فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 «دو تا بچه بسیجی»
سروده: زنده یاد ابوالفضل سپهر
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈
🌴 کانال #دفاع_مقدس :
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ببینید
🎞 چشم، چشم، دو ابرو
🎶👆 سروده ای زیبا از: زنده یاد «ابوالفضل سپهر»
ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
۲۸ شهریور ۱۳۸۳ -- سالروز درگذشت بازیگر، شاعر و هنرمند انقلابی، ابوالفضل سپهر؛ همو که جنگ نرفته و جنگ ندیده، حس و حال دوران دفاع مقدس، شهدا و مجروحین و بازماندگان آنها را در سروده ها و اشعارش، به زیبایی به تصویر کشیده است....
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
#نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
آی دونه دونه دونه
نون و پنیر و پونه
قصه بگم براتون؟
قصهای عاشقونه؟
یه وقت نگین دروغه
یه وقت نگین که وَهمه
اون که قبول نداره
نمی تونه بفهمه
بریم به اون فصلی که
اوج گرمی ساله
ماجرای قصهمون
داخل یک کاناله
کانالی که تو این دشت
مثل قلب زمینه
دور و بر این کانال
پر از میدون مینه
یک کانال که تو این دشت
مثل قلب زمینه
دور و بر این کانال
ببین چه دلنشینه
اون یکی پا نداره
روی زمین افتاده
اون یکی رو ببینین
چقدر قشنگ جون داده
رنگ و روی اون یکی
از تشنگی پریده
همون که روی پاهاش
سر دو تا شهیده
اونجا که نوزده نفر
کنار هم خوابیدن
ببین چقدر قشنگن
تمامشون شهیدن 🌷
سروده ای از: زندهیاد ابوالفضل سپهر
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
دفاع مقدس
#ببینید 🎞 چشم، چشم، دو ابرو 🎶👆 سروده ای زیبا از: زنده یاد «ابوالفضل سپهر» ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫
▪️۲۸ شهریور ۱۳۸۳ - سالروز درگذشت ابوالفضل سپهر، شاعری که از فراق شهدا دق کرد!!
ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
💠 خاطره ای از شاعر حزب اللهی، ابوالفضل سپهر👇👇
یتیم بزرگ شده بود، وضع مالی خوبی نداشتند. با وجودی که مریضی سختی داشت، سخت کار می کرد تا خرج زندگی خانواده رو تامین کنه.
به کمک دوستان، یک بقالی راه انداخت توی نازی آباد در جنوب تهران. چند ماه بیشتر نکشید که مغازه ورشکست شد و تعطیل.
کاسب نبود. اصلا کاسبی بلد نبود.
تا یک مشتری می گفت: ببخشید 100 گرم از اون برنج ارزونتون بده.
یک کیلو برنج اعلا می کشید میذاشت جلوش، و همون پول صد گرم برنج ارزون رو می گرفت.
قرار بود 20 هزار تومن خواروبار بذاره توی جعبه و بفرسته برای یک خانواده بی بضاعت. جعبه بزرگ تر آورد و شروع کرد پر کردن. بهش گفتند: "این مقداری که تو گذاشتی بالای 50 هزار تومنه."
مثل همیشه خندید و گفت: "نه بابا حالا خیلی مونده تا 20 تومن بشه. جای دوری نمیره"
مادرش در بیمارستان عمل جراحی شده بود. بچه ها کمک کردند و 600 هزار تومان جور کردند. بهش دادند تا مادرش را از بیمارستان ترخیص کند.
در محل که دیدش، گفت: مادرت رو آوردی خونه؟
گفت نه. وقتی پرسید چرا؟ گفت: پول نداشتم.
- مگه 600 تومن بیشتر می شد؟
- نه کافی بود ولی آخه ...
- آخه چی؟ اصلا پول رو بردی بدی بیمارستان؟
- نه نبردم.
- ازت دزدیدند؟
- نه
- گم کردی؟
- نه بابا.
- پس چه بلایی سر پول آوردی؟
یه جانبازی برای اجاره خونش پول پیش نداشت بده، منم چند وقت پیش بهش قول داده بودم براش ردیف کنم. رفتم پول رو دادم به اون. دیدم اون واجب تره.
هر وقت می رفت بهشت زهرا (س)، می گفت: من که لیاقت جبهه و شهادت نداشتم، یعنی می شه منو وسط شهدای گمنام دفن کنند؟
وقتی "ابوالفضل سپهر" بر اثر دیابت و مریضی کلیه و ... در بیمارستان فوت کرد، نوشتند:
"شاعر اتل متل فوت کرد ..."
اصلا معلوم نشد چطوری پس از مراسم تشییع باشکوه که اکثرشان رزمندگان و جانبازان بودند، پیکرش رفت طرف قطعه شهدای گمنام و وسط آنها دفن شد.
(راوی: حمید داودآبادی)
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
20.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴 در وصف #بسیج
🎥 فیلم / شعرخوانی استاد #شهریار در مراسم بدرقه رزمندگان عازم به جبهه -- دوران جنگ تحمیلی
🎙یا علی باز از خدا دستی به همراه بسیج
جاودان کن در جهان این جلوه و جاه بسیج
یا علی خون حسینت کِی رود از یادها
گو ببیند زینب این غوغای خونخواه بسیج
تا علمدارش گشاید بال شاهین علم
میدهد فرمان حسینت کو بُوَد شاه بسیج
اشک و خون میبارد از آفاق آذربایجان
خود به مژگان رفته آذربایجان راه بسیج
میزداید دود آه خیمههای سوخته
خیمه و خرگاه زد در کربلا آه بسیج
کوردل بودند اهل کوفه و بیعت شِکن
قوم سلمان است این قوم دل آگاه بسیج ...
🇮🇷 ۲۷ شهریور سالروز درگذشت شاعر ملک سخن، استاد شهریار
دوران #دفاع_مقدس
🌱 ۲۸ شهریور ۱۳۴۴ -- سالروز تولد رزمنده شهید سید جعفر مظفری
🌴 «باب الحوائج شهدای قائمشهر»
🔺شهید ۱۸ ساله ای که مثل مادر ۱۸ ساله اش حضرت زهرا «س» با پهلویی شکسته به شهادت رسید...!🕊🕊
پدرش سيدباقر، كارگر بود و مادرش ربابه نام داشت. تا پايان دوره راهنمايى درس خواند. به عنوان بسيجى در جبهه حضور يافت.
🌷 مزار شهید: گلزار سيد نظام الدين زادگاهش
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
#خاطره
سید جعفر، معاون تعاون گردان امام محمد باقر علیه السلام از لشکر ویژه ۲۵ کربلا بود . با هم تو پرسنلی گردان آشنا شدیم. گردان امام محمد باقر (ع) به فرماندهی شهید بلباسی و شهید خنکدار در عملیات ها حضور پیدا می کرد. یکی ازگردان های معنوی و خط شکن لشکر کربلا بود.
سید علاقه ی شدیدی به روحانیت داشت به حدی که وقتی برای گردان روحانی معرفی می شد سریع می رفت نعلین روحانی رو جفت می کرد.به مستحبات خیلی اهمیت می داد خصوصاً به مستحبات بعد از غذا خیلی مقید بود.با توجه به اینکه سن و سال کمی داشت اما تو گردان معروف بود به کسی که نسبت به انجام مستحبات خیلی مقید است . از همه کوچکتر بود اما از همه ی ما فعالتر .
ا🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
سید جعفر تو کارهای خیر، مثل واکس زدن پوتین رزمنده ها , آماده کردن غذا, همیشه پیش قدم بود و با اخلاص این کارها را انجام می داد. همیشه سعی می کرد تو کارهای خیر پیش قدم باشه.مثلاً شهید بلباسی فرمانده گردان، هر زمانی که از خط می اومد مقر می گفت: عباس! چایی داریم؟من هم سریع سراغ سید رومی گرفتم, اون هم بدون کوچکترین اعتراضی می رفت چایی رو آماده می کرد. با اخلاص و بی تکبر بود.زمانی که دهلران بودیم معمولاً تا دیر وقت بیدار می موندیم,یک کتری چای درست می کردیم با بچه های تعاون, پرسنلی و فرماندهی باهم می خوردیم. اگه چایی اضافه می کرد سید سر آخر همه رو می خورد. می گفتم: چرا این کار و می کنی؟ می گفت ( آخه اصرافه,حروم میشه!)ساده و بی آلایش و با ادب و سر به زیر بود.اگه یک زمانی شهید خنکدار و شهید بلباسی بهش میگفتن: همینجا باش وتکون نخور,فقط یک کلمه می گفت: چشم و به هیچ وجه از جاش تکون نمی خورد.سمعا و طاعتا بود.
⚪️ از زمانی که با این شهید آشنا شدم خصوصیات اخلاقی در اون دیدم که امروز در کمتر جوانی دیده میشه.
راوی: سیدعباس موسوی، همرزم شهید
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
13.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 گردان امام حسن علیه السلام
🌴 خط فاو ام القصر
🌿 رزمندگان اصفهانی
دوران #دفاع_مقدس
🌱 #سفره_قناعت
🌴 الحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمین
أَللَّهُمَّ ارْزُقْنَا رِزْقاً حَلَالاً طَیِّباَ وَاسِعَاً
أَللَّهُمَّ اجْعَلْنَا مِنَ الشَّاکِریِنَ
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 به مناسبت گرامیداشت هفته دفاع مقدس🇮🇷
ا▫️ ▫️ ▫️ ▫️ ▫️ ▫️
به نام خداوند مردان جنگ
دلیران چون شیر و ببر و پلنگ
به نام خداوند مردان دین
ز شك رفته مردان اهل یقین
به نام یلان محمدنژاد
كه شد شورشان غبطه گردباد
علی-صولتانی كه در خون شدند
به یك نعره از خویش بیرون شدند
به نام كسانی كنم ابتدا
كه در خاك از آنهاست جوش صدا
به نام غیوران زهرانسب
ز خود رستگان به حق منتسب
حسن-مذهبان صبور آمده
می زهر نوشان آن میكده
خراباتیان حسین آشنا
به خونرنگی مشرقین آشنا
اگر دم فرو بندم از ذكرشان
رها نیستم یكدم از فكرشان
من و یاد یاران كه سر باختند
ولی بر ستم گردن افراختند
سحرگاه اعزام یادش بخیر
و گردان گمنام یادش بخیر
لباسی كه خاكی-تر از خاك بود
ولی چون دل عاشقان پاك بود
من و چفیه-ای ساده و بی-ریا
رفیقانی افتاده و بی-ریا
الهی به مستان بربط-شكن
به مردان توفانی خط-شكن
الهی به گردان زید و كمیل
دلیران چون رعد و توفان و سیل
به آنانكه بی-پا و سر آمدند
شهید از دیار خطر آمدند
به مفقود و جانباز و ایثارگر
كه شد تیغ-شان بر عدو كارگر
به مردان در كنج محبس قسم
به والفجر و بیت-المقدس قسم
به خیبر كه بركند مولا درش
به رأسی كه صدپاره شد پیكرش
به دلتنگی كربلای چهار
به یاران بی-مدفن و بی-مزار
به فتح-المبین و به فتح-الفتوح
به توفان، به كشتی، به دریا، به نوح
به مرصاد و مردان مرگ-آفرین
منافق-ستیزان تیغ آتشین
به آنان؛ كه: رسم شهادت بجاست
مرا بر ولی خدا التجاست
محمدرضا آقاسی
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی
....و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 #هفته_دفاع_مقدس
🎞 گلچینی از نواهای #آهنگران
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄