غافلگیر کرده و با یورش به موضعشان، آنها را نابود ساخته🔥و خطر را دور کند📛 در این زمان بود که به پاس خدمات او در طول جنگ، نامش برای حج درآمد. همه چیز برای سفر به زیارت خانه خدا مهیا بود اما ناگهان در آخرین لحظات و در فرودگاه، از رفتن به حج صرف نظر کرد. وقتی با اصرار اطرافیان مواجه شد گفت: "مکه من این مرز بوم است.... مکه من آبهای گرم خلیج فارس و کَشتی هایی است که باید سالم از آن عبور کنند... — تا امنیت برقرار نباشد، تامین‌ ارزاق عمومی مردم با مشکل روبرو می شود!! وی در آن سال همسرش را به حج فرستاد . . . و خداوند خواست در روز عید قربان آسمانی شود🕊🕊🕊 شرح شهادت او از زبان همرزم شهید:👇 تیمسار بابایی هنگامی عزیمت به مأموریت سرش را به آسمان بلند کرد و آرام گفت :«الله اکبر» و سوار هواپیما شد✈️صدای او از رادیو به گوش می رسید که📼: پرواز کن، پرواز کن .... که امروز روز امتحان بزرگ اسماعیل است.»🕊 ⏳ زمان محاسبه شده تا هدف 3 دقیقه بود🍂 ثانیه هایی از پرواز نگذشته بود که عباس گفت: «الله اکبر ! الله اکبر! می رویم به سوی نیروهای زرهی دشمن»💥 ... و چند لحظه بعد باران گلوله بر سر نیروهای دشمن باریدن گرفت💥 در این اثنا صدای انفجار مهیبی همه چیز را دگرگون کرد💥او در یک لحظه به حال معنوی فرو رفت کرد و احساس کرد به دور کعبه در حال طواف است🕋 و به آرامی گفت: «اللهم لبیک ، لبیک لا شریک لک لبیک..»🥀....و آخرین کلامش ناتمام ماند🥀اسطوره مثال زدنی این مرز و بوم بر اثر اصابت گلوله ضد هوایی💥به ناحیه سر آسمانی شد و بدینگونه در روز به لقاء محبوب رسید🌿 . . . و عباس بابایی شد افتخار تمام ایرانیان در طول تاریخ این سرزمین 🌷 *شــوقِ پــرواز* ✈️ ⚪️ اسماعیل نیروی هوایی، خلبانی که در روز عید قربان دنیا را برای خدایی شدن ذبح کرد🌷 ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم بوسه پدر شهید بابایی بر پای فرزندش 🌷 اسطوره دفاع مقدس، خلبان عباس بابائی در روز عید قربان سال 66 به شهادت رسید🕊🕊 🌷 روز عید قربان ۱۳۶۶ - سالروز شهادت اسطوره دفاع مقدس شهید 🛬 خلبان زبده نیروی هوایی ارتش که بیش از 3000 ساعت پرواز و 60 عملیات جنگی موفق داشت✈️و بنیانگذار سوختگیری هوایی با هواپیمای اف14 بود✈️ شرح شهادت او از زبان همرزم شهید:👇 تیمسار بابایی هنگامی عزیمت به مأموریت سرش را به آسمان بلند کرد و آرام گفت :«الله اکبر» و سوار هواپیما شد✈️صدای او از رادیو به گوش می رسید که📼: پرواز کن، پرواز کن .... که امروز روز امتحان بزرگ اسماعیل است.»🕊 ⏳ زمان محاسبه شده تا هدف 3 دقیقه بود🍂 ثانیه هایی از پرواز نگذشته بود که عباس گفت: «الله اکبر ! الله اکبر! می رویم به سوی نیروهای زرهی دشمن»💥 ... و چند لحظه بعد باران گلوله بر سر نیروهای دشمن باریدن گرفت💥 در این اثنا صدای انفجار مهیبی همه چیز را دگرگون کرد💥او در یک لحظه به حال معنوی فرو رفت کرد و احساس کرد به دور کعبه در حال طواف است🕋 و به آرامی گفت: «اللهم لبیک ، لبیک لا شریک لک لبیک..»🥀....و آخرین کلامش ناتمام ماند🥀اسطوره مثال زدنی این مرز و بوم بر اثر اصابت گلوله ضد هوایی💥به ناحیه سر آسمانی شد و بدینگونه در روز به لقاء محبوب رسید🌿 . . . و عباس بابایی شد افتخار تمام ایرانیان در طول تاریخ این سرزمین به کانال دفاع مقدس بپیوندید
🌓 شب "عید قربان" سال ۱۳۶۷ 🌷شهادت علیرضا و رسول خالقی پور — دو برادری که در سنین ۱۶ و ۱۹ سالگی در آغوش یکدیگر و در به آسمان پرکشیدند🕊🕊 🌹برادر بزرگتر آنها، نیز در سن ۱۸ سلگی در عملیات (سال ۱۳۶۲) به شهادت رسیذه یود. ا🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱 ⚪️ نقل قول شهیدان خالقی پور: زمانی که این دو فرزندم در کنار هم شهید شدند، دشمن فکر کرده بود که به ما ضربه زده است و این خانواده دیگر منزوی شده است، غیرتم اجازه نداد که این سخنان را تحمل کنم، زمانی که پیکر آنها را جلوی در خانه آوردند، کنار آن‌ها ایستادم و امام امت را مخاطب قرار داده، گفتم: "اماما سرت سلامت1! او دو فرزند ناقابلم، به اولین پسرم پیوستند؛ ولی هنوز کار ما تمام نشده است. پدرشان که هست. حتی اگر پدرشان هم شهید شود من امیرحسین دو ساله‌ام را برای آزادی قدس پرورش خواهم داد. اگر او هم نباشد، خودم کمر همت را می‌بندم و چادر به سر، در همه جهات و جبهه‌ها برای پایداری و ایستادگی کشورمان می‌جنگم" 🔹 امروز هم چیزی تغییر نکرده است و هنوز هم پشت سر امام خامنه‌ای هستیم و پیرو ایشان و تا آخرین لحظه یعنی ظهور امام زمان(عج) با صلابت ایستادگی کرده و مبارزه خواهیم کرد. 🌴 ما خدا را داریم — تنها نیستم، من در این ۳۵ سال با خاطرات آن‌ها زنده هستم و نفس می‌کشم، احساس من این است که آن‌ها کنار من نفس می‌کشند💕 کانال دفاع مقدس
دفاع مقدس
🌓 شب "عید قربان" سال ۱۳۶۷ 🌷شهادت علیرضا و رسول خالقی پور — دو برادری که در سنین ۱۶ و ۱۹ سالگی در آغو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 خاطره مادر شهیدان خالقی پور از دیدار با امام خمینی (ره) ⚪️ وقتی قطرات اشک بر محاسن مبارک حضرت امام جاری شد💦 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊 https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas 📡 ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
📸شهید کاظمی در جمع رزمندگان دفاع مقدس رهبر انقلاب:شهید وقتی از این دنیا میرود، در ملکوت اعلیٰ میهمان خود خدا است، رزق او را خود خدا عنایت میکند.
27.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿 هشتم تیر ۱۳۶۶ 🔴 حمله رزمندگان گردان فتح در عملیات نصر 4 و تصرف ارتفاعات مهم (عج) 💠رزمندگان گردان فتح جمعی لشکر 7 حضرت ولیعصر عج در بهار 1366 در پادگان شهید ناصر کاظمی قروه و بعد از آن در بنه پشتیبانی بوالحسن، آموزش های جنگ در کوهستان و تمرین و مانورهای آمادگی جسمانی را گذرانده و آماده انجام ماموریت محوله بودند که در ادامه عملیات نصر 4 در 8 تیر ماه در ارتفاعات قشن وارد عمل شده و توانستند شهر ماووت و دستاوردهای عملیات نصر 4 را از تهدید جدی تسلط دید و تیر دشمن نجات دهند هر چند تعدادی از این مردان با نثار جان خویش به قافله شهدا پیوستند ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ کانال "دفاع مقدس"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 عملیات نصر 4 🎞 در ادامه عملیات کربلای 10 ، عملیات نصر 4 با طراحی و فرماندهی سپاه پاسداران ، در چند محور،درمنطقه شمالی استان سلیمانیه و با هدف پیش روی به سوی شرق سلیمانیه و تصرف شهر ماووت در تاریخ 31 خرداد 66 در ساعت 2 بامداد ، از قرارگاه نجف آغاز شد. این عملیات پس از 15 روز پایان یافت که نتایج آن : آزاد سازی شهر ماووت و ارتفاعات ژاژیله ، شاخ قشان ، یال غربی ، گولان ، تپه دوقلو (بالو کاوه) ، دشت بالوسه ونیز ترمیم برخی از خطوط پدافندی عملیات کربلای 10 بود. ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ کانال "دفاع مقدس"
☀️ صبح، سرشار حس بودن است 🚶‍♂️🚶‍♂️💕 جاده‌های عشق را پیمودن است...
دفاع مقدس
🗓۹ تیرماه ۱۳۶۵ - سالروزعملیات کربلای یک ، آزادسازی مهران 💠 نقشه و تصاویر مربوط به عملیات کربلای1
۹ تیر ۶۵-سالروزعملیات پیروزمندکربلای۱-آزادسازی مهران 🔹رزمنده‌های بسیجی درعملیات کربلای۱ چهره هایشان در پس غبار هم سرشار از نوربودهم از اینرو بودکه با لشگرسیاه شب درآویختند وخط نور آفریدند 🗓۹ تیرماه ۱۳۶۵ - سالروزعملیات کربلای یک ، آزادسازی مهران 💠 نقشه و تصاویر مربوط به عملیات کربلای1 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دفاع مقدس
🗓۹ تیرماه ۱۳۶۵ - سالروزعملیات کربلای یک ، آزادسازی مهران 💠 نقشه و تصاویر مربوط به عملیات کربلای1
🗓۹ تیرماه ۱۳۶۵ - سالروزعملیات کربلای یک ، آزادسازی مهران 💠 پس از فتح "فاو" و شکست عراق در عملیات والفجر8، حامیان غربی صدام احساس نگرانی کردند لذامصمم شدند سلسله هجوم هایی را به خاک ایران داشته باشند ازجمله بازپس گیری "مهران"دربهار1365- عراق پس از تصرف مهران اعلام کرد که تنها در مقابل عقب‌نشینی قوای ایران از مناطق عراق، به ویژه فاو، مهران را پس خواهد داد! 🔹با اشغال مهران توسط عراق بیم آن می رفت که سایر مناطق چون قصر‌شیرین، سومار... نیز به تصرف عراق درآید؛ از طرفی امام تأکید داشتند قضیه مهران به سرعت حل شود. 🔸قرارگاه نجف سپاه وارد عمل شد و با 34 گردان پیاده، 9 گروهان ادوات و 4 گردان زرهی، عملیات کربلای1 را آغاز کرد و نیروی هوایی ارتش با تعهد روزی 10 سورتی پرواز به منظور بمباران مواضع دشمن و هوانیروز ارتش با 2 تیم آتش و تخلیه مجروح، پشتیبانی هوایی عملیات را به عهده داشتند. ─ نتایج عملیات کربلای1: ده روز جنگ و مقاومت در منطقه مهران، به آزادسازی 175 کیلومترمربع از خاک ایران و عراق، از جمله جاده دهلران ـ مهران ـ ایلام، شهر مهران و بیش از 8 روستای اطراف آن، ارتفاعات حساس و سرکوب قلاویزان و حمرین خصوصاً بلندترین قلّه منطقه (قلّه223) و 2 پاسگاه مرزی منجرگردید. همچنین عقبه‌های دشمن از جمله شهرهای بدره و زرباطیه در دید و تیر نیروهای اسلام قرار گرفت. در این عملیات 700 تن از نیروهای خودی شهید(از جمله شهید دستواره) و 4500 تن مجروح شدند.در روز اول عملیات نیز 1فروندهواپیمای جنگنده ایرانی و1هلیکوپتر سقوط کرد. ─ تلفات و خسارات دشمن: در این عملیات 10 هزار تن از نیروهای عراقی کشته و زخمی و 1210 تن اسیر شدند. همچنین تعداد 110 دستگاه تانک و نفربر و تعداد زیادی ادوات و خودرو منهدم گردید و 69 تانک و نفربر، 8 دستگاه مهندسی، 61 قبضه ادوات و 64 خودرو به غنیمت گرفته شد.
عملیات_کربلای1_آزادسازی_مهران_9تا19تیر1365 (2).pdf
3.71M
🗓۹ تا ۱۹ تیرماه ۱۳۶۵ - سالروز عملیات کربلای یک ، آزادسازی مهران 📚 نسخه PDF |شرح عملیات کربلای 1
هران قبل از عملیات کربلای یک یاد و خاطره دلاوران لشکر ۱۰ حضرت سید الشهدا (ع) شهید والامقام مرتضی کاشیها شهید والامقام صمد یکتا جانباز حاج محمود صبور جانباز حاج مهدی قندیل حمید تقی زاده آقا ذوالنور محسن سوهانی احمد آقای صبا برادر آرین
🌴 روایت واقعی از 🔹در عملیات کربلای یک تیرماه 65 💠 آزادسازی شب دهم تیرماه عمليات کربلای یک، اونشب من با و دونفر از برای پاکسازی میدان مین دوم جلوی خاکریز دشمن مأموريت داشتیم، قبل از حرکت، پشت خاکریز، شهید سیدمحمد (فرمانده تخریب لشگر10) بسيار نگرانِ بازنشدن دشمن بود، برای همين چهار نفری دستهامون رو کف دست راست سید محمد گذاشتیم و عهد کردیم چنانچه تا شروع عملیات سیم خاردارها باز نشد روی سیم خاردار ها بخوابیم ویا توی بدویم و به هر صورت نیروهارا از موانع رد کنیم بعد ازین پیمان بود که سید محمد آرام گرفت و ما جلوی گردان حرکت کردیم. پشت که رسیدیم متوجه نیروهای عراقی شدیم که در میدان مین مشغول کار بودند، بخاطر همین یه مدت کوتاه پشت میدان خوابیدیم تا اینکه نیروهای عراقى کارشان تمام شد و رفتند ما برای پاکسازی آغاز بکار کردیم. با کشیدن مسیری رو برای عبور نیروها با مشخص کردیم و نیروهای رزمنده رو با توکل برخدا ازمعبر عبور دادیم . عملیات شروع شده بود و دشمن با انواع سلاح و ادواتش روی معبر آتیش میریخت. یکی از رزمنده ها به خاطر آتش زیاد دشمن کنار من توی معبر زمین گیر شد. و هرکاری کردم که از معبر رد بشه و با بقیه رزمنده ها با دشمن درگیر بشه نشد. یکی از نیروهای دشمن که متوجه ما شده بود به طرف ما تیراندازی کرد و گلوله به بازوی راست اون رزمنده اصابت کرد. چاره ای نبود چپیه ام رو باز کردم ودور بازوش بستم تا جلوی خونریزی رو بگیرم. دشمن با خمپاره معبر رو زیر آتیش گرفته بود و ما مجبور بودیم جابجا بشیم. خونریزی زیاد بود و اون مجروح تشنه شده بود و به این خاطر آب قمقه خودش و من رو تا تهش سرکشید. زیر بغلش رو گرفتم تا به خاکریز خودی برسونم و تحوبل بچه های امداد بدهم. همین طور که داخل عقب میومدیم در بین میدان مین اول و دوم دیدم یه شهید روی زمین افتاده. خوب که نگاه کردم دیدم پیکر مطهر است که پایش قطع شده بود . بخودم اومدم و دیدم لودر و بلدوزرهای خودی به طرف میدان مین درحرکت هستند. مجروح را پشت خاکریز تحویل آمبولانس دادم و بلافاصله به طرف بلدوزرها دویدم وآنها رابه طرف معبر خودمان که جهت عبور دستگاههای مهندسی گشاد کرده بودیم هدایت کردم. ابتدای راننده بلدوزر دلهره داشت و ایستاد. به شهید تابش گفتم تو برو بالای بلدوزر من توی میدان مین حرکت میکنم اگر بازهم حرکت نکرد خودمون دستگیره های حرکت بلدوزر رو به عقب میکشیم و بلدوزر به سمت جلو حرکت میکنه تا از ميدان رد بشه . خوشبختانه با حرکت شهید تابش وجذبه ای که داشت راننده راه افتاد و دستگاههای مهندسی را برای زدن خاکریز و جانپناه برای رزمندگان به سلامت از عبور دادیم. میدان مین زیر بارش توپ و خمپاره بود و نیاز بود مدام معبر بوسیله ترمیم بشه . تا نزدیکی های صبح مشغول آماده کردن معبر جهت تردد خودروها و وسایل نفلیه پشتیبانی بوديم . هوا روشن شده بود که اومد دنبالمون و به عقب برگشتیم. از اینکه به تکلیفمون عمل کرده بودیم احساس رضایت میکردیم خدا رو شکر که هم معبر باز شد و هم رزمندگان و نیروهای پشتیبانی از آن به سلامت عبور کردند. 💠 . اونایی که برای از مرز به کربلا مشرف میشن از اون معبر به سلامت عبور میکنند. 🌷خدایی یاد اونهایی که برای باز نگهداشتن اون معبر تا به امروز از پا افتادن هم باشید. —(✍️ راوی: سید محسن حسینی)
راه تو می‌طلبد مرد کیست ؟ تیرماه ۱۳۶۵ ، قلاویزان 📷 عکاس : سیدمسعود شجاعی طباطبایی 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊 https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas 📡 ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 🗓 ۹ تا ۱۹ تیرماه ۱۳۶۵ - سالگرد عملیات کربلای یک ، آزادسازی مهران
پر کردن قمقمه‌ها از یخ ... 💦 ☀️ تابستان داغ مهران تیر ماه ۱۳۶۵ اردوگاه عشق حسین قبل از عملیات کربلای یک (ع)
دفاع مقدس
پر کردن قمقمه‌ها از یخ ... 💦 ☀️ تابستان داغ مهران تیر ماه ۱۳۶۵ اردوگاه عشق حسین قبل از عملیات کرب
💦 🌷"کارتان بسیار زیبا و تکان دهنده است، این تصمیمی که شما گرفتید، اراده ای بسیار قوی و ایمانی محکم می خواهد، الحمدالله با این کارتان نشان می دهید که در تاریخ مبارزات، بی نظیر هستید، اما جنگ است و اسارت و محاصره و این چیزها را به دنبال دارد، ممکن است حتی چند روزی در مکانی قرار گیرید که از آب و غذا خبری نباشد." 🌷اما بچه ها به هیچ وجه نمی خواستند از تصمیم شان عقب نشینی کنند به همین جهت منتظر شروع عملیات بودند. یکی دو ساعت دیگر عملیات شروع می شد. نام عملیات هم کربلای یک در جبهه ی مهران بود. قبل از شروع عملیات بچه ها واقعاً به تزکیه روح مشغول بودند، هر کدام به گونه ای با خدا گفتگو راز نیاز می کردند.... 🌷....یکی با قرائت قرآن، دیگری با صلوات و دیگری با دعا و نيايش. و آن چه در آن لحظه زیبا و بهشتی به نظر می رسید، حضور یک جرقه ی نورانی در دل هایمان بود. اصلاً شک و تردیدی در اراده و تصمیم بچه ها وجود نداشت، انگار بیعتی دوباره و این بار از همیشه قوی تر و روشن تر با خدا و یارانش داشتند و بی تابی و انتظار بیش از حدشان نشان می داد که منتظر آن لحظه ی ناب و عرفانی هستند. لحظه ای که همه فکر می کردند با این کار تمام تاریکی کینه از دل شان بیرون می ریزد. 🌷همه سر جای خود مستقر بودند، آرام و در سکوت مطلق. سکوتی که بوی حضور می داد، حضور فضایی آکنده از معنویت. تمام کارهایی که باید صورت می گرفت قبلاً بچه ها خودشان با هم هماهنگ کرده بودند و حالا نشسته بودند که رمز عملیات اعلام شود.... 🌷اولین بار که رمز عملیات خوانده شد، دست بچه ها رفت روی قمقمه های آب. قمقمه را بیرون آورده و سر آن را باز کردند، بعد کم کم قمقمه را سرازیر کردند و تمام آب را از قمقمه، روی زمین ریختند این کار حتى یک دقیقه هم زمان نگرفت، حالا همه آماده بودند تا یک واقعیت بزرگ تاریخی را که در صدر اسلام به وقوع پیوسته بود، بار دیگر عینیت ببخشند. 🌷رمز عملیات بهانه ای بود برای اجرای این کار و این بار با تمام وجود منتظر بودند تا برای بار آخر رمز عملیات اعلام شود تا با تمام وجود به دشمنان نور و روشنی هجوم بیاورند و این هم به وقوع پیوست و رمز عملیات برای بار اخر اعلام شد ...... 🌷یا ابوالفضل العباس راوی: حاج مجید قانعی کانال
34.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗓 ۹ تا ۱۹ تیرماه ۱۳۶۵ - سالگرد عملیات کربلای یک ، آزادسازی مهران ا🌴▫️🌴▫️🌴▫️🌴▫️🌴 📽 با دلیر مردان لشکر ۱۰ حضرت سید الشهدا (ع) و گزیده ای از تصاویر مربوط به عملیات کربلای ۱ ❇️ قسمت اول "چگونه بخوابد چشمی که مظالم استکبار را بر زمین میبیند" شهید آوینی سنگر فرماندهی لشکر ۱۰ حضرت سید الشهدا (ع) به یاد سردار جانباز حاج علی فضلی حاج رضا صفر زاده ... ❇️ قسمت دوم "امام این بازو ها رو میبوسه ها" رزمنده ای با روحیه، که مورد اصابت ترکش خمپاره ۶۰ قرار گرفته: "خب دیگه بالاخره حالا یا ما خوردیم یا خمپاره، خوردیم به هم ."! ❇️ قسمت سوم برادر حسینی ،آر.پی.جی‌. زن مجروح که مقاومت میکرد به عقب بر نگردد: "کی آورد منو عقب؟! بزارید برم جلو ...."! 🌴 "جبهه های ما میعادگاه عشاق ولایت است و بسیج قبله آمال همه کسا نی ست که حقیقت انتظار موعود را در یافته اند." شهید آوینی 🌴 دوران 🇮🇷یاد شهدا کمتر از شهادت‌ نیست... 📡 به کانال "دفاع مقدس" بپیوندید 🕊🕊 💚 اینجا بیت الشهداست..👆👆 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
🏳️ سخن شهید: ▪️اگر خون شهدا پایمال شود؛ ▫️خداوند آن ملت را عذاب می کند 🌷شهید سعیدرضا عربی 📎شهادت: عملیات کربلای۱ - مهران