eitaa logo
دفاع مقدس
4.4هزار دنبال‌کننده
22.4هزار عکس
14.4هزار ویدیو
1.2هزار فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅مرجع‌ نشر آثار شـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر﴿یالیتناکنامعک﴾لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند🕌
مشاهده در ایتا
دانلود
دفاع مقدس
📢 #مصاحبه با حاج صادق آهنگران، در مورد سردار شهید، اسماعیل دقایقی 👇 🎤خبرنگار: شهید دقایقی را از چ
👇👇 📢 ادامه با حاج صادق آهنگران .... ▫️و این بار، در مورد سردار شهید ابراهیم همت، فرمانده لشگر ۲۷ محمد رسول الله(ص) 🎤خبرنگار: شما حاج همت را می‌شناختی؟ این آشنایی از کجا آغاز شد؟ ▪️ : از زمانی که مأموریت من نوحه‌خوانی و فعالیت‌های فرهنگی شد به یگان‌های مختلف می‌رفتم تا در آستانه عملیات, رزمندگان را تشویق و ترغیب نمایم. یکی از یگانی‌هایی که توفیق پیدا کردم چند باری در آنجا نوحه‌خوانی و روضه‌خوانی کنم، مقر تیپ محمد رسول‌الله(ص) بود که برادران محمدابراهیم همت و احمد متوسلیان فرماندهی آن را بر عهده داشتند. در این رفت‌وآمدها بود که بیشتر با شهید همت آشنا شدم و احساس کردم روح بزرگی در یک کالبد خاکی به دام افتاده و مرتب دست‌وپا می‌زند تا از این زندان خود را آزاد کند. در مورد محبوبیت شهید همت درواقع همان‌گونه که یارانش او را مانند یک اسطوره ستایش می‌کردند و دوست داشتند، همت نیز عشق و علاقه وافری به بسیجیان داشت و بر حال و هوای معنوی و عرفانی آنان غبطه می‌خورد. شاهد این سخنم ماجرایی است که من در چند شب قبل از عملیات خیبر از آن شهید والامقام دیدم و شنیدم. فکر می‌کنم من به‌اتفاق شهید همت برای خواندن نوحه به مقر لشکر محمد رسول‌الله(ص) می‌رفتیم که در مسیر، راه را گم کردیم. شهید همت که در روزهای قبل از شهادت، حال و هوای خاصی داشت، همان‌طور که به ستارگان نگاه می‌کرد، رو به من کرد و گفت: حاج صادق می‌خواهی خاطره‌ای را برایت نقل کنم. من گفتم: سراپا گوشم برادر همت. 🌷 شهید همت گفت: یک روز بچه‌های لشکر به من اطلاع دادند نوجوانی شب‌ها از محوطه گردان فاصله می‌گیرد و بعد از دوساعتی برمی‌گردد. پرسیدم کجا می‌رود؟ گفتند او را تعقیب کرده‌ایم. به‌جایی دور از محوطه گردان می‌رود و در قبری که درست کرده دراز می‌کشد و قرآن می‌خواند، گریه می‌کند💦 و از خداوند طلب بخشش و آمرزش دارد🤲. شهید همت همان‌طور که قصه آن نوجوان را برای من بازگو می‌کرد، خود نیز مثل ابر باری گریه می‌کرد💦💦؛ سپس ادامه داد: ▫️حاج صادق!! می‌بینی نوجوانی که هنوز مو در صورتش درنیامده و شاید گناهی هم نکرده، این‌طور از خدا طلب عفو می‌کند. این کجا و من کجا؟ این آدم‌ها دیگر کی هستند؟ همان‌طور که به سخنان شهید همت گوش می‌دادم به یاد بیانات حضرت امام(ره) در سال اول جنگ افتادم که فرمود: «من به این چهره‌هاى نورانى و بشّاش شما و به این گریه‌هاى شوق شما حسرت مى‌برم. من احساس حقارت مى‌کنم. من وقتى با این چهره‌ها مواجه مى‌شوم و این قلب‌هایی که به‌واسطه توجه به خداى تبارک‌وتعالی این‌طور در چهره‌ها اثر گذاشته است، احساس حقارت مى‌کنم.» 🌴 شاید نیم ساعتی در حال و هوای معنوی خودمان بودیم و اصلاً یادمان رفته بود که راه را گم‌کرده‌ایم که راننده گفت: ▫️حاجی جان راه را پیدا کردیم. آن موقع من متوجه شدم که بیش از بسیجیان، این برادر همت است که آنان را دوست دارد و به آن‌ها عشق می‌ورزد💕 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
13.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 کلیپ 🥀 گشته ، شهر سوسنگرد و بستان از خون پاک نوجوانان چون گلستان 📺 تصاویری از دیدار امام خمینی(ره) با خانواده های معظم شهدا و نوحه خوانی حاج صادق با بلندگوی دستی که موجب پرشور شدن مراسم می شود... ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ https://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس
13.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴 وقتی فداییان روح الله برای دیدن معشوق خود راهی جماران می شدند ... / دوران دفاع مقدس 📺 تصاویری از دیدار امام خمینی با رزمنده ها و خانواده های شهدا 🎙 به همراه نوحه خوانی برادر صادق با بلندگوی دستی!! شور وصف ناپذیر از دیدار با رهبر 💕 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ✅مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 سبکبالان خرامیدند و رفتند ... . ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس
📢 با حاج صادق آهنگران، در مورد سردار شهید، اسماعیل دقایقی 👇 🎤خبرنگار: شهید دقایقی را از چه زمانی می شناسید؟ ▪️ : شهید اسماعیل دقایقی از بچه‌های خوب بهبهان بود که سابقه مبارزاتی درخشانی در دوره قبل از پیروزی انقلاب داشت و در گروه منصورون فعال بود. من اولین بار از طریق مسعود صفایی مقدم فرمانده سپاه سوسنگرد با شهید دقایقی آشنا شدم. بیشتر او را در باشگاه استادان می‌دیدم و ظاهراً در واحد اطلاعات سپاه فعالیت می‌کرد. البته یا به خاطر موقعیت شغلی یا شخصیتی خیلی کم‌حرف بود و عادت نداشت زیاد صحبت کند. 🎤خبرنگار: بیشتر هم درزمینه فرهنگی فعالیت می‌کرد تا جنگ مسلحانه... ▪️ : البته در دوره پهلوی در کنار کار فرهنگی مبارزه مسلحانه را در قالب گروه منصورون پیگیری می‌کرد و آن‌گونه که من شنیدم یک‌بار مجسمه رضاخان را بمب‌گذاری کرده و قصد انهدام آن را داشتند که چاشنی بمب عمل نکرده بود. درعین‌حال اسماعیل از کارهای فرهنگی و آگاهی بخشی به مردم هم غافل نبود و کتابخانه بزرگی را در سال ۱۳۵۶ در مسجد جامع امیدیه پایه‌گذاری کرده بود و به نوجوان‌ها و جوانان ها تفسیر قرآن و اصول عقاید یاد می‌داد. بیشتر مبارزان قبل از انقلاب ذهنیت استراتژیک داشتند و همیشه بخشی از نگاهشان به‌سوی آینده بود. لذا برای اونها تربیت نیرو یک اصل مهم به شمار می‌رفت. شهید دقایقی نیز به دلیل آنکه هم خود اهل مطالعه و فکر بود و هم در تشکیلاتی مانند منصورون فعالیت می‌کرد، از این قاعده مستثنی نبود و در کنار فعالیت گوناگونی که داشت، تربیت نیرو و کادر سازی را هم مدنظر قرار می‌داد. اسماعیل دقایقی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از بازوان ‌قدرتمند سپاه پاسداران در استان خوزستان بود و در سایه درایت او سپاه سوسنگرد نقش بارزی در جریان جنگ به‌ویژه سال اول بازی کرد. بعداً در کنار شهید بقایی در قرارگاه فجر و در عملیات فتح‌المبین فرماندهی نمود. 🎤خبرنگار: خاطره ای از شهید دارید؟ ... تعریف کنید. ▪️ : یک‌بار شهید دقایقی از من خواست تا برای نیروهای او بخوانم. پرسیدم اسم یگان شما چی هست؟ گفت: تیپ بدر. بخاطر علاقه‌ای که به اسماعیل داشتم پاسخ مثبت دادم و یک روز به مقر یگان آن‌ها رفتم. دیدم آنجا همه عربی حرف می زنند. کمی تعجب کردم و پرسیدم اسماعیل اینها که همه عربی حرف می زنند! همگی نیروهای اطلاعات- عملیات هستند؟! خنده ای کرد و گفت: نه همه از عراقی‌های مخالف صدام هستند که در کنار ما علیه رژیم بعث عراق می جنگند. بعد توضیحاتی پیرامون تیپ بدر داد که الآن جزئیات آن یادم نیست. گذاردن نام بدر برای تیپ تازه تأسیس ظاهرشان حکمتی داشت. وقتی شهید دقایقی مقالات لشکری و مسئولان کشوری را قانع کرده بود که مجاهدین عراقی یک یگان مستقل داشته باشند و آن‌ها موافقت کرده بودند، این اتفاق مصادف با سالگرد جنگ بدر، اولین نبرد بزرگ پیامبر گرامی اسلام(ص) با مشرکان مکه بوده و به همین خاطر نام آن را تیپ بدر گذاشته بودند. نکته دیگر آنکه این یگان رزمی اولین بار به‌صورت رسمی در عملیات بدر وارد نبرد با نیروهای صدامی‌ شد. شهیددقایقی صدها تن از مجاهدین عراقی ساکن در شهرهای ایران را از طریق دفاتر سپاه در شهرستان ها گردآوری و در این یگان سازماندهی کرد و چند سال بعد این تیپ به لشکر تبدیل شد و در چند عملیات مهم نقش آفرینی کرد. 🎤خبرنگار: هزینه های این یگان از کجا تأمین می‌شد؟ ▪️ : آنقدر که من دانستم، بخشی از امکانات آن‌ها توسط سپاه پاسداران و بخشی هم توسط مجلس اعلای عراق تأمین می‌شد و دقایقی در این زمینه خیلی تلاش می‌کرد تا کمبودهای یگان را برطرف کند. حتی شنیدم که امکانات ازدواج را برای مجاهدین عراقی فراهم می‌کرد و دستور داده بود حداقل امکانات شروع زندگی را در اختیار آن‌ها قرار بدهند. گاه خودش برای آن‌ها به خواستگاری می رفت و مثل یک برادر بزرگتر به خانواده های آن‌ها کمک می‌کرد. من از نزدیک دیدم که چه رابطه ای صمیمی و برادرانه ای میان آن‌ها و شهید دقایقی برقرار بود. بعدها که در عراق قضیه داعش پیش آمد، دورنمای ذهن شهید دقایقی و مجاهدت های او برای همه بیشتر روشن شد و خیلی ها مثل من، همت و درایت سردار دقایقی در رهبری و فرماندهی این نیروی ویژه را تحسین کردند. از نظر برادر محسن رضایی (فرمانده سپاه)بهترین گزینه برای انجام این کار شهید دقایقی بود که از وقت خودش و خانواده اش می‌زد و برای انسجام این یگان از جان و دل مایه می گذاشت. بخاطر همین اخلاص و عزم استوار ایشان بود که مجاهدین عراقی از شمال تا جنوب عراق او را به‌عنوان یک فرمانده مقتدر پذیرفته بودند. کسی تعریف می‌کرد عکس آن شهید بزرگوار در بیشتر خانه های مجاهدین عراقی هست. جایی از زبان یکی از مشاوران نظامی اش شنیدم که ویژگی هایی که در وجود شهید دقایقی برجسته بود سبب می‌شد که احساس کنی او فارغ التحصیل یکی از دانشگاه معتبر نظامی بوده است
👇👇 📢 ادامه با حاج صادق آهنگران .... ▫️و این بار، در مورد سردار شهید ابراهیم همت، فرمانده لشگر ۲۷ محمد رسول الله(ص) 🎤خبرنگار: شما حاج همت را می‌شناختی؟ این آشنایی از کجا آغاز شد؟ ▪️ : از زمانی که مأموریت من نوحه‌خوانی و فعالیت‌های فرهنگی شد به یگان‌های مختلف می‌رفتم تا در آستانه عملیات, رزمندگان را تشویق و ترغیب نمایم. یکی از یگانی‌هایی که توفیق پیدا کردم چند باری در آنجا نوحه‌خوانی و روضه‌خوانی کنم، مقر تیپ محمد رسول‌الله(ص) بود که برادران محمدابراهیم همت و احمد متوسلیان فرماندهی آن را بر عهده داشتند. در این رفت‌وآمدها بود که بیشتر با شهید همت آشنا شدم و احساس کردم روح بزرگی در یک کالبد خاکی به دام افتاده و مرتب دست‌وپا می‌زند تا از این زندان خود را آزاد کند. در مورد محبوبیت شهید همت درواقع همان‌گونه که یارانش او را مانند یک اسطوره ستایش می‌کردند و دوست داشتند، همت نیز عشق و علاقه وافری به بسیجیان داشت و بر حال و هوای معنوی و عرفانی آنان غبطه می‌خورد. شاهد این سخنم ماجرایی است که من در چند شب قبل از عملیات خیبر از آن شهید والامقام دیدم و شنیدم. فکر می‌کنم من به‌اتفاق شهید همت برای خواندن نوحه به مقر لشکر محمد رسول‌الله(ص) می‌رفتیم که در مسیر، راه را گم کردیم. شهید همت که در روزهای قبل از شهادت، حال و هوای خاصی داشت، همان‌طور که به ستارگان نگاه می‌کرد، رو به من کرد و گفت: حاج صادق می‌خواهی خاطره‌ای را برایت نقل کنم. من گفتم: سراپا گوشم برادر همت. 🌷 شهید همت گفت: یک روز بچه‌های لشکر به من اطلاع دادند نوجوانی شب‌ها از محوطه گردان فاصله می‌گیرد و بعد از دوساعتی برمی‌گردد. پرسیدم کجا می‌رود؟ گفتند او را تعقیب کرده‌ایم. به‌جایی دور از محوطه گردان می‌رود و در قبری که درست کرده دراز می‌کشد و قرآن می‌خواند، گریه می‌کند💦 و از خداوند طلب بخشش و آمرزش دارد🤲. شهید همت همان‌طور که قصه آن نوجوان را برای من بازگو می‌کرد، خود نیز مثل ابر باری گریه می‌کرد💦💦؛ سپس ادامه داد: ▫️حاج صادق!! می‌بینی نوجوانی که هنوز مو در صورتش درنیامده و شاید گناهی هم نکرده، این‌طور از خدا طلب عفو می‌کند. این کجا و من کجا؟ این آدم‌ها دیگر کی هستند؟ همان‌طور که به سخنان شهید همت گوش می‌دادم به یاد بیانات حضرت امام(ره) در سال اول جنگ افتادم که فرمود: «من به این چهره‌هاى نورانى و بشّاش شما و به این گریه‌هاى شوق شما حسرت مى‌برم. من احساس حقارت مى‌کنم. من وقتى با این چهره‌ها مواجه مى‌شوم و این قلب‌هایی که به‌واسطه توجه به خداى تبارک‌وتعالی این‌طور در چهره‌ها اثر گذاشته است، احساس حقارت مى‌کنم.» 🌴 شاید نیم ساعتی در حال و هوای معنوی خودمان بودیم و اصلاً یادمان رفته بود که راه را گم‌کرده‌ایم که راننده گفت: ▫️حاجی جان راه را پیدا کردیم. آن موقع من متوجه شدم که بیش از بسیجیان، این برادر همت است که آنان را دوست دارد و به آن‌ها عشق می‌ورزد💕 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
23.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بخوان شد... . ا🚀🇮🇱🔥🚀موشک باران سربازان سیدعلی شروع شد. امشب برای پیروزی اسلام بر جبهه کفر دعا کنید‌.ما پیروزیم ...💪🇮🇷💪
Sadegh Ahangaran | موزیکدلSadegh Ahangaran Neuze ShekasteHara.mp3
زمان: حجم: 2.84M
🎧 نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب ... 🎙 نوای: صادق ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🚩🚩 شهادت سید و سالار شهیدان، بر شیعیان، اَحرار و آزادگان جهان تسلیت باد 🏴 محرم؛ ماه خون و قیام ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
19.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 به یاد فرماندهان شهید لشکر ویژه شهدا شهیدان محمد بروجردی، ناصرکاظمی، محمود کاوه، علی قمی و محمدعلی گنجی زاده 🎞 صوتی | با نوای 📡 ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
Sadegh Ahangaran | موزیکدلSadegh Ahangaran Neuze ShekasteHara.mp3
زمان: حجم: 2.84M
🎧 نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب ... 🎙 نوای: صادق ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🚩🚩 شهادت سید و سالار شهیدان، بر شیعیان، اَحرار و آزادگان جهان تسلیت باد 🏴 محرم؛ ماه خون و قیام ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
هدایت شده از دفاع مقدس
13.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴 وقتی فداییان روح الله برای دیدن معشوق خود راهی جماران می شدند ... / دوران دفاع مقدس 📺 تصاویری از دیدار امام خمینی با رزمنده ها و خانواده های شهدا 🎙 به همراه نوحه خوانی برادر صادق با بلندگوی دستی!! شور وصف ناپذیر از دیدار با رهبر 💕 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ✅مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس