eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
10.7هزار ویدیو
897 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ #دهه۶۰ #کپی_آزاد اینجاسخن ازمن ومانیست،سخن ازمردانیست که عاشورا رابازیافته،سراسر ازذکر«یالیتناکنامعک»لبریز بوده و بال دربال ملائک بسوی کربلارهسپارشدند بگذار اغیارهرگز درنیابندکه ما ازتماشای شهدا سیرنمی‌شویم
مشاهده در ایتا
دانلود
💥 امروز 22 تیر ماه سالگرد👇 "حماسه تنگه ابوقریب" توسط رزمندگان گردان عمار لشگر محمد رسول الله (ص), شیر مردان 👈 بچه های تهران در سال 67 می باشد 👐شادی روح شهدائی که در آن روز👈 با گرمای 50 درجه تشنه و گشنه شهید و دست بسته توسط دشمن به خاک سپرده شدند👈 بخوانید فاتحه مع الصلوات 💥...وقتی از تنگه خارج می‌شدیم یک قسمتی از آن منطقه به شکل دشت می‌شود, دیدیم کنار جاده یک جایی دست‌ خورده است, یعنی زمین دست کاری شده بود. انگار لودری با بیلش خاکها را در جای دیگری ریخته بود. آثار نم و رطوبت هم دیده می شد. بچه‌ها با بیل و کلنگ به جان این زمین افتادند. قدری که کندیم پیکر شهدا را پیدا کردیم. شهدا را با سیم تلفن 👈 که سیم‌های محکمی بود بسته بودند.بعثی ها شهدای گردان عمار را 👈 همانند شهدای غواص با سیم تلفن های فولادی بسته بودند و روی آنها خاک ریخته بودند😰 💥دقیقاً به اولین پیکر که برخورد کردیم برخی تیر خورده بودند و این که دست اینها را ببندند در صورتی که کشته شده باشند دلیلی نداشت. می‌توان استنباط کرد بعضاً اینها زنده بودند.😰 اولین جنازه را که بیرون کشیدیم دیدیم دست آنها بسته است و سیم را دنبال کردیم و دیدیم به یکی دیگر بسته است. از این قسمت حدود 14 پیکر پیدا شد و همه به هم متصل بودند. با بیل مکانیکی خاک را کنار زده بودند و چاله‌ای کنده بودند و روی شهدا خاک ریخته بودند.😭 استراتژی عراقی‌ها این بود که اسیر بگیرند ولی چرا این کار را کردند، این که کشته بودند👈 حالا چرا دفن کردند؟ چرا به این شکل دفن کردند؟ 👈می‌توانستند بعثی ها شهدا را رها کنند و بروند. ولی این جنایتی بود که عراقی‌ها در آنجا مرتکب شدند و دلیلش پایداری و پایمردی👈 شیر مردان گردان عمار بود که جانانه توانسته بودند😰 در جنگی نابرابر, جلوی یک لشگر زرهی ایستادگی کنند و....💪 راوی: سردار محمد شریفی, جانشین گردان عمار
🕊🕊 ۱۳۶۷/۰۴/۲۵ — سالگرد شهادت مسعود ملا، مداح و دلاور گردان عمار 📷☝️شهید مسعود ملا در کنار رزمنده مخلص و عارف، شهید سید احمد پلارک 🌷مسعود ملا از عجایب و نوادر دفاع مقدس بود و الگویی برای رزمندگان گردان 🌴 این شهید بزرگوار در فرازی از وصیت نامه نورانی خود نوشته است: ✍️ پروردگارا از او میخواهم جراحت، اسارت و شهادت را روزی ام کنی و نگذاری شرمنده مولایم سیدالشهدا شوم 🔹...در تنگه ابوغریب، گردان عمار با تیپ زرهی عراق درگیر شد گروهان مسعود ملا محاصره شد. در اینجا نیروهایش را عقب فرستاد و خودش با تعدادی از بچه ها ماندند وسط عراقی ها و نبرد تن به تن آغاز شد در این بین، عراقی ها او را به رگبار بسته و پهلو و سینه اش را شکافتند او در حالیکه بشدت زخمی بود، به اسارت دشمن در آمد. در اینجا صدامیان دستهای او را بسته و پشت خودروی نفربر و در حالیکه وی زنده بود و فریاد یازینب، یازینب بر لب داشت بر زمین کشاندند ...و پس از آن، آرزوی دیگرش محقق شد ⭕️...این بار سربازان دشمن در حالیکه او فریاد یا حسین یا حسین سر می داد، دوره اش کرده و سپس سر او را به مانند مولایش از قفا جدا کردند😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 | مداحی ذاکر دلسوخته و عاشورایی، شهید مسعود ملا ⏳ ۲۵ دی ماه ۱۳۶۶ - عملیات بیت المقدس دو 🌴 دوران
شهید_مسعود_ملا_نسیمی_جان_فضا_می (3).mp3
3.63M
📢 صوت | مناجات و مداحی شهید حاج مسعود ملا 🌿 نسیمی جان فزا می آید… 💕 بوی کربُ بلا می آید... 🌴 رزمندگان گردان عمار - لشگر محمد رسول الله (ص)- دوران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ | به یاد مداح عارف و دلسوخته شهید مسعود ملا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⏳ زمان جنگ — اردوگاه کوزران 🎥 | جمع شهدا ، جانبازان و رزمنده های گردان عمار - لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) به یاد شهیدان: مسعود ملا — علیرضا افتخاری پور — بهمن عباسی و ... 🌴 دوران
24.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽به یاد تشنه لب ابو قریب شهید مسعود ملا مداح با صفای گردان عمار گروهان شهید باهنر لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) شهادت: تیر ماه ۶۷ محاصره تنگه ابو قریب صَلی اَللهُ عَلیکْ یا اباعبدلله (ع)
خواهرانم از شما تمنا دارم! به پهلوی شکسته فاطمه زهرا (س) قسمتان می دهم که حجاب را ؛ حجاب را ؛ حجاب را رعایت کنید ...
بانویی که به سرش چادرِ ناموس خداست در صف اول هر معرکه با فاطمه است ....
با همان چادرهای مشکی شان زیر تابوت‌ها را می‌گرفتند ....
گاهی باید لحظاتِ بیشتری برای تماشای یک عکس صرف نمود؛ این عکس از همان عکس‌هاست..! «حیا» و «حجاب» دو مفهومی که در این قاب به کمال رسیده‌اند ... پاسداری از حریم اسلامِ ناب محمدی پاسداری از ارزش‌های علوی و فاطمی 👈 به حجاب خانم‌ها نگاه کنید قربانِ آن حجاب و حریمِ حضرت زهرا(س) و دخترش زینب کبری سلام الله علیها 👈 به حیای شهدا نگاه کنید ! قربانِ آن چشم‌های پاک ؛ آن شرم و حیا چه اشک‌ها که از این دیده‌ها جاری نگشت در استغاثه از خدا ، در طلب رضای خدا ؛ و چه خونها که از ابدانِ مطهرشان جاری نشد 🔻 سرداران شهید : محمد بروجردی (مسیح کردستان) ، محمدرضا عسگری (جانشین لشکر۲۵ کربلا) و.. خانواده‌هایشان
به ما خرده نگیرید که چرا انقدر از حجاب می‌گوییم به ازای هر زینب ؛ ما عباس‌ ها داده‌ایم در جبهه ها ....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کدام جنگ‌های دنیا را سراغ دارید که زنان با عفاف و حجاب در جنگ حاضر شده و عاطفهٔ زنانگی و شهادت را دَرهم آمیزند و جنگ را فتح کنند... پ.ن: در طول جنگ تحمیلی ۱۳ هزار زن مستقیم در جنگ حضور داشتند..!
۲۱ تیرماه روز حجاب و عفاف
27687_521 (2).pdf
2M
📚 گزیده وصیت‌نامه شهدا
وقتِ لبیک که شد اسماعیل ها را ؛ به قربانگاه فرستادند هاجرها ....
35.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴 ۲۲ تیر ۱۳۶۱ - سالروز آغاز عملیات در جبهه جنوب سال 1361
رمضان بود ... عطش بود ...! بوی پیکرهای سوخته از میدان مین می‌آمد و آنانکه از دیدار حق محروم ماندند با آبِ كانال پرورش‌ماهی و نهر كتیبان وضو گرفتند .... 📎 پی نوشت : عملیات رمضان در ساعت ۲۱ و ۳۰ دقیقه‌ی شامگاه ۲۲ تیر ۱۳۶۱ همزمان با شب ۲۱ رمضان ۱۴۰۲(ه.ق) با رمز "یاصاحب‌الزمان‌ادرکنی" در پنج مرحله و در محور شرق بصره بصورت گسترده با فرماندهی مشترڪ سپـاه و ارتش آغاز شد و تا هفتم مردادماه ادامه داشت. عملیات رمضان به دلیل وارد آوردن ضربات سنگین به دشمن بعنوان یک عملیات موفق و به دلیل نرسیدن به اهداف اصلی خود، با عدم الفتح روبرو شد.
تشنـه لب ! دادند جان ، پای حسین عاشقان حضرت پیرِ خمین ... (۲۱رمضان ۱۴۰۲) ۲۳ تیرماه ۱۳٦۱
شهید ... فقط به نام تو می‌شود سکه پیروزی زد ، که بعد از تو ، هر که مانده، در توهم زندگی شناور است
📸 توجیه نیروهای رزمنده توسط فرمانده گردان امام‌سجاد (؏) ۲٤ تیر ۱۳٦۱ ، پاسگاه زید مرحله دوم عملیات رمضان
رقص و جولان بر سر میدان کنند رقص اندر خون خود مردان کنند رمضان ۱۳۶۱ — عراق ، شرق بصره منطقه‌‌ی عملیاتی ، شماری از نیروهـای داوطلب از میـدان مین رَد شدند تا بـرای هـمرزمان خود راهـی باز کنند. برخی بر اثر انفجار مین‌ ها و بعضی به‌واسطه آتش تیربار دشمن به‌شهادت رسیدند.صبح فردای‌ِ واقعه امدادگران برای بردن پیکر پاک شهدا و مجروحان‌احتمالی به منطقه آمدند. ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
چه خون‌ها ریخته شده تا ما بمانیم .... گوشه‌ای از خاک کشورمان در دوران
🌷🌷🌷جنگی که بود ... ➖➖➖ راهی که هست ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🌷🌷جنگی که بود ... ➖➖➖ راهی که هست ...⏳ ۲۲ تیرماه ۱۳۷۸ -رحلت استاد علی صفایی حائری (عین.صاد)، پدر شهید محمد صفایی حائری 🎬 کلیپی از زندگی مرحوم استاد علی صفایی 🔹متفکر و نظریه پرداز علوم اسلامی، صاحب تألیفات متعدد و ارزشمند و استاد و عارف دلسوخته ای که شاگردان بسیاری در مکتب او پرورش یافتند
💠 نصیحت پدر به فرزند: 🌷اول شهید شو! بابا! اول شهید شو، بعد به جبهه برو که باید دید و آمد و تمامی راه را هم دید نه اینکه آمد و دید آنها که می آیند ببینند گرفتار نوسان ها می شوند و رنگ می بازند (عین-صاد) 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 مضمون استاد همان است که حاج قاسم شهید فرمود: 🌷"شرط شهید شدن شهید بودن است"🕊🕊🕊
دفاع مقدس
🌷🌷🌷جنگی که بود ... ➖➖➖ راهی که هست ...⏳ ۲۲ تیرماه ۱۳۷۸ -رحلت استاد علی صفایی حائری (عین.صاد)، پدر
💠عشق به پرواز و لقاء دوست در علی صفایی حائری(عین.صاد) موج می‌زد 🔹در بهمن ۱۳۶۲ به عنوان مبلغ از طرف حوزه علميه قم عازم ‏هاى‌جنگ شد كه از اوائل بلوغ اين كشش و اين عشق و احساس به مرگ و شهادت را در خود احساس مى‌‏كرد و اين عشق و احساس ريشه در تنگى دنيا و حالت‌‏هايى‏ داشت كه از پدر خويش نسبت به مرگ مشاهده مى‌‏كرد. 🔸یکی از شاگردان استاد می‌گوید: بارها شنيده بوديم كه مى‏‌گفت: مَثَل من مَثَل مسافرى است كه حتى بار و ساكش را زمين نگذاشته و هر لحظه آماده رفتن و حركت است. 🔹با فرزند بزرگش محمد، بسيارى از حرف‏ها و حديث‏ها نسبت به ايشان فروكش كرد و به خاموشى گراييد. و هنگام رفتن محمد به جبهه و اجازه او از پدر، اين چنين گفته بود: ─ «من شماها را بزرگ نكرده‏‌ام تا در پيرى عصاى دست من باشيد. شماها را حتى براى خودم و كارهاى خودم نخواسته‏‌ام. خواسته‌‏ام تا نور چشم خدا و اولياى او باشيد، نه سنگى در راه و خارى در چشم و استخوانى در گلو. تمامى انتظار و دعا و خواسته‏‌ام براى وجود گسترده و بارور شما بوده، تا از كسانى باشيد كه خداوند در برابر فرشته‌‏ها به شما مباهات كند و از شما در آسمان به بزرگى ياد نمايد.» ➖... و گفته بود: ─ «بابا! اول شو بعد به جبهه برو»؛ كه بايد ديد و آمد و تمامى راه را هم ديد، نه اين كه آمد و ديد. آنها كه مى‌‏آيند تا ببينند، گرفتار نوسان‌‏ها مى‌‏شوند و رنگ مى‌‏بازند.
دفاع مقدس
💠 نصیحت پدر به فرزند: 🌷اول شهید شو! بابا! اول شهید شو، بعد به جبهه برو که باید دید و آمد و تمامی
🔹فرازی از وصیت‌نامه‌🌷شهید صفایی حائری: ... و بزرگترین فتنه، ظهور و حضور یهود جحود، که پیغمبر و قرآن، ایشان را بدترین دشمنان اسلام معرفی کرده‌اند، می‌باشد و تا محو اسرائیل از پا نخواهیم نشست و قرآن فرمود: «و قاتِلوا ائمة‌ الکفر». و رأس همه کفار در اینجا اسرائیل است و چون در پیشاپیش اسرائیل، ضد اسلامیان ملبّس به اسلام صف‌بندی کرده‌اند، لذا بر ما واجب است که در ابتدا آنان را از سر راه خود دفع کنیم و بعد به مصاف جنگ با اسرائیل برویم و وای بر روزی که برای حفظ جان، راضی به تسلط یهودیان تشنه به خون مسلمانان و غده‌ی سرطانی در تمام ملل مستضعف بر مردم جهان شویم. آری این است معیار ما در جنگ و جهاد و دفاع‌مان. ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ ─شهید صفایی حائری فرزند متفکر و نظریه پرداز در علوم تربیتی و صاحب تألیفات متعدد، مرحوم استاد علی صفایی حائری ()
🌷باغ ─ شعری از استاد علی صفایی حائری(عین.صاد) در باغ شهادت تو مرگ را ديدم كه بار زندگى آورده بود. دست‏هاى تو، باغبان‏ هاى خوب زندگى هستند و خونت را چه بگويم، كه روح زندگى و يا زندگانى روح است. آنقدر مى ‏دانم هر روز صبح فرشته‏ ها از چشمه‏ ى خون تو وضو مى ‏گيرند. تا نماز عشق را كه تو ناتمامش گذاشتى به «سلامى» برسانند. اما در قيام مى ‏شكنند در ركوع خون از مژه مى‏ گشايند در سجود به خون مى ‏نشينند برخيز اى شهيد اين نماز شكسته را، تو خود به سلامى برسان. حتى فرشته ‏ها در نماز خون تو، مغروقند. برخيز اى شهيد محراب در انتظار سلام توست. و ستاره‏ ها مى‏ خواهند. در اشك سفيد تو خود را بيابند. و خدا مى‏ خواهد در قيام تو، قيامت را و در خون سبز تو تماميت را به فرشته ‏ها، نشان بدهد. و فرشته ‏ها مى ‏خواهند با صداى اشك تو راهشان را نشانه بگذارند. و در بزم خدا، با سكوت تو، سرودى را بخوانند كه من هم هر روز صبح از زبان اين نرگس ‏هاى مست، بتوانم بشنوم. و با سكوت و نگاهم بتوانم بگويم‏ و با روح سبز تو بتوانم، زندگى كنم‏ وقتى كه زندگى در خون سبز تو و مرگ در زندگانى من خانه مى‏ كند، من سكوت را با صداى تو مى‏ شكنم‏ و فرياد را در سكوت تو مى‏ خوانم‏ تو راز استقامت مايى‏ تو روح اقتدار خدايى‏ ۱۳۶۰/۸/۲۶ (منبع: 📚کتاب: "و با او با نگاه فریاد می کردیم"(مجموعه اشعار استاد)، ص۱۶۲)